|
|
|
 |
جستجو در مقالات منتشر شده |
 |
|
4 نتیجه برای تحول
سیاوش صلواتیان، محمدقلی میناوند، ایمان خدابنده بایگی، دوره 6، شماره 2 - ( 8-1396 )
چکیده
افزایش سواد رسانهای مخاطب عاملی است که مخاطب و رابطۀ مخاطب با رسانه را برای همیشه دگرگون میکند و در نتیجه رسانه نیز باید برای ادامۀ نیل به اهداف و انجام مأموریتهای خود دگرگون گردد. پس از انتخاب سازمان صداوسیما بهعنوان رسانۀ موردنظر در این پژوهش و شناسایی چالشهای افزایش سواد رسانهای مخاطبان برای سازمان صداوسیما (تحول در مخاطب و رابطۀ مخاطب با رسانه)، راهبردهای تحولی برای سازمان صداوسیما متناسب با افزایش سواد رسانهای مخاطبان شناسایی شد. در این پژوهش از روش مصاحبۀ عمیق بهره گرفته شد. پژوهشگر با در اختیار قرار دادن «چالشهای افزایش سواد رسانهای مخاطبان برای سازمان صداوسیما» از مصاحبهشوندهها درخواست کرد تا راهبردهای خود برای تحول در سازمان صداوسیما متناسب با افزایش سواد رسانهای مخاطبان بیان کنند. پس از انجام 15 مصاحبه و کدگذاری یافتهها 95 راهبرد برای تحول سازمان صداوسیما به دست آمد که در 17 بخش با عناوین: اعتماد مخاطب و بیطرفی رسانه، مخاطب پژوهی، تکثر تنوع و چندصدایی در رسانۀ ملی، اقناع مخاطبان، درآمدزایی و کاهش هزینهها، محصولات نمایشی، نیروی انسانی، فضای مجازی و رسانههای اجتماعی، سیاستگذاری، رقبا، مطالعات آیندهپژوهی، محتوای تولیدشده توسط مخاطب، آسیبشناسی و اثر سنجی، مزیت رقابتی، نخبگان، برنامهریزی پخش و سرعت طبقهبندی شدند.
بهروز سپیدنامه، مقصود فراستخواه، جبار رحمانی، دوره 6، شماره 4 - ( 2-1397 )
چکیده
مقدمه: سند تحول بنیادین آموزش و پرورش ، یکی از اسناد معتبر برای ترسیم فرایند جامعهپذیری دانش آموزان است. لذا انتظار میرود بدون تقلیل گرایی، به دو بعُد علم و دین توجهه نماید. بر این اساس سئوال اصلی تحقیق آن است که موضع گفتمانی سند مذکور در مواجهه با علم و دین چیست؟ روش: مطالعهی حاضر ار نوع اسنادی و تحلیل متن است لذا از روش تحلیل گفتمان، تحلیل ارزشیابی و تحلیل محتوا کیفی استفاده شده است. روایی تحقیق از طریق اصلاح و تعدیل مقولهها بر اساس نظر متخصصان اعمال گردید. تفسیر دادهها بر اساس استنباط محقق و همخوانی یافتههای به دست آمده با نظریات اندیشمندان جامعهشناسی علم انجام پذیرفته است.
یافتهها: سند تحول بنیادین در معرفی آرمانها، اهداف، برنامهها و راهکارهای ترویج علم بر خلاف زبان علم از واژگان نشاندار و استعارههای ارزشی استفاده نموده است و این امر سبب شده تا گفتمان علمی به گفتمان دینی مبدل شود.
بحث: سند تحول بنیادین، فرایند علم آموزی را مبتنی بر شیوههای قدیم تولید دانش و مدل کمبود (مدل تقصانی) میداند و به شیوههای جدید تولید دانش (نظریه گیبونز) و شبکهسازی التفات چندانی نکرده است. دال خالی سند تحول بنیادین، «الگوی فرهنگپذیری» و «دانش ضمنی» است.
زهرا رشیدی، سمیه فریدونی، دوره 8، شماره 1 - ( 5-1398 )
چکیده
پژوهش حاضر با هدف واکاوی عاملیت اجتماعی دختران دانشجو در گذار تحولات اجتماعی و فرهنگی جامعه که در ازای گسترش کمّی دانشگاههای طی نزدیک به دو دههی گذشته در ایران رخ داده، در سپهر فلسفی تفسیر گرایی و رویکرد کیفی، با استفاده از روش پدیدارشناسی است. ابزار جمعآوری داده مصاحبهی عمیق بدون ساختار بود. مشارکتکنندگان 60 نفر از سه گروه اعضای هیات علمی، فعلان اجتماعی و دختران دانشجو از چهار استان گیلان، قم، کردستان و سیستان و بلوچستان بودند که با راهبردهای نمونه گزینی هدفمند در دست رس و نمونه گزینی با حداکثر تنوع برگزیده شدند. دادهها بر اساس راهبرد هفت مرحلهای کلایزی تحلیل شده و و از راهبردهای بازبینی اعضا و چند سویه سازی منابع برای افزایش صحت پژوهش استفاده شده است.یافتهها نشان میدهد اگرچه برخی از مشارکت کنندگان برخی «آسیبهای ناشی از آموزشهای دانشگاهی زنان» را جدی می دانند اما با این حال به باور آن ها، دگرگونی ها در حوزه ی زنان و تغییرات اجتماعی که در گرو عاملیت اجتماعی زنان به وجود آمده نقطه ی عطف پیامد های حاصل از افزایش دسترسی آموزش عالی در کشور است.«دگرگونی باورها»،«سبک جدید زندگی برای زنان»،«کمرنگ شدن کلیشههای جنسیتی»،«درک هویت جدید برای دختران» و «افزایش احساس توانمندی» از نمونههای این دگرگونیها هستند.
تقی آزادارمکی، زهرا خستو، دوره 12، شماره 2 - ( 8-1402 )
چکیده
در بررسی تحولات توسعهای جامعه شناسی در ایران، تغییرات کمی و کیفی، به عنوان شاخصی مهم در شناخت این تحولات مورد توجه بوده است. این مطالعه بر اساس رویکرد نسلی، به بررسی متونی می پردازد که جامعه شناسی در ایران را مورد بررسی قرار داده اند. در بررسی معنای جامعه شناسی در میان نسل ها این پرسش مطرح می شود که رویکردهایی که در گذشته، جامعه شناسی را مورد بررسی قرار داده اند چگونه بوده اند و تا به امروز چه تغییراتی داشتند؟ با استفاده از روش تحلیل محتوای کیفی به بررسی محتوای 186 آثار مکتوب پرداخته شد که در دهۀ70 و 80 به طور اختصاصی، جامعه شناسی در ایران را مورد بحث و بررسی قرار داده اند. گفتمان حاکم بر تحلیل های موجود از جامعه شناسی در ایران، گفتمان توسعه با جهت گیری آسیب شناسانه است. نسل سومی و چهارمی ها، جامعه شناسی را در خدمت توسعۀ ملّی و حل مسائل اجتماعی می بینند. اما نسل جدید، کمتر سیاست را برجسته می کند و گرایش بیشتری به تاریخ و رویکردهای کیفی در بررسی جامعه شناسی در ایران دارد.
|
|
|
|
|
|