|
|
|
 |
جستجو در مقالات منتشر شده |
 |
|
2 نتیجه برای تضاد
سیدمهدی اعتمادیفرد، دوره 1، شماره 3 - ( 11-1391 )
چکیده
«مناقشه» ازجمله اساسیترین شیوههای ارتباطی در جوامع انسانی است
که از دیرباز به اشکال گوناگون متناسب با موقعیّتها و شرایط مختلف تعیّن منحصر به
فردی مییافته است. در ایران، به دلیل میزان مسایل و آسیبها، شیوههای مواجهه و
حلّ نزاعها و مناقشات از وجوه ویژهای برخوردار است. آنچه در این نوشتار مورد
توجه است، تبیین شیوههای مذکور در مراحل مواجهه و حلّ آن با تکیه بر میانجیگیری
نسلی است. پس از بررسی ابعاد مفهومشناختی موضوعات مرتبط با مقاله، نظریات مختلف
مطرح شده است. بر اساس مقدمات نظری مذکور، مدلی از پرسشها به منظور پاسخگویی به مسایل،
طراحی شد. روش اصلی به منظور گردآوری اطلاعات میدانی و تجربی، مصاحبههای عمیق از
افراد مختلف ساکن در شهر تهران با توجه به تعلق به نسلهای سهگانهی جوان(15-29سال)،
میانسال(30-49سال) و پیر(50 سال به بالا) در دو گروه زنان و مردان بوده است. بیش
از چهل و پنج مصاحبه در این زمینه گردآوری شده و مورد ارزیابی قرار گرفته است. بر
اساس اطلاعات بهدستآمده، تجربیات نسلی نقش تعیینکنندهای در شکلگیری ذهنیّت و
شیوهی مواجهه افراد با موقعیتهای مناقشهآلود و استراتژیهای حلّ آن داشته است.
نسلهای جوان، با توجه به شیوههای جامعهپذیری نسلی و ارزشهایی که به تدریج
فرامیگیرند، استراتژیهای دفعیتر و تندتر را برمیگزینند. در حالی که کیفیت
مواجهه در نسلهای بعدتر با گذشت زمان و کسب تجربیات متنوعتر، منجر به انفعال در
حل مناقشات، چشمپوشی یا ساز و کارهای اصلاحی برای از میان رفتن وضعیّت مورد
مناقشه میشود. «نسل» میانجی در کیفیت مواجهه ایرانیان با مناقشه و شیوههای حلّ
آن، تأثیر دارد.
غلامحسین کرمی، کورش رضایی مقدم، دوره 4، شماره 2 - ( 8-1394 )
چکیده
موفقیت مداخلهگریهای توسعه بهدلیل ماهیت پیچیده و چندبعدی و واکنشهای مردمی در مقابل تأثیرات آنها، مستلزم توجه لازم به زمینههای اجتماعی آن اقدامات است. ارزیابی اثرات اجتماعی را میتوان مدیریت گام به گام اثرات طرحهای توسعه برای رسیدن به پایداری به خصوص در ابعاد اجتماعی نامید و هدف آن دستیابی به سطحی از توسعه است که هزینه مداخلات برنامهریزی شده را بر جوامع انسانی حداقل و منافع را حداکثر نماید. مشارکت مردمی جایگاهی محوری در ارزیابی اثرات اجتماعی دارد و نشان میدهد مردم تحت چه شرایطی آمادهاند در به ثمر رسیدن طرحهای توسعه همکاری کنند. بنابراین ارزیابی مستلزم درک دیدگاههای افراد متأثر و زمینههای اجتماعی، اقتصادی و سیاسی این مداخلات است. این تحقیق ضمن بررسی فلسفه و مبانی نظری ارزیابی تأثیرات اجتماعی به تحلیل نقش آن در توسعه مشارکت اجتماعی و توانمندسازی مردم، استفاده از اطلاعات و دانش کنشگران، گفتگو، مذاکره و شفافسازی در مدیریت پروژه و مدیریت تضاد میان ذینفعان پرداخته است. یافتهها نشان میدهد این رهیافت مشارکتی سعی در ایجاد تعامل سازنده در بین کنشگران نظام اجتماعی و افزایش قدرت تأثیرگذاری آنها بر مناسبات محلی و ملی در برنامههای توسعه دارد که نتیجه شکلگیری چنین فضایی، توسعهای انسانی و پایدارتر در اجتماع است.
|
|
|
|
|
|