[صفحه اصلی ]   [Archive] [ English ]  
:: صفحه اصلي :: درباره نشريه :: آخرين شماره :: تمام شماره‌ها :: جستجو :: ثبت نام :: ارسال مقاله :: تماس با ما ::
بخش‌های اصلی
صفحه اصلی::
اطلاعات نشریه::
آرشیو مجله و مقالات::
برای نویسندگان::
برای داوران::
ثبت نام و اشتراک::
تماس با ما::
تسهیلات پایگاه::
بایگانی مقالات زیر چاپ::
داوران نسخه ها::
::
جستجو در پایگاه

جستجوی پیشرفته
..
دریافت اطلاعات پایگاه
نشانی پست الکترونیک خود را برای دریافت اطلاعات و اخبار پایگاه، در کادر زیر وارد کنید.
..
آمار نشریه
تعداد دوره های نشریه: 11
تعداد شماره ها: 44
تعداد مشاهده ی مقالات: 2808961
تعداد دریافت (دانلود) مقالات: 682670

تعداد کل نویسندگان: 911
نویسندگان غیر تکراری: 836
نویسندگان تکراری: 75
درصد نویسندگان تکراری: 8

مقالات دریافت شده: 1445
مقالات پذیرفته شده: 355
مقالات رد شده: 1070
مقالات منتشر شده: 343

نرخ پذیرش: 24.57
نرخ رد: 74.05
____
..
:: جستجو در مقالات منتشر شده ::
20 نتیجه برای زنان

مریم رفعت‏ جاه، فاطمه خیرخواه،
دوره 1، شماره 2 - ( 8-1391 )
چکیده

در فرهنگ ایرانی، فعالیت اقتصادی زنان ضروری دانسته نمی شود، زیرا مرد نان­آور خانواده به شمار می­آید. از طرف دیگر توانایی­های زنان به فعالیت­های خانگی محدود  نمی­شود و این قابلیت را دارند که در عرصه­ی اجتماع نیز به فعالیت بپردازند و اشتغال برای آنان صرف­نظر از استقلال مالی، دارای اهمیت اجتماعی و روانشناختی است. به علاوه دست­یابی به توسعه­ی پایدارمستلزم مشارکت همه­ی آحاد مردم است. از این رو در پژوهش حاضر بر آن شدیم که با بهره­گیری از تجربه و تخصص مدیران اجرایی سازمان­ها، موانع و مشکلات اشتغال زنان را شناسایی و راه­کارها و شرایط مناسب برای اشتغال بهینه زن ایرانی معرفی کنیم. این مدیران به­گونه­ی هدف­مند از میان مدیران شاغل در سازمان­های شهر تهران انتخاب شدند. روش تحقیق ترکیبی(کمّی و کیفی) بوده و داده­ها با پرسش­نامه و مصاحبه گردآوری شده است. بر اساس یافته­ها همه­ی مدیران به اهمیت اقتصادی، اجتماعی و روانشناختی اشتغال زنان باور داشتند. اما زنان بر ضرورت اقتصادی و مردان بر ضرورت اجتماعی اشتغال زن تأکید بیش­تری داشتند. هم­چنین نظر غالب مدیران اعم از زن و مرد این بود که اشتغال زنان هم خود آنان و هم جامعه را منتفع می­سازد، از این رو شایسته است موانع ساختاری و فرهنگی اشتغال آنان رفع و شرایط مناسب برای اشتغال بهینه­ی آنان فراهم شود.

>


یعقوب فروتن،
دوره 1، شماره 3 - ( 11-1391 )
چکیده

این مقاله بر پایه‌ی رویکردی جامعه‌شناختی به بررسی و تبیین پیامدهای هویّت دینی در جوامع­غربی می‌پردازد. اهمّیّت این موضوع ریشه در این واقعیّت دارد که به‌ویژه طی وقایع جهانی سال‌های اخیر مانند یازده سپتامبر، حیات و وضعیّت مسلمانان در غرب با تنگناهای جدّی مواجه شده است. این موضوع عمدتاً معطوف به وضعیّت زنان مسلمان است. زیرا نوع پوشش آنان به‌وضوح نمادهای فرهنگی مرتبط با هویّت اسلامی را در بطن فرهنگ و جامعه‌ی غربی علنی می‌کند. در این مقاله، ابتدا، طیف وسیع و متنوعی از جدیدترین مطالعات و تحقیقات در زمینه‌ی‌ وضعیّت و پیامدهای پوشش اسلامی در جوامع غربی مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. سپس، تجزیه و تحلیل‌های آماری این تحقیق مبتنی بر مدل تئوریک نابرابری و تبعیض ناشی از هویّت فرهنگی- مذهبی و روش تحلیل رگرسیونی ارائه شده است. در مجموع، تجزیه و تحلیل‌های ارائه شده در این مقاله نشان داده که آن دسته از مسلمانان که هویّت مذهبی آنان به جهت استفاده از پوشش اسلامی به سهولت در بطن فرهنگ غربی علنی و شناخته شده تبعیض در جامعه‌ی غربی را به‌طور معنی‌داری بیش از دیگران تجربه کرده‌اند. 


