24 نتیجه برای اقتصادی
نوروز نیمروزی، محسن حجازی،
دوره 3، شماره 1 - ( 5-1393 )
چکیده
درمطالعهی حاضربه مقایسهی نظام ترجیحات میان نسلی در استانهای ایران پرداخته شده است. با استفاده از دادههای پیمایش ارزشهای جهانی، ابتدا ترجیحات در ابعاد اجتماعی، سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و زیست محیطی بطور کلی در میان نسلها مقایسه شد و سپس در استانهای توسعه یافته، درحال توسعه و توسعه نیافته، نظام ترجیحات نسلها مورد بررسی مقایسهای قرار گرفت. روش تحقیق روش پیمایش و تکنیک جمع آوری دادهها تحلیل ثانویهی دادههای خام موج پنجم پیمایش ارزشهای جهانی (2005-2008) است. نتایج بهدست آمده نشان میدهد به طور کلی بیشترین شکاف میان نسلها در ترجیحات اجتماعی مشاهده میشود و کمترین شکاف میان نسلها در ترجیحات زیست محیطی دیده میشود. همچنین بیشترین شکاف نسلی در بعد اجتماعی،اقتصادی و فرهنگی در استانهای توسعه یافته مشاهده میگردد. ولی در بعد سیاسی بیشترین شکاف میان نسلی در استانهای نیمه توسعه یافته دیده میشود. در ترجیحات زیست محیطی شکاف چندانی میان نسلها در استانهای توسعه یافته، نیمه توسعه یافته و محروم مشاهده نشده است.
معصومه باقری، علی حسین حسینزاده، سمیرا حیدری، مسعود زالی زاده،
دوره 3، شماره 3 - ( 11-1393 )
چکیده
هدف مقالهی حاضر، بررسی جامعهشناختی رضایت از زندگی شهروندان 18 سال و بالاتر شهر اهواز است که برای تبیین مسأله و تعیین چارچوب نظری از دیدگاههای جامعهشناسی مرتبط استفاده و فرضیات از آن استخراج شد. این تحقیق بهصورت پیمایشی و ابزار جمع آوری اطلاعات پرسشنامه است. جمعیت آماری در این تحقیق، تمام شهروندان بالای 18 سال شهرستان اهواز است که حجم نمونه براساس فرمول کوکران 384 نفر تعیین شد. از لحاظ زمانی این پژوهش در سال 1392-1393 اجرا شده است. نتایج تحقیق نشان میدهد که تمامی متغیّرهای مستقل با متغیّر وابسته رابطهی معناداری دارند. نتایج حاصل از رگرسیون نشان میدهد که تنها دو متغیّر پایگاه اجتماعی- اقتصادی و احساس آنومی معنادار بودهاند که در مجموع 30 درصد از تغییرات مربوط به رضایت از زندگی را این دو متغیّر تبیین میکنند.
مصطفی ظهیرینیا، تقی آزادارمکی،
دوره 3، شماره 3 - ( 11-1393 )
چکیده
ارزشها نیرومندترین عنصر تعیین کننده در نظام اجتماعی و فرهنگی جوامع به شمار میروند و شیوهی جهتگیری، کنش و تعامل افراد را تعیین و هدایت میکنند. ازاینرو این مقاله در صدد است ضمن شناسایی جهتگیری ارزشی افراد، رابطهی آن را با تغییرات اقتصادی و اجتماعی، مورد بررسی قراردهد. دادههای این تحقیق با انجام 31 مصاحبه کیفی از میان شهروندان در شهر بندرعباس، گردآوری شده است. نتایج نشان داد که 6/51 درصد از مصاحبه شوندگان دارای جهتگیری ارزشی مادی، 9/41 درصد دارای گرایشهای ارزشی التقاطی و 5/6 درصد نیز دارای گرایشهای ارزشی فرامادیگرایانه بودند. همچنین افراد جوانتر ، و افراد دارای تحصیلات بالاتر، بیشتر به سمت ارزشهای فرامادی گرایش دارند. در خصوص وضعیت توسعهی اقتصادی شهر بندرعباس، همهی مصاحبه شوندگان به جز یک نفر -که توسعهی اقتصادی در شهر بندرعباس را بر مبنای شرایط سیاسی می دانست- اعتقاد داشتند که از نظر اقتصادی و توسعهی فضایی وضعیت شهر در طی چهار دههی گذشته بهتر شده است. اما در خصوص وضعیت اجتماعی و فرهنگی نظرهای متفاوتی وجود داشت. همچنین نتایج نشان میدهد که میزان اعتماد اجتماعی، تعاملات اجتماعی و عامگرایی مصاحبه شوندگان در سطح نسبتاً پایینی قرار دارد.
