|
|
|
|
جستجو در مقالات منتشر شده |
|
|
11 نتیجه برای صالحی
سید علیرضا صالحی امیری، علی اکبر علی اکبر رضایی، غزاله ازناوزاد، دوره 3، شماره 1 - ( 5-1393 )
چکیده
امروزه نگاه به سرمایه از سرمایه ی فیزیکی به سرمایههای فرهنگی تغییر یافته است. اصطلاح سرمایه ی فرهنگی بازنمای جمع نیروهای غیراقتصادی مثل زمینهی خانوادگی، طبقهی اجتماعی، سرمایه گذاریهای گوناگون و تعهدات نسبت به تعلیم و تربیت، منابع مختلف و مانند آنها است که بر موفقیت تأثیر میگذارد. سرمایه ی فرهنگی به عنوان صلاحیت در فرهنگ پایگاهها، گرایشها و ایدهها تعریف می شود که اغلب یک مکانیزم مهم در بازتولید سلسله مراتب اجتماعی در نظر گرفته میشود. مقاله حاضر نتیجهی تحقیق دانشگاهی است که با تمرکز بر سرمایه ی فرهنگی و با بررسی تأثیر سرمایهی فرهنگی بر تولیدات علمی دانشجویان انجام شده است. در کنار این هدف، اهداف فرعی دیگری شامل بررسی تأثیر ابعاد ضمنی، عینی و نهادی برتولیدات علمی در نظر گرفته شده است. تحقیق در پی پاسخ به این سؤال بود که سرمایهی فرهنگی چگونه میتواند بر تولیدات علمی دانشجویان تأثیرگذار باشد؟ فرضیهی هم محقق عبارت بود از: به نظر میرسد سرمایه ی فرهنگی از طریق ابعاد ضمنی، عینی و نهادی میتواند بر تولیدات علمی دانشجویان تأثیرگذار باشد.
در این زمینه، یک نمونهی آماری 385 نفری از دانشجویان رشتهی مدیریت در دانشگاههای تهران، علامه طباطبایی، شهید بهشتی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم تحقیقات و یادگار امام بر حسب نمونهگیری خوشهای انتخاب شد و با استفاده از روش پیمایش مشخص شد که سرمایهی فرهنگی از بعد ضمنی با ضریب همبستگی پیرسون معادل 566/0، از بعد عینی با ضریب 477/0و از بعد نهادی با ضریب 525/0بر تولیدات علمی دانشجویان تأثیرگذار است.
ابراهیم صالحی عمران، سودابه حسن زاده بارانی کرد، دوره 4، شماره 3 - ( 11-1394 )
چکیده
نظام اجتماعی و حیات سیاسی جامعۀ بشری به تعاون و مشارکت اعضای آن بستگی دارد. این امر از طریق همیاریهای مردمی استوار میگردد و آموزش و پرورش به عنوان نظامی اجتماعی نیازمند مشارکت و همکاری همۀ مردم است. این نظام بدون مشارکت مؤثر مردم در ابعاد مختلف ان نمیتواند فرایند تعلیم و تربیت را به خوبی عملی سازد. پژوهش حاضر نیز به شکل توصیفی و با هدف بررسی دلایل مشارکت و همیاری مردم در جهت توسعه فضا های آموزشی استان مازندران انجام شده است. نمونه آماری این طرح به تعداد 143 نفر از کلیه خیرین مدرسه ساز و مدیران ،کارشناسان مسئول و کارشناسان مرتبط با فعالیت مدرسه سازی در سطح استان مازندران در سال 1392 بودند. برای محاسبه بهینه حجم نمونه نهایی از روش نمونه گیری بدون چارچوب و با استفاده از فرمول فاصله اطمینان استفاده شد. برای گرد آوری اطلاعات از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شده است. در بخش آمار توصیفی در این تحقیق؛ از جداول توزیع فراوانی، درصد فراوانی، و ترسیم نموداری و در بخش استنباطی به منظور استفاده از داده های حاصل از نمونه و مشخص ساختن معنی دار تفاوت های آماری بین نظرات، از آزمون های دوجمله ای و فریدمن استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان داده که دلایل اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی بر مشارکت و همیاری مردم در جهت توسعه فضا های آموزشی موثر است، ولی نتایج آزمون رتبهبندی به ترتیب نشان از اولویت بعد فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی در مشارکت بود.