علی ربیعی، سولماز سرابی،
دوره 1، شماره 4 - ( 2-1392 )
چکیده

موضوع کارآفرینی زنان امروزه یکی از موضوعات مهم و قابل توجه در حوزه ی مطالعات کارآفرینی است.
بیشتر مطالعات انجام گرفته در زمینه ی کارآفرینی زنان متمرکز بر ویژگی های شخصیتی زنان کارآفرین و نیز
محدودیت ها، موانع و چالش های پیش روی این زنان بوده است و می توان گفت ساختارهای احاطه شده ی اجتماعی
در این میان، به عنوان عاملی مهم، کمتر موردتوجه قرار گرفته است. لذا این پژوهش به مطالعه ی نقش سرمایهی
اجتماعی در کارآفرینی زنان پرداته است. هدف اصلی این پژوهش عبارت است از بررسی تأثیر سرمایه ی اجتماعی
و ابعاد آن بر کارآفرینی زنان. برای دستیابی به این هدف، فرضیه ی اصلی به صورت تأثیر سرمایه ی اجتماعی بر
کارآفرینی زنان تعریف شد. جامعهی آماری این پژوهش 61 نفر از زنان عضو انجمن زنان مدیرکارآفرین است و
مورد تجزیه و تحلیل قرارگرفت. همچنین برای دستیابی به Spss داده های حاصله با استفاده از نرم افزار آماری
تحلیل، تبیین و ارائه ی راهکار، حجم نمونه ای متشکّل از 10 نفر از زنان کارآفرین انتخاب شد که پاسخ دهندگان و
به پرسشهایی درقالب مصاحبهی نیمه ساختاریافته پاسخ گفتند.
یافته های پژوهش حاکی از آن است که رابطهی مثبت و معناداری میان سرمایهی اجتماعی و هر سه بعد آن
(ساختاری،رابطه ای و شناختی) با کارآفرینی زنان برقرار است و در بررسی اینکه کدام یک از ابعاد سرمایه ی
اجتماعی بیشترین تأثیر را بر کارآفرینی زنان دارند، مشخص شد که در میان ابعاد سرمایه ی اجتماعی، بعد
ساختاری دارای بالاترین تأثیر بر کارآفرینی زنان است و پس از آن بعد شناختی قراردارد و بعد رابطه ای دارای
کمترین تأثیر بر کارآفرینی زنان است.

پروانه دانش، امیر ملکی، زهره نیازی،
دوره 1، شماره 4 - ( 2-1392 )
چکیده

اعتیاد به مواد مخدر یک آسیب اجتماعی است که ویرانگری های حاصل از آن زمینه ساز سقوط بسیاری از
ارزش ها و هنجارهای فرهنگی و اخلاقی است. این معضل تا چندی پیش خاص مردان تلقی می شد؛ اما اخیراً
زنان را نیز درگیر کرده است. از آنجا که پیامدهای اعتیاد زنان بر جامعه بسیار ناگوارتر از پیامدهای اعتیاد مردان
است، پژوهش در این زمینه ضروری به نظر می رسد. بر این اساس در این تحقیق سعی شده است عوامل مؤثر بر
اعتیاد زنان معتاد زندانی در زندان مرکزی اصفهان تحلیل و بررسی شود. پژوهش با روش نظریه ی داده بنیاد
صورت گرفته است که از دسته ی پژوهش های کیفی است. به این منظور 30 نفر از زنان معتاد زندانی در زندان
مرکزی اصفهان با روش نمونه گیری نظری انتخاب شدند و مصاحبه های عمیق با آنان انجام شد. نتایج به دست
آمده بیانکنندهی این است که سابقهی مصرف مواد در خانواده، نوع منطقهی محل سکونت، تنش در زندگی و
ارتباط با دوستان معتاد، از شرایط علّی اثرگذار و وجود فرزند، پایگاه اقتصادی اجتماعی و روابط نامناسب
خانوادگی از شرایط میانجی مؤثر بر پدیده ی مصرف مواد مخدر در زنان است. پیامدهای حاصل از این پدیده بر
زنان معتاد شامل: اشتغال به کار در مشاغل پایین و کم درآمد، ارتکاب انحرافات اجتماعی، نامناسب شدن روابط
خانوادگی، مشکلات جسمی و روحی و مجازات زندان به دنبال انجام انحرافات اجتماعی بوده است که هر کدام
پیامدهای فردی و اجتماعی بسیاری به همراه خواهد داشت.

