|
|
|
 |
جستجو در مقالات منتشر شده |
 |
|
152 نتیجه برای اجتماعی
آقای محمدعلی امیرپورسعید، دکتر محمود شارع پور، دکتر صدیقه لطفی، دوره 11، شماره 4 - ( 2-1402 )
چکیده
افزایش سرمایۀ اجتماعی در دراز مدت اثرات مهمی بر ذهنیت ساکنین محله، اعتماد متقابل، همبستگی، مشارکت در امور محله و... می گذارد و زمانی که این مهم محقق شود، به تبع آن کیفیت زندگی در آن محله، رو به رشد خواهد بود و در بعد ذهنی و عینی باعث تقویت کیفیت زندگی در بین اهالی آن محله خواهیم بود. در همین راستا در پژوهش حاضر تلاش شد تا با رویکردی جامعه شناختی و با روش پیمایش، به سنجش میزان سرمایۀ اجتماعی و سطح کیفیت زندگی در بین ساکنین محله های شهر رفسنجان پرداخته شود و در نهایت بررسی تأثیر سرمایۀ اجتماعی بر روی کیفیت زندگی آنان را مورد مطالعه و بررسی قرار دهیم. در این پژوهش، تمامی ساکنین 18 سال به بالا جزء جمعیت آماری قرار گرفتند و از بین آنها طبق فرمول کوکران، تعداد 383 نفر با روش نمونه گیری خوشه ای متناسب با حجم انتخاب شدند. ابزار جمع آوری داده ها پرسشنامۀ محقق ساخته بوده است و توصیف و تحیل داده ها توسط نرم افزار Spss انجام شده است. نتایج یافته های پژوهش نشان می دهد تفاوت معناداری بین زنان و مردان از لحاظ میزان سرمایه اجتماعی و کیفیت زندگی وجود ندارد.، امّا تفاوت معناداری بین گروه های درآمدی و میزان سرمایۀ اجتماعی و کیفیت زندگی آنها وجود دارد. همچنین بین مدت زمان های مختلف سکونت افراد و میزان سرمایۀ اجتماعی و کیفیت زندگی آنها نیز تفاوت معناداری وجود دارد. نتایج بررسی رگرسیون چندگانه نشان می دهد که 508/0 بین متغیرهای تحقیق همبستگی وجود دارد. همچنین حدود 25 درصد از تغییرات متغیر وابسته توسط متغیر سرمایۀ اجتماعی پیش بینی می شود و اعتماد در بین مؤلفه های سرمایۀ اجتماعی، بیشترین تأثیر را بر روی کیفیت زندگی ساکنین محلات شهر دارد.
اسماعیل دویران، دوره 12، شماره 1 - ( 4-1402 )
چکیده
سرمایۀ اجتماعی، مفهومی پرکاربرد با ساختاری بسیار گسترده است که خمیرمایۀ اصلی آن ایجاد همبستگی و وفاق اجتماعی برای توسعه در ابعاد مختلف سرزمینی است. اعتماد، شکلدهنده و مشارکت و انسجام، نتیجۀ سرمایۀ اجتماعی است. این پژوهش، به شیوۀ تبیینی با ماهیت کاربردی منطبق بر رویکرد تطبیقی به بررسی سرمایۀ اجتماعی دانشجو معلمان دانشگاه فرهنگیان شمال غرب کشور پرداخته است. شیوۀ گردآوری دادهها مبتنی بر روش میدانی و منطبق بر پرسشنامه بوده است که چهار بعد اعتماد، مشارکت، انسجام و آگاهی اجتماعی را بررسی نموده است. جامعۀ آماری دانشجو معلمان دانشگاه فرهنگیان پردیسهای استانهای زنجان، اردبیل، آذربایجان شرقی و غربی میباشد که از حدود 10500 دانشجو، حجم نمونهای مطابق با 370 دانشجو (با استفاده از روش کوکران) با توزیع تصادفی برای مطالعه انتخاب شدند. شیوۀ تحلیل دادهها در قالب مدل رادار تمرکز، تی تک نمونه ای، مدل تعقیبی زوجی مبتنی بر روش شفه و فریدمن بوده است. یافتهها نشان میدهد میزان سرمایۀ اجتماعی دانشجویان در پردیسهای دانشگاه فرهنگیان شمال غرب کشور در حد متوسط بوده است که بر اساس آزمون تی تک نمونهای و مدل تعقیبی شفه با ضریب اطمینان 95 درصد و سطح معناداری کمتر از 05/0 تفاوت معنادار با شدت ضعیف وجود دارد. یافتهها نشان میدهد شاخص آگاهی اجتماعی با رتبۀ 63/3 در بالاترین سطح مطلوبیت قرار گرفته است و دانشگاه فرهنگیان استان آذربایجان غربی با رتبۀ 24/3 دارای بالاترین میزان سرمایۀ اجتماعی در مقایسه با سایر استانهای مورد مطالعه میباشد.