ابراهیم صالحی عمران، میمنت عابدینی بلترک، سیروس منصوری، دوره 7، شماره 1 - ( 5-1397 )
چکیده
نظامآموزشی نقشِ کلیدی را در رابطه با آموزش میراث فرهنگی و بالتبع آن، تقویت هویت ملی دارد که در صورت ناتوانی نظام آموزشی درراستای آموزش میراث فرهنگی وتقویت هویت ملی شهروندان ،دانش آموزان( بهعنوان شهروندان آینده) میتوانند از هویت ملی و میراث فرهنگی خود بیزار و بیگانه شوند.این امربهدلیل نظام متمرکز برنامهریزی درسی ایران و وجود فنآوری های اطلاعاتی و ارتباطی از قبیل اینترنت و ماهواره دوچندان میباشد.با توجه به این مهم، هدف این مقاله آن است تا با روش تحلیل محتوا کیفی به این مسأله بپردازند که درکتابهای درسی دوره ابتدایی بهعنوان یکی ازمؤثرترین دورههای آموزش تاچه میزان به میراث فرهنگی پرداخته شده است؟ بهمنظور دسترسی به اهداف تحقیق، ضمن بررسی ادبیات موضوعی؛مؤلفههای میراث فرهنگی ساخته و پس از آن با روش کیفی در بین کتابهای درسی گردآوری شد.نتایج تحقیق نشان داد که با وجود در نظر گرفتن یک بخش از کتاب فارسی این دوره با عنوان"ملی میهنی" و اشارهی مختصری به مفاخر ملی، اساطیر،آداب و رسوم و جشنهای ملی در کتاب های دیگر این دوره؛ به دلیل اهمیت موضوع و همچنین اهداف دوره ابتدایی هنوز در این راستا ضعف اساسی احساس میشود و نیاز به انسجام بیشتر آموزش مؤلفههای میراث فرهنگی در جهت تقویت هویت ملی احساس میشود
سجاد باباخانی، اکبر صالحی، یحیی قائدی، سوسن کشاورز، دوره 8، شماره 1 - ( 5-1398 )
چکیده
تحقیق حاضر در چهارچوب تحلیل انتقادی گفتمان به بررسی تربیت شهروندی در گفتمان های بعد از انقلاب اسلامی میپردازد. به همین منظور، متون و اسناد مرتبط با مقوله تربیت شهروندی در پنج دوره مذکور با روش نورمن فرکلاف، در سه سطح «توصیف متن»، «تحلیل روندهای تولید و تفسیر»، و «تبیین بافت اجتماعی» مورد تحلیل قرار گرفته است. گفتمان مسلط تربیت شهروندی، گفتمان شهروند اخلاقی- قانون مدار است که تربیت شهروندی را با محوریت دین و احکام اسلامی میپذیرند؛ هر گفتمان با طرد گفتمان پیشین و برجسته سازی و محوری نمودن نظرات و سیاستهای مورد نظر، موجودیت خود را تحکیم و تثبیت نموده. گفتمان های بعد از انقلاب به همه مقوله ها و شاخصهای تربیت شهروندی به صورت متوازن و متعادل نپرداخته اند و نیز شهروند بازنمود شده در این گفتمان ها موجودی است تک بعدی که تنها در هر دوره در یکی از ابعاد رشدی سریع و نامتوازن را تجربه کرده است. در غالب موارد، اسناد مورد بررسی از الگوی تک گفتمانی پیروی میکنند و علاقهای به استفاده از عناصر گفتمانهای رقیب ندارند .
عنایت سالاریان، سید رضا صالحی امیری، محمد سلطانی فر، عباسعلی قیومی، عطاء الله ابطحی، دوره 8، شماره 3 - ( 11-1398 )
چکیده
پیشرفت های فناوری اطلاعات باعث جهتگیری به سمت استفاده بیشتر از آن توسط افراد شده است ازآنجاکه دانشآموزان بهترین فرصت را در مدارس برای یادگیری علم در کنار همسالان خود دارند به همین دلیل ،آموزش سواد رسانهای توسط نظام آموزشوپرورش برای این گروه بهویژه دورههای ابتدایی تأثیر ویژهای ازنظر اثربخشی و نهادینه شدن در جامعه ایفا میکند.
بدین ترتیب با توجه به اهمیت سواد رسانهای برای کودکان همچنین به علت وجود خلاء پژوهشی در این حوزه، موضوع " بررسی چگونگی آموزش سواد رسانهای برای دانش آموزان اول ابتدایی" در این پژوهش مورد کنکاش قرار گرفت.
روش تحقیق پژوهش کیفی و با استفاده از تکنیک تحلیل محتوا و ماتریسSWOT دادهها بررسی و یافتههای پژوهش ، چگونگی آموزش سواد رسانهای به دانش آموزان ابتدایی را نشان داد که؛ استفاده از روش رویکرد تلفیقی در کتابهای درسی سال اول ابتدایی ( نه تعریف یک واحد درسی جداگانه برای سواد رسانهای)، همچنین سیستم آموزشوپرورش باید با استفاده از روشهای نوین آموزشی، تکنولوژیهای آموزشی، استفاده شبکههای اجتماعی، تشکیل کارگاههای آموزشی، شرکت دادن دانشآموزان در بحث و تبادلنظر در زمینه نقد رسانه و دیگر عوامل شناساییشده، ماهیت رسانه و لزوم یادگیری سواد رسانهای را با دانشآموزان القا کنند
سمیه محمدی زاد، نعمت اله عزیزی، ابراهیم صالحی عمران، دوره 9، شماره 3 - ( 10-1399 )
چکیده
هدف پژوهش حاضر واکاوی روند توسعه آموزش عالی با تاکید بر رویکرد پلیتکنیک میباشد. روش پژوهش تحلیلی- تاریخی است. یافتههای پژوهش بیانگر آن است که عوامل گوناگونی در توسعه دانشگاهی موثر بوده است که میتوان عوامل فرهنگی و سیاسی، عوامل اقتصادی، اجتماعی، ملی و بینالمللی را نام برد. از جمله چالشهای پیشرو در توسعه پلیتکنیک کشور فقدان ضرورت یا احساس نیاز در صنایع برای ارتباط با دانشگاه، فقدان ضرورت یا احساس نیاز در دانشگاه برای ارتباط با صنایع و... میتوان اشاره کرد. نتایج پژوهش نشان میدهد که توسعه دانشگاهی پلیتکنیک ارتباط عمیقی با پیشرفت کشور، تربیت نیروهای متخصص جهت نیازهای بازار کار و رشد صنعت دارد و توجه به رویکرد پلیتکنیک میتواند راه پیشرفت کشور را هموار سازد.
میثم سام بند، علی اکبر فرهنگی، جمشید صالحی صدقیانی، محمدرضا قائدی، دوره 9، شماره 3 - ( 10-1399 )
چکیده
از نگاه توسعه انسانی، هر انسانی به مثابه ظرفیتی است که فعلیت آن جز از مسیر توانمندسازی فردی محقق نمیشود. یکی از اصلی ترین روش های توانمندسازی فردی، محدودسازی فقر می باشد که متأثر از نهادهای مختلفی همچون رسانههای جمعی است. از این میان، ویژگیهای خاص تلویزیون به اندازهای است که به عنوان عاملی در توسعه انسانی مطرح است. هدف اصلی این پژوهش، پاسخ به این سؤال اصلی است که چگونه میتوان از مجرای تلویزیون جهت نهادینهسازی برنامههای توسعه انسانی استفاده کرد؟ این پژوهش کیفی، با استفاده از روش گراندد تئوری انجام گرفته است. گردآوری داده ها از طریق بررسی اسنادی و مصاحبه عمیق نیمه ساختاریافته با سیزده نفر از صاحبنظران حوزه ارتباطاتتوسعه و رسانه، بهدست آمد. یافتهها چهار کارکرد اصلی را در این زمینه برای تلویزیون نشان میدهد. کارکرد اول، فراهمسازی بستر است که زمینه آزادی فرصت برای توانمندسازی فردی را مهیا مینماید. دومین کارکرد مربوط به فراهمسازی شرایط علّی توانمندسازی فردی است. فراهمسازی عوامل میانجی توسعه توانمندسازی فردی، سومین کارکردی است که شناسایی شد. کارکرد چهارم نیز، بهکارگیری استراتژی تغییر مبتنی بر پیش فرض انسان به عنوان فاعل مشخص گردید. بر اساس نتایج مشخص میشود، این رسانه از طریق فرایند توانمندسازی فردی بر توسعه انسانی جامعه اثرگذار است.