امیر ملکی، پوران امیدوار،
دوره 4، شماره 3 - ( 11-1394 )
چکیده
این مطالعه به دنبال بررسی تأثیر اعتماد بر مشارکت اجتماعی است. بدین منظور با بررسی نظریه های مختلف در حوزه مشارکت و اعتماد اجتماعی به بیان نظری مسئله تحقیق پرداخته شده است. فرضیههای تحقیق از دیدگاههای نظری مرتبط با اعتماد اجتماعی و مشارکت استخراج شده اند و با روش تحلیل ثانویه و با استفاده از مجموعه داده های پیمایش جهانی(WVS )موج پیمایش سال های 2005 تا 2008 مورد تحلیل قرار گرفته اند. نتایج تحقیق نشان میدهد که بین اعتماد اجتماعی، اعتماد نهادی و اعتماد تعمیم یافته با مشارکت اجتماعی رابطه معناداری وجود دارد هر چند که میزان و تأثیرگذاری این رابطه ها در هر مورد متفاوت است. همچنین ضرایب رگرسیون چند متغیری نشان میدهد که از میان متغیرهای مورد بررسی اعتماد اجتماعی بهترین پیشبینی کننده برای مشارکت اجتماعی است. همچنین رابطه ی بین پایگاه اقتصادی-اجتماعی، سن و جنس با مشارکت اجتماعی تایید شد.
مونا اسالم نژاد، بهجت یزدخواستی، حسن چاوشیان، حمید عباداللهی،
دوره 5، شماره 2 - ( 8-1395 )
چکیده
پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر خاستگاه اجتماعی دانش آموزان بر دو جنبه مهم از رفتار مرتبط با سلامت یعنی تغذیه و ورزش انجام گرفته است. نمونهگیری به شیوه خوشهای و در دو مدرسه پسرانه و دخترانه استعدادهای درخشان و چهار مدرسه دولتی شهر رشت انجام گرفت. حجم نمونه برای مدارس استعدادهای درخشان 101 و برای مدارس دولتی 118 نفر بوده و 54 نفر از والدین گروه نخست و 74 نفر از والدین گروه دوم نیز مورد مطالعه قرار گرفتند. برای اطمینان بیشتر از صحت دادهها، از روش مثلثبندی همگرا استفاده شد. نتایج بررسیها نشان داد که دانش آموزان مدارس استعدادهای درخشان، عمدتاً ریشه در طبقه خرده بورژوازی و پاره طبقه دارای سرمایه فرهنگی بالا هستند که در غذا، بیش از هر چیز به فرم، نحوه ارائه و سالم بودن آن، برای مثال همراه آن دسر سرو شود، کالری بالایی نداشته باشد یا سبزیجات داشته باشد و در ورزش، به خاص بودگی یا تأثیری که بر جسم و جان افراد میگذارد توجه میکنند. در مقابل، دانش آموزان مدارس دولتی، خاستگاهی کارگری داشته و از ذائقه ضرورت پسند تبعیت میکنند. برای ایشان مهمترین ویژگیها در غذا، آنهایی هستند که به انرژی آن مربوط میشوند.
صدیقه کیانی سلمی، محسن شاطریان، شیما اکبری،
دوره 6، شماره 3 - ( 11-1396 )
چکیده
پژوهش حاضر به بررسی پیامدهای تورهای طبیعت گردی برارتقائ شاخص های اجتماعی، اقتصادی و زیست محیطی مناطق روستایی شهرستان دماوند از دیدگاه جامعه محلی پرداخته است. توصیفی و استنباطی داده های گردآوری شده با استفاده از نرم افزار SPSS انجام شد و مدلسازی اثرات تورهای طبعیت گردی در نرم افزار AMOS صورت پذیرفته است. برای تجزیه و تحلیل داده ها و پاسخگویی به فرضیه ها، از آزمون های تی تک نمونه ای و فریدمن و به منظور مدلسازی اثرات، از مدل عاملی مرتبه دوم استفاده شده است. یافته ها مبین آن است برگزاری تورهای طبیعت گردی در ابعاد اقتصادی، فرهنگی و زیست محیطی منطقه اثرگذار بوده است. عامل اقتصادی با بار عاملی 95/0 بیشترین نقش را در تبیین پیامدهای تورهای طبیعت گردی برارتقائ شاخص های اجتماعی، اقتصادی و زیست محیطی به خود اختصاص داده است. ابعاد فرهنگی و زیست محیطی، دیگر ابعادی هستند که تحت تأثیر توسعه تورهای طبیعت گردی قرار دارند. این دو بعد با بارهای عاملی 90/0 و 76/0 در رتبه های دوم و سوم اثرات گسترش تورهای طبیعت گردی قرار گرفته اند.