آقای علیرضا مرادی، خانم ثنا نوری مقدم، دوره 12، شماره 2 - ( 8-1402 )
چکیده
امروزه یکی از شایع ترین مشکلات بهداشت عمومی در سراسر دنیا «خشونت خانگی» است که دربردارندۀ مؤلفه های کودک آزاری، همسرآزاری و بدرفتاری با سالمند می باشد. هدف از پژوهش حاضر شناسایی عوامل مؤثر در بروز خشونت خانگی بود. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر ماهیت در زمره تحقیقات تحلیلی می باشد و روش تحقیق آن کیفی از نوع تحلیل محتوا میباشد. ابزار گردآوری داده ها مصاحبۀ نیمه ساختاریافته و مراجعه به اسناد و مدارک بوده است. روش نمونه گیری نیز روش هدفمند میباشد. جامعۀ هدف پژوهش حاضر شامل نخبگان علمی و عملیاتی فرماندهی انتظامی استان خراسان جنوبی اعم از هیأت رئیسه، فرماندهان پلیس های تخصصی، مدیران کل عملیاتی و اساتید علمی و کلیۀ همسران خانواده هایی میباشند که به دلیل خشونت خانوادگی به مراکز مشاورۀ کلانتری های شهر بیرجند در سال 1401 مراجعه نموده اند. تعداد مشارکتکنندگان شامل 27 نفر از نخبگان علمی و عملیاتی شهر بیرجند و همسران آسیب دیدۀ خشونت خانگی (به دلیل رسیدن به اشباع نظری) میباشد. با توجه به نتایج به دست آمده و تحلیل های صورت گرفتۀ حاصل از کدگذاری های باز و محوری و گزینشی، عوامل مؤثر در بروز خشونت خانگی شامل ابعاد اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی میباشد. با توجه به بررسی های صورت گرفته و نتایج حاصل از تحقیق حاضر، لزوم توجه مسؤولان ذیربط به این مسأله و آموزش خانواده ها و افراد جهت آشنایی با تبعات روانی و اجتماعی رفتارهای خشونت آمیز بیش از پیش اهمیت دارد.
دکتر ملیحه امانی، دکتر محمداسماعیل ریاحی، دوره 12، شماره 2 - ( 8-1402 )
چکیده
تغییر در سبک زندگی متأثر از مدرنیته و بالا رفتن آگاهی، موجب گرایش روز افزون زنان به حضور در عرصه های عمومی و فضاهای شهری شده است. در این پژوهش، با توجه به تجربۀ زیستۀ زنان و با استفاده از روش کیفی و استراتژی پدیدارشناسانه، در پی مطالعۀ مشکلات و محدودیت های اجتماعی- فرهنگی آنان در فضاهای شهر تهران هستیم. نمونۀ مورد مطالعه، 35 نفر از زنان 20 تا 67 سالۀ ساکن شهر تهران هستند که در سال 1400، با مراجعه به چندین نقطۀ پرتردد در مناطق شمال، جنوب، شرق، غرب و مرکز شهر تهران، مورد مصاحبه قرار گرفته اند. روش نمونه گیری هدفمند با حداکثر تنوع است. طبق نتایج بدست آمده، مشکلات و محدودیت های اجتماعی- فرهنگی زنان در ارتباط با فضاهای شهر تهران، احساس عدم امنیت در فضاهای شهری، نمود فقر و عدم نشاط و سر زندگی در فضاهای شهری، به رسمیت شناخته نشدن و پذیرفته نشدن زنان در فضاهای عمومی شهر، فضاهای مردمحور، ابژه بودن زنان به لحاظ جنسی، وجود رفتارهای زنندۀ مردانه، محدودیت های خانوادگی حضور زنان در فضاهای شهری، هنجارهای جنسیتی، محدودیت های ساختاری برای حضور زنان در برخی از فضاهای عمومی و استفاده از برخی وسایل نقلیه و ارزش ها و هنجارهای زن نجیب می باشد که تحت تأثیر سرمایۀ اقتصادی و فرهنگی و منطقۀ محل سکونت، کار و تردد، می تواند شدت و ضعف داشته باشد. همچنین نوع واکنش زنان در برابر این موانع و محدویت ها متفاوت است. زنان با مقاومت در برابر مشکلاتی که در فضاهای شهری با آن مواجه هستند، در پی دستیابی به کنشگری مدنی خلاق و تأثیرگذار می باشند. لازمۀ تحقق چنین امری، فعالیت نهادهایی مانند خانواده و نهادهای آموزشی در جهت تغییر در نگرش ها و روابط جنسیتی و فرهنگ سازی پذیرش زنان در عرصه های عمومی است.
