|
|
|
 |
جستجو در مقالات منتشر شده |
 |
|
46 نتیجه برای فرهنگی
دکتر حسین نازک تبار، دکتر شهرام ملانیا جلودار، آقای حسین نیک اندیش، دوره 10، شماره 2 - ( 8-1400 )
چکیده
هدف این پژوهش بررسی تأثیر سرمایهی فرهنگی و سرمایهی اجتماعی بر پایداری خانواده در بین زوجین شهر چهاردانگه بود. روش پژوهش از نوع توصیفی-همبستگی بود که به روش پیمایشی انجام گردید. جامعه ی آماری زوجین ساکن در شهر چهاردانگه منطقه ی صنعتی و تجاری در نیمه ی دوم سال 99 بود. بر اساس فرمول کوکران تعداد 200 نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند و روش نمونهگیری تصادفی خوشهای بود. ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه ی محقق ساخته بود که آلفای محاسبه شده برای هریک از متغیرها بالاتر از 70/0 و پایایی پرسشنامه در حد قابل قبول به دست آمد. تحلیل دادهها در دو سطح توصیفی و استنباطی و با استفاده از نرم افزارSPSS نسخه ی 24 انجام شد. نتایج نشان داد که سرمایهی اجتماعی و هریک از ابعاد آن شامل میزان اعتماد اجتماعی، مشارکت اجتماعی و شبکههای اجتماعی و همچنین سرمایهی فرهنگی و هر یک از ابعاد آن شامل سرمایهی فرهنگی تجسم یافته، سرمایهی فرهنگی عینیت یافته و سرمایهی فرهنگی نهادینه شده بر پایداری خانواده در بین زوجین شهر چهاردانگه تأثیر معنادار مثبتی داشتهاند. به طوریکه سرمایهی اجتماعی و سرمایهی فرهنگی با ابعادشان توانستهاند 82 درصد از واریانس متغیر وابسته را تبیین نمایند. اما نتایج نشان داد که جنسیت تفاوت معناداری در پایداری خانواده نداشته است.
آرمان حیدری، حمید صداقت، حمیده دهقانی، ابراهیم فتاح پور، دوره 10، شماره 3 - ( 10-1400 )
چکیده
بعد از ظهور، تشدید و گسترش مدرنیته، نسبت میان دین – دینداری و توسعه از ماندگارترین و شدیدترین چالش های فرهنگی، علمی، سیاست گذاری و امور روزانۀ افراد بوده است. در ایران نیز، با وقوع دو انقلاب مشروطه و انقلاب اسلامی و ظهور تفکرات و جریان های دینی لیبرال و اصول گرای مذهبی این چالش ظهور و تشدید یافته است. در ایران، نسبت دین و مدرنیته و بحث ها و چالش های مربوط، بیشتر در سطح بینشی و یا در سطح پیمایشی خرد تحلیل و مطالعه شده اند. ازاین رو هدفِ مطالعه حاضر بررسیِ رابطۀ بین سطح توسعه یافتگی اجتماعی و فرهنگی و میزان دینداریِ آیینی در سطح استانی است. روش پژوهش، روش اسنادی از نوع تحلیل ثانویه بوده است. ابتدا سطح توسعۀ اجتماعی و فرهنگی استان های مختلف و میزان دینداریِ آیینی آنها محاسبه؛ سپس رابطۀ بین دو متغیر بررسی گردیده است. خوشه بندی استان ها بر اساس شاخص های توسعۀ اجتماعی و فرهنگی و دینداری با روش k- means cluster صورت گرفت. بر اساس نتایج تحقیق، در سطح انفرادی، به استثنای خراسان رضوی و کردستان، به ترتیب، همۀ استان هایی که رتبۀ بالاتری از نظر شاخص های توسعهیافتگیِ فرهنگی و اجتماعی دارند رتبۀ پایین تری در میزان دینداری مناسکی دارند. همچنین در سطح تجمعی، نیز استان های با سطوح توسعه یافتگی پایین و متوسط میزان دینداری بالاتری از استان های توسعه یافته دارند؛ اما تفاوت دینداری استان های کمتر توسعه یافته با توسعه یافته متوسط و توسعه یافته متوسط با توسعه یافته از نظر آماری معنی دار نیست.