بیژن زارع، صلاح الدین قادری، محمدکاظم کوهی، ژیلا مشیری،
دوره 7، شماره 2 - ( 8-1397 )
چکیده
هدف این تحقیق بررسی عوامل فرهنگی، اجتماعی مؤثر بر مصرف آب است. جامعه آماری تحقیق را کشاورزان شهرستان گرمسار تشکیل میدهند که بنابر آمار اداره جهاد کشاورزی 5675 نفر میباشند. از این تعداد بر اساس نمونهگیری کوکران 366 نفر به عنوان نمونه و به صورت تصادفی انتخاب و از طریق پرسشنامه، اطلاعات لازم گردآوری شده است. روش تحقیق کمی بوده و تلاش شده است تا با استفاده از روش چند متغیره مدل سازی معادله ساختاری مدل بر آمده از چارچوب نظری تحقیق آزمون شود. چارچوب نظری تحقیق را نظریه خرده فرهنگ دهقانی و نظریه بوردیو درباره انواع سرمایه فرهنگی، اجتماعی تشکیل میدهد. یافتهها نشان میدهند که دادههای تجربی بر اساس انواع مختلف شاخصهای پردازش مدل نظری را حمایت میکنند. همچنین فرضیاتی که بیانگر رابطه معنادار بین انواع مختلف سرمایه و خرده فرهنگ دهقانی بودند تأیید و آنهایی که بر وجود رابطه معنادار بین انواع مختلف سرمایه و نگرش به مصرف آب تأکید داشتند رد شدهاند. همچنین ارتباط معنادار و قویای بین خرده فرهنگ دهقانی و نگرش به مصرف آب وجود دارد. براساس نتیجه نهایی مقاله، انواع مختلف سرمایه اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی به صورت غیرمستقیم و از طریق متغیر خرده فرهنگ دهقانی بر نگرش به مصرف آب تأثیر دارند.
زهرا رییسی دهکردی، سید ناصر حجازی، محمدعلی چیتساز،
دوره 8، شماره 4 - ( 2-1399 )
چکیده
هدف این پژوهش بررسی بررسی رابطه بین توسعه گردشگری پایدار و بهبود شاخصهای رفاه اجتماعی بر اساس تحلیل معادلات ساختاری است. با تکیه بر رویکردهای نظری جدید فرضیاتی طرح شده که این تحقیق به روش توصیفی و از نوع همبستگی در صدد آزمون آنهاست. جامعۀ آماری مورد مطالعه، همه ساکنان روستاهای شهرستان کوهرنگ به تعداد ۴۰۵۴۲ نفر هستند که براساس فرمول کوکران 616 نفر نمونه با روش نمونهگیری سهمیه ای انتخاب و مورد مطالعه قرار گرفتند. پرسشنامههای محقق ساخته (با استفاده از پشتوانه نظری موجود) توسعه گردشگری، رفاه اجتماعی به عنوان ابزار تحقیق مورد استفاده قرار گرفتند. تحلیلهای آماری براساس معادله ساختاری و با استفاده از برنامه Spss وAmos انجام یافته است. نتایج نشان داد بین توسعه گردشگری و بعد اجتماعی، اقتصادی، حقوقی، آموزشی، جمعیتی و زیستی رفاه اجتماعی رابطه معنی داری وجود دارد. همچنین مقادیر رگرسیونی مدل ساختاری حاکی ازآن است که متغیر توسعه گردشگری روستایی از بین ابعاد رفاه اجتماعی بیشتر اثر را بر بعد اجتماعی (0/42=ß) دارد و بعد از آن به ترتیب بر بعد جمعیتی (0/40=ß)، بعد اقتصادی (0/34=ß)، بعد حقوقی (0/28=ß)، بعد زیستی (0/27=ß) و کمترین اثر را بر بعد آموزشی رفاه اجتماعی(0/24=ß) دارد.
دکتر محمد خادمی کله لو، آقا بهروز رحیمی،
دوره 10، شماره 1 - ( 5-1400 )
چکیده
هدف پژوهش حاضر، ارائه ی چارچوب مدل کسبوکار دانشگاهی به عنوان راهکاری در جهت همکاری دانشگاهها با کسبوکارها است. روش پژوهش حاضر مطالعه ی موردی کیفی و از روش تحقیق تحلیل مستندات و گروههای کانونی جهت جمعآوری دادهها استفاده شده است. در بخش مستندات، 60 سند مرتبط با مدلهای کسبوکار دانشگاهی انتخاب و تحلیل شدند. همچنین در بخش گروههای کانونی 5 نفر از خبرگان حوزه ی کسبوکار و دانشگاه با روش نمونهگیری هدفمند انتخاب شدند. بهمنظور تجزیهوتحلیل دادهها از مهمترین تکنیکهای بازخوانی متون و مطالعه منابع شامل، طبقهبندی و جداول مفهومی و تقلیل دادهها استفاده شد. بهمنظور بررسی اعتبار یافتهها از معیارهای خود بازبینی محقق در طی فرآیند جمعآوری و تحلیل دادهها و همچنین از توسعه و توصیف غنی دادهها جهت اطمینان از قابلیت انتقالپذیری بهره گرفته شد. نتایج تحلیل و بررسی مدلهای کسبوکار نشان داد، دانشگاهها میتوانند به منظور اثربخشی اجتماعی و اقتصادی در جامعه در قالب مدلهای کسبوکار، در کارکردهای اصلی خود بازنگری و تجدیدنظر کنند. همچنین نتایج تدوین چارچوب مدل کسبوکار دانشگاهی نشان داد، همکاری دانشگاهها و کسبوکارها را میتوان ذیل پنج سطح شامل فرآیندی، عواملی، محیطی، اقدام و ذی نفعان تعریف کرد. به طور کلی، دانشگاه هایی که درصدد اثربخشی اجتماعی و اقتصادی در جامعه هستند می توانند با اقتباس چارچوب مذکور و همچنین اقدامات توصیه شده در این پژوهش، بستر و زمینه ی اجرایی چارچوب کسب وکار خود را فراهم سازند.