پیمان آرامش صدیق، سید عبدالمجید بحرینیان، احمد منصوری، دوره 12، شماره 3 - ( 12-1402 )
چکیده
بنا بر اعلام سازمان بهداشت جهانی، عوامل اجتماعی-روانی تأثیر 85 درصدی بر سلامت دارد. بیماری، نتیجۀ تعامل عوامل سه گانۀ جامعه شناختی، روانشناختی و زیستی است. این مطالعه در زمینۀ بررسی عوامل اجتماعی و روانشناختی، به عنوان زمینۀ ابتلای بیماران مبتلا به آرتریت روماتویید است. هدف اصلی این پژوهش، شناخت عوامل جامعه شناختی و عوامل روانشناختی در ایجاد زمینۀ ابتلای بیماران به آرتریت روماتویید است. روش پژوهش حاضر، توصیفی-تحلیلی از نوع علی- مقایسه ای و پس رویدادی است. جهت تحلیل متغیرهای جامعه شناسی از آزمون همبستگی پیرسون، رگرسیون چند متغیره و آنالیز واریانس استفاده گردید. جامعۀآماری این تحقیق، 127 نفر از بیماران زن مبتلا به آرتریت روماتوئید کلینیک روماتولوژی بیمارستان امام خمینی در سالهای 1388-1400 و 127 نفر از افراد سالم هستند که پس از تشخیص گذاری روماتولوژیست، بیماران با نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. ابزار سنجش اختلالات روانشناختی، پرسشنامۀ فرم بلندطرحواره های ناسازگار یانگ و پرسشنامۀ راهبردهای مقابله ای لازاروس می باشد. پرسشنامۀ عوامل اجتماعی در تعیین متغیرهای جامعه شناختی نیز محقق ساخته است.. در تجزیه و تحلیل داده ها و اطلاعات، از نرم افزار Spss22 استفاده گردید. مطابق نتایج آزمون رگرسیون چند متغیره، شش متغیر اجتماعی 1 . طبقۀ اقتصادی پایین 2.سبک زندگی 3. آسیب خانوادۀ بالا 4 . حمایت عاطفی پایین 5. مشارکت اجتماعی پایین و 6. تحصیلات پایین، تأثیرمعنی داری بر ایجاد زمینۀ روانشناختی و زمینۀ ابتلای به بیماری آرتریت روماتویید داشتند. همچنین نتایج نشان داد که همۀ بیماران مبتلا به آرتریت روماتویید در این پژوهش، دارای طرحواره های ناسازگار اولیه و راهبردهای مقابله ای ناسازگار بودند، اما افراد سالم فاقد آن بودند.
