|
|
|
 |
جستجو در مقالات منتشر شده |
 |
|
6 نتیجه برای نوری
آذر اسکندری، مهدی نوری پور، دوره 6، شماره 4 - ( 2-1397 )
چکیده
تحقیق حاضر با هدف بررسی تأثیر ارتقای روستا به شهر بر شاخصهای توسعه اجتماعی در منطقه سیستان انجام شده است. تحقیق حاضر از نظر نوع پژوهش، کاربردی و از لحاظ روششناسی از پژوهشهای علی- مقایسهای بوده که دادههای مربوط به آن با استفاده از پرسشنامه گردآوری شده است. جامعه آماری تحقیق شامل 2851 خانوار از مناطق مورد مطالعه در سیستان بود که با استفاده از روش نمونهگیری طبقهبندی تصادفی، نمونهها انتخاب و پرسشنامه بین آنها توزیع شده است. روایی پرسشنامه با استفاده از نظرات متخصصین بررسی و پایایی مربوط به ابزار سنجش با استفاده از آلفای کرونباخ در محدوده (81/0 - 91/0) محاسبه شد. در تجزیه و تحلیل دادهها نیز از آزمونهای تی زوجی، تی مستقل و تحلیل کوواریانس استفاده شده است. نتایج نشان داد در هر دو گروه شهر و روستا، توسعه اجتماعی در پنج سال قبل نسبت به وضعیت حال حاضر کاهش یافته است. همچنین تفاوت معناداری میان شهر و روستا از لحاظ توسعه اجتماعی وجود ندارد. در مجموع میتوان گفت که ارتقای روستا به شهر تأثیر مثبت و معناداری بر توسعه اجتماعی در منطقه نداشته است.
بیژن خواجه نوری، محمد محمدی، دوره 8، شماره 2 - ( 8-1398 )
چکیده
سلیقه و مد برای بوردیو یک امر بدیهی و ساده است که در ذات انسان جامعه مدرن بوده و میتوان بهوسیله آن سلسله مراتب اجتماعی جامعه را درک کرد. آنچه این پدیده را شکل میدهد عوامل متعددی است که در این پژوهش سعی شده به بخشی از آن در قالب جهانی شدن در ساحت فرهنگ پرداخته شود. هدف از این پژوهش شناسایی آگاهی از رابطه جهانیشدن فرهنگی و سلیقه مصرفی در یک نسل سی ساله (دهههای 1350 تا 1370 شمسی) در شهر شیراز میباشد. دادهها با استفاده از پیمایش بر روی 425 نفر از زنان و مردان جمعآوری شده و مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. یافتهها نشان میدهد که جهانی شدن فرهنگی تاثیر فراوانی در زمینه سلیقه مصرفی بین نسل یاد شده داشته است؛ در میان متغیرهای جهانی شدن فرهنگی، به ترتیب فردگرایی (6/32)، فناوریهای اطلاعاتی و ارتباطی نوین (5/6) و بازاندیشی (8/2) رابطه معناداری با متغیر وابسته دارند که جمعاً توانستهاند حدود 42 درصد از سلیقه پاسخگویان را تبیین کنند؛ این عدد به ما میگوید 42 درصد از تغییرات سلیقه پاسخگویان تحت تاثیر متغیرهای جهانی شدن میباشند.
دکتر نوح منوری، دوره 10، شماره 2 - ( 8-1400 )
چکیده
مقالهی حاضر با روش اسنادی و با محور قرار دادن یکی از مهمترین عرصههای تولید و بازتولید نابرابری و فرودستی، یعنی روابط کار، به دنبال آن است که نزاع و هماوردی جریانهای فکری و اجتماعی پیرامون این موضوع را مورد واکاوی قرار دهد. مطالعهی این جریانها از منظر تحلیلها و تجویزهای آنها در مورد روندها و فرآیندهای اخیر روابط کار در ایران یعنی موقتیسازی و شرکتیسازی نیروهای کار انجام میگیرد که این امر نیز مستلزم ترسیم نسبت دولت، جامعه و بازار از منظر آن جریانها است. پس از ترسیم مهمترین ویژگیها و مختصات این جریانهای فکری، خلأها و نیندیشیدههای آنها از منظر اهمیت توسعه بیان میشود. با وجود تفاوت و تقابلهای آشکار این جریانها پیرامون موضوع روابط کاری و استخدامی، هر دو فاقد نگاه توسعهای هستند و به همین دلیل هم در مورد نقشآفرینی دولت در توسعه و هم اهمیت عامل انسانی برای توسعه دچار ضعف یا فقدان هستند و به ورطهی نفی دولت یا نفی بازار میافتند.