سیروس برزگر، علی مرادی، غلامرضا جعفری نیا، دوره 10، شماره 4 - ( 2-1401 )
چکیده
توسعۀ فرهنگی بهعنوان یکی از پیشرانهای نظام اجتماعی متأثر از عوامل متعددی است که با توجه به ماهیت و کیفیت آن، میتواند از علوم انسانی تأثیر زیادی بپذیرد. هدف این مطالعه شناخت رابطۀ بین علوم انسانی و توسعۀ فرهنگی در ایران با تمرکز بر شهر بوشهر است. روش پژوهش از نظر رویکرد، کمی؛ از نظر گردآوردی دادهها، توصیفی از نوع پیمایشی است. برای سنجش متغیرها از پرسشنامۀ محقق ساخته با استفاده از تکنیک دلفی استفاده گردید. جامعۀ آماری، تمام فارغالتحصیلان و افراد در حال تحصیل در رشتههای علوم انسانی بود که با استفاده از نرمافزار آماری SPSS Sample Power تعداد 420 نفر بهعنوان نمونه برای مطالعه انتخاب گردید. تحلیل دادهها با استفاده از نرمافزار SPSS انجام گرفت. نتایج، نشان میدهد که بین توجه به علوم انسانی و توسعۀ فرهنگی رابطۀ معنادار (552/0 =r) وجود دارد. این وضعیت در ابعاد خردتر بین اشتغال فارغالتحصیلان علوم انسانی و توسعۀ فرهنگی(483/0 =r)، بازدهی اقتصادی علوم انسانی با توسعۀ فرهنگی (462/0 =r)، وجود نظریهپرداز علوم انسانی و توسعۀ فرهنگی (588/0 =r)، عدم سیاست زدگی علوم انسانی و توسعۀ فرهنگی (613/0 =r)، بومی بودن علوم انسانی و توسعۀ فرهنگی (537/0 =r)، سرانۀ مطالعه و توسعۀ فرهنگی (599/0 =r)؛ رابطهای معنادار میباشد. نتایج رگرسیون چندگانه نشان میدهد، متغیرهای عدم سیاست زدگی علوم انسانی(240/0 = Beta)، سرانۀ مطالعه در علوم انسانی(230/0 = Beta)، توسعۀ علوم انسانی (194/0 = Beta)، میزان نظریهپردازی در علوم انسانی (174/0 = Beta) و بازدهی اقتصادی علوم انسانی (089/0 = Beta)، 52/ درصد از تغییرات توسعه فرهنگی را تبیین مینمایند. میتوان استنباط کرد که توجه به اهمیت و توسعه علوم انسانی میتواند زمینۀ توسعۀ فرهنگی را در جامعه فراهم نماید.
دکتر طاها عشایری، دکتر الهام عباسی، خانم طاهره جهان پرور، دوره 10، شماره 4 - ( 2-1401 )
چکیده
بیگانگی اجتماعی به معنای انزجار، انزوا، احساس بیهویتی، بریدگی از جامعه و درنهایت، احساس آنومی اجتماعی-فرهنگی در جامعۀ مدرن است. هدف اصلی این پژوهش، مطالعۀ عوامل مؤثر بر بیگانگی اجتماعی به روش فراتحلیل در بازۀ زمانی 1383 الی 1401 با تکیه بر نظریۀ زیمل است. روش پژوهش، از نوع فراتحلیل (کمی) است. جامعه آماری 51 سند است و 29 پژوهش، بهعنوان نمونه، به روش غیر احتمالی از پایگاه علمی نورمگز، علم نت، مگیران، پایگاه جهاد دانشگاهی با رعایت ملاک ورود (روایی و پایایی) و ملاک خروج (عدم روایی و پایایی)، انتخاب شدند. نتایج نشان میدهد که بین سرمایۀ فرهنگی (تجسمیافته، نهادینهشده و نمادین)؛ سرمایۀ اجتماعی (ضعف انسجام اجتماعی، اعتماد اجتماعی پایین و تعلق اجتماعی پایین)؛ عوامل فرهنگی (فردگرایی، باورهای خرافی، فشارهای هنجاری و تعلق مذهبی پایین)؛ عوامل رسانهای (استفاده از فضای مجازی، رسانۀ داخلی و رسانۀ خارجی)؛ عوامل روانی (اعتمادبهنفس پایین، انزوای اجتماعی و احساس بیمنزلتی)؛ عوامل سیاسی (اساس عدم اثربخشی سیاسی، نارضایتی سیاسی، احساس تبعیض سیاسی، آنومی سیاسی)؛ عوامل ناکامی (محرومیت اجتماعی، ناکامی شغلی، ناکامی تحصیلی-آموزشی)؛ عوامل اجتماعی (بینظمی اجتماعی، نارضایتی اجتماعی، آنومی اجتماعی، احساس بیعدالتی) و عوامل زمینهای (سطح تحصیلات، سن، پایگاه اقتصادی-اجتماعی و میزان درآمد) و ازخودبیگانگی اجتماعی رابطۀ معناداری وجود دارد.
