[صفحه اصلی ]   [Archive] [ English ]  
:: صفحه اصلي :: درباره نشريه :: آخرين شماره :: تمام شماره‌ها :: جستجو :: ثبت نام :: ارسال مقاله :: تماس با ما ::
بخش‌های اصلی
صفحه اصلی::
اطلاعات نشریه::
آرشیو مجله و مقالات::
برای نویسندگان::
برای داوران::
ثبت نام و اشتراک::
تماس با ما::
تسهیلات پایگاه::
بایگانی مقالات زیر چاپ::
داوران نسخه ها::
::
جستجو در پایگاه

جستجوی پیشرفته
..
دریافت اطلاعات پایگاه
نشانی پست الکترونیک خود را برای دریافت اطلاعات و اخبار پایگاه، در کادر زیر وارد کنید.
..
آمار نشریه
تعداد دوره های نشریه: 11
تعداد شماره ها: 44
تعداد مشاهده ی مقالات: 2806513
تعداد دریافت (دانلود) مقالات: 682182

تعداد کل نویسندگان: 908
نویسندگان غیر تکراری: 833
نویسندگان تکراری: 75
درصد نویسندگان تکراری: 8

مقالات دریافت شده: 1445
مقالات پذیرفته شده: 353
مقالات رد شده: 1069
مقالات منتشر شده: 343

نرخ پذیرش: 24.43
نرخ رد: 73.98
____
..
:: جستجو در مقالات منتشر شده ::
16 نتیجه برای ایران

تقی آزاد ارمکی، عارف وکیلی،
دوره 2، شماره 1 - ( 5-1392 )
چکیده

توسعه­ی علوم انسانی و به­طور اخص توسعه­ی علوم اجتماعی پروژه‌ای است که اولین قدم آن پرداختن به مفاهیم بنیادی و تعاریف و تعابیر موجود از آن­هاست. ما در این مقاله با مطالعه­ی دقیق و مقایسه‌ای تعاریف و تعابیر مختلف از مفهوم «هویت ملی» میان متفکران و اندیشمندان متأخّر ایرانی، به یک دسته‌بندی جامعه‌شناختی از این تعاریف می‌رسیم که می‌توان از آن در تحقیقات آتی مرتبط با مفهوم «هویت ملی» بهره برد. در این مقاله، کوشیده‌ایم آثار و آرای هفت تن از متفکران و اندیشمندان متأخّر ایران در زمینه­ی هویت ملی را به نمایندگی از گرایش­های مختلف علوم انسانی (جامعه‌شناسی، علوم سیاسی، تاریخ، زبان فارسی، فلسفه، و جغرافیای سیاسی) مورد بررسی و مداقّه قرار دهیم. در این مطالعه که به­منظور حیطه‌بندی مؤلفه‌های هویت ملی در آرای صاحب‌نظران به عمل آمد، بیش­ترین فراوانی تکرار و تأکید بر روی ده عنصر زیر به­عنوان مؤلفه و ابعاد هویت ملی صورت گرفته است: 1- سرزمین مشترک 2- نژاد و ملیت مشترک 3- فرهنگ و آداب و رسوم، خاطرات، باورها، سمبل‌ها، نمادها، عواطف و میراث فرهنگی مشترک 4- نظام سیاسی و دولت 5- تاریخ و پیشینه­ی مشترک 6- اقتصاد واحد و مشترک 7- زبان مشترک8- هنر و ادبیات 9- دین مشترک 10- هویت جهانی شده و سیّال.


محمد فاضلی، سجاد فتاحی، سیده نسترن زنجان رفیعی،
دوره 2، شماره 1 - ( 5-1392 )
چکیده

