|
|
|
|
جستجو در مقالات منتشر شده |
|
|
2 نتیجه برای شکوری
علی شکوری، حمید معتمدی، دوره 1، شماره 3 - ( 11-1391 )
چکیده
این مقاله به مطالعهی
علل اقتصادی و اجتماعی تکدّیگری در شهر مشهد پرداخته است. نویسندگان از
رویکردهای جامعهشناختی و سیاست اجتماعی برای روشنشدن ابعاد مفهومی و نظری آن سود
جستهاند و از روش کیفی و فنونی چون مصاحبههای عمیق و نیمه سازمانیافته و مشاهدهی
وضعیّت ظاهری و شیوهها و شگردهای تکدّیگری آنها برای شناخت، تحلیل و جمعآوری
اطلاعات استفاده کردهاند. پدیدهی تکدّیگری با دو دسته عوامل مشتمل بر مستعد
کنندههای محیطی و عوامل مستقیم اثر گذار مرتبط است که از طریق برانگیختن احساسات نوعدوستانهی
ترحمآمیز عمل میکند. یافتههای پژوهش نشان داد که عوامل مهمی چون ماهیّت شهر
مشهد از نظر مذهبی بودن و مهاجرپذیری و ویژگیهای متکدّیان مانند وضعیّت جسمانی
نامناسب، سطح تحصیلات پایین، نابهسامانی خانوادگی، فقدان قابلیّتهای پایهای و
فقر و بیکاری آنان از عوامل تعیین کنندهای بودند که یکدیگر را تقویت میکردند و
به بروز شرایط درماندگی و پذیرش نقش تکدّیگری انجامیدند. همچنین مطالعه نشان داد
که پذیرش نقش تکدیگری از طریق فرایند اجتماعی- روانی تحقیرکنندهی عزتنفس عادی
شده و استمرار پیدا کرده است. بنایراین، برخلاف نظریاتی که متکدّیان را به بیهمتی
و رذیلت اخلاقی متهم میکند؛ براساس دستاوردهای این مقاله اینها علل مؤخر
و ثانویهاند و فقر و درماندگی و متغیّرهای مرتبط نقش اساسیتر را در این فرایند
ایفا میکنند.
علی شکوری، دوره 3، شماره 3 - ( 11-1393 )
چکیده
کودکان کار خیابانی یکی از پدیدههای نوظهور و از دغدغههای جامعهی امروزی است. به دلیل اهمیت کودکان به عنوان قشر آسیبپذیر جامعه و ناتوانی دولتها در حل مشکلات فزایندهی آنها، در سالهای اخیر بخش قابل توجهی از سازمانهای مردمنهاد با هدف حمایت از آنان بهوجود آمدند. این مقاله در چارچوب رویکرد توانمندسازی و با بهرهگیری از روش پژوهش میدانی به مطالعهی نقش این سازمانها در توانمندسازی کودکان کار خیابانی در منطقهی 12 شهر تهران میپردازد. با توجه به محوریت فعالیتهای این سازمانها و تأکید رویکرد توانمندسازی به ابعاد حمایتهای آموزشی- تحصیلی، ارتقای مهارتهای زندگی و ارتقای سلامت کودکان، این فعالیتها ارزیابی شده و در مجموع بهعنوان توانمندی تعریف شده است. یافتهها نشان داد که اکثر پاسخ گویان اقدامات این سازمانها را مهم تلقی کردند. همینطور اکثر اظهار داشتند که این اقدامات در توانمندی کودکان مؤثر بوده است، که در غیاب آنها وضعیت کودکان بهمراتب بدتر میشده است. بهعلاوه تحلیل رگرسیون چند متغیّره نشان داد که متغیّرهای مستقل در کل رابطهی معناداری با متغیّر توانمندسازی دارند. با توجه به تحلیل دادهها، مقاله نتیجه میگیرد که حضور مؤثر و کارآمد سازمانهای مردمنهاد برای تغییر وضعیت کودکان در وضعیت دشوار بخشی از ضرورتهاست. با این حال، تأکید میکنند نحوهی صحیح و مناسب خدماترسانی به گروههای هدف و داشتن نگاهی سیستمی و جامع به موضوع مهم است. بههمین منظور پیشنهاد میکند در تدوین و اجرای سیاستها و برنامهها باید خانواده نه صرفاً کودک در وضعیت دشوار محور قرار گیرد.
|
|
|
|
|
|