|
|
|
|
جستجو در مقالات منتشر شده |
|
|
8 نتیجه برای اشتغال
مریم رفعت جاه، فاطمه خیرخواه، دوره 1، شماره 2 - ( 8-1391 )
چکیده
در فرهنگ
ایرانی، فعالیت اقتصادی زنان ضروری دانسته نمی شود، زیرا مرد نانآور خانواده به
شمار میآید. از طرف دیگر تواناییهای زنان به فعالیتهای خانگی محدود نمیشود و این قابلیت را دارند که در عرصهی
اجتماع نیز به فعالیت بپردازند و اشتغال برای آنان صرفنظر از استقلال مالی، دارای
اهمیت اجتماعی و روانشناختی است. به علاوه دستیابی به توسعهی پایدارمستلزم
مشارکت همهی آحاد مردم است. از این رو در پژوهش حاضر بر آن شدیم که با بهرهگیری
از تجربه و تخصص مدیران اجرایی سازمانها، موانع و مشکلات اشتغال زنان را شناسایی
و راهکارها و شرایط مناسب برای اشتغال بهینه زن ایرانی معرفی کنیم. این مدیران بهگونهی
هدفمند از میان مدیران شاغل در سازمانهای شهر تهران انتخاب شدند. روش تحقیق
ترکیبی(کمّی و کیفی) بوده و دادهها با پرسشنامه و مصاحبه گردآوری شده است. بر
اساس یافتهها همهی مدیران به اهمیت اقتصادی، اجتماعی و روانشناختی اشتغال زنان
باور داشتند. اما زنان بر ضرورت اقتصادی و مردان بر ضرورت اجتماعی اشتغال زن تأکید
بیشتری داشتند. همچنین نظر غالب مدیران اعم از زن و مرد این بود که اشتغال زنان
هم خود آنان و هم جامعه را منتفع میسازد، از این رو شایسته است موانع ساختاری و
فرهنگی اشتغال آنان رفع و شرایط مناسب برای اشتغال بهینهی آنان فراهم شود.
>
حسین محمودیان، د ترکاشوند مرادآبادی، دوره 2، شماره 4 - ( 2-1393 )
چکیده
خانواده بهعنوان یک نهاد اجتماعی تحولات زیادی را در دههای
گذشته تجربه کرده است. این تحولات وضعیت همهی افراد خانواده مخصوصاً فرزندان را
دگرگون کرده است. این مقاله بر آن است تا با استفاده از دادههای پیمایش گذران
وقتِ که در سالهای 1387 و 1388 در زمینه خانوارهای شهری ایران انجام شده است، به
بررسی أثر اشتغال مادر بر کسب سرمایهی انسانی فرزندان 15 تا 19 ساله بپردازد.
نتایج نشان داد که فرزندان مادران شاغل، مدّت زمان بیشتری را به کسب سرمایهی انسانی
میپردازند؛ چرا که درآمد حاصله از کار مادر منبع خوبی برای سرمایهگذاری در
سرمایهی انسانی فرزندان است. این نتایج منطبق با مطالعات پیشین بوده است. در
بررسی بیشتر نتایج، نشان داده شد اثر اشتغال مادر با اثر میزان تحصیلات وی پیوند
میخورد. اکثر مادران شاغل دارای تحصیلات نسبتاً بالایی بودند. اشتغال و سواد مادر
در تعامل با همدیگر تأثیر مضاعفی را بر سرمایهی انسانی فرزند اعمال میکند.
بررسی رتبهی شغلی و مقدار زمان کار مزدی مادران شاغل نیز اثر مثبت درآمد حاصله از
اشتغال بر کسب سرمایهی انسانی فرزندان را نمایان ساخته است.