در این مقاله تلاش شده است در گام نخست با بررسی تعاریف مختلف ارائه شده از مفهوم توسعه­ی اجتماعی و تحلیل این تعاریف، ضمن شناسایی ابعاد مختلف این مفهوم تعریفی جامع از آن ارائه شود و در گام بعد تلاش شد با شناسایی و بررسی شاخصهای متعددی که برای سنجش این مفهوم از سوی سازمانهای مختلف ارائه شده است، جامعترین شاخص موجود در زمینه­ی توسعه­ی اجتماعی که ابعاد بیش­تری از این مفهوم پیچیده را مورد سنجش قرار می­دهد، شناسایی گردد. در بخش سوم با توجه به شاخص انتخابی، ضمن ارائه شدن گزارشی از وضعیت کنونی توسعه­ی اجتماعی در ایران، وضعیت رتبهای این کشور با سایر کشورهای جهان مقایسه شده است. با توجه به نتایج حاصل، وضعیت کنونی توسعه­ی اجتماعی در ایران، در مقایسه با سایر کشورهای جهان و کشورهای 16 گانه­ی منطقه از وضعیت چندان مناسبی برخوردار نیست و نیازمند تأمّلی جدّی پیرامون چرایی این امر و چگونگی بهبود و تغییر آن است.

�نند.


یحیی حساس یگانه، قدر ت اله برزگر،
دوره 2، شماره 1 - ( 5-1392 )
چکیده

امروزه همراه با رشد و توسعه­ی صنایع و واحدهای تجاری مختلف، عواقب و تأثیرات فعالیت­های آن­ها بر جامعه و عدم ارائه­ی گزارشگری اجتماعی، میان انتظارات واحدهای اقتصادی و انتظارات جامعه شکاف پدید آورده است.مقاله­ ی حاضر، مؤلفه­ ها و شاخص­های افشای بعد اجتماعی مسؤولیت شرکت­ها را با رویکرد توسعه­ی پایدار و با استفاده از روش­های پرسش­نامه و تحلیل مدل مسیردر یک چارچوب جامع ارائه و مورد تحلیل قرار داده است. هم­چنین، وضعیت موجود آن و سطح افشای بعد اجتماعی در شرکت­ها از طریق تحلیل محتوا گزارش­های هیأت مدیره­ی شرکت­های ایرانی تعیین گردیده است.

نتایج تحلیل مسیر و شاخص­های مطلوب برازش مدل ساختاری، بیان­کننده­ی معناداری و تبیین و توجیه مناسب کلیه­ی مؤلفه ­ها برای افشای بعد اجتماعی مسؤولیت شرکت­هاست. یافته ­ها بیان­کننده­ی این است که مهم­ترین مؤلفه­ های بعد اجتماعی از نظر انتظارات ذی­نفعان عبارتند از اخلاق کسب و کار، فساد و رشوه­خواری و مشارکت در توسعه­ی جامعه و هم­چنین بیش­ترین افشای اجتماعی در وضعیت موجود گزارش­های شرکت­ها عبارتند از: مؤلفه­ های کار و کارکنان، مشتریان و مصرف­کنندگان. در مجموع، سطح پایین افشای بعد اجتماعی در شرکت­های ایرانی نشان دهنده­ی شکاف بالای وضعیت موجود از انتظارات جامعه است و مستلزم وجود مقررات، الزامات و استانداردهای مناسب در حوزه­ی گزارشگری و افشای شرکت­ها برای پاسخگویی به انتظارات ذی­نفعان و جامعه است.