سمیه سادات شفیعی، زهرا پورباقر،
دوره 3، شماره 4 - ( 2-1394 )
چکیده

در این مقاله سعی شده تا جایگاه زنان در برنامه چهارم توسعه بررسی و در مقایسه با سایر برنامه های پیشین مورد واکاوی قرار گیرد. در مرحله بعد، شاخص های توسعه در مدت زمان اجرای برنامه چهارم به کمک داده های ملی و بین المللی مورد مطالعه جنسیتی قرار گرفته تا چگونگی تحقق این برنامه در عمل مشخص شود. این پژوهش با استفاده از روش اسنادی، کتابخانه ای و روش تحلیل داده های مرتبط انجام شده است. اطلاعات در خصوص شاخص های توسعه عمدتا برگرفته از داده های انتشار یافته قابل دسترس مرکز آمار ایران، سازمان بهداشت جهانی، گزارش شکاف جنسیتی مجمع جهانی اقتصاد و نیز بانک جهانی است. مطالعه جنسیتی مفاد برنامه نشان می دهد درحالیکه نقطه تمایز برنامه چهارم توسعه نسبت به برنامه های پیشین، مبتنی بر ایجاد زمینه برای افزایش مشارکت اقتصادی، اجتماعی زنان است، واقعیت امر به گونه دیگری است. به عبارت دیگر اگر چه شاخص های بهداشت و سلامت و نیز آموزش، خصوصا آموزش عالی حکایت از بهبود وضعیت زنان دارد، شاخص های اقتصادی و نیز سیاسی نسبت به برنامه سوم توسعه و نیز انتظارات مندرج در برنامه چهارم، رشد مطلوبی نداشته است. این مهم، در کنار درک برخی استلزامات سیاستگزاری، ضرورت اتخاذ رویکردی استراتژیک در برنامه های کلان معطوف به زنان را برجسته می سازد.


خدیجه کشاورز،
دوره 4، شماره 1 - ( 5-1394 )
چکیده

پس از انقلاب 1357 زنان در حوزه تحصیلات عمومی و عالی، به رشد قابل توجهی دست یافتند. اما از طرف دیگر در زمینه فعالیت اقتصادی، آمار اشتغال زنان هم چنان نسبت به دوران پیش از انقلاب تغییرات چندانی نکرده است. تلاش برای فهم این شکاف و جستجوی راه حل هایی برای کاهش آن به ویژه آن جا که رسالت آموزش عالی را مد نظر دارد، هدف این مقاله است. بررسی این شکاف به میانجی باز خوانی اسناد موجود و نیز خوانش و تفسیر روایت‌های به‌دست آمده از خلال مصاحبه با زنان تحصیل کرده و یا شاغل به تحصیل و متخصصان، روش این تحقیق است. بر اساس نتایج این تحقیق انتخاب رشته تحصیلی، عدم انتقال مهارت کافی برای ورود به بازار کار، ضعیف بودن هویت شغلی در نزد دختران، وجود تبعیضات ساختاری در جامعه و نیز قدرتمندی تقسیم کار مبتنی بر جنس از دلایل این شکاف است.


سهیلا صادقی فسایی، رضا فاضل، حسین رضایی،
دوره 5، شماره 1 - ( 5-1395 )
چکیده

جامعه بررسی شده، شامل زنانی­اند که از بالاترین شاخص­های مدیریت بدن برخوردار بوده و در سال 1394 در شهر همدان سکونت داشته­اند. روش پژوهش در این تحقیق، کیفی بوده و برای جمع‌آوری داده­های مورد نیاز از مصاحبه عمیق باز در شکل نیم ساخت یافته آن استفاده شده است. شیوه­ی نمونه گیری در این پژوهش، هدفمند و مشتمل بر زنان متعلق به نسل دهه­­ی 60 بوده است. در این پژوهش در انتخاب نمونه­ها به متغیرهایی همچون تأهل، سطح تحصیلات، قومیت (فارس، لر، کرد و ترک) و طبقه اجتماعی (بالا، متوسط و پائین) توجه شده است. ﺗﻌﺪاد ﻧﻤﻮﻧﮥ ﺑﺮرﺳﯽ ﺷﺪه، 25 نفر از زنان 24-33 ساله­اند که تمایل به انجام مصاحبه داشته­اند. بر اساس نتایج حاصل از این پژوهش عوامل موثر بر مدیریت بدن زنان متولد دهه­ی 60 به شکل کلی به سه دسته عوامل سطح خرد (عدم اعتماد به نفس، ترس از تنها شدن، رضایت خاطر فردی و ...)، عوامل سطح میانی (پذیرش اجتماعی، راهکار رسیدن به بسیاری از اهداف دختران در آینده و ...) و عوامل سطح کلان (بالارفتن ارزش سرمایه جنسی در بین زنان جامعه، ایجاد تفاوت نسلی و بازنگری انتقادی، تحولات ارزشی و ...) طبقه بندی می­شوند.