دکتر بهرام نیک بخش، دکتر مهران حافظی بیرگانی، دوره 12، شماره 3 - ( 12-1402 )
چکیده
پژوهش حاضر به منظور بررسی تأثیر متغیرهای ساختاری مانند چرخۀ ایزوله شدن، عدم تحرکپذیری و افسردگی اجتماعی بر حسب پایگاه اجتماعی- اقتصادی، سالخوردگان صورت گرفته است. این مطالعه بر روی سالخوردگان بازنشسته در طول شیوع بیماری کرونا، با هدف تحلیل تأثیرات متغیرهای مذکور در شرایط پاندمیک انجام شده است. جامعۀ آماری مربوط به سالخوردگان بازنشسته در شهرستان اهواز طی 5 سال اخیر بوده است ، که تعداد 196 نفر به روش هدفمند گزینش شده اند. داده های جمع آوری شده در قالب معادلات ساختاری و با استفاده از نرم افزارهای pls-smart3 وspss تجزیه و تحلیل شدند. یافته های تحقیق نشان داد که؛ تأثیر کل پایگاه اجتماعی – اقتصادی بر متغیرهای تحرک پذیری جسمی(378/0-)، تحرک پذیری ذهنی(707/0-)، افسردگی اجتماعی(422/0) و چرخۀ ایزوله شدن (730/0) است. همچنین اثرات کل متغیر چرخۀ ایزوله شدن بر متغیرهای؛ تحرک پذیری ذهنی (488/0-) و افسردگی اجتماعی (439/0) است و تأثیرات کل تحرک پذیری جسمی بر افسردگی اجتماعی به مقدار (270/0- ) بوده است. بنا براین، متغیرتداوم چرخۀ ایزوله شدن، پیش بینی کنندۀ میزان افسردگی اجتماعی بر وضعیت اجتماعی- اقتصادی سالخوردگان است (ضریب مسیر302/0). پایگاه اجتماعی- اقتصادی، بر میزان تحرک پذیری بر بعد جسمانی تأثیرگذار است، ولی این تأثیرگذاری بر بعد ذهنی تأیید نشده است. همچنین؛ بین تداوم چرخۀ ایزوله شدن و افسردگی اجتماعی، متغیر تحرک پذیری ذهنی نقش واسطه گری دارد (265/0). بنابراین نتایج این تحقیق میتواند به بهبود کیفیت زندگی سالخوردگان در شرایط بحرانی و همچنین به سازمانهای بهداشتی و مراقبتی در برنامهریزی و ارائۀ خدمات بهتر برای این گروه آسیبپذیر کمک نماید.
امیر رستگار خالد، مصطفی کرمی، دوره 12، شماره 4 - ( 2-1403 )
چکیده
این پژوهش با هدف بررسی رابطۀ سرمایۀ فرهنگی و تعامل پذیری با نگرش به پرخاشگری در بین دانش آموزان مدارس متوسطۀ تاکستان انجام شد. برای دستیابی به این هدف، پژوهش حاضر از منطق پژوهش کمی پیروی کرده است. به این ترتیب که دانش آموزان متوسطۀ اول تاکستان به عنوان جامعۀ آماری مورد مطالعه قرار گرفت. از این میان، تعداد 357 نفر به عنوان نمونه تحقیق انتخاب شد که حجم نمونه برحسب فرمول کوکران محاسبه شد و نمونه گیری با روش نمونهگیری تصادفی انجام شد. همچنین داده ها با استفاده از ابزار پرسشنامه جمع آوری شده است. برای تجزیه و تحلیل داده ها نیز از نرم افزار spss استفاده شد. نتایج نشان داد ویژگی های جمعیت شناختی با نگرش به پرخاشگری رابطه دارند. از میان ویژگی های جمعیت شناختی که اندازه گیری شد، پایۀ تحصیلی، سن و جنسیت به ترتیب بیشترین سهم را در نگرش دانش آموزان به پرخاشگری ایفا می کنند. همچنین ویژگی های خانوادگی نیز در نگرش به پرخاشگری دارای تأثیر مثبت هستد. در بین متغیرهای خانوادگی به ترتیب شغل پدر، شغل مادر و تحصیلات پدر سهم بیشتری در نگرش دانش آموزان به پرخاشگری داشته است. همچنین برحسب یافته های پژوهش، سرمایۀ فرهنگی دانش آموزان، رابطۀ معکوس با نگرش به پرخاشگری دارد. در اولین گام از بررسی نتایج به دست آمده مشخص شد که میزان و حجم سرمایۀ فرهنگی بر نگرش به پرخاشگری دانش آموزان تأثیرگذار است. هرچه این نوع از سرمایۀ فرهنگی افزایش یابد، میزان نگرش به پرخاشگری کاهش می یابد. افرادی که از سرمایۀ فرهنگی بالاتری برخوردار هستند، نگرش مثبت کمتری نسبت به دیگران به خشونت دارند. دانشآموزان هرکدام با سرمایه های فرهنگی متفاوت وارد مدرسه میشوند و با برقراری ارتباط، تأثیرگذاری بر روی خصوصیات اخلاقی و شکل گیری شخصیت آنان نیز شروع میشود. بنابراین تعامل پذیری و مهارت های ارتباطی آنها به عنوان توانایی ابراز ویژگی های کلامی و غیرکلامی صحیح، بر پرخاشگری تأثیرگذار است.