محسن نوغانی، آمنه اخلاقی،
دوره 3، شماره 2 - ( 8-1393 )
چکیده

مقاله‌ی حاضر، پژوهشی کیفی است که با هدف «تحلیل کیفی روند اعتماد نخبگان مهاجر افغانستانی ساکن مشهد» انجام شده است. بی‌اعتمادی مهاجر به جامعه‌ و تبدیل وی به انسان حاشیه‌ای، می‌تواند موجد اختلال در هم‌نوایی، نظم و انسجام اجتماعی باشد. شناخت اعتماد نخبگان مهاجر به‌عنوان اشاعه‌دهندگان فرهنگ اعتماد یا بی‌اعتمادی به جامعه‌ی مهاجر و انتقال‌دهندگان این فرهنگ به جامعه‌ی افغانستان، حائز اهمیت است. روش بحث گروهی متمرکز در۵ گروه ۵-۳ نفره استفاده گردید و جمع‌آوری اطلاعات با کمک ابزار بحث‌نامه، تا مرحله‌ی اشباع ادامه یافت. ۲۲ نفر نمونه با استفاده از نمونه‌گیری نظری انتخاب شدند. نتایج نشان می‌دهد که بی‌اعتمادی، بالا و به‌طور عمده از نوع بی‌اعتمادی نهادی است. ویژگی‌های ساختی ایران و نهادها و سازمان‌ها، مهم‌ترین عامل بی‌اعتمادی و عمده‌ترین دلیل آن، اعمال تحقیر و تبعیض به صورت عنصری ساختاری است که‌در طول اقامت، تجربیات مهاجرین را شکل داده‌اند. بنابر نتایج، بی‌اعتمادی موجود، محصول زوالِ اعتمادِ عمیقِ نسل اول مهاجر به ایران است که در اثر اعتماد به نظام ارزشی و سیاسی پس از انقلاب به‌وجود آمده بود. بنا بر نظریه‌ی زتومکا، ترمیم آن دشوار است.
ابوالقاسم حیدرآبادی، ابراهیم صالح‌آبادی،
دوره 3، شماره 2 - ( 8-1393 )
چکیده

تحلیل رفتار انتخاباتی یکی از کارهای ویژه‌ی جامعه‌شناسی انتخابات است که پژوهشگران توانسته‌اند الگوهای متعددی برای رفتار انتخاباتی ارائه دهند. نظری‌ی نوسازی نشان می‌دهد که علیرغم همه‌ی مناقشات، طرفداران و مخالفان موافق‌اند که به طور کلی، توسعه و نوسازی به سطوح بالاتر مشارکت شهروندان منجر خواهد شد. بخشی از تأثیر نوسازی بر مشارکت سیاسی از طریق سواد انجام می‌گیرد. این مقاله از طریق بررسی انتقادی نتایج تحقیقات دیگر و تحلیل ثانویه و هم‌چنین بررسی تطبیقی درون کشوری درصدد بررسی رابطه‌ی توسعه آموزشی و مشارکت انتخاباتی است. تأثیر سواد و تحصیلات بر مشارکت انتخاباتی پیچیده‌تر از آن است که نظریات نوسازی بر آن تأکید دارد. علیرغم یافته‌های محققان دیگر، میان مشارکت انتخاباتی و میزان باسوادی رابطه‌ی مثبت و مستقیمی وجود ندارد. تحلیل مقایسه‌ی میانگین در میان دو استان ایران نشان داد که رابطه‌ی میزان باسوادی و مشارکت انتخاباتی در سال 1376، به‌صورتU وارونه است. بررسی مشارکت انتخاباتی در زیر گروه‌ها نشان داد که رابطه‌ی مستقم میزان تحصیلات و مشارکت انتخاباتی پیچیده‌تر از نظریات نوسازی است. در رابطه‌ی با گسترش طبقه‌ی متوسط جدید، نتایج تحقیق نشان داد رابطه‌ی توسعه‌ی آموزشی و میزان مشارکت سیاسی بر حسب نوع مشاغل افراد باسواد و وابستگی آن‌ها به دولت تعیین می‌شود.
حمیدرضا رخشانی نسب، مسعود خنجرخانی،
دوره 4، شماره 4 - ( 2-1395 )
چکیده

خدمات آموزشی و فرهنگی در مناطق مختلف ایران به صورت متعادل توزیع نشده؛ به­گونه­ای که استان یزد بیشترین و استان سیستان و بلوچستان کمترین میزان خدمات آموزشی و فرهنگی را در سطح کشور داراست. بر این اساس، پژوهش حاضر با هدف شناخت عوامل اثرگذار بر توسعه خدمات مذکور، تعیین سطح تمرکزگرایی استان­ها و پیش­بینی عوامل مؤثر بر بهبود وضعیت موجود انجام شده است. روش پژوهش «توصیفی- تحلیلی» است که با استفاده از مدل­های تحلیل عاملی، ضریب تمرکز، نماگر توسعه خدمات آموزشی و فرهنگی (ECDI) و رگرسیون چند متغیره صورت گرفته است. یافته­های پژوهش نشان می­دهد، از 64 نماگر اولیه 49 نماگر انتخابی که به 5 عامل معنادار تقلیل یافته­اند و مجموعاً 48/65 درصد واریانس جامعه را تبیین می­نمایند، بر توسعه خدمات آموزشی و فرهنگی کشور مؤثر هستند. به لحاظ توسعه خدمات مورد نظر، 10 استان در سطح فراتوسعه، 10 استان در سطح میان توسعه­یافته بالا، 4 استان در سطح میان توسعه­یافته پایین و 7 استان در سطح فروتوسعه قرار دارند. برای کاهش عدم تعادل و نابرابری بین مناطق، رگرسیون چند متغیره سهم عامل «نیروهای آموزشی- اداری و دانش­آموزی» را بیش از سایر عامل­ها پیش­گویی می­نماید.


