|
|
|
|
جستجو در مقالات منتشر شده |
|
|
5 نتیجه برای طلاق
علی اصغر فیروزجائیان، محمد اسماعیل ریاحی، منصوره محمدی دوست، دوره 5، شماره 3 - ( 11-1395 )
چکیده
در گذشته روند تصاعدی میزان طلاق بطور کاملا چشم گیری باعث شد که از دیگر آسیب های خانوادگی غافل شویم. یکی از این آسیب های جدی طلاق عاطفی است که مهمترین عامل از هم گسیختگی ساختار بنیادی ترین بخش جامعه، یعنی خانواده می باشد.بر این اساس مقاله ی حاضر در صدد است با تاکید بر اختلال عوامل رابطه ای درون خانوادگی (بی نظمی) به بررسی عوامل موثر بر طلاق عاطفی در شهر نوشهر بپردازد. روش تحقیق از نوع پیمایشی و ابزار سنجش آن پرسشنامه محقق ساخته است. جامعه آماری شامل کلیه زنان و مردان متأهل شهر نوشهر می باشد. حجم نمونه آماری بر اساس فرمول کوکران 384 نفر برآورد شده است. اطلاعات با استفاده از پرسشنامه جمع آوری گردید. نتایج تحقیق نشان داد که طلاق عاطفی با متغیرهایی چون عدم همفکری مشترک، عدم همگامی مشترک، عدم همبختی مشترک و عدم همدلی مشترک رابطه ای معنادار دارد. همچنین با توجه به مدل ساختاری ارائه شده همه این متغیرها57 درصد از تغییرات متغیر وابسته( طلاق عاطفی) را تبیین کرده اند.
دکتر یارمحمد قاسمی، دکتر بهروز سپیدنامه، خانم فاطمه پرویزی، دوره 10، شماره 3 - ( 10-1400 )
چکیده
طلاق فسخ قرارداد ازدواج بین زن و مرد است که به پیامدهای مختلفی منجر میگردد. طلاق برای زنان و مردان با دلالتهای معنایی متفاوتی همراه است. این پژوهش درصدد مطالعۀ تجربۀ زیستۀ زنان از پدیدۀ طلاق است. با توجه به ماهیت برساختی پدیدۀ مورد مطالعه، پارادایم تحقیق کیفی و با عنایت به اینکه شناخت تجربۀ زیستۀ زنان، مورد نظر بوده، روش تحقیق پدیدارشناسی است. جامعۀ هدف شامل تمامی زنان مطلقۀ شهرستان دره شهر از توابع استان ایلام است. تعداد اطلاعرسانها با توجه به اصل اشباع نظری 20 نفر میباشد. ابزار گردآوری دادهها، مصاحبۀ نیمه ساختمند است. یافتههای بهدستآمده مؤید آنند که وجۀ سلبی طلاق برای زنان شامل تألمات روحی، بحران استقلال، طرد اجتماعی و محدودیتهای ازدواج مجدد است. وجۀ ایجابی طلاق شامل حمایت و پذیرش اجتماعی و استقرار و استمرار زندگی است. دلالت معنایی طلاق شامل دو مقولۀ متعارض طلاق بهمثابه آزادی و طلاق بهمثابه گرفتاری مجدد است. تعریف مرد از نظر زنان پیش از ازدواج و بعد از طلاق شامل دو خوانش متعارض مرد بهمثابه شریکی استوار و مرد بهمثابه شریکی متزلزل است. نتیجۀ بهدستآمده گواه این است که نظارت شدید اجتماعی و داغ ننگ باعث طرد اجتماعی زنان مطلقه و پریشانحالی آنان گشته است.
خانم زهرا شاهدادی، دکتر سوده مقصودی، دوره 10، شماره 3 - ( 10-1400 )
چکیده
هدف اصلی مقاله بررسی عوامل جامعهشناختی مؤثر بر طلاق عاطفی در آموزگاران متأهل شهر سیرجان در دوران همهگیری کووید-19 میباشد. روش پژوهش کمیّ-توصیفی و تکنیک استفاده شده پرسشنامه بود. جامعۀ آماری، به دلیل اهمیت موضوع زوجینی هستند که در بخش آموزش و پرورش مشغول به کار هستند. تعداد این افراد بر اساس آمار سازمان آموزش و پرورش سیرجان 3000 نفر میباشد که بر اساس فرمول کوکران 321 نفر بهصورت تصادفی انتخاب شدند. در تجزیهوتحلیل دادهها آمار توصیفی و استنباطی و نرمافزارهای SPSS و Amos 18 مورد استفاده قرار گرفت. یافتههای تحقیق حاکی از آن است که از بین متغیرهای اثرگذار بر طلاق عاطفی بیشترین میانگین به رضایت جنسی و کمترین میانگین به فرسودگی شغلی اختصاص داشت. متغیرهای رضایت جنسی، یگانگی زوجین بعد از کرونا، ساختار دموکراتیک قدرت در خانواده، سرمایۀ اجتماعی (شناختی درونگروهی) اثر معنادار و معکوسی بر طلاق عاطفی دارند. 92 درصد از واریانس متغیر طلاق عاطفی توسط متغیرهای مذکور قابل تبیین بود. همچنین نتایج نشان داد که تفاوت معناداری بین میانگین طلاق عاطفی زوجین از لحاظ تعداد فرزندان وجود دارد.