--- سیدکمال الدین موسوی، --- مهدیه کاظمیان، دوره 12، شماره 4 - ( 2-1403 )
چکیده
مطالعۀ حاضر به بررسی تحرک اجتماعی درون نسلی در شهر کاشان به عنوان یک جامعۀ در حال گذار می پردازد. شناخت میزان تحرک، عوامل مؤثر بر آن و راهبردهای مورد استفاده در این فرآیند، هدف اصلی پژوهش بوده است.. نظریه های گیدنز، مک کلیلند و بوردیو، پایۀ نظری اصلی این پژوهش را تشکیل می دهند. جامعۀ آماری پژوهش شامل کلیۀ شهروندان 25 تا 64 سالۀ کاشان می باشد که از بین آن ها 385 نفر با استفاده از فرمول کوکران و به روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. یافته ها نشان می دهد که میزان تحرک بین نسلی تقریبا معادل 40 درصد است و اکثریت افراد، به طور عمده، یک درجه تحرک را تجربه کرده اند. متغیرهایی مانند سطح تحصیلات و عدم اعتقاد به شانس و اقبال، نقش مؤثری در تحرک رو به بالا و درون نسلی پاسخ دهندگان داشته است. جامعۀ مورد مطالعه به طور عمده، از راهبردهای اقتصادی و آموزشی به منظور پیشرفت و ارتقاء درون نسلی بهره برده اند.
پیمان مهرنژاد بورا، محمدتقی پیربابایی، یاسر شهبازی، دوره 13، شماره 1 - ( 5-1403 )
چکیده
خانم مهتاب امرایی، دکتر محمدتقی حیدری، خانم مژگان فتاحی، دوره 13، شماره 2 - ( 8-1403 )
چکیده
پژوهش حاضر به منظور بررسی احساس امنیت زنان محلۀ منظریه از مهم ترین محلات منطقۀ سه تبریز انجام شد.این پژوهش از نوع کمی است. دادههای مورد نیاز از طریق پرسشنامه گردآوری شد و ۲۰۰ نفر از زنان محلۀ منظریه به صورت تصادفی به عنوان نمونه انتخاب شدند. تجزیه و تحلیل اطلاعات از طریق نرمافزارهای اسپیاساس، می نی تب، اکسل، آرکجیآیاس و گوگل ارث انجام شد و با استفاده از آزمون های تی تک نمونه ای، تحلیل واریانس و روش اسپیرمن، داده ها مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان می دهد که در ارتباط با گویه های حضور در خیابان ها و معابر، دسترسی محله به نیروهای امنیتی، پاسخگویی نیروهای امنیتی، ناهمگونی محله، دسترسی به وسایل نقلیه و میزان روشنایی محله، زنان محله احساس امنیت نداشته اند. در حالی که مواردی چون حضور زنان در مراکز تجاری، تفریحی، مراکز اداری و خدمات درمانی، آشنایی با فضای محله، تأثیر مثبت فضای محله و طراحی محله، احساس امنیت را در زنان محله ایجاد نموده است. نتایج حاصل از روش اسپیرمن نشان می دهد که بین هیچ یک از ویژگی های مورد بررسی پاسخ دهندگان و امنیت، رابطه ای وجود نداشته است و همچنین نتایج حاصل از بررسی تفاوت میزان امنیت در اماکن مختلف نشان می دهد که تفاوت چندانی بین اماکن مختلف از نظر میزان امنیت وجود ندارد و نتایج بررسی میانگین امنیت نیز همین مسأله را اثبات می کند.