جابر باقری، مصطفی ازکیا، سید محمد سید میزرایی،
دوره 5، شماره 3 - ( 11-1395 )
چکیده

هدف مقاله حاضر بررسی تاثیر فوردیسم ایرانی بر اقتصاد، جامعه و فرهنگ ایران (در دوره پهلوی دوم) می باشد، که تا امروز نیز تاثیراتش را گذاشته است. برای نیل به این هدف از روش تاریخی و تحلیل ثانویه تاریخ شفاهی استفاده شده است. فوردیسم که سیستمی متشکل از هم زمانی، دقت و تخصص در صنعت بود بخش های وسیعی از جوامع توسعه یافته را متاثر خود نمود. البته این ایده تنها اثر گذار بر جهان غرب نبود و کشورهای جهان سوم، نظیر ایران را بر آن داشت تا برای دستیابی به توسعه باید از منطق بسیاری از سیاست های صنعتی فوردیسم تبعیت کنند. نتایج تحقیق نشان می دهد در دوره پهلوی دوم برنامه ریزی های عمرانی استراتژیکی در جهت توسعه اقتصادی کشور گرفته شد و این راهبردها کشور را در زمینه های اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی آن چنان متحول ساخت که گاهی از آن به «انقلاب صنعتی کوچک» یاد می کنند. لیکن این اقدامات منجر به یک مجموعه مسائل اجتماعی و فرهنگی نیز شد که از اهم آن ها می توان به رشد مصرف گرایی، تعارض فرهنگ بومی و غربی، حاشیه نشینی، مهاجرت های گسترده و... اشاره کرد.             


سید سالار اجتهدنژاد کاشانی، علی ساعی،
دوره 6، شماره 2 - ( 8-1396 )
چکیده

این مقاله کوششی برای ارایه‌ی یک دستگاه نظری جایگزین در مطالعه‌ی جامعه‌شناختی مدرنیته در ایران است. تحلیل جامعه‌شناختی از مدرنیته در ایران عمدتاً بر پیش‌فرض‌های جامعه‌شناسی کلاسیک و نظریه‌ی مدرنیزاسیون مبتنی بوده است. رویکرد تکاملی و تک‌بعدی این دسته از نظریه‌ها مانع از دست یافتن به تبیین‌هایی درخور برای مدرنیته در ایران شده است. رهیافت مدرنیته‌های چندگانه چارچوبی تحلیلی برای گذر از محدودیت‌های نظریه‌ی مدرنیزاسیون در تحلیل مدرنیته ارایه نموده است، اما این رهیافت نیز برای تحلیل مدرنیته در جامعه‌ی ایران خالی از کاستی و ابهام نیست. در مقاله‌ی پیش رو، پس از نقد و بررسی نظریه‌ی مدرنیتههای چندگانه‌ی آیزنشتات، دستگاهی نظری برای تحلیل چندسطحی مدرنیته در ایران ارایه شده است. در این دستگاه نظری، مدرنیته در پنج سطح نظام جهانی، مواجهه‌ی استعماری، مدرنیته‌ی جامعه‌ای، جنبش‌های اجتماعی و عاملیت مدرن مورد تحلیل قرار می‌گیرد. 