زینب ذکریایی، محمدسالار کسرایی، علی محسنی،
دوره 10، شماره 2 - ( 8-1400 )
چکیده
توسعه علاوه بر بهبود میزان تولید و درآمد، شامل دگرگونی در ساختهای نهادی، اقتصادی و اجتماعی است که منجر به اصلاح ساختار اقتصادی و اجتماعی میگردد. منافعی هم که بنگاههای اقتصادی به آن مینگرند، منافع مالکان، مدیران و کارکنان است که از سوی مدیران در توسعه ی کسب وکار مورد غفلت قرار گرفته است. هدف از انجام پژوهش حاضر، بررسی نقش روابط اجتماعی مدیران و کارکنان در توسعه ی کسب وکار (سازمان اتکا) است. این پژوهش در چارچوب رویکرد کیفی و به کارگیری روش تحقیق داده بنیـاد انجـام گرفتـه است. ابزار جمع آوری دادهها، مصاحبه ی نیمه ساختاریافته و با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند با 31 نفر از خبرگان مصاحبه و 3 مقوله ی محوری و 11 مفهوم استخراج شد. بر اساس نتایج تحقیق، تعاملات ارتباطی، تعاملات رهبری و تعاملات حرفهای مدیران با کارکنان به عنوان شرایط علّی، مؤلفههای برقراری روابط بر مبنای عدالت بین کارکنان و روابط تعاملی و مشورتی مدیران با کارکنان به عنوان راهبردها و حسن اعتماد به یکدیگر؛ انتقال تجربیات افراد از طریق ارتباط متقابل و توسعه ی فرهنگ برای ابراز عقاید کارکنان به عنوان پیامدهای ناشی از روابط اجتماعی تأثیرگذار بر توسعه ی کسب وکار سازمان اتکا شناسایی شدهاند.
آقای عبدالرسول فدایی دولت، دکتر تقی آزاد ارمکی، دکتر علی بقائی سرابی،
دوره 10، شماره 2 - ( 8-1400 )
چکیده
توسعهی صنعتی یکی از مهمترین پیشرانهای تغییرات اجتماعی و فرهنگی جوامع در چند قرن اخیر بوده است. با گسترش صنعتی شدن جوامع، اشکال متفاوتی از جامعهپذیری شکل گرفت و ارزشهای جدیدی در جوامع سنتی حاکم گردید. هدف این پژوهش، بررسی تأثیر جامعهپذیری صنعتی بر ارزشهای دینی و جنسیتی در منطقه ی ویژه ی اقتصادی پارس است. جامعه ی آماری شامل کلیه ی افراد 18 تا 65 ساله ی ساکن در منطقه بوده است و بهصورت تصادفی از بین آنها اقدام به نمونهگیری گردید. جهت پاسخ به سؤال پژوهش، نمونه شامل دو گروه سنی زیر 30 سال و 30 سال به بالا بود و ملاک تقسیم نمونه به این دو گروه، سپری کردن دوران کودکی و بلوغ در قبل و بعد از استقرار صنایع نفت و گاز پارس جنوبی بوده است. با استفاده از روشهای آماری تحلیل واریانس چند متغیره (MANOVA) و مدلیابی معادلات ساختاری (SEM) در نرمافزارهای SPSS و AMOS دادههای حاصل از پیمایش تحلیل گردید. بر اساس نتایج پژوهش، افراد زیر 30 سال ارزشهای مردسالارانه و نگرش دینی پایینتری دارند. به عبارت دیگر، افرادی که در فضای صنعتی رشد کرده و جامعهپذیر شدهاند، ارزشهای برابریطلبانهتری در مورد زنان و رویکرد سکولارتری به دین دارند
خانم درنا سلامتیان، دکتر اصغر میرفردی، دکتر منصور طبیعی، دکتر علی یار احمدی،
دوره 10، شماره 3 - ( 10-1400 )
چکیده
