|
|
|
|
جستجو در مقالات منتشر شده |
|
|
3 نتیجه برای پارسامهر
مهربان پارسامهر، سید پویا رسولی نژاد، دوره 4، شماره 2 - ( 8-1394 )
چکیده
هدف از نگارش مقاله حاضر تبیین نظری و تجربی رابطه دینداری و مشارکت ورزشی است. این مطالعه از نوع پیمایشی است و جمعیت آماری آن را دانشجویان دانشگاه یزد در سال تحصیلی 94-1393 تشکیل دادند. اطلاعات مورد نیاز برای سنجه های دینداری و مشارکت ورزشی با پرسش نامه از یک نمونه 372 نفری که بر اساس فرمول کوکران تعیین و به روش طبقه ای متناسب انتخاب شدند، به دست آمد. آزمون های اعتبار و پایایی موید اعتبار و پایایی بالای سنجه ها بود. بر اساس یافته های تحقیق میزان دینداری زنان بیشتر از مردان بوده است، اما مردان مشارکت ورزشی بیشتری نسبت به زنان داشته اند. از نظر آماری دینداری رابطه مستقیم و معناداری با مشارکت ورزشی داشته است که در میان ابعاد دینداری بعد اعتقادی قوی ترین رابطه را با متغیر مشارکت ورزشی داشت. بر اساس یافته های رگرسیونی، ابعاد پنجگانه دینداری در مجموع 32 درصد از تغییرات مشارکت ورزشی را تبیین می کنند.
علی نورعلی وند، امیر ملکی، مهربان پارسامهر، حمید قاسمی، دوره 5، شماره 3 - ( 11-1395 )
چکیده
هدف تحقیق بررسی نقش سرمایه اجتماعی در تبیین مشارکت ورزشی زنان بود. این تحقیق با استفاده از روش پیمایش انجام گرفت و داده های مورد نظر از طریق پرسشنامه جمع آوری، استخراج و تحلیل شد. جامعه آماری تحقیق زنان 19 سال و بالاتر استان ایلام و حجم نمونه 500 نفر بودند. نمونه ها از طریق نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای شناسایی و داده ها از آن جمع آوری شدند. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها و آزمون مدل تحقیق از رگرسیون تک متغیره و مدلسازی معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار Amos استفاده شده است. نتایج نشان داد که زنان استان ایلام به ترتیب در ورزش حرفه ای (15 درصد)، ورزش منظم (8/18درصد)، ورزش سلامت محور (17 درصد)، ورزش تفریحی (2/15 درصد) و فعالیت بدنی کم و نامنظم (8 درصد) مشارکت دارند. همچنین 26 درصد زنان هیچ فعالیت ورزشی ندارند. علاوه بر این نتایج تحلیلی تحقیق حاکی از این است که مشارکت اجتماعی (عضویت سازمانی و شبکه روابط) و اعتماد اجتماعی (بین شخصی، تعمیم یافته و مدنی و نهادی) توانسته اند به ترتیب 268/0 و 366/0 و در مجموع به طور معناداری تا 59/0 از واریانس مشارکت ورزشی زنان را پیش بینی نمایند.
لیدا هاتفی راد، مهربان پارسامهر، علی روحانی، دوره 9، شماره 4 - ( 1-1400 )
چکیده
ساختار قدرت در خانواده در شکلگیری روابط مطلوب بین اعضای خانواده نقش مهمی ایفا میکند و میتواند چگونگی فرایند گفتوگو را جهت دهد. پژوهش حاضر برآن است ساختار قدرت را با تأکید بر چگونگی شکلگیری گفتوگو در بستر خانوادههای یزدی مورد کندوکاو قرار دهد. براساس نوع سوال پژوهش از روششناسی کیفی و باتوجه به فرایندی بودن مسئله از روش نظریه زمینهای استفاده شد. با استفاده از نمونهگیری نظری، 31 نفر از زوجین خانوادههای متعارف شهر یزد انتخاب شدند و با آنها مصاحبههای عمیق انجام شد. سپس اطلاعات گردآوری شده با استفاده از کدگذاری باز، محوری و گزینشی تحلیل شدند. در مرحله کدگذاری باز دادههای تحلیل شده در قالب 60 مقوله فرعی، 25 مقوله اصلی و یک مقوله هستهای با عنوان « تبلور مردسالاری همدست در گفتوگوهای خانوادگی» ارائه گردید. سپس در مرحله کدگذاری محوری، مدل پارادایمی پژوهش و در مرحله کدگذاری گزینشی، طرحواره نظری پژوهش ارائه شد. تبیین نتایج نشان میدهد که ساختار قدرت در خانواده، هرچند همچنان در فضای عمومی جنسیت زده اعمال میشود اما با تغییراتی مواجه بوده است. این تغییرات غالباً با حرکت از مردسالاری هژمونیک به سوی مردسالاری همدست بوده و گفتوگوپذیری در این بستر همراه با سازش یا گذار اولیه از مردسالاری همدست میباشد.
|
|
|
|
|
|