فرزین محمودی پاتی، سجاد فلاح زاده،
دوره 7، شماره 2 - ( 8-1397 )
چکیده

هدف اصلی مقاله حاضر، تبیین روابط مستقیم و غیرمستقیم کلیدی ‌ترین موانع مشارکت شهری در ایران نسبت به یکدیگر است. به همین منظور از روش مدل‌سازی ساختاری تفسیری (ISM) و روش تجزیه‌وتحلیل قدرت نفوذ و وابستگی (MICMAC) با تکیه‌بر منطق فازی استفاده شده و روش تحقیق مقاله نیز توصیفی و تحلیلی است. یافته‌های مقاله حاکی از وجود 12 مانع کلیدی مشارکت شهری در ایران در زمینه‌های مدیریتی- حرفه‌ای، ساختاری- قانونی، نهادی- سازمانی، اجتماعی- فرهنگی و اقتصادی- رفاهی است. نتایج تحلیل یافته‌ها نشان می‌دهد که روابط میان این موانع از یک ساختار پلکانی پنج سطحی برخوردار است که در پایین ‌ترین سطح پلکان، موانع ساختار برنامه‌ریزی متمرکز و آمرانه و نبود نگرش مشارکتی (6)، ضعف در قوانین و مقررات مرتبط با مشارکت در حوزه‌های مالی و نظارتی (5) و کمبود آموزش‌های لازم در زمینه حقوق شهروندی و مشارکتی (8) به‌عنوان پایه موانع مشارکت شهری در ایران تعیین‌شده‌اند. در بالاترین سطح نیز عدم اعتماد مردم به مسئولین شهری (10) قرار دارد. همچنین نتایج تحلیل یافته‌ها بیان می‌کند که مانع ساختار برنامه‌ریزی متمرکز و آمرانه و نبود نگرش مشارکتی (6) به‌عنوان مستقل‌ترین و مطلع نکردن شهروندان از طرح‌ها و برنامه‌ها و اطلاع‌رسانی نادرست (2) به‌عنوان وابسته‌ترین متغیر نقش بازی می‌کنند.
زهرا رشیدی،
دوره 7، شماره 3 - ( 11-1397 )
چکیده

این پژوهش با هدف شناسایی چالش‌های توسعه اجتماعی اعضای هیات علمی به واکاوی پدیده زورگویی پرداخته است. بدین ترتیب تلاش شد تا جنبه‌های مختلف این مسائل با توجه به بافت حاکم بر نهاد دانشگاه در ایران واکاوی و بازنمایی شود. پژوهش حاضر درچارچوب رویکرد کیفی و با استفاده از روش تحقیق نظریه مبنایی(با نگاه سیستمی اشتراوس و کوربین) صورت گرفته است. برای جمع‌آوری داده‌ها از اطلاع رسان‌ها، مصاحبه‌های عمیق و غیر رسمی مورد استفاده قرار گرفت و انتخاب اطلاع رسان‌های پژوهش به صورت هدفمند و با استفاده از راهبردهای نمونه‌گیری با حداکثر تنوع و نمونه‌گیری نظریه‌ای صورت پذیرفت. اطلاع رسان‌های پژوهش شامل 32 عضو هیات علمی(استادیار، دانشیار، استاد) دانشگاه‌های جامع شهر تهران بودند. تحلیل داده‌های حاصل درسه مرحله کدگذاری باز، محوری و گزینشی صورت پذیرفت تم‌های بدست آمده است. بر اساس یافته‌ها، پدیده زورگویی در روابط اعضای هیات علمی در آموزش عالی ایران دارای ابعاد کلامی، جسمانی یا روانی و اجتماعی می‌باشد. این پدیده به دلیل شرایط سازمانی و فردی ظهور یافته و منجر به واکنش‌هایی چون اجتناب، تقابل، پذیرش شده است. این واکنش‌ها تحت تاثیر پاسخ مسئولان، تاب آوری ‌و باورهای رایج (شرایط مداخله‌گر)، ساختارو فرهنگ دانشگاهیبروز پیدا کرده و منجر به آسیب‌پذیری شغلی،فردی،اجتماعی و اقتصادی شده‌اند.
 