دامنۀ تخریب محیط زیست، رو به افزایش است و حفظ محیط زیست نیازمند بهرهگیری از توانمندیهای فرهنگی و اجتماعی اجتماعات انسانی است. هدف از انجام این پژوهش، بررسی شهروندی محیط زیستی ساکنان 18 سال به بالای شهر شیراز و ارتباط آن با متغیر سرمایۀ اجتماعی و پایگاه اقتصادی- اجتماعی بوده است. روش این پژوهش پیمایش بوده و اطلاعات مورد نیاز با استفاده از ابزار پرسشنامه جمع آوری شد. نمونۀ مورد مطالعه، 1045 نفر از ساکنان شهر شیراز بودهاند که با استفاده از روش نمونهگیری خوشهای انتخاب شدهاند. برای ارزیابی اعتبار پرسشنامه از تحلیل عاملی و برای تعیین پایایی آن، از هماهنگی درونی ابزار به روش آلفای کرونباخ استفاده شد. نتایج نشان داد متغیرهای سرمایۀ اجتماعی، پایگاه اقتصادی- اجتماعی و سن ارتباط مثبت و معناداری در سطح 99 درصد با متغیر شهروندی محیط زیستی داشتهاند. بین وضعیت شهروندی محیط زیستی پاسخگویان با توجه به وضعیت تأهل آنها تفاوت معناداری وجود داشت. افراد متأهل، شهروندی محیط زیستی قویتری نسبت به سایر افراد داشتهاند. در مجموع متغیرهای مستقل 3/15 درصد از تغییرات متغیر وابسته شهروندی محیط زیستی را تبیین نمودهاند. شهروندی محیط زیستی و سرمایۀ اجتماعی همافزا هستند. تقویت سرمایۀ اجتماعی و عناصر آن، گام مهمی در راستای تقویت شهروندی محیط زیستی است.
سیروس برزگر، علی مرادی، غلامرضا جعفری نیا،
دوره 10، شماره 4 - ( 2-1401 )
چکیده
توسعۀ فرهنگی بهعنوان یکی از پیشرانهای نظام اجتماعی متأثر از عوامل متعددی است که با توجه به ماهیت و کیفیت آن، میتواند از علوم انسانی تأثیر زیادی بپذیرد. هدف این مطالعه شناخت رابطۀ بین علوم انسانی و توسعۀ فرهنگی در ایران با تمرکز بر شهر بوشهر است. روش پژوهش از نظر رویکرد، کمی؛ از نظر گردآوردی دادهها، توصیفی از نوع پیمایشی است. برای سنجش متغیرها از پرسشنامۀ محقق ساخته با استفاده از تکنیک دلفی استفاده گردید. جامعۀ آماری، تمام فارغالتحصیلان و افراد در حال تحصیل در رشتههای علوم انسانی بود که با استفاده از نرمافزار آماری SPSS Sample Power تعداد 420 نفر بهعنوان نمونه برای مطالعه انتخاب گردید. تحلیل دادهها با استفاده از نرمافزار SPSS انجام گرفت. نتایج، نشان میدهد که بین توجه به علوم انسانی و توسعۀ فرهنگی رابطۀ معنادار (552/0 =r) وجود دارد. این وضعیت در ابعاد خردتر بین اشتغال فارغالتحصیلان علوم انسانی و توسعۀ فرهنگی(483/0 =r)، بازدهی اقتصادی علوم انسانی با توسعۀ فرهنگی (462/0 =r)، وجود نظریهپرداز علوم انسانی و توسعۀ فرهنگی (588/0 =r)، عدم سیاست زدگی علوم انسانی و توسعۀ فرهنگی (613/0 =r)، بومی بودن علوم انسانی و توسعۀ فرهنگی (537/0 =r)، سرانۀ مطالعه و توسعۀ فرهنگی (599/0 =r)؛ رابطهای معنادار میباشد. نتایج رگرسیون چندگانه نشان میدهد، متغیرهای عدم سیاست زدگی علوم انسانی(240/0 = Beta)، سرانۀ مطالعه در علوم انسانی(230/0 = Beta)، توسعۀ علوم انسانی (194/0 = Beta)، میزان نظریهپردازی در علوم انسانی (174/0 = Beta) و بازدهی اقتصادی علوم انسانی (089/0 = Beta)، 52/ درصد از تغییرات توسعه فرهنگی را تبیین مینمایند. میتوان استنباط کرد که توجه به اهمیت و توسعه علوم انسانی میتواند زمینۀ توسعۀ فرهنگی را در جامعه فراهم نماید.