شهرام ملانیا جلودار، سیف الله فرزانه، سیده مقدسه همایونی بایی،
دوره 5، شماره 2 - ( 8-1395 )
چکیده

خلاصه: مقدمه: زنان نیمی از جمعیت فعال هر کشور را تشکیل می دهند. این نیمه جمعیتی نه تنها موضوع هر نوع توسعه ای هستند بلکه اهرم موثری در پیشبرد اهداف توسعه اقتصادی می باشند. اهداف: هدف مطالعه بررسی عوامل موثر بر میزان مشارکت اجتماعی زنان در تعاونی های تولیدی استان مازندران در سال 1390 می باشد. روش تحقیق: این پژوهش مطالعه ای توصیفی – تحلیلی از نوع مقطعی است، مطالعه بصورت پیمایشی و چارچوب نظریه این پژوهش نظریه کنش اجتماعی پارسونز می باشد. جامعه آماری تحقیق را 1472 نفر از زنان عضو تعاونی های تولیدی تشکیل می دهند که بر اساس فرمول کوکران 305 نفر به عنوان نمونه مشخص و با نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب و مطالعه شدند. یافته ها: بررسی ها نشان می دهد که بین فعال گرایی زنان با مشارکت اجتماعی آنان رابطه معناداری وجود ندارد، ولی بین عام گرایی، خِرَد گرایی، ارزیابی فایده های مشارکت، اعتماد اجتماعی، امید به آینده، تاهل و تحصیلات زنان با مشارکت اجتماعی آنان رابطه معناداری وجود دارد. نتیجه گیری: نتایج یافته های مدل رگرسیونی نشان می دهد که متغیرهای تحصیلات، اعتماد اجتماعی، امید به آینده، عام گرایی به ترتیب بیشترین تاثیر را بر مشارکت اجتماعی زنان دارند. متغیرهای مستقل هشتگانه توانسته اند 0.42 درصد از تغییرات مربوط به متغیر وابسته این تحقیق را تبیین نمایند.


محمدتقی سبزه ای، همایون مرادخانی، مریم مجرد،
دوره 5، شماره 2 - ( 8-1395 )
چکیده

هدف اصلی  مقاله حاضر شناخت و ارزیابی جایگاه زنان درسیاست‌­‌ها و برنامه‌ریزی‌های فرهنگی برنامه‌های اول تا پنجم توسعه‌ی جمهوری اسلامی ایران است. اهداف دیگر مقاله عبارتند از: ارزیابی میزان موفقیت برنامه‌ها و سیاست‌گذاری‌های فرهنگی در برنامه‌های توسعه و شناخت الگوی سیاست‌گذاری و برنامه‌ریزی فرهنگی جمهوری اسلامی در باره‌ی زنان.

روش تحقیق مقاله حاضر توصیفی- تحلیلی است و شیوه‌ی جمع­آوری اطلاعات به‌صورت کتابخانه­ای و مبتنی ­بر اسناد و مدارک است. واحد تحلیل، برنامه‌های اول تا پنجم توسعه‌ی جمهوری اسلامی ایران در فاصله زمانی 94- 1368 است. داده‌های این مقاله از منابع دست اول و دوم گردآوری شده‌اند. منابع دست اول شامل گزارش‌های رسمی دولتی، به‌ویژه گزارش‌های سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی، مرکزآمار ایران، مرکز امور مشارکت زنان، سازمان برنامه‌وبودجه، قوانین برنامه‌های توسعه‌ی جمهوری اسلامی وسیاست‌های ستاد انقلاب فرهنگی و منابع دست دوم شامل کتاب‌ها و مجلات هستند.


هابیل حیدرخانی، منصور حقیقتیان، نوذر قنبری، شیما پرندین،
دوره 5، شماره 2 - ( 8-1395 )
چکیده

سلامت اجتماعی که اساسی ترین جزء رفاه اجتماعی به شمار می رود، بیش از مداخلات پزشکی، به عوامل اجتماعی و اقتصادی وابسته بوده و یکی از مفاهیم محوری توسعه پایدار است. سلامت مقوله ای است که نقش آن در ارتقاء شاخص های توسعه ی انسانی انکارناپذیر است.

 با توجه به اهمیت بحث از سلامت اجتماعی، پژوهش حاضر با استفاده از روش میدانی، تکنیک پیمایش و ابزار تحقیق پرسشنامه به دنبال پاسخ به این سؤال اصلی می باشد که آیا بین ابعاد مختلف حمایت اجتماعی و سلامت اجتماعی زنان سرپرست خانوار ارتباط وجود دارد؟ جامعه آماری پژوهش حاضر زنان سرپرست خانوار روستاهای شهر کرمانشاه می باشد که تعداد 300 نفر از آنها به عنوان حجم نمونه مورد بررسی قرار گرفته است.