اصغر میرفردی، آسیه صادق نیا، رامین مرادی،
دوره 7، شماره 4 - ( 2-1398 )
چکیده

توسعه اجتماعی یکی از فراگیرترین ابعاد توسعه است. این مقاله به تحلیل موانع جامعه­شناختی توسعه اجتماعی در ایران از دیدگاه اعضاء هیأت علمی جامعه­شناسی دانشگاه­های دولتی پرداخته است. روش مصاحبه و روش پیمایشی برای گردآوری داده­ها استفاده شد و تعداد 131 نفر از اعضاء هیأت علمی به عنوان نمونه با نمونه­گیری هدفمند انتخاب و دیدگاه آنها درباره موانع توسعه اجتماعی در ایران مورد پرسش قرار گرفت. در گام اول با مصاحبه باز مؤلفه­های مورد بررسی شناسایی و سپس در گام دوم با ابزار پرسشنامه ساختمند داده­ها گردآوری شدند. روایی صوری و ضریب آلفای کرونباخ به ترتیب برای ارزیابی اعتبار و پایایی ابزار سنجش بکار گرفته شدند. نتایج مطالعه نشان داد که از دیدگاه کارشناسان دانشگاهی موانع اقتصادی؛ سیاسی؛ فرهنگی و اجتماعی به ترتیب به عنوان مهمترین موانع توسعه اجتماعی در ایران ارزیابی شدند. به صورت مصداقی شبکه فساد، اقتصاد دولتی و نبود شایسته­سالاری به ترتیب به عنوان مهمترین موانع توسعه اجتماعی در کشور بوده­اند. نتیجه اینکه موانع اقتصادی و سیاسی به عنوان مهمترین بازدارنده­های توسعه اجتماعی معرفی شده ­اند.
اردشیر زابلی زاده، مرتضی شمس، رضا شوکتی،
دوره 9، شماره 1 - ( 5-1399 )
چکیده

هدف این پژوهش، ارزیابی عملکرد شبکه تلویزیونی ایران کالا در اتخاذ رویکرد اقتصاد مقاومتی، از دیدگاه خبرگان است. جامعه آماری پژوهش، متخصصان و نخبگان جامعه­شناسی، اقتصاد، فرهنگ و رسانه هستند که بیننده این شبکه تلویزیونی در سال 1397 بوده­اند. از میان اعضای در دسترس این مجموعه به عنوان چارچوب نمونه­گیری، با نمونه­گیری هدفمند، 100 نفر انتخاب شدند. ابتدا با مطالعات اسنادی، عامل­های مرتبط برای ارزیابی عملکرد شبکه ایران کالا در ترویج اقتصاد مقاومتی استخراج شدند. سپس بر اساس الگوی ارزیابی «سیپ» و بوسیله پرسشنامه، داده­ها از نمونه پژوهش جمع­آوری و در 4 بخش زمینه، درونداد، فرآیند و برونداد، مورد تحلیل قرار گرفتند. بر اساس نتایج، عملکرد شبکه ایران کالا در ترویج اقتصاد مقاومتی در جامعه با میانگین «10/3» از «5»، در سطح نسبتاً مطلوبی قرارد. جهت رسیدن به سطح مطلوب پیشنهاد می­شود اهداف این شبکه تلویزیونی در خصوص ترویج اقتصاد مقاومتی در جامعه، مورد بازنگری و بازنویسی مجدد قرار گیرد و این شبکه تلویزیونی در تولیدات خویش، برنامه­ریزی مدون با هدف فرهنگ­سازی اقتصاد مقاومتی و نفوذ بیشتر آن به مباحث روزمره مردم، آگاه­سازی مردم و مسئولین از کمبودها و امکانات مورد نیاز کشور در مسیر توسعه اقتصادی و نگاه درونزا به حل مشکلات اقتصادی کشور را مورد توجه قرار دهد.
فرناز سربندی، سید رضا صالحی امیری،
دوره 9، شماره 3 - ( 10-1399 )
چکیده

