fa
jalali
1394
2
1
gregorian
2015
5
1
3
4
online
1
fulltext
fa
بررسی وضعیت فرهنگی اداره کل ورزش و جوانان خراسان شمالی و تعیین رابطهی آن با هویت سازمانی کارکنان
Analysis the status of culture of Sport and Youth Organization of Northern Khorasan and determine its relationship with Organizational Identity
پژوهش حاضر با هدف بررسی وضعیّت فرهنگسازمانی اداره کل ورزش و جوانان خراسان شمالی و تعیین رابطه بین ابعاد فرهنگسازمانی با هویت سازمانی در این سازمان انجام گرفتهاست. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر نحوه گردآوری اطلاعات توصیفی- همبستگی است. جامعه آماری تحقیق کارکنان اداره کل ورزش و جوانان خراسان شمالی به تعداد 105 نفر بودند که از نظر تمامی آنها استفاده شده است. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه فرهنگسازمانی دنیسون و پرسشنامه هویت سازمانی مائل و آشفرث میباشد. دادههای جمعآوری شده با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و آزمون رگرسیون همزمان، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج پژوهش نشان داد که بین فرهنگسازمانی و ابعاد آن (بر اساس مدل دنیسون) با هویت سازمانی رابطهی مثبت و معناداری وجود دارد. از طرفی نتایج حاکی از این امر بود که متغیرهای فرهنگ سازمانی قادرند تغییرات هویت سازمانی را به طور معناداری پیشبینی کنند. همچنین بر اساس یافتههای پژوهش، میانگین فرهنگ سازمانی سازمان در هر چهار بعد بیشتر از مقدار متوسط است. براساس یافتههای پژوهش میتوان انتظار داشت با بهبود وضعیت فرهنگسازمانی، هویت سازمانی افراد بیشتر خواهد شد.
Present study examined the status of culture of Sport and Youth Organization of Northern Khorasan and determine its relationship with Organizational Identity. This study, in terms of purpose is applied and in terms of data collection is descriptive - correlation. research statistical population was all of the employee of sport and youth organization of northern khorasan with 105 persons that all individuals comments were taken. Research instruments including: organizational culture- denison and organizational identity- mael & ashforth. Data were analyzed using the Pearson correlation coefficient and Enter- regression test . Results revealed that there is posetive significant relation between organizational culture and its dimensions with organizational identity. Furthermore, the results indicate that the organizational culture variables can significantly predict the changes of corporate identity. Also Results suggest that organizational culture in all four dimensions is greater than the average. Based on the research findings can be expected with improve of statuse of organizational culture, organizational identity of people will increase.
Organizational Culture, Involvement, Consistency, Adaptability, Mission, Organizational Identity
فرهنگسازمانی, درگیر شدن در کار, سازگاری, انطباقپذیری, رسالت, هویت سازمانی
9
24
http://journals.sabz.ac.ir/scds/browse.php?a_code=A-10-1-18&slc_lang=fa&sid=1
2014/11/16
1393/8/25
2015/02/24
1393/12/5
علی
شیرازی
0031947532846001059
0031947532846001059
Yes
دانشگاه فردوسی مشهد
محمد
لگزیان
0031947532846001060
0031947532846001060
No
دانشگاه فردوسی مشهد
حامد
خراسانی طرقی
h_khorasani_t@stu.um.ac.ir
0031947532846001061
0031947532846001061
No
دانشگاه فردوسی مشهد
fa
مشارکت در امور خیریه و وقف، پیش درآمدی بر توسعهی پایدار
Participation in charity work and dedication, a prelude to sustainable development
امروزه مشارکت یکی از عناصر مهم توسعهی پایدار به شمار میرود و مدیران و برنامه ریزان توانمند شهری، همواره سعی میکنند تا با جلب مشارکت مردمی به اهداف خود در زمینهی اجرای طرحها و برنامهها به بهترین نحو، نائل آیند. در این راستا، مقالهی حاضر به بررسی عوامل مؤثر بر مشارکت مردم در امور خیریه به ویژه وقف پرداخته است. روش تحقیق در این پژوهش، روش پیمایشی بوده و حجم نمونه 263 نفر از شهروندان کاشانی34 سال به بالا را شامل می شود که به شیوهی نمونه گیری سهمیهای در ناحیههای تعیین شده، مورد بررسی قرار گرفته اند. ابزار سنجش پرسشنامه بوده و برای اخذ روایی، از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شده است. یافتههای پژوهش رابطهی معنادار و مستقیم بین متغیّرهای دینداری، عدالتخواهی، انسجام اجتماعی، اعتماداجتماعی، تعلق و تعهد اجتماعی با مشارکت در امور خیریه و وقف را نشان دادهاند. به این معنی که هر چه آن عوامل در بین مردم قوی تر باشند، مشارکت مردم در نیکوکاری و به طور خاص وقف نیز بیشتر میشود. هم چنین ضرایب رگرسیون چند متغیّره نشان میدهد که از میان عوامل شناخته شده، عاملمعنوی باضریب بتای(273/0)، