|
|
|
|
جستجو در مقالات منتشر شده |
|
|
1 نتیجه برای فراستخواه
بهروز سپیدنامه، مقصود فراستخواه، جبار رحمانی، دوره 6، شماره 4 - ( 2-1397 )
چکیده
مقدمه: سند تحول بنیادین آموزش و پرورش ، یکی از اسناد معتبر برای ترسیم فرایند جامعهپذیری دانش آموزان است. لذا انتظار میرود بدون تقلیل گرایی، به دو بعُد علم و دین توجهه نماید. بر این اساس سئوال اصلی تحقیق آن است که موضع گفتمانی سند مذکور در مواجهه با علم و دین چیست؟ روش: مطالعهی حاضر ار نوع اسنادی و تحلیل متن است لذا از روش تحلیل گفتمان، تحلیل ارزشیابی و تحلیل محتوا کیفی استفاده شده است. روایی تحقیق از طریق اصلاح و تعدیل مقولهها بر اساس نظر متخصصان اعمال گردید. تفسیر دادهها بر اساس استنباط محقق و همخوانی یافتههای به دست آمده با نظریات اندیشمندان جامعهشناسی علم انجام پذیرفته است.
یافتهها: سند تحول بنیادین در معرفی آرمانها، اهداف، برنامهها و راهکارهای ترویج علم بر خلاف زبان علم از واژگان نشاندار و استعارههای ارزشی استفاده نموده است و این امر سبب شده تا گفتمان علمی به گفتمان دینی مبدل شود.
بحث: سند تحول بنیادین، فرایند علم آموزی را مبتنی بر شیوههای قدیم تولید دانش و مدل کمبود (مدل تقصانی) میداند و به شیوههای جدید تولید دانش (نظریه گیبونز) و شبکهسازی التفات چندانی نکرده است. دال خالی سند تحول بنیادین، «الگوی فرهنگپذیری» و «دانش ضمنی» است.
|
|
|
|
|
|