هدف این مقاله تدوین و ارائه شاخص‌هایی برای ارزیابی اقتصاد سینما در ایران و بررسی وضعیت شاخص‌های مورد نظر در سینمای پس از انقلاب اسلامی است. روش مورد استفاده در این مقاله توصیفی، به لحاظ هدف، کاربردی و به لحاظ داده، آمیخته است و نیز برای تحلیل از روش تحلیل داده‌های ثانویه بهره گرفته شده است. برای تدوین شاخص‌های اقتصاد سینما با روش اسنادی، پژوهش‌های داخلی و خارجی و گزارش‌های پژوهشی معتبر کشورهای مختلف مد نظر قرار گرفتند که پس از جمع‌آوری، تمامی شاخص‌ها در اختیار صاحب‌نظران (با روش گلوله‌برفی انتخاب شدند) قرار گرفت. در نهایت وضعیت اقتصاد سینمای ایران در شاخص‌های مورد نظر با استفاده از تحلیل داده‌های ثانویه مورد بررسی قرار گرفت. اقتصاد سینمای ایران در سال‌های گذشته نتوانسته است به رونق و شکوفایی برسد. درآمد حاصل از سینمای ایران اگرچه در سال‌های پس از انقلاب روند افزایشی داشته است، این روند به دلیل افزایش شاخص متوسط بهای بلیت بوده و از مخاطبان سینما کاسته شده است. میزان اشتغال در بخش سینمایی و بخش‌های جانبی نیز تابعی از میزان تولید و تعداد سالن‌های سینمایی است. تعداد سالن‌ها و پرده‌های سینمایی با استاندارد جهانی فاصله بسیاری دارد و هنوز در بسیاری از نقاط دسترسی به سالن نمایش امکان‌پذیر نیست.
آرمان حیدری، حمید صداقت، حمیده دهقانی، ابراهیم فتاح پور،
دوره 10، شماره 3 - ( 10-1400 )
چکیده

بعد از ظهور، تشدید و گسترش مدرنیته، نسبت میان دین دین­داری و توسعه از ماندگارترین و شدیدترین چالش ­های فرهنگی، علمی، سیاست­ گذاری و امور روزانۀ افراد بوده است. در ایران نیز، با وقوع دو انقلاب مشروطه و انقلاب اسلامی و ظهور تفکرات و جریان­ های دینی لیبرال و اصول­ گرای مذهبی این چالش ظهور و تشدید یافته است. در ایران، نسبت دین و مدرنیته و بحث ­ها و چالش­ های مربوط، بیشتر در سطح بینشی و یا در سطح پیمایشی خرد تحلیل و مطالعه شده ­اند. ازاین­ رو هدفِ مطالعه حاضر بررسیِ رابطۀ بین سطح توسعه­ یافتگی اجتماعی و فرهنگی و میزان دین­داریِ آیینی در سطح استانی است. روش پژوهش، روش اسنادی از نوع تحلیل ثانویه بوده است. ابتدا سطح توسعۀ اجتماعی و فرهنگی استان ­های مختلف و میزان دین­داریِ آیینی آن­ها محاسبه؛ سپس رابطۀ بین دو متغیر بررسی گردیده است. خوشه ­بندی استان­ ها بر اساس شاخص ­های توسعۀ اجتماعی و فرهنگی و دین­داری با روش k- means cluster  صورت گرفت. بر اساس نتایج تحقیق، در سطح انفرادی، به استثنای خراسان رضوی و کردستان، به ترتیب، همۀ استان­ هایی که رتبۀ بالاتری از نظر شاخص ­های توسعه‌یافتگیِ فرهنگی و اجتماعی دارند رتبۀ پایین­ تری در میزان دین­داری مناسکی دارند. همچنین در سطح تجمعی، نیز استان­ های با سطوح توسعه ­یافتگی پایین و متوسط میزان دین­داری بالاتری از استان­ های توسعه­ یافته دارند؛ اما تفاوت دین­داری استان­ های کمتر توسعه­ یافته با توسعه ­یافته متوسط و توسعه ­یافته متوسط با توسعه­ یافته از نظر آماری معنی ­دار نیست.