دکتر بهرام نیک بخش، مهران حافظی بیرگانی، دوره 13، شماره 2 - ( 8-1403 )
چکیده
زنان به عنوان نیروی حیاتی و بنیانی جامعه، نقش بسیار مهمی در تحولات اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و سیاسی دارند. با توجه به اینکه زنان دارای نقشهای چندگانه در جامعه هستند و با چالشهای منحصر به فردی روبرو میشوند، بررسی عوامل اجتماعی مؤثر بر سلامت زنان در تحولات معاصر ایران اهمیت بسزایی دارد. بنابراین، هدف این پژوهش، بررسی عوامل اجتماعی و اقتصادی مؤثر بر سلامت زنان در تحولات معاصر ایران است و این موضوع را از زوایای مختلف مورد بررسی قرار داده است. روش این پژوهش، روش کمی، از نوع پیمایش می باشد. جامعۀ آماری، کلیۀ زنان 18 سال به بالا در شهرستان اهواز می باشد. حجم نمونه مطابق جدول کرجسی و مورگان 384 نفر می باشد. برای نمونه گیری، از روش نمونه گیری احتمالی متناسب با حجم استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها با توجه به نوع متغیرهای پژوهش با استفاده از آزمون هایی نظیر همبستگی و تحلیل رگرسیون چند متغیره با استفاده از نرم افزار SPSS صورت گرفت. نتایج پژوهش نشان داد که؛ تحولات اجتماعی و اقتصادی مانند افزایش اشتغال و درآمد زنان، تحول در نقشهای جنسیتی و تغییر در ساختار خانواده، تأثیر مستقیم بر سلامت اجتماعی، روانی و جسمانی زنان دارد. همچنین، افزایش دسترسی به خدمات بهداشتی و درمانی، تأثیر مثبت بر سلامت زنان در جامعۀ معاصر دارد و میتوان نتیجه گرفت که فرهنگ و اجتماع میتوانند نقش بسزایی در تعیین سطح بهداشت و سلامت زنان داشته باشند. همچنین نتایج تحقیق نشان داد، زنانی که در تصمیمگیریهای سیاسی، اقتصادی و اجتماعی مشارکت داشته باشند، میتوانند برای تأمین نیازهای بهداشتی و سلامتی خود و جامعهشان تلاش کنند و بهبود شرایط بهداشتی را تسریع بخشند.
راضیه آقابابایی، دوره 13، شماره 2 - ( 8-1403 )
چکیده
حفظ تعادل بین زندگی کاری و شخصی به منظور افزایش بهرهوری و عملکرد شغلی، موضوعی است که در سالهای اخیر در ادبیات مدیریت و رهبری سازمانها مورد توجه قرار گرفته است. در کنار آن سازههایی مانند امنیت روانشناختی و حمایت اجتماعی نیز میتواند به تحقق عملکرد شغلی مطلوب کمک کند. بنابراین هدف پژوهش حاضر، پیشبینی عملکرد شغلی معلمان از طریق تعارض کار-خانواده، امنیت روانشناختی و حمایت اجتماعی است. رویکرد پژوهش، کمی است و جامعۀ آماری، شامل معلمان مقطع متوسطۀ شهر کاشان به تعداد 3221 نفر میباشد که 342 نفر از طریق نمونهگیری تصادفی طبقهای به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار گردآوری دادهها چهار پرسشنامۀ تعارض کار- خانواده، عملکرد شغلی، امنیت روانشناختی و حمایت اجتماعی بوده است. روایی صوری و سازۀ پرسشنامهها تأیید شد. پایایی پرسشنامهها برای امنیت روانشناختی 86/0، تعارض کار-خانواده 73/0، عملکرد شغلی 77/0 و حمایت اجتماعی 78/0 به دست آمد. نتایج نشان داد تعارض کار-خانواده با ضریب 18/0- بر عملکرد شغلی تأثیر منفی و معنادار دارد، امنیت روانشناختی با ضریب 43/0 و حمایت اجتماعی با ضریب 68/0 بر عملکرد شغلی تأثیر مثبت و معنادار دارد. بنابراین عملکرد شغلی معلمان به حفظ تعادل بین دو حیطۀ کار و خانواده، احساس امنیت روانشناختی معلمان و ادراک مثبت معلمان از حمایت اجتماعی، وابسته است.
|
|
|
|
|
|