نتایج تحقیق حاکی از آن است که بین حمایت عاطفی (34/0)، حمایت ابزاری (30/0)، حمایت اطلاعاتی (23/0)، حمایت ارزیابانه (17/0) و درآمد (27/0) با میزان سلامت اجتماعی زنان ارتباط مثبت و مستقیم و معنادار وجود دارد. اما بین متغیر سن و سلامت اجتماعی ارتباط معناداری مشاهده نشد. نتایج تحلیل رگرسیونی نیز نشان می دهد که 20 درصد از کل تغییرات میزان سلامت اجتماعی در بین زنان سرپرست خانوار وابسته به 4 بعد حمایت اجتماعی می باشد.  


فاطمه همدانیان، طوبی شاکری، محمد فرجیها، مهری بهار،
دوره 7، شماره 4 - ( 2-1398 )
چکیده

دسترسی به عدالت مفهومی است که دلالت بر بعد عملی و اجرایی دستیابی فرد به نهادهای قضایی و حل مشکل حقوقی خود دارد. در عین حال که دسترسی به عدالت برای همه اقشار جامعه به صورت برابر مدنظر است اما در این میان اغلب اقشار زنان در دسترسی به نهادهای قضایی به ویژه در دعاوی خانوادگی با مسایل و مشکلاتی روبرو بوده اند.تاکید این مقاله بر تاثیر موانع فرهنگی روی دسترسی زنان به عدالت خانوادگی درون بافتار کنونی جامعه است. با توجه به رشد سالیانه زنانی که به محاکم خانواده مراجعه می کنند،بررسی موضوع از منظر زنان مراجعه کننده می تواند از اهمیت مضاعفی برخوردار باشد.بر این  مبنا روش کیفی با تکنیک مصاحبه عمیق اتخاذ شده است. یافته های تحقیق برآیند مصاحبه عمیق با 50 زن مراجعه کننده به دادگاه خانواده بوده است. نتایج این تحقیق نشان می دهد از منظر پاسخگویان موانع فرهنگی چون:ارزش های فرهنگی، عدم خودباوری و اعتماد به نفس، باورهای دینی، تحصیلات و آگاهی تخصصی به موضوع، مردسالاری، زبان، ساختار و کلیشه های جنسیتی در دسترسی ایشان به عدالت خانوادگی موثر هستند. همچنین مطابق با تئوری نقطه تلاقی از تلاقی موانع فرهنگی با عوامل زمینه ای پاسخگویان می تواند تجربیاتی متفاوت درون بافتار همسان شکل بگیرد.       
خانم انسیه زواره، دکتر عالیه شکربیگی، دکتر تقی آزاد ارمکی،
دوره 8، شماره 1 - ( 5-1398 )
چکیده

در این پژوهش، محقق کوشیده است به مطالعه روابط دورن خانواده از منظر روابط میان دو نسل زنان کهنسال بپردازد تا در یابد که این روابط تابع چه گفتمان هایی است و آیا این گفتمان ها به هم نزدیک اند یا نشانه ی مشهودی از فاصله میان این دو نسل به حساب می آیند؟ روش مورد استفاده محقق ، بهره گیری از رهیافت کیفی ، مبتنی بر روش داده بنیاد تحلیل موقعیت با استفاده از مصاحبه های روایی بوده است و نمونه هدفمند ، به تعداد20 مورد از شهروندان زن تهرانی انتخاب گردید. یافته ها نشان داد که روابط میان دو نسل زنان، در خانواده ایرانی، همگرا است و در عین تفاوت گفتمان سنت پیشگی زنان کهنسال و پشرو بودن زنان جوان، اما هر دو در گفتمانی به هم نزدیک می شوند که گفتمان نوگرایی است .خانواده در عین تفاوت ها ، در مسیر تهدید  نسلی قرار ندارد و هم چنان خانواده ، موضوع دارای اهمیت و اولویت نسل ها است.
 


 
 
محمدعلی شمس، سعیده شمسائی،
دوره 8، شماره 1 - ( 5-1398 )
چکیده

این مطالعه به بررسی سازوکار تأثیرگذاری آگهی های بازرگانی بر هویت اجتماعی زنان ایرانی می پردازد. 60 آگهی تجاری تلویزیون ایران مورد بررسی کمی و کیفی قرار گرفتند. تحلیل بسامد نشان داد که تصویر ارائه شده از زن مطلوب و موفق ایرانی عمدتاً تحت تأثیر این عوامل است: 1) منافع سفارش دهندگان؛ 2) نوع گفتمان تبلیغاتی؛ 3) جامعه هدف و 4) راهبردهای معناشناختی به کار رفته در تولید آگهی ها. تحلیل جزئیات کلامی و بصری تعبیه شده در محتوای آگهی ها هم نشان داد که چطور شخصیت پردازی کاراکترهای زن در این گونه ی رسانه ای، کلان روایتی خاص از موفقیت را به مخاطبین ایرانی اعم از مرد و زن القا می کند. این یافته ها در چهارچوب تحلیل انتقادی گفتمان و در رابطه با سازوکارهای شکل گیری باورهای اجتماعی در مواجهه با مظاهر توسعه ی مادی مورد بررسی دقیق تر قرار گرفتند تا نشانه های تحولی بطئی ولی عمیق در نوع نگرش دست اندرکاران بخش خصوصی و متولیان تبلیغات در نهادهای دولتی به وضوح روشن شود.
سعیده حاج علی، محمد سید میرزایی، محمد صادق مهدوی،
دوره 8، شماره 3 - ( 11-1398 )
چکیده