خانم ندا خداکرمیان گیلان، آقا محمد جواد سامانی نژاد، دکتر محسن نیازی، دوره 11، شماره 1 - ( 5-1401 )
چکیده
کالا و خدمات فرهنگی، به شیء و یا خدماتی قابل استفاده و مفید که توسط افرادی از جامعه، برای ارضاء نیازهای فرهنگی سایرین، تولید و ایجاد گردد و در فرآیند مبادله، با کالاها و خدمات دیگران اعم از فرهنگی یا غیرفرهنگی معاوضه میشود، گفته میشود. این مقاله عوامل اصلی مؤثر بر خرید کالا و خدمات فرهنگی را از طریق مدلسازی ساختاری-تفسیری شناسایی و تحلیل کرده است. روش پژوهش در این مقاله از نظر ماهیت به دلیل استفاده از هر دو روش کیفی و کمّی یعنی استفاده از شیوههای مختلف پژوهش مانند مصاحبه با صاحبنظران، پرسشنامه و سند کاوی، جزء پژوهشهای ترکیبی است. ابتدا عوامل مژثر بر خرید کالا و خدمات فرهنگی، براساس مطالعۀ ادبیات و مقایسهای پژوهشهای مرتبط و مصاحبه با خبرگان و متخصصین، شناسایی و سپس با استفاده از متدولوژی تحلیلی نوین مدلسازی ساختاری-تفسیری (ISM) روابط بین عوامل مژثر بر خرید کالا و خدمات فرهنگی، تعیین و بهصورت یکپارچه، تحلیل شده است؛ در نهایت با استفاده از تحلیل MICMAC نوع متغیرها با توجه به اثرگذاری و اثرپذیری بر سایر متغیرها مشخص شده است؛ بر این اساس 22 نفر از نخبگان علمی که شامل: اساتید دانشگاه، دانشجویان نخبه، فارغ التحصیلان مقطع دکتری و دانشجویان مقطع دکتری در رشتۀجامعهشناسی، روانشناسی، علوم تربیتی و مدیریت، به صورت گلوله برفی انتخاب شدند. مدل طراحی شده حاوی 15 عامل اوقات فراغت، سلیقه و ذائقه، تمایل به تمایز، فراوانی کالا و خدمات فرهنگی، جذابیت، مناسب بودن قیمت کالاها، منحصربه فرد بودن، با ارزش بودن، تبلیغات و بازاریابی، چندرسانهای بودن و دسترسی سریع و آسان، سیاستگذاری، سبک زندگی و فرهنگ مصرفی هستند که در 5 سطح طبقهبندی شدند. یافتهها نشان میدهند از میان این عوامل، اوقات فراغت، تمایل به تمایز، سلیقه و ذائقه، فراوانی کالا و خدمات فرهنگی در بازار، منحصربه فرد بودن، کسب اطلاع از آثار هنرمندان و جذابیت و مناسب بودن قیمت از بیشترین تاثیر و محرک و برانگیزنده به شمار میآیند.
آقای علیرضا مهدی، دکتر شاپور بهیان، دکتر سید علی هاشمیان فر، دوره 11، شماره 1 - ( 5-1401 )
چکیده
ساختار فرهنگی هرجامعه، ایدئولوژی خاصی را تنظیم و هدایت میکند که در نتیجۀ آن افراد، احساساتی از خود بروز می دهند که قوانین احساسی فرهنگ برای آنها ساخته است و ترس، یکی از آن نمونه های فرهنگی است که حدود و ثغور رفتار افراد را تعیین میکند و به عنوان یک اصل غیرقابل انکار بر میزان توسعۀ فرهنگی تأثیر بسزایی می گذارد. آنچه در این پژوهش دنبال می شود، بررسی عواملی است که می تواند فرایند توسعه در شهر اصفهان را تحتالشعاع خود قرار دهد. در مبانی نظری پژوهش با تأکید بر جامعه شناسی عواطف، از آراء و نظریات جامعه شناسان کلاسیکی چون دورکیم و وبر و رهیافت نظری جامعه شناسان اخیر چون گافمن، کمپر، پارسونز، هوقشیلد و ترنر برای تبیین موضوع استفاده شده است. مطالعه، به صورت پیمایشی و با استفاده از ابزار پرسشنامه می باشد. حجم نمونۀ مورد بررسی تعداد 400 نفر از شهروندان شهر اصفهان می باشند که براساس شیوۀ نمونه گیری سهمیه ای و براساس جمعیت مناطق 15گانه شهر اصفهان انتخاب شده اند. در این پژوهش، متغیرهایی چون احساس ترس از برقراری ارتباط، احساس ترس از آزادی در سازماندهی، احساس ترس از آزادی بیان، احساس ترس از آزادی عقیده واحساس ترس از نوآوری، به عنوان متغیر مستقل و میزان توسعۀ فرهنگی، به عنوان متغیر وابسته در نظر گرفته شده است. یافته های تحقیق نشان می دهد که از میان عوامل مؤثر بر میزان توسعۀ فرهنگی، به ترتیب، احساس ترس از آزادی در نوآوری، با ضریب (882/0)، احساس ترس از آزادی بیان با ضریب (683/0)، احساس ترس از آزادی عقیده با ضریب (224/0 )، احساس ترس از آزادی در روابط اجتماعی با ضریب (207/0) و احساس ترس از آزادی در سازماندهی با ضریب (160/0) قرار دارند.
|
|
|
|
|
|