دکتر مجید اسحاقی گرجی، آقای عباس محمدی، دوره 10، شماره 3 - ( 10-1400 )
چکیده
طلاق و جدایی والدین از عمدهترین علل بیماریهای روانی کودکان است. از این رو براین تصمیم استوار شدیم تا میزان انصاف و عدالت کودکان طلاق را بهعنوان یکی از این متغیرها با توجه به مدلهای زیر و در بازی دیکتاتور مورد بررسی قرار دهیم. تحلیلهای اقتصادی معمولاً بر این فرض استوار هستند که افراد کاملاً علاقمند به خود هستند و افراد به دنبال افزایش سود شخصی و فردی خود گام بر میدارند. اما در برخی از آزمایشهای اقتصادی شواهد و پدیدههایی است که آنها را نمیتوان با اتکا بر نفع و سود شخصی تفسیر و تبیین کرد. حال ما در این مقاله به بررسی مدل فهر اشمیت در مورد کودکان طلاق از دیدگاه برخورد آنها با بازی دیکتاتور پرداختهایم. در این مدل افراد دارای تمایلات عادلانه هستند و نسبت به نتایج نابرابر حساسیت نشان میدهند. در این مقاله ابتدا مقدمهای در مورد کودکان طلاق و خصوصیات اخلاقی آنها بیان کرده، سپس بازی دیکتاتور را معرفی و مدل فهر و اشمیت (1999) را مورد تجزیه و تحلیل قرار میدهیم. برای بررسی درستی این مدل و نتایج آن در مورد کودکان طلاق یک آزمایش 2 نفره در قالب بازی دیکتاتور طراحی کردهایم. این آزمایش برای دانشآموزان دختر و پسر دورۀ دوم متوسطه یکی از شهرستانهای کشور ایران انجام گرفته است. نتایج بهدستآمده نشان دادند بخش قابل توجهی از کودکان طلاق از بین عدالت و نفع شخصی، گزینۀ نفع شخصی را انتخاب میکنند.
--- رضوان اله داد، --- اعظم نژادی، دوره 12، شماره 3 - ( 12-1402 )
چکیده
این تحقیق، پژوهشی کیفی است که به دنبال یافتن عوامل زمینه ای احساس حقارت در بین زنان مطلقۀ شهر تهران می باشد. نمونه های مورد مطالعه در پژوهش حاضر، شامل 34 زن مطلقه است که در محدودۀ سنی 21 تا 58 سال قرار دارند. در ابتدا پرسشنامۀ احساس حقارت در بین زنان مطلقه توزیع شده است و افرادی که نمرۀ بالاتر از 42 را کسب کردند، با آنها مصاحبه انجام شده است. گزاره های به دست آمده، شامل 5 مضمون اصلی و 23 مضمون فرعی و یک مضمون هسته ای است. مضامین فرعی به دست آمده شامل تحصیلات پدر و مادر، سطح فرهنگ خانواده، فشارهای اقتصادی، ابتلا به مواد مخدر یا مشروبات الکلی، فقدان والدین مقتدر، بیماری والدین، کنترل افراطی خانواده و جبران افراطی خانواده، رفتارهای معیوب اعضای خانواده، رفتارهای معیوب دیگران، کینه، خشم، پشیمانی، خودمتهم سازی، کناره جویی، ناچیزشماری، بهانه جویی، پرخاشگری، عدم ارضای نیازهای روانی از سوی والدین، عدم مهارت حل مسأله، تغییر حضانت فرزند و ترس از قضاوت های دیگران میباشند. مضامین اصلی اعم از زندگی قدرت طلبی و برتری جویی، روابط بین فردی ضعیف، تمایلات محافظتی و احساس نابسندگی و ناایمنی می باشند. مضون هسته ای این پژوهش با توجه به سؤال پژوهش تحت عنوان احساس حقارت است. با توجه به گزاره های بدست آمده، پژوهش حاضر شامل سه سنخ می باشد. سنخ اول، زنان مطلقۀ کمتر از 30 سال؛ سنخ دوم، زنان مطلقۀ بالای 30 سال و سنخ سوم، زنان مطلقۀ بالای 50 سال است. در هر یک از این سنخ ها، برخی عوامل زمینه ساز نسبت به سنخ دیگر، پررنگتر است. در سنخ اول، کنترل و جبران افراطی خانواده، رفتارهای معیوب خانواده و دیگران و ارتباط با جنس مخالف از طریق فضای مجازی در سنخ دوم، تغییر حضانت فرزند، ارتباط با جنس مخالف و شکل گیری ازدواج موقت، عدم حل مسأله و استفاده از مواد و مشروبات الکلی و در سنخ سوم، کینه، خشم، پرخاشگری و پشیمانی به دست آمده است.
|
|
|
|
|
|