فرناز سربندی، سید رضا صالحی امیری، دوره 9، شماره 3 - ( 10-1399 )
چکیده
هدف این مقاله تدوین و ارائه شاخصهایی برای ارزیابی اقتصاد سینما در ایران و بررسی وضعیت شاخصهای مورد نظر در سینمای پس از انقلاب اسلامی است. روش مورد استفاده در این مقاله توصیفی، به لحاظ هدف، کاربردی و به لحاظ داده، آمیخته است و نیز برای تحلیل از روش تحلیل دادههای ثانویه بهره گرفته شده است. برای تدوین شاخصهای اقتصاد سینما با روش اسنادی، پژوهشهای داخلی و خارجی و گزارشهای پژوهشی معتبر کشورهای مختلف مد نظر قرار گرفتند که پس از جمعآوری، تمامی شاخصها در اختیار صاحبنظران (با روش گلولهبرفی انتخاب شدند) قرار گرفت. در نهایت وضعیت اقتصاد سینمای ایران در شاخصهای مورد نظر با استفاده از تحلیل دادههای ثانویه مورد بررسی قرار گرفت. اقتصاد سینمای ایران در سالهای گذشته نتوانسته است به رونق و شکوفایی برسد. درآمد حاصل از سینمای ایران اگرچه در سالهای پس از انقلاب روند افزایشی داشته است، این روند به دلیل افزایش شاخص متوسط بهای بلیت بوده و از مخاطبان سینما کاسته شده است. میزان اشتغال در بخش سینمایی و بخشهای جانبی نیز تابعی از میزان تولید و تعداد سالنهای سینمایی است. تعداد سالنها و پردههای سینمایی با استاندارد جهانی فاصله بسیاری دارد و هنوز در بسیاری از نقاط دسترسی به سالن نمایش امکانپذیر نیست.
علی اقبالی، اکبر صالحی، یحیی قائدی، علیرضا محمودنیا، دوره 9، شماره 4 - ( 1-1400 )
چکیده
هدف پژوهش حاضر تحلیل و نقادی وضعیت آموزش عالی ایران از منظر توسعه فضاهای دموکراتیک دانشگاهی است.و در پی پاسخ به این سئوال اساسی است که:از دیدگاه اساتید و مبتنی بر کلاس درس رهایی بخش آموزش عالی ایران در ابعاد توسعه فضاهای دموکراتیک دانشگاهی با چه چالش هایی مواجه است؟ لذا با استفاده از روش تحلیل گفتمان انتقادی فرکلاف و با اتکای بر مصاحبه نیمه ساختاریافته با هشت نفر از اساتید دانشگاهی ـ به تشخیص پژوهشگر و تایید هشت تن از اساتید علوم تربیتی ـ کفایت نظری داده ها اعلام و سپس پیاده سازی شده و در سه مرحله توصیف و تفسیر و تبیین مورد تحلیل قرار گرفتند. نتایج پژوهش نشان داد که گفتمان اساتید شامل تعداد زیادی از مفاهیمی است که بیانگر اعتراض و نارضایتی استادان نسبت به گفتمان رایج منولوگ محور در محیط های دانشگاهی و کلاس درس است، به گونه ای که نقش عاملیت و فاعلیت اساتید به حاشیه رانده و منجر به خلق آموزش بانکی و بازتولید گفتمان مسلط شده است و در عین حال به موازات این وضعیت گفتمان جدیدی در حال تکوین است که به دنبال تغییر و اصلاح امور است که به تعبیری می توان از آن به گفتمان مقاومت یاد کرد.