خانم زهرا شاهدادی، دکتر سوده مقصودی،
دوره 10، شماره 3 - ( 10-1400 )
چکیده

هدف اصلی مقاله بررسی عوامل جامعه‌شناختی مؤثر بر طلاق عاطفی در آموزگاران متأهل شهر سیرجان در دوران همه‌گیری کووید-19 می‌باشد. روش پژوهش کمیّ-توصیفی و تکنیک استفاده شده پرسش‌نامه بود. جامعۀ آماری، به دلیل اهمیت موضوع زوجینی هستند که در بخش آموزش و پرورش مشغول به کار هستند. تعداد این افراد بر اساس آمار سازمان آموزش و پرورش سیرجان 3000 نفر می‌باشد که بر اساس فرمول کوکران 321 نفر به‌صورت تصادفی انتخاب شدند. در تجزیه‌وتحلیل داده‌ها آمار توصیفی و استنباطی و نرم‌افزارهای SPSS  و Amos 18 مورد استفاده قرار گرفت. یافته‌های تحقیق حاکی از آن است که از بین متغیرهای اثرگذار بر طلاق عاطفی بیشترین میانگین به رضایت جنسی و کمترین میانگین به فرسودگی شغلی اختصاص داشت. متغیرهای رضایت جنسی، یگانگی زوجین بعد از کرونا، ساختار دموکراتیک قدرت در خانواده، سرمایۀ اجتماعی (شناختی درون‌گروهی) اثر معنادار و معکوسی بر طلاق عاطفی دارند. 92 درصد از واریانس متغیر طلاق عاطفی توسط متغیرهای مذکور قابل تبیین بود. همچنین نتایج نشان داد که تفاوت معناداری بین میانگین طلاق عاطفی زوجین از لحاظ تعداد فرزندان وجود دارد.

دکتر محمدعلی رمضانی، دکتر مرتضی قلیچ، خانم سارا اسمی زاده، خانم سمیه رضایی، خانم عذرا فرامرزی، خانم فاطمه جعفری،
دوره 11، شماره 1 - ( 5-1401 )
چکیده

مقالۀ حاضر در پی بررسی فرایندهای اجرایی ساماندهی بی‌خانمان‌ها در سامانسراها و تأثیر قوانین بالادستی بر ماهیت این فرایندها و پیامدهای آنها است. پژوهش حاضر می‌کوشد نشان دهد که چگونه ذیل مصوبۀ سال 1378 شورای عالی اداری، بی‌خانمانی جرم‌انگاری شده، درنتیجه فرایند ساماندهی بی‌خانمانی در سامانسراها، قضایی شده و پیامدهای این قضایی‌شدن چه بوده است. به‌منظور دستیابی به این اهداف، از هر دو روش‌های کمی و کیفی استفاده شده است. مصوبۀ شورای عالی اداری و پروندۀ مددجویان سامانسراها تحلیل شده‌اند؛ همچنین با مددجویان سامانسرای لویزان، مصاحبه شده است و پرسش‌نامه نیز تکمیل شده و با کارکنان هر دو مرکز نیز، مصاحبه‌هایی صورت گرفته است. تحلیل مصوبۀ شورای عالی قضایی حاکی از جرم‌انگاری بی‌خانمانی در این مصوبه است و بررسی داده‌های به‌دست‌آمده از تحلیل پرونده‌ها و مصاحبه‌های صورت‌گرفته با مددجویان و کارکنان مراکز و مشاهدات صورت ‌گرفته، حاکی از قضایی‌شدن فرایند ساماندهی بی‌خانمان‌ها در ادامۀ جرم‌انگاری بی‌خانمانی در مصوبه شورای عالی اداری است. قضایی‌شدن فرایند باعث به حاشیه رفتن جنبه‌های حمایتی مراکز مذکور شده و آن‌ها بیش از آنکه هویت حمایتی داشته باشند، ناخواسته هویت تنبیهی پیدا کرده‌اند و این امر موجب نارضایتی کارکنان و مددجویان شده است. ازاین‌رو ایجاد قوانینی جدید با هدف ساماندهی بی‌خانمانی ضروری به نظر می‌رسد.


صفحه 1 از 1     

مجله علمی پژوهشی مطالعات توسعه اجتماعی فرهنگی Quarterly Journal of Socio - Cultural Development Studies
Persian site map - English site map - Created in 0.06 seconds with 42 queries by YEKTAWEB 4645