مریم رفعت جاه، زینب وفادار، دوره 3، شماره 2 - ( 8-1393 )
چکیده
در اثر گسترش مدرنیته از یک سو ناظر پیدایش دینداریهای متنوع و هویتهای دینی جدید و از سوی دیگر رواج سبکهای مدرن زندگی در کشورمان هستیم. در این شرایط از آنجا که در جامعهی ما دین و هویت دینی همواره نقشی تعیین کننده در نگرشها،گزینشها و اعمال افراد دارند مطالعهی نقش باورهای دینی در مواجهه با فرهنگ و سبک زندگی مصرفگرای مدرن در جامعهی کنونی ایران ضروری مینماید. این پژوهش بر روی زنان تنکابنی انجام گرفته و در آن سعی شده پذیرش یا مقاومت این زنان در مقابل فرهنگ مصرف گرا و یا نحوهی ترکیب آن با فرهنگ دینی که همواره به اعتدال در مصرف توصیه میکند مورد واکاوی قرار گیرد. شیوهی نمونهگیری هدفمند بوده و افراد براساس میزان پایبندی دینی و اشتغال در 4 تیپ جای گرفته و مورد مطالعه واقع شدند. یافتههای پژوهش حاکی از آن است که میان دینداری و سبک زندگی زنان تنکابنی مورد مطالعه ارتباط وجود دارد، یعنی هر چه میزان دینداری افراد بیشتر بوده، کمتر ازسبک های مدرن زندگی پیروی کردهاند. به علاوه مقایسهی سبک زندگی و دینداری زنان مذهبی شاغل و غیرشاغل نشان میدهد که اشتغال در رویکردهای مصرفی و شیوهی زندگی این زنان تفاوت عمدهای ایجاد نمیکند و در هر دو تیپ گرایش دینی در انتخابهای زندگی روزمره تأثیر بیشتری داشته است. همچنین سبک زندگی زنان شاغل با سبک زندگی زنان غیرشاغل متفاوت بوده، زنان شاغل که سطح تحصیلاتشان نیز بالاتر بوده فراغت خود را غالباً بیرون از خانه و با برنامهریزی سپری کرده، تقسیم کار خانگی در منزل آنان غالباً مشارکتی بوده و در خرید و مصرف کالا بیشتر به معیارهای کاربردی توجه میکردند. در مقابل زنان غیرشاغل اوقات فراغت شان غالباً در خانه و بدون برنامه ریزی سپری شده، تقسیم کار خانگی در آنان عمدتاً جنسیتی و غیرمشارکتی بوده و غالب آنان در خرید کالا ضمن لحاظ کردن معیارهای کاربردی به معیارهای ظاهری و مد بودن آن نیز اهمیت می دادند.
سمیه سادات شفیعی، زهرا پورباقر، دوره 3، شماره 4 - ( 2-1394 )
چکیده
در این مقاله سعی شده تا جایگاه زنان در برنامه چهارم توسعه بررسی و در مقایسه با سایر برنامه های پیشین مورد واکاوی قرار گیرد. در مرحله بعد، شاخص های توسعه در مدت زمان اجرای برنامه چهارم به کمک داده های ملی و بین المللی مورد مطالعه جنسیتی قرار گرفته تا چگونگی تحقق این برنامه در عمل مشخص شود. این پژوهش با استفاده از روش اسنادی، کتابخانه ای و روش تحلیل داده های مرتبط انجام شده است. اطلاعات در خصوص شاخص های توسعه عمدتا برگرفته از داده های انتشار یافته قابل دسترس مرکز آمار ایران، سازمان بهداشت جهانی، گزارش شکاف جنسیتی مجمع جهانی اقتصاد و نیز بانک جهانی است. مطالعه جنسیتی مفاد برنامه نشان می دهد درحالیکه نقطه تمایز برنامه چهارم توسعه نسبت به برنامه های پیشین، مبتنی بر ایجاد زمینه برای افزایش مشارکت اقتصادی، اجتماعی زنان است، واقعیت امر به گونه دیگری است. به عبارت دیگر اگر چه شاخص های بهداشت و سلامت و نیز آموزش، خصوصا آموزش عالی حکایت از بهبود وضعیت زنان دارد، شاخص های اقتصادی و نیز سیاسی نسبت به برنامه سوم توسعه و نیز انتظارات مندرج در برنامه چهارم، رشد مطلوبی نداشته است. این مهم، در کنار درک برخی استلزامات سیاستگزاری، ضرورت اتخاذ رویکردی استراتژیک در برنامه های کلان معطوف به زنان را برجسته می سازد.
خدیجه کشاورز، دوره 4، شماره 1 - ( 5-1394 )
چکیده
پس از انقلاب 1357 زنان در حوزه تحصیلات عمومی و عالی، به رشد قابل توجهی دست یافتند. اما از طرف دیگر در زمینه فعالیت اقتصادی، آمار اشتغال زنان هم چنان نسبت به دوران پیش از انقلاب تغییرات چندانی نکرده است. تلاش برای فهم این شکاف و جستجوی راه حل هایی برای کاهش آن به ویژه آن جا که رسالت آموزش عالی را مد نظر دارد، هدف این مقاله است. بررسی این شکاف به میانجی باز خوانی اسناد موجود و نیز خوانش و تفسیر روایتهای بهدست آمده از خلال مصاحبه با زنان تحصیل کرده و یا شاغل به تحصیل و متخصصان، روش این تحقیق است. بر اساس نتایج این تحقیق انتخاب رشته تحصیلی، عدم انتقال مهارت کافی برای ورود به بازار کار، ضعیف بودن هویت شغلی در نزد دختران، وجود تبعیضات ساختاری در جامعه و نیز قدرتمندی تقسیم کار مبتنی بر جنس از دلایل این شکاف است.
