|
|
|
 |
جستجو در مقالات منتشر شده |
 |
|
6 نتیجه برای دینداری
سیدعلیرضا افشانی، یاسین خرم پور، سجاد ممبینی، دوره 3، شماره 1 - ( 5-1393 )
چکیده
هدف از نگارش مقالهی حاضر تبیین نظری و تجربی رابطهی دینداری و خودشکوفایی است. این مطالعه از نوع پیمایشی است و جمعیت آماری آن را دانشجویان دانشگاه یزد در سال تحصیلی 93-1392 تشکیل دادند. اطلاعات مورد نیاز برای سنجههای دینداری و خودشکوفایی با پرسشنامه از یک نمونهی 260 نفری که بر اساس فرمول کوکران تعیین و به روش طبقهای متناسب انتخاب شدند، به دست آمد. آزمونهای اعتبار و پایایی مؤیّد اعتبار و پایایی بالای سنجهها بود. بر اساس یافتههای تحقیق میزان دینداری و خودشکوفایی زنان بیشتر از مردان بوده است. از نظر آماری دینداری تأثیر مستقیم و معناداری بر خودشکوفایی است، در میان ابعاد دینداری بعد پیامدی قویترین رابطه را با متغیّر خودشکوفایی داشت. البته دو بعد عاطفی و مناسکی رابطهی معناداری با خودشکوفایی نداشتند. همچنین برای تبیین ارتباط میان دو متغیّر از الگوسازی معادلات ساختاری (SEM) استفاده شد که ضریب تأثیر 21/0 نشانهی رابطهی مستقیم این دو متغیّر است.
مریم رفعت جاه، زینب وفادار، دوره 3، شماره 2 - ( 8-1393 )
چکیده
در اثر گسترش مدرنیته از یک سو ناظر پیدایش دینداریهای متنوع و هویتهای دینی جدید و از سوی دیگر رواج سبکهای مدرن زندگی در کشورمان هستیم. در این شرایط از آنجا که در جامعهی ما دین و هویت دینی همواره نقشی تعیین کننده در نگرشها،گزینشها و اعمال افراد دارند مطالعهی نقش باورهای دینی در مواجهه با فرهنگ و سبک زندگی مصرفگرای مدرن در جامعهی کنونی ایران ضروری مینماید. این پژوهش بر روی زنان تنکابنی انجام گرفته و در آن سعی شده پذیرش یا مقاومت این زنان در مقابل فرهنگ مصرف گرا و یا نحوهی ترکیب آن با فرهنگ دینی که همواره به اعتدال در مصرف توصیه میکند مورد واکاوی قرار گیرد. شیوهی نمونهگیری هدفمند بوده و افراد براساس میزان پایبندی دینی و اشتغال در 4 تیپ جای گرفته و مورد مطالعه واقع شدند. یافتههای پژوهش حاکی از آن است که میان دینداری و سبک زندگی زنان تنکابنی مورد مطالعه ارتباط وجود دارد، یعنی هر چه میزان دینداری افراد بیشتر بوده، کمتر ازسبک های مدرن زندگی پیروی کردهاند. به علاوه مقایسهی سبک زندگی و دینداری زنان مذهبی شاغل و غیرشاغل نشان میدهد که اشتغال در رویکردهای مصرفی و شیوهی زندگی این زنان تفاوت عمدهای ایجاد نمیکند و در هر دو تیپ گرایش دینی در انتخابهای زندگی روزمره تأثیر بیشتری داشته است. همچنین سبک زندگی زنان شاغل با سبک زندگی زنان غیرشاغل متفاوت بوده، زنان شاغل که سطح تحصیلاتشان نیز بالاتر بوده فراغت خود را غالباً بیرون از خانه و با برنامهریزی سپری کرده، تقسیم کار خانگی در منزل آنان غالباً مشارکتی بوده و در خرید و مصرف کالا بیشتر به معیارهای کاربردی توجه میکردند. در مقابل زنان غیرشاغل اوقات فراغت شان غالباً در خانه و بدون برنامه ریزی سپری شده، تقسیم کار خانگی در آنان عمدتاً جنسیتی و غیرمشارکتی بوده و غالب آنان در خرید کالا ضمن لحاظ کردن معیارهای کاربردی به معیارهای ظاهری و مد بودن آن نیز اهمیت می دادند.