آقای علیرضا مرادی، خانم ثنا نوری مقدم، دوره 12، شماره 2 - ( 8-1402 )
چکیده
امروزه یکی از شایع ترین مشکلات بهداشت عمومی در سراسر دنیا «خشونت خانگی» است که دربردارندۀ مؤلفه های کودک آزاری، همسرآزاری و بدرفتاری با سالمند می باشد. هدف از پژوهش حاضر شناسایی عوامل مؤثر در بروز خشونت خانگی بود. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر ماهیت در زمره تحقیقات تحلیلی می باشد و روش تحقیق آن کیفی از نوع تحلیل محتوا میباشد. ابزار گردآوری داده ها مصاحبۀ نیمه ساختاریافته و مراجعه به اسناد و مدارک بوده است. روش نمونه گیری نیز روش هدفمند میباشد. جامعۀ هدف پژوهش حاضر شامل نخبگان علمی و عملیاتی فرماندهی انتظامی استان خراسان جنوبی اعم از هیأت رئیسه، فرماندهان پلیس های تخصصی، مدیران کل عملیاتی و اساتید علمی و کلیۀ همسران خانواده هایی میباشند که به دلیل خشونت خانوادگی به مراکز مشاورۀ کلانتری های شهر بیرجند در سال 1401 مراجعه نموده اند. تعداد مشارکتکنندگان شامل 27 نفر از نخبگان علمی و عملیاتی شهر بیرجند و همسران آسیب دیدۀ خشونت خانگی (به دلیل رسیدن به اشباع نظری) میباشد. با توجه به نتایج به دست آمده و تحلیل های صورت گرفتۀ حاصل از کدگذاری های باز و محوری و گزینشی، عوامل مؤثر در بروز خشونت خانگی شامل ابعاد اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی میباشد. با توجه به بررسی های صورت گرفته و نتایج حاصل از تحقیق حاضر، لزوم توجه مسؤولان ذیربط به این مسأله و آموزش خانواده ها و افراد جهت آشنایی با تبعات روانی و اجتماعی رفتارهای خشونت آمیز بیش از پیش اهمیت دارد.
فریبا بهرامی پور، علی اکبر رضایی، خدیجه نوری، دوره 13، شماره 2 - ( 8-1403 )
چکیده
هدف این مطالعه، بررسی پیوست فرهنگی پروژۀ دیوار ساحلی شهر پلدختر است. با توجه به اهمیت و جایگاه تاریخی و اجتماعی- فرهنگی این شهر و قرار گرفتن آن در خطوط مواصلاتی و گردشگری کشور، شناسایی ابعاد و مؤلفه های مدل پیوست فرهنگی دیوار ساحلی مورد نظر است. روش تحقیق، ترکیبی متوالی (کیفی-کمی) است. در بخش کیفی، از تحلیل محتوای مقالات مرتبط استفاده شد. جامعۀ آماری در بخش کمی شامل اساتید، صاحبنظران و مدیران فرهنگی در شهرستان پلدختر و استان لرستان است، که تعداد 99 نفر، به صورت تصادفی ساده در نمونۀ آماری قرار گرفتند. ابزار گردآوری، پرسشنامۀ محقق ساخته با 38 گویه بود و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار Smart Pls3 و تحلیل عاملی اکتشافی و تأییدی صورت گرفت. آلفای کرونباخ و پایایی ترکیبی برای همۀ متغیرها، بزرگتر از 7/0 و روایی همگرا بزرگتر از 5/0 بود. نتایج نشان می دهد مدل پیوست فرهنگی مذکور دارای 7 بعد می باشد که به ترتیب ضرایب تأثیر عبارتند از: توجه به هویت ایرانی- اسلامی (282/0)، امنیت فیزیکی – ذهنی (251/0)، جذابیت طبیعی (216/ =0)، گسترش روابط اجتماعی (163/0)، به کارگیری نمادها و نشانه های ملی و بومی (122/0)، خلاقیت در طراحی (059/0)، و عدالت در دسترسی عمومی (043/0) می باشد که از اعتبار و روایی مناسبی برخوردار است.
عارف بلندنظر، نوح منوری، دوره 13، شماره 2 - ( 8-1403 )
چکیده
این پژوهش با رویکردی جامعهشناختی به مطالعه نقش دولت، کارگر و کارفرما در روابط کار، تنظیمات قانونی کار و همچنین امکانها و امتناعهای فعالیت گروههای حرفهای در متن قوانین کار دوره پهلوی میپردازد. مبتنی بر پارادایم انتقادی و روش تحقیق توصیفی است و دادههای آن به شیوه اسنادی گردآوری شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد دو دهه پایانی دوره پهلوی تحت سیطره قانون کاری بود که ترکیبی از بازگرداندن بخشی از امتیازات سلب شده به کارگران و از سوی دیگر افزایش برخی اختیارات کارفرما در نسبت با کارگران به شمار میآمد. محوریت قانون کار سال 1337 افزایش نقشآفرینی دولت نسبت به دیگر کنشگران بود. با وجود آنکه امکان شکلگیری گروههای حرفهای در این قانون در نظر گرفته شده است، اما شاهد کنترل هر چه بیشتر دولت بر آنها هستیم. مقررات تنظیمکننده زندگی اقتصادی بدون برخاستن شکل متعارف آن از دل این گروهها، پراکنده و سازماننیافته باقی میمانند یا آنکه صرفاً مقرراتی برخاسته از دولتاند. در این مطالعه میتوان روندی از ممنوعیت، ظهور و کاهش نقش گروههای حرفهای به مثابه بازوی جمعی نیروی کار جهت نقشآفرینی در تنظیم روابط کار را مشاهده کرد و از سوی دیگر شاهد حضور پررنگ دولت در تنظیم روابط کار و کنترل گروههای حرفهای بود.
|
|
|
|
|
|