سعیده حاج علی، محمد سید میرزایی، محمد صادق مهدوی، دوره 8، شماره 3 - ( 11-1398 )
چکیده
هدف این مقاله بررسی گرایش به باروری و عوامل اجتماعی وفرهنگی موثر بر آن است . باروری و گرایش به آن یک متغیر چند وجهی است که در علوم گوناگون مطالعه شده است . در این پژوهش از بعد جامعه شناختی به آن پرداخته شده است . متغیر وابسته گرایش به باروری است و متغیرهای مستقل در دوبخش متغیرهای اجتماعی ( تحصیلات و اشتغال زنان ) و متغیرهای فرهنگی ( ترجیح جنسیتی و برابری جنسیتی ) می باشند . جامعه آماری زنان متاهل 20تا 44 ساله شهر تهران بوده . حجم نمونه 384نفروروش تحقیق پیمایش است .در چارچوب نظری از نظریه نوسازی ، برابری جنسیتی مک دونالد و عقلانیت فرهنگی و تکامل فرهنگی و محیط فرهنگی استفاده شده است . در تجزیه تحلیل اطلاعات نرم افزار spss و آزمون همبستگی اسپیرمن ،رگرسیون و تحلیل مسیر استفاده شده است . نتایج نشان داد بین متغیر های اجتماعی مانند تحصیلات و اشتغال زنان و متغیرهای فرهنگی مانند برابری جنسیتی و ترجیح جنسیتی و گرایش به باروری رابطه آماری معنادار وجود دارد .درنتایج رگرسیون مشاهده شد که تحصیلات 3/15 درصد ،اشتغال زنان 8/12 درصد و ترجیح جنسیتی 5/11 درصد از تغییرات گرایش به باروری را تبیین می کنند .
الهام حبیبی، محمد صادق مهدوی، مصطفی ازکیا، دوره 9، شماره 3 - ( 10-1399 )
چکیده
با توجه به ضرورت اشتغال زنان و نقش موثر گردشگری در افزایش فرصتهای شغلی در این پژوهش برآنیم تا با بهرهگیری از تجربیات زنان راهنمای تور ، محدودیتهایی که این شغل برای ایشان فراهم آورده است را بررسی نمائیم. روش این پژوهش کیفی و با استفاده از روش نظریه بنیانی (گرندد تئوری) بوده است. روش نمونه گیری، هدفمند با حداکثر تنوع (21 نفر از زنان راهنمای تور ورودی، خروجی، مجرد، متاهل، متاهل دارای فرزند، مطلقه) شهر تهران و روش گلوله برفی با معیار اشباع نظری بوده است. اطلاعات به دست آمده از مصاحبه ها کدگذاری (باز، انتخابی و محوری) شده و مفاهیم و مقوله های به دست آمده تجزیه و تحلیل شده اند مقوله محوریِ این بررسی « محدودیت های شغلی زنان راهنمای تور » است، به طوری که مقولات دیگر را در برمی گیرد .یافته های پژوهش حاکی از اینست که نابرابری جنسیتی، برساختهای جنسیتی، اعتبار شغلی پائین، بی ثباتی شغلی و فشارهای ساختاری و هنجاری از جمله علل به وجود آمودن پدیده محدودیت های شغلی زنان راهنمای تور است همچنین شرایطی نظیر تعارضات خانوادگی، تعدد و تضاد نقشی، بازتعریف نقش مادری و همسری و تقویت ویژگی های منتسب به مردان را می توان از جمله پیامدها برشمرد.
دکتر نوح منوری، دوره 10، شماره 2 - ( 8-1400 )
چکیده
مقالهی حاضر با روش اسنادی و با محور قرار دادن یکی از مهمترین عرصههای تولید و بازتولید نابرابری و فرودستی، یعنی روابط کار، به دنبال آن است که نزاع و هماوردی جریانهای فکری و اجتماعی پیرامون این موضوع را مورد واکاوی قرار دهد. مطالعهی این جریانها از منظر تحلیلها و تجویزهای آنها در مورد روندها و فرآیندهای اخیر روابط کار در ایران یعنی موقتیسازی و شرکتیسازی نیروهای کار انجام میگیرد که این امر نیز مستلزم ترسیم نسبت دولت، جامعه و بازار از منظر آن جریانها است. پس از ترسیم مهمترین ویژگیها و مختصات این جریانهای فکری، خلأها و نیندیشیدههای آنها از منظر اهمیت توسعه بیان میشود. با وجود تفاوت و تقابلهای آشکار این جریانها پیرامون موضوع روابط کاری و استخدامی، هر دو فاقد نگاه توسعهای هستند و به همین دلیل هم در مورد نقشآفرینی دولت در توسعه و هم اهمیت عامل انسانی برای توسعه دچار ضعف یا فقدان هستند و به ورطهی نفی دولت یا نفی بازار میافتند.
|
|
|
|
|
|