محمد گنجی، محسن نیازی، فاطمه احسانی راد، دوره 3، شماره 4 - ( 2-1394 )
چکیده
امروزه مشارکت یکی از عناصر مهم توسعهی پایدار به شمار میرود و مدیران و برنامه ریزان توانمند شهری، همواره سعی میکنند تا با جلب مشارکت مردمی به اهداف خود در زمینهی اجرای طرحها و برنامهها به بهترین نحو، نائل آیند. در این راستا، مقالهی حاضر به بررسی عوامل مؤثر بر مشارکت مردم در امور خیریه به ویژه وقف پرداخته است. روش تحقیق در این پژوهش، روش پیمایشی بوده و حجم نمونه 263 نفر از شهروندان کاشانی34 سال به بالا را شامل می شود که به شیوهی نمونه گیری سهمیهای در ناحیههای تعیین شده، مورد بررسی قرار گرفته اند. ابزار سنجش پرسشنامه بوده و برای اخذ روایی، از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شده است. یافتههای پژوهش رابطهی معنادار و مستقیم بین متغیّرهای دینداری، عدالتخواهی، انسجام اجتماعی، اعتماداجتماعی، تعلق و تعهد اجتماعی با مشارکت در امور خیریه و وقف را نشان دادهاند. به این معنی که هر چه آن عوامل در بین مردم قوی تر باشند، مشارکت مردم در نیکوکاری و به طور خاص وقف نیز بیشتر میشود. هم چنین ضرایب رگرسیون چند متغیّره نشان میدهد که از میان عوامل شناخته شده، عاملمعنوی باضریب بتای(273/0)، روحیه عدالتخواهی با ضریب بتای(291/0) و انسجاماجتماعی با ضریب بتای(176/0)، 35 درصد از واریانس نیکوکاری را تبیین میکنند؛ به طوریکه متغیّر عدالت خواهی، بیشترین نقش را در تبیین نیکوکاری دارد.
مهربان پارسامهر، سید پویا رسولی نژاد، دوره 4، شماره 2 - ( 8-1394 )
چکیده
هدف از نگارش مقاله حاضر تبیین نظری و تجربی رابطه دینداری و مشارکت ورزشی است. این مطالعه از نوع پیمایشی است و جمعیت آماری آن را دانشجویان دانشگاه یزد در سال تحصیلی 94-1393 تشکیل دادند. اطلاعات مورد نیاز برای سنجه های دینداری و مشارکت ورزشی با پرسش نامه از یک نمونه 372 نفری که بر اساس فرمول کوکران تعیین و به روش طبقه ای متناسب انتخاب شدند، به دست آمد. آزمون های اعتبار و پایایی موید اعتبار و پایایی بالای سنجه ها بود. بر اساس یافته های تحقیق میزان دینداری زنان بیشتر از مردان بوده است، اما مردان مشارکت ورزشی بیشتری نسبت به زنان داشته اند. از نظر آماری دینداری رابطه مستقیم و معناداری با مشارکت ورزشی داشته است که در میان ابعاد دینداری بعد اعتقادی قوی ترین رابطه را با متغیر مشارکت ورزشی داشت. بر اساس یافته های رگرسیونی، ابعاد پنجگانه دینداری در مجموع 32 درصد از تغییرات مشارکت ورزشی را تبیین می کنند.