هدف این مقاله بررسی گرایش به باروری و عوامل اجتماعی وفرهنگی موثر بر آن است . باروری و گرایش به آن یک متغیر چند وجهی است که در علوم گوناگون  مطالعه شده است . در این پژوهش از بعد جامعه شناختی به آن پرداخته شده است . متغیر وابسته گرایش به باروری است و متغیرهای مستقل در دوبخش متغیرهای اجتماعی ( تحصیلات و اشتغال زنان ) و متغیرهای فرهنگی ( ترجیح جنسیتی و برابری جنسیتی ) می باشند . جامعه آماری زنان متاهل 20تا 44 ساله شهر تهران بوده . حجم نمونه 384نفروروش تحقیق پیمایش است .در چارچوب نظری از نظریه نوسازی ، برابری جنسیتی مک دونالد و عقلانیت فرهنگی  و تکامل فرهنگی و محیط فرهنگی استفاده شده است . در تجزیه تحلیل اطلاعات  نرم افزار spss و  آزمون همبستگی اسپیرمن ،رگرسیون و تحلیل مسیر استفاده شده است . نتایج نشان داد  بین متغیر های اجتماعی مانند تحصیلات و اشتغال زنان و متغیرهای فرهنگی مانند برابری جنسیتی و ترجیح جنسیتی و گرایش به باروری رابطه آماری معنادار وجود دارد .درنتایج رگرسیون مشاهده شد که تحصیلات 3/15 درصد ،اشتغال زنان 8/12 درصد و ترجیح جنسیتی 5/11 درصد از تغییرات گرایش به باروری را تبیین می کنند . 
 
مصطفی عزیزی شمامی، فاطمه اسودیان، نیلوفر محرمی،
دوره 9، شماره 1 - ( 5-1399 )
چکیده

پژوهش حاضر با هدف بررسی موانع ارتقای جایگاه مدیریتی زنان فرهنگی در آموزش و پرورش استان مازندران انجام گرفت. این پژوهش از لحاظ هدف، کاربردی و از لحاظ روش جمع آوری داده ها توصیفی است. جامعه آماری شامل کلیه بانوان (معلم، معاون، مدیر و کارشناس آموزش) شاغل در آموزش و پرورش استان مازندران به تعداد 12000 نفر می باشند که در نهایت 350 نفر در تحقیق مشارکت داشتند، با استفاده از روش تصادفی خوشه ای یک مرحله ای به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. پس از مطالعه مبانی نظری پرسش نامه ای محقق ساخته تدوین شد و روایی و پایایی آن مورد تایید صاحب نظران قرار گرفت. نتایج حاصل از تحلیل عاملی اکتشافی نشان داد که به ترتیب، موانع اجتماعی و فرهنگی با 47/18درصد، موانع روانشناختی با 10درصد، موانع خانوادگی با 32/9 درصد، موانع سازمانی با 20/9 درصد و موانع مدیریتی با 78/6 درصد بعنوان 5 عامل اصلی عدم ارتقای مدیریتی زنان فرهنگی محسوب می شوند. همچنین از نظر بانوان فرهنگی"نگهداری از فرزندان و آموزش آن ها" با 83/3 درصد بالاترین میانگین و"پایین بودن ابتکار و خلاقیت در زنان" با 96/1 درصد پایین ترین میانگین را در بین عوامل به خود اختصاص دادند.
الهام حبیبی، محمد صادق مهدوی، مصطفی ازکیا،
دوره 9، شماره 3 - ( 10-1399 )
چکیده