fa کبری احمدوند، EN اکبر صالحی، علیرضا محمودنیا، سوسن کشاورز، دوره 10، شماره 4 - ( 2-1401 )
چکیده
مقالۀ حاضر، با هدف تحلیل انتقادی خصوصی سازی آموزش وپرورش در گفتمان های بعد از انقلاب اسلامی با تاکید بر گفتمان ایدئولوژیک سازی و سازندگی، نگاشته شده است. به همین منظور، اغلب متون و مصوبات دولتی و آموزشی این دوره از گفتمان ها، با روش تحلیل انتقادی گفتمان نورمن فرکلاف، مورد تحلیل و نقد قرار گرفت. آن گونه که از تحلیل و تفسیر متون برآمد، گفتمان های مذکور، پیرامون مقولۀ خصوصی سازی آموزش و پرورش، مواضع ارزشی بعضا متفاوتی داشته اند، کمبود بودجه، حفظ روابط سلسله مراتبی، تمرکزگرایی، ابهام و تضاد در نظر و عمل ناآرامی های داخلی و خارجی، تعاملات محدود داخلی و خارجی، محافظه کاری، غالب بودن و ارجح بودن مواضع فکری و ارزشی مراجع بالادستی نظام، به عنوان مهم ترین عامل و مانع نسبت به دیگر موارد، از جمله شاخص ترین محدودیت های درون متنی و موانع برون متنی در فراهم آوردن الزامات تحقق خصوصی سازی آموزشی است که نشانگر ناهمخوانی اهداف و برنامه های مطرح شده با مناسبات و اهداف حقیقی و مدنظر دو گفتمان است.
خانم مینو غلام حسین، دکتر یحیی قائدی، دکتر سعید ضرغامی، دکتر رمضان برخورداری، دکتر علی اکبر صالحی، دوره 11، شماره 4 - ( 2-1402 )
چکیده
هدف پژوهش حاضر، بررسی چالشهای آموزش تربیت شهروندی بر مبنای ادراک دانشآموزان مهاجر افغان است که با هدف توصیف و تفسیر تجارب زیسته از مؤلفههای تربیت شهروندی، انجام شده است. روش پژوهش، شامل جامعۀ والدین و دانشآموزان در مقطع ابتدایی منطقۀ 4 استان البرز، شامل 6 دختر و 10 پسر مهاجر بود. ابزار گردآوری دادهها، مصاحبۀ نیمهساختاریافته بود که تا حد اشباع دادهها ادامه یافت و با بهکارگیری روش استرابرت و کارپنتر، مورد تجزیهوتحلیل قرار گرفت. پس از تحلیل دادهها و حذف کدهای مشترک، کد مفهومی که بیانگر تجارب مشارکتکنندگان بود، استخراج شد و در 10 مضمون اصلی دستهبندی شد. یافته های پژوهش حاضر حاکی از این است که پاسخ های مصاحبه شوندگان را می توان در محورهای حفاظت از محیط زیست، مبتنیبر تحلیل مصاحبهها، حاکی از مضامین حفاظت از محیطزیست، حقوق و وظایف شهروندی، همدلی، مسئولیتپذیری، احترام به حقوق دیگران، همکاری، تبعیض، روحیۀ عدالتخواهی، انتقادگری و انتقادپذیری و برقراری ارتباط، مضمونبندی کرد. مضمون های تبعیض، همدلی، همکاری و ارتباط مضمونه ایی بودند که مصاحبه شوندگان، بیشترین چالش را در مورد کموکیف آن با توجه به تجربه در آموزش و پرورش ایران داشتند، قابل توجه بود. براساس تحلیل مضامین فوق، سوگیری جنسیتی به نفع مردان و نقش حاشیهای زنان، یکی از تمایزهای مشخص مصاحبهشوندگان است.
|
|
|
|
|
|