خانم زهرا خدابخشی، دکتر سعید دائی کریم زاده،
دوره 11، شماره 1 - ( 5-1401 )
چکیده
مطالعۀ حاضر به بررسی عوامل اقتصادی و اجتماعی در 15 کشور منا (MENA) با استفاده از آمار و اطلاعات ارائهشده توسط بانک جهانی، طی دورۀ زمانی 2016-2010 میپردازد. در این تحلیل، از روش همبستگی کانونی بهمنظور بررسی نرخ بیکاری، نرخ تورم، تولید ناخالص داخلی، سرعت اینترنت، نرخ اشتغال، نرخ سواد، قتل عمد، نرخ اعتیاد، زادآوری و امید به زندگی در کشورهای منا استفاده شده است. نتایج نشان داد در تمام توابع همبستگی کانونی بین شاخص های اقتصادی و اجتماعی منتخب در کشورهای منا، همبستگی کانونی معنادار است. تابع اول کانونی 42 درصد، دوم با 35 درصد و سوم 20 درصد از کانون بین شاخص های اقتصادی و اجتماعی در کشورهای منا را برازش میکند. مجموع برازش دو تابع کانونی اول 77 درصد است. معادلات متغیرهای کانونی استاندارد شده برای شاخص های اقتصادی و اجتماعی نشان داد در کشورهای منا، نرخ بیکاری هر چه بالاتر می رود، میزان قتل عمد بالاتر می رود. افزایش نرخ بیکاری هم متأثر از شاخص هایی چون افزایش تورم و افزایش نرخ سواد است.
خانم فروزان کارخانه، دکتر حسن رضا یوسفوند، دکتر حسین دهقان،
دوره 11، شماره 1 - ( 5-1401 )
چکیده
نابرابری اجتماعی شامل کمبود و یا فقدان دسترسی افراد در جامعۀ انسانی به موقعیت ها و فرصت های برابر اقتصادی، فرهنگی، آموزشی، بهداشتی، قومی و... بوده و جوامع مبتلا به نابرابری اجتماعی-اقتصادی همواره با تهدیدها، ناهنجاری ها، آسیب های اجتماعی و نارضایتی عمومی در ابعاد فردی و اجتماعی مواجه هستند. از این رو، بررسی جامعه شناختی این پدیده امری ضروری و هدف پژوهش حاضراست. روش پژوهش، از نظر هدف از نوع پژوهش های کاربُردی و از نظر ماهیتی روش تحقیق کیفی است که مصاحبه با 20 نفر از مطلعین در استان های هدف تحقیق، به روش پدیدارشناسی صورت گرفته، نمونه گیری هدفمند، ابزار گردآوری اطلاعات مصاحبۀ عمیق ساختارنیافته، مشاهدۀ مشارکتی و یادداشت های میدانی بودهاند .یافته های پژوهش نشان می دهد که نابرابری های اجتماعی، از سویی موجب بروز فقر می شوند و از سوی دیگر، خاستگاه بروز کشمکش ها و تضادهای اجتماعی می گردند. لذا مهم ترین پیامد نابرابری های اجتماعی؛ شکاف طبقاتی، ایجاد اختلال در نظم و انسجام و همبستگی اجتماعی یک جامعه است که به تبع آن، احساس محرومیت نسبی و احساس بی عدالتی اجتماعی در افراد به وجود می آید. تم های حاصل از تجربۀ زیستۀ نابرابری اجتماعی- اقتصادی که در بین مردمان ساکن استان های غرب کشور استخراج شده اند، حاکی از وجود تبعیض و نابرابری اجتماعی و اقتصادی در این استان هاست که آمارها نیز این مهم را تأیید می کند. نابرابری اقتصادی منجر به کاهش مشارکت اجتماعی در سطح جامعه می شود. نابرابری های اجتماعی در اثر گسترش و نفوذ جهانی عمیق تر شده و با افزایش نابرابری های اجتماعی پدیدۀ توسعه نیافتگی به نحو بارزی عوارض نامطلوب خود را آشکار ساخته است.
خانم شمسی پورعباسی، دکتر جعفر کرد زنگنه، دکتر منصور شریفی،
دوره 11، شماره 4 - ( 2-1402 )
چکیده
ازدواج زودهنگام که به عنوان یک مسألۀ جهانی شناخته شده است، هنوز به طور گسترده ای در استان خوزستان و شهرستان اهواز انجام می شود. این مطالعۀ کیفی با هدف کشف و تفسیر بسترهای شکل گیری ازدواج زودهنگام، از دیدگاه دختران ازدواج کرده و با رویکرد پدیدارشناسی توصیفی- تفسیری انجام شد. مشارکت کنندگان در تحقیق به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و با استفاده از سؤالات باز، مورد مصاحبۀ عمیق گرفتند که اطلاعات با بیست و دومین شرکت کننده با اشباع رسید. اطلاعات حاصله پس از هر بار مصاحبه با الگوی تماتیک اسمیت (1997) تحلیل شد. اطلاعات توصیف شده در این مطالعه از مشاهدات و یادداشت های محقق به دست آمدند که در 34 مفهوم اولیه، 11 مقولۀ فرعی و 4 مقولۀ اصلی طبقه بندی شد. یافته ها نشان داد که چهار گروه از بسترها در شکل گیری ازدواج زودهنگام زنان در شهرستان اهواز نقش داشته اند که عبارتند از: بسترهای فرهنگی (باور به کارساز بودن ازدواج زودهنگام، سنت های مردسالاری و ازدواج فامیلی و سبک زندگی منطبق با شرایط)، زمینه های اجتماعی (تأیید شدن با ازدواج، ازدواج مصلحتی و رهایی از مشکلات خانواده)، شرایط اقتصادی (تسهیلات مالی فرایند ازدواج، انگیزۀ تأمین مالی و رهایی از مشکلات مالی) و عوامل شخصی (تصور اشتباه از زندگی مشترک و سهل گیری و نادیده انگاری مسؤولیت های زندگی مشترک). به عنوان نتیجه، ازدواج زودهنگام زنان در شهرستان اهواز به طور عمده، ریشه در بسترهای فرهنگی و اجتماعی و سپس شرایط اقتصادی و عوامل شخصی داشته است.