اسفندیار غفاری نسب، سید ابراهیم مساوات، محمدعلی قاسمی نژاد، احمد علایی، دوره 4، شماره 4 - ( 2-1395 )
چکیده
هویت ملی مفهومی ذهنی از تعلق به یک گروه ملی خاص و ویژه است که با مجموعه پیچیدهای از شرایط و احساسات همراه است که نگرش یک فرد را نسبت به آن گروه خاص و دیگر گروهها بیان میکند. هدف این پژوهش بررسی عوامل اجتماعی، فرهنگی مرتبط با هویت ملی می باشد که با استفاده از نظریه کاستلز در مورد هویت، به روش پیمایشی به بررسی عوامل اجتماعی، فرهنگی مرتبط با هویت ملی در بین شهروندان 15 سال به بالای شهر اقلید پرداخته است و تعداد 400 نفر از شهروندان به عنوان نمونه به صورت، نمونهگیری خوشهای چند مرحلهای انتخاب گردیدند. اعتبار پرسشنامه از طریق اعتبار صوری و پایایی آن از طریق ضریب آلفای کرونباخ تأیید گردید. بر اساس نتایج، از میان 8 فرضیهی تحقیق، 7 فرضیه مورد تأیید قرار گرفتند. بعلاوه، نتایج رگرسیون چند متغیره نیز بیانگر آن است که چهار متغیر میزان دینداری (22 درصد)، سن (6 درصد)، گستره شبکه ارتباطی (5 درصد) و استفاده از رسانه (3 درصد)، در مجموع 36 درصد از تغییرات متغیر وابسته را تبیین کردهاند.هویت ملی مفهومی ذهنی از تعلق به یک گروه ملی خاص و ویژه است که با مجموعه پیچیدهای از شرایط و احساسات همراه است که نگرش یک فرد را نسبت به آن گروه خاص و دیگر گروهها بیان میکند. هدف این پژوهش بررسی عوامل اجتماعی، فرهنگی مرتبط با هویت ملی می باشد که با استفاده از نظریه کاستلز در مورد هویت، به روش پیمایشی به بررسی عوامل اجتماعی، فرهنگی مرتبط با هویت ملی در بین شهروندان 15 سال به بالای شهر اقلید پرداخته است و تعداد 400 نفر از شهروندان به عنوان نمونه به صورت، نمونهگیری خوشهای چند مرحلهای انتخاب گردیدند. اعتبار پرسشنامه از طریق اعتبار صوری و پایایی آن از طریق ضریب آلفای کرونباخ تأیید گردید. بر اساس نتایج، از میان 8 فرضیهی تحقیق، 7 فرضیه مورد تأیید قرار گرفتند. بعلاوه، نتایج رگرسیون چند متغیره نیز بیانگر آن است که چهار متغیر میزان دینداری (22 درصد)، سن (6 درصد)، گستره شبکه ارتباطی (5 درصد) و استفاده از رسانه (3 درصد)، در مجموع 36 درصد از تغییرات متغیر وابسته را تبیین کرده اند.
الهام شیردل، حسین اکبری، سیدعلی جوادزاده، دوره 10، شماره 4 - ( 2-1401 )
چکیده
شیوع ویروس کرونا، پیامدهای منفی در ابعاد مختلف سلامت انسان ها داشته است از سوی دیگر، سلامت اجتماعی به عنوان یکی از ابعاد سلامت انسان، نقش اساسی در تمامی عرصه های زندگی انسان ایفا می کند و گسترش آن در جامعه می تواند موجب توسعۀ اجتماعی شود؛ بنابراین هدف این پژوهش بررسی عوامل اجتماعی موثر بر سلامت اجتماعی دانشآموزان متوسطۀ دوم شهر زاهدان در دوران شیوع ویروس کرونا است. چارچوب نظری پژوهش حاضر را نظریات کییز، ویلز، کارکردگرایی، بوردیو و بودریار تشکیل دادهاند. در این پژوهش، دانش آموزان مقطع متوسطۀ شهر زاهدان با استفاده از روش پیمایشی و توصیفی- تحلیلی مورد مطالعه قرار گرفتند. از بین جامعۀ آماری مورد مطالعه بر اساس فرمول کوکران 379 نفر بهعنوان نمونه در نظر گرفته شده و بر اساس روش نمونهگیری خوشهای چندمرحلهای و تصادفی ساده، نمونۀ آماری با پرسشنامه های محقق ساخته و استاندارد شده مطالعه شده است. برای آزمونهای آماری توصیفی و استنباطی از نرمافزار Spss21 استفاده شده است. نتایج مطالعه نشان میدهد عوامل اجتماعی همچون رشتۀ تحصیلی، حمایت اجتماعی، دینداری، امکانات آموزشی، با متغیر سلامت اجتماعی در دوران شیوع کرونا رابطۀ مستقیم و معنادار دارند، درحالیکه متغیرهای جنسیت، پایۀ تحصیلی، قومیت و رسانههای جمعی، رابطه معناداری با آن ندارند.
|
|
|
|
|
|