|
|
|
|
Search published articles |
|
|
Showing 2 results for Dialogue
Mehdi Hoseinabadi, Ali Asghar Saidi, Mansour Haghighteyan, Volume 4, Issue 1 (8-2015)
Abstract
هدف این پژوهش، مطالعه جامعه شناختی رابطه کارگران، کارفرمایان و دولت در تنظیم روابط کار صنعتی است. گفتگوی اجتماعی سه جانبه در روابط کار صنعتی ایران تحقق نیافته و همواره این رابطه درگیر تنشهای مختلفی بوده است. بررسی این رابطه تنش آمیز (اجتماعی – فرهنگی) در بنگاه های اقتصادی زمینه مطالعات میان رشته ای را فراهم می کند. نظریه های جامعه شناسی به تبیین علل بروز این تنشها از ظهور انقلاب صنعتی تا رشد صنایع در قرن بیستم پرداختهاند..مثلا مارکس به تبیین این رابطه از نظر تحلیل طبقاتی پرداخت؛ نظریه پدر سالاری، روابط سازمانی، نظریه حدوث و گفتمان فوکو نیز این رابطه را از زوایای دیگری بررسی نمودهاند، که راهنما و لنز نظری محقق در توصیف و درک تاریخ معاصر روابط کارگری و کارفرمایی ایران بودهاند. این تحقیق به دنبال پاسخ گویی به این سؤال اصلی است که وضعیت گفتگوی اجتماعی در روابط کار صنعتی کنونی ما چگونه است؟ یافته های این تحقیق بر اساس روش تحقیق کیفی چندگانه و از طریق مصاحبه عمیق فردی، گروهی متمرکز جمع آوری شده است. که بیان گر این امرند که در حال حاضر از یک سو وجود تشکلهای مختلف کارگری و کارفرمایی، ضعف هماهنگی در بین آنها، عدم تمرکز در بین تشکلهای کارگری و کارفرمایی و نرسیدن به یک دستور مشترک عامل مهمی در عدم برقراری گفتگوی اجتماعی در محیط کار است. از سوی دیگر با استفاده از نظریه گفتمان میتوان بیان کرد که تولید و درک مختلف معنایی از گفتگوی اجتماعی توسط کنش گران مختلف در روابط کار صنعتی نیز سبب کنشهای متفاوت و متعارضی شده که گفتگوی اجتماعی را با چالش مواجه کرده است. نگرش پدرسالارانه کارفرمایان به کارگران وجود گفتگوی اجتماعی را به ضرر منافع جمعی دانسته، تشکلات مختلف کارگری نیز قادر نبودند حول مساله مشترک خود به اجماع برسند و همین امر موجب طرد گفتگوی اجتماعی شده است، همچنین منفعت طلبی کارفرمایان سبب شده تا هیچ تفویض اقتداری از سوی آنها به کارگران در محیط کار صورت نگیرد، به نظر میرسد که کنشهای دو طرف بر اساس اصل کنش عقلانی و منافع جمعی انعکاس یافته، اصل گفتگوی اجتماعی را نقض و به جای اینکه هر دو طرف بخشی از منافع خود را معطوف به طرف دیگر نماید تا منافع مشترک به حداکثر برسد، در صدد به حداکثر رساندن منافع خود هستند، پدیده ای که به آن تنش و تضاد در روابط سازمانی و صنعتی گفته میشود
Lida Hatefi Rad, Dr Mehraban Parsamehr, Dr Ali Ruhani, Volume 9, Issue 4 (3-2021)
Abstract
Power structure in family plays important role in formation of favorable relationships between family members and can guide the process of dialogue. The present study intends to explore power structure by emphasizing how dialogue is formed in the context of Yazdi families. Based on the type of research question, qualitative methodology and considering the process of the problem, grounded theory method was used. Using theoretical sampling, 31 couples from normal families in Yazd were selected and interviewed in depth.The collected data were analyzed using open, axial and selective coding. In open coding stage, the analyzed data were presented in 60 secondary categories, 25 main categories and core category entitled "Crystallization of complicit Patriarchy in Family dialogues". In axial coding stage, the research paradigm model and in selective coding stage, the theoretical scheme of the research was presented. Explaining the results shows that power structure in family, although still applied in the gendered public space, but have been some changes. These changes are often accompanied by a shift from hegemonic patriarchy to complicit patriarchy and dialogue in this context is accompanied by compromise or initial transition from complicit patriarchy.
|
|
|
|
|
|