در سالهای اخیر سازمانها و شرکتهای مختلف، پیوستن به
روند دانش را آغاز کردهاند.بنابراین، از سازمانها انتظار میرود که با سرعت بیشتری
در خلق دانشهای نوین (دانشآفرینی) تلاش کنند تا با دانش خود در رفع مشکلات و
نیازهای جامعه از هر حیث بیش از پیش مفید واقع شوند. نوناکا و تاکوچی، مدل پویایی از دانشآفرینی
را مطرح کردهاند. براین اساس، دانشآفرینی سازمانی را با ابعاد جامعهپذیری،
بیرونیسازی، ترکیب و درونیسازی مشخص کردهاند. «دانشآفرینی» وابسته به علل و
عوامل متفاوتی است؛ از آن جمله میتوان به مقولهی سرمایهی اجتماعی اشاره کرد.
سرمایهی اجتماعی در برگیرندهی مشارکت اجتماعی است که میتواند بازتولید فرایند
دانشآفرینی را تسریع بخشد. بدین علت که در جامعهای که فاقد سرمایهی اجتماعی
کافی است سایر سرمایهها تلف میشوند. از این رو، موضوع سرمایهی اجتماعی بهعنوان
یک اصل محوری برای دستیابی به دانشآفرینی، ضروری مینماید. این تحقیق به روش
پیمایشی و با استفاده از نمونهگیری طبقهای تصادفی در میان کلیهی کارکنان شرکت
مدیریت تولید برق آذربایجان شرقی، با حجم نمونه 381 نفر انجام گرفته است.نتایج
حاکی از آن است که میان سرمایهی اجتماعی با دانش آفرینی رابطهی مثبت و معنیداری
وجود دارد.
و متغیّرهای مشارکت اجتماعی، اعتماد نهادی و اعتماد میان شخصی توانستهاند در
مجموع 36 درصد از واریانس دانش آفرینی را تبیین کنند.
عباس زاده محمد، علیزاده اقدم محمد باقر، کیکاوسی سمیه، پور محمد رعنا. بررسی نقش سرمایه ی اجتماعی بر میزان دانش آفرینی در میان کارکنان شرکت مدیریت تولید برق آذربایجان شرقی. مطالعات توسعه اجتماعي -فرهنگي. 1392; 2 (1) :71-100