 با توجه به ضرورت اشتغال زنان و نقش موثر گردشگری در افزایش فرصت‌های شغلی در این پژوهش برآنیم تا با بهره‌گیری از تجربیات زنان راهنمای تور ، محدودیتهایی که این شغل برای ایشان فراهم آورده است را بررسی نمائیم. روش این پژوهش کیفی و با استفاده از روش نظریه بنیانی (گرندد تئوری) بوده است. روش نمونه گیری، هدفمند با حداکثر تنوع (21 نفر از زنان راهنمای تور ورودی، خروجی، مجرد، متاهل، متاهل دارای فرزند، مطلقه) شهر تهران و روش گلوله برفی با معیار اشباع نظری بوده است.  اطلاعات به دست آمده از مصاحبه ها کدگذاری (باز، انتخابی و محوری) شده و مفاهیم و مقوله های به دست آمده تجزیه و تحلیل شده اند مقوله محوریِ این بررسی « محدودیت های شغلی زنان راهنمای تور » است، به طوری که مقولات دیگر را در برمی گیرد .یافته های پژوهش حاکی از اینست که نابرابری جنسیتی، برساختهای جنسیتی، اعتبار شغلی پائین، بی ثباتی شغلی و فشارهای ساختاری و هنجاری از جمله علل به وجود آمودن پدیده محدودیت های شغلی زنان راهنمای تور است همچنین شرایطی نظیر تعارضات خانوادگی، تعدد و تضاد نقشی، بازتعریف نقش مادری و همسری و تقویت ویژگی های منتسب به مردان را می توان از جمله پیامدها برشمرد.
دکتر یارمحمد قاسمی، دکتر بهروز سپیدنامه، خانم فاطمه پرویزی،
دوره 10، شماره 3 - ( 10-1400 )
چکیده

طلاق فسخ قرارداد ازدواج بین زن و مرد است که به پیامدهای مختلفی منجر می‌گردد. طلاق برای زنان و مردان با دلالت‌های معنایی متفاوتی همراه است. این پژوهش درصدد مطالعۀ تجربۀ زیستۀ زنان از پدیدۀ طلاق است. با توجه به ماهیت برساختی پدیدۀ مورد مطالعه، پارادایم تحقیق کیفی و با عنایت به این‌که شناخت تجربۀ زیستۀ زنان، مورد نظر بوده، روش تحقیق پدیدارشناسی است. جامعۀ هدف شامل تمامی زنان مطلقۀ شهرستان دره شهر از توابع استان ایلام است. تعداد اطلاع‌رسان‌ها با توجه به اصل اشباع نظری 20 نفر می‌باشد. ابزار گردآوری داده‌ها، مصاحبۀ نیمه­ ساخت­مند است. یافته‌های به‌دست‌آمده مؤید آنند که وجۀ سلبی طلاق برای زنان شامل تألمات روحی، بحران استقلال، طرد اجتماعی و محدودیت‌های ازدواج مجدد است. وجۀ ایجابی طلاق شامل حمایت و پذیرش اجتماعی و استقرار و استمرار زندگی است. دلالت معنایی طلاق شامل دو مقولۀ متعارض طلاق به‌مثابه آزادی و طلاق به‌مثابه گرفتاری مجدد است. تعریف مرد از نظر زنان پیش از ازدواج و بعد از طلاق شامل دو خوانش متعارض مرد به‌مثابه شریکی استوار و مرد به‌مثابه شریکی متزلزل است. نتیجۀ به‌دست‌آمده گواه این است که نظارت شدید اجتماعی و داغ ننگ باعث طرد اجتماعی زنان مطلقه و پریشان‌حالی آنان گشته است.



ملیحه امانی، دکتر محمداسماعیل ریاحی، دکتر محمود شارع پور،
دوره 10، شماره 4 - ( 2-1401 )
چکیده

در این مطالعه، سعی بر آن بوده تا با استفاده از روش کیفی و استراتژی پدیدارشناسانه و همچنین انجام مصاحبه­ های عمیق و نیمه­ ساخت­ یافته، به نوعی سنخ ­شناسی در ارتباط با کنشگری زنان در فضاهای شهر تهران دست یابیم. روش نمونه­ گیری، هدفمند با حداکثر پراکندگی بوده ­است. نمونۀ مورد مطالعه 30 نفر از زنان ساکن شهر تهران هستند که  در سال 1400، با مراجعه به چندین نقطۀ پرتردد در مناطق شمال، جنوب، شرق و غرب و مرکز شهر تهران مورد مصاحبه قرار گرفته ­اند. بر اساس نتایج بدست آمده، کنشگری زنان در فضاهای شهر تهران را می ­توان به کنشگری اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، ورزشی و فراغتی و کنشگری نمایشی و نابهنجار دسته­ بندی نمود. نتایج نشان می­ دهد که زنان در برخی از عرصه­ ها در فضای شهر تهران، مانند عرصه­ های فراغتی و همچنین در ارتباط با نوع پوشش و رفتار با وجود فشارها و محدودیت­ ها، کنشگری خلاقانه و فعال دارند و در برخی از عرصه­ ها مانند عرصه­ های اقتصادی، کنشگری زنان، منفعل و بیشتر در جهت تبعیت از ساختار موجود است. حضور زنان در عرصه­ های گوناگون فضای شهری می­ تواند زمینۀ ایجاد تحولات زیادی باشد که این امر مستلزم ایجاد تغییرات ساختاری و فرهنگی و تغییر نگرش نسبت به جایگاه زنان و به رسمیت شناختن توانمندی­ های آنان و توجه به نیازها و خواست­ه های آنان در فضاهای شهری و ایجاد زمینه جهت اشتغال سالم و کنشگری فعال و خلاقانه زنان در فضاهای شهر تهران است.  

