|
|
|
 |
جستجو در مقالات منتشر شده |
 |
|
3 نتیجه برای ساعی
علی ساعی، مریم زارعیان، دوره 1، شماره 4 - ( 2-1392 )
چکیده
مسأله ی این مقاله ناظر بر درجه ی تفاوتپذیری دموکراسی است. چارچوب نظری تحقیق به این صورت
فرموله شده است که مؤلّفه های سرمایه ی اجتماعی و نابرابری مازسوی در توزیع درآمد و درآمدهای غیررانتی
شرط لازم برای دموکراسی است. رویکرد مقاله تحلیل تطبیقی فازی میان کشوری است . جمعیت تحقیق
مجموعه ی 156 کشوری است که در فهرست بانک جهانی دارای دادهاند، اما در هر تحلیل با توجه به داده های
و Exel ،spss مفقوده تعداد موارد با هم متفاوت است. روش داوری فرضیهها، فازی و نرم افزار مورد استفاده
است. یافتههای تجربی ناظر بر رابطه میان فازی مجموعهای، دلالت برآن دارند در بیش تر موردها، Fs/QCAf
اعتماد متقابل و درآمدهای غیررانتی شرط لازم برای دموکراسی است. مشارکت مدنی و نفع جمعی بالا و نابرابری
مازسوی معمولاً شرط لازم برای دموکراسی است. بررسی مسیرهای علّی شرط کافی برای وقوع نتیجه نشان
می دهد سه مسیر جداگانه برای رخداد دموکراسی وجود دارند که هرکدام از این مسیرها شرط ترکیبی (عطفی )
کافی تلقی می شوند. وجه مشترک این سه مسیر مشارکت مدنی بالا و درآمدهای غیر رانتی است.
منصور ساعی، احمد ساعی، حیات ساعی، دوره 3، شماره 3 - ( 11-1393 )
چکیده
هدف مقالهی حاضر بررسی عوامل مؤثر بر سلامت اجتماعی معلمان مدارس شهرستان بوکان در مقاطع ابتدایی، راهنمایی و دبیرستان است. براساس الگوی نظری کییز، سلامت اجتماعی 234 نفر از معلمان سه مقطع تحصیلی سطح ابتدایی، راهنمایی و دبیرستان شهربوکان سنجیدهشدهاست. نتایج نشان میدهد که میانگین سلامت اجتماعی در میان نمونه بررسی شده برابر با 17/62 درصد بوده است. نتایج همچنین نشان میدهد، مردان معلم بسیار بیشتر از زنان از سلامت اجتماعی در ابعاد مختلف آن برخوردارند. نتیجهی آزمون مقایسهی میانگینهای مستقل نشان میدهد که میانگین سلامت اجتماعی و ابعاد آن در میان کسانی که دارای منزل شخصی بودهاند بسیار بالاتر از میانگین سلامت اجتماعی افراد مستأجر بوده است. همچنین با ارتقای سطح طبقاتی از میزان سلامت اجتماعی و ابعاد آن بهشدّت کاسته شده است. نتایج نشان میدهد که با افزایش سطح سرمایهی فرهنگی میزان سلامت اجتماعی نیز در همهی ابعاد، افزایش پیدا میکند. نتایج تحقیق حاکی از آن است با افزایش میزان دینداری افراد، میزان سلامت اجتماعی آنها نیز افرایش پیدا میکند.
سید سالار اجتهدنژاد کاشانی، علی ساعی، دوره 6، شماره 2 - ( 8-1396 )
چکیده
این مقاله کوششی برای ارایهی یک دستگاه نظری جایگزین در مطالعهی جامعهشناختی مدرنیته در ایران است. تحلیل جامعهشناختی از مدرنیته در ایران عمدتاً بر پیشفرضهای جامعهشناسی کلاسیک و نظریهی مدرنیزاسیون مبتنی بوده است. رویکرد تکاملی و تکبعدی این دسته از نظریهها مانع از دست یافتن به تبیینهایی درخور برای مدرنیته در ایران شده است. رهیافت مدرنیتههای چندگانه چارچوبی تحلیلی برای گذر از محدودیتهای نظریهی مدرنیزاسیون در تحلیل مدرنیته ارایه نموده است، اما این رهیافت نیز برای تحلیل مدرنیته در جامعهی ایران خالی از کاستی و ابهام نیست. در مقالهی پیش رو، پس از نقد و بررسی نظریهی مدرنیتههای چندگانهی آیزنشتات، دستگاهی نظری برای تحلیل چندسطحی مدرنیته در ایران ارایه شده است. در این دستگاه نظری، مدرنیته در پنج سطح نظام جهانی، مواجههی استعماری، مدرنیتهی جامعهای، جنبشهای اجتماعی و عاملیت مدرن مورد تحلیل قرار میگیرد.
|
|
|
|
|
|