دکتر طاها عشایری، دکتر موسی سعادتی، دکتر اسماعیل جهانی دولت آباد،
دوره 11، شماره 4 - ( 2-1402 )
چکیده
تعارض، امری طبیعی و جزء خصیصۀ همۀ سازمانهای اجتماعی است. سازمانهای دولتی و غیردولتی، همیشه با مسألۀ تعارض اجتماعی بین نیروهای انسانی (مدیر-کارکنان) در سطح ستادی و صف، مواجه هستند. در تعاونی و شرکتها نیز این امر به دلایل گوناگونی رخ میدهد. بر این اساس، پژوهش پیش رو بر آن است که عوامل جامعهشناختی مؤثر بر بروز تعارض اجتماعی مابین کارگر-کارفرما را مورد بررسی قرار دهد. روش پژوهش از نوع کمی (پیمایش) است. حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران تعداد 384 نفر است که به روش نمونهگیری خوشهای تصادفی انتخاب شدند. جهت رتبهبندی شاخصها از آزمون ناپارامتریک فریدمن استفاده شد. یافتههای توصیفی نشان میدهد که میانگین سنی پاسخگویان، 57/38 سال، 25 درصد از پاسخگویان زن و 75 درصد مرد، 7/92 درصد سابقۀ بیمه و 3/7 درصد فاقد بیمه هستند. نتایج حاصل از آزمون فریدمن گویای این است که از بین عوامل روانی (بیانگیزگی کاری، خلقتنگی طرفین و استرس داشتن در حین انجام وظیفه و زودرنج بودن در هنگام بروز مشکل)، در بعد عوامل فردی (نداشتن مهارت ارتباطی، فقدان تعامل مناسب کارگر-کارفرما، تعلل کاری بیش از حد)، در بعد عوامل شغلی (زیاد بودن حجم کار و زمان کم برای انجام آن، ترک مدام کار از سوی کارگر و کار تکراری و یکنواخت)، در بعد عوامل اقتصادی (عدم کفاف حقوق پرداختی در رفع مشکلات شخصی و زندگی، نبود تشویق و پاداش متناسب با عملکرد نیروی انسانی، عدم پرداخت مزایا و پاداش در روزهای خاص)، در بعد عامل محیطی (نبود نظم و انضباط محیطی، رعایت نکردن ایمنی کار، محیط مرطوب)، در بعد عامل سازمانی (عدم قرارداد کاری، تسویه حسابهای پیش از موعد، قراردادهای کوتاه مدت)، در بعد عامل فرهنگی (بیتوجهی به واجبات دینی، کمتوجهی به ارزشهای اسلامی و اجتماعی)، در بعد عامل اجتماعی (عدم احساس حمایت گروهی، رعایت نکردن شئون اجتماعی، اعتماد کم بین همکاران) در بروز تعارض اجتماعی بین کارگر-کارفرما بیشترین نقش و تأثیر را داشتهاند.
خانم مریم وهاب، دکتر مهرداد نوابخش، دکتر سروش فتحی،
دوره 11، شماره 4 - ( 2-1402 )
چکیده
در این مطالعه به دنبال تبیین جامعه شناختی روی آوری زنان به مدیریت بدن و عوامل اجتماعی- فرهنگی مؤثر بر آن هستیم. گروه هدف این مطالعه، زنان مناطق 1 و 17 شهر تهران بوده است. در روش تحقیق حاضر، از روش کمی- پیمایشی بهره برده شد. بر این اساس، با روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای، تعداد 384 نفر به عنوان حجم نمونه از میان جمعیت دو منطقۀ 1 و 17 انتخاب شدند که با استفاده از پرسشنامه، اطلاعات لازم جمع آوری شد. یافته های بدست آمده نشان دادند متغیرهای جمعیت شناختی و عوامل اجتماعی با متغیرهایی چون (تعاملات اجتماعی برابر 0911/0، پایگاه اجتماعی اقتصادی برابر 189/0، مصرفگرایی برابر با 126/0) و عوامل فرهنگی با متغیری مانند (گروه های مرجع برابر 116/0 ) با مدیریت بدن در ارتباط است. تعریف دوباره از زیبایی و تغییر دیدگاه و نگرش و ایجاد رویکرد جدید در باز تعریف مدیریت بدن ضروری به نظر میرسد.
آقای علیرضا مرادی، خانم ثنا نوری مقدم،
دوره 12، شماره 2 - ( 8-1402 )
چکیده
امروزه یکی از شایع ترین مشکلات بهداشت عمومی در سراسر دنیا «خشونت خانگی» است که دربردارندۀ مؤلفه های کودک آزاری، همسرآزاری و بدرفتاری با سالمند می باشد. هدف از پژوهش حاضر شناسایی عوامل مؤثر در بروز خشونت خانگی بود. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر ماهیت در زمره تحقیقات تحلیلی می باشد و روش تحقیق آن کیفی از نوع تحلیل محتوا میباشد. ابزار گردآوری داده ها مصاحبۀ نیمه ساختاریافته و مراجعه به اسناد و مدارک بوده است. روش نمونه گیری نیز روش هدفمند میباشد. جامعۀ هدف پژوهش حاضر شامل نخبگان علمی و عملیاتی فرماندهی انتظامی استان خراسان جنوبی اعم از هیأت رئیسه، فرماندهان پلیس های تخصصی، مدیران کل عملیاتی و اساتید علمی و کلیۀ همسران خانواده هایی میباشند که به دلیل خشونت خانوادگی به مراکز مشاورۀ کلانتری های شهر بیرجند در سال 1401 مراجعه نموده اند. تعداد مشارکتکنندگان شامل 27 نفر از نخبگان علمی و عملیاتی شهر بیرجند و همسران آسیب دیدۀ خشونت خانگی (به دلیل رسیدن به اشباع نظری) میباشد. با توجه به نتایج به دست آمده و تحلیل های صورت گرفتۀ حاصل از کدگذاری های باز و محوری و گزینشی، عوامل مؤثر در بروز خشونت خانگی شامل ابعاد اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی میباشد. با توجه به بررسی های صورت گرفته و نتایج حاصل از تحقیق حاضر، لزوم توجه مسؤولان ذیربط به این مسأله و آموزش خانواده ها و افراد جهت آشنایی با تبعات روانی و اجتماعی رفتارهای خشونت آمیز بیش از پیش اهمیت دارد.
پیمان آرامش صدیق، سید عبدالمجید بحرینیان، احمد منصوری،
دوره 12، شماره 3 - ( 12-1402 )
چکیده
بنا بر اعلام سازمان بهداشت جهانی، عوامل اجتماعی-روانی تأثیر 85 درصدی بر سلامت دارد. بیماری، نتیجۀ تعامل عوامل سه گانۀ جامعه شناختی، روانشناختی و زیستی است. این مطالعه در زمینۀ بررسی عوامل اجتماعی و روانشناختی، به عنوان زمینۀ ابتلای بیماران مبتلا به آرتریت روماتویید است. هدف اصلی این پژوهش، شناخت عوامل جامعه شناختی و عوامل روانشناختی در ایجاد زمینۀ ابتلای بیماران به آرتریت روماتویید است. روش پژوهش حاضر، توصیفی-تحلیلی از نوع علی- مقایسه ای و پس رویدادی است. جهت تحلیل متغیرهای جامعه شناسی از آزمون همبستگی پیرسون، رگرسیون چند متغیره و آنالیز واریانس استفاده گردید. جامعۀآماری این تحقیق، 127 نفر از بیماران زن مبتلا به آرتریت روماتوئید کلینیک روماتولوژی بیمارستان امام خمینی در سالهای 1388-1400 و 127 نفر از افراد سالم هستند که پس از تشخیص گذاری روماتولوژیست، بیماران با نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. ابزار سنجش اختلالات روانشناختی، پرسشنامۀ فرم بلندطرحواره های ناسازگار یانگ و پرسشنامۀ راهبردهای مقابله ای لازاروس می باشد. پرسشنامۀ عوامل اجتماعی در تعیین متغیرهای جامعه شناختی نیز محقق ساخته است.. در تجزیه و تحلیل داده ها و اطلاعات، از نرم افزار Spss22 استفاده گردید. مطابق نتایج آزمون رگرسیون چند متغیره، شش متغیر اجتماعی 1 . طبقۀ اقتصادی پایین 2.سبک زندگی 3. آسیب خانوادۀ بالا 4 . حمایت عاطفی پایین 5. مشارکت اجتماعی پایین و 6. تحصیلات پایین، تأثیرمعنی داری بر ایجاد زمینۀ روانشناختی و زمینۀ ابتلای به بیماری آرتریت روماتویید داشتند. همچنین نتایج نشان داد که همۀ بیماران مبتلا به آرتریت روماتویید در این پژوهش، دارای طرحواره های ناسازگار اولیه و راهبردهای مقابله ای ناسازگار بودند، اما افراد سالم فاقد آن بودند.