دکتر لیلا علوی،
دوره 11، شماره 2 - ( 7-1401 )
چکیده

این مطالعه به بررسی تجربۀ زیستۀ زنان قدرتمند قربانی خشونت خانگی در جامعۀ ایرانی با رویکرد کیفی پدیدارشناختی می­ پردازد. داده­های این مقاله در سال 1400 از طریق مصاحبۀ عمیق نیمه­ ساختارمند از هفت زن قدرتمند که به ­صورت هدفمند از شهر قزوین انتخاب شده بودند، جمع­ آوری شد. یافته ­ها نشان می­ دهند که خشونت خانگی با بالا رفتن جایگاه اجتماعی و اقتصادی زنان ناپدید نمی­شود، بلکه از رنگی به رنگ دیگر درمی­ آید. الگوها و مضامین داده ­های مرتبط با سؤالات پژوهش، از طریق تحلیل مضمون استخراج گردید. مضامین اصلی مربوط به بسترهای اجتماعی خشونت خانگی، تناقض نقشی، به­ هم خوردن توازن در ساخت قدرت در خانواده، داغ اجتماعی تجربۀ خشونت و فقدان حمایت قانونی از قربانی است. مضامین مربوط به پیامدهای تجربۀ خشونت خانگی در زنان قدرتمند عبارتند از تاب­ آوری، خودارزیابی منفی و افسردگی و نیز مضامین اصلی، چگونگی انتقال احساس و ادراک از تجربۀ خشونت خانگی، اعتقاد به توانمندی زنان، خوش­بینی و تأکید بر جایگاه مدیریتی خود به ­عنوان یک زن می­ باشند. آن­چه که از یافته ­ها منتج می­ شود این است که زنان قدرتمند قربانی خشونت خانگی، علاوه بر تأثیرپذیری از ساختارهای مردسالار هژمونیک، قربانی تداوم چرخۀ خشونت منتج از همدستی­ شان با همسر آزارگر خود نیز هستند.

خانم شمسی پورعباسی، دکتر جعفر کرد زنگنه، دکتر منصور شریفی،
دوره 11، شماره 4 - ( 2-1402 )
چکیده

ازدواج زودهنگام که به­ عنوان یک مسألۀ جهانی شناخته شده است، هنوز به­ طور گسترده ­ای در استان خوزستان و شهرستان اهواز انجام می­ شود. این مطالعۀ کیفی با هدف کشف و تفسیر بسترهای شکل­ گیری ازدواج زودهنگام، از دیدگاه دختران ازدواج کرده و با رویکرد پدیدارشناسی توصیفی- تفسیری انجام شد. مشارکت کنندگان در تحقیق به روش نمونه­ گیری هدفمند انتخاب شدند و با استفاده از سؤالات باز، مورد مصاحبۀ عمیق گرفتند که اطلاعات با بیست و دومین شرکت کننده با اشباع رسید. اطلاعات حاصله پس از هر بار مصاحبه با الگوی تماتیک اسمیت (1997) تحلیل شد. اطلاعات توصیف شده در این مطالعه از مشاهدات و یادداشت­ های محقق به دست آمدند که در 34 مفهوم اولیه، 11 مقولۀ فرعی و 4 مقولۀ اصلی  طبقه­ بندی شد. یافته ­ها نشان داد که چهار گروه از بسترها در شکل­ گیری ازدواج زودهنگام زنان در شهرستان اهواز نقش داشته­ اند که عبارتند از: بسترهای فرهنگی (باور به کارساز بودن ازدواج زودهنگام، سنت­ های مردسالاری و ازدواج فامیلی و سبک زندگی منطبق با شرایط)، زمینه­ های اجتماعی (تأیید شدن با ازدواج، ازدواج مصلحتی و رهایی از مشکلات خانواده)، شرایط اقتصادی (تسهیلات مالی فرایند ازدواج، انگیزۀ تأمین مالی و رهایی از مشکلات مالی) و عوامل شخصی (تصور اشتباه از زندگی مشترک و سهل ­گیری و نادیده ­انگاری مسؤولیت ­های زندگی مشترک). به ­عنوان نتیجه، ازدواج زودهنگام زنان در شهرستان اهواز به­ طور عمده، ریشه در  بسترهای فرهنگی و اجتماعی و سپس شرایط اقتصادی و عوامل شخصی داشته است.
 


صفحه 1 از 1     

مجله علمی پژوهشی مطالعات توسعه اجتماعی فرهنگی Quarterly Journal of Socio - Cultural Development Studies
Persian site map - English site map - Created in 0.06 seconds with 46 queries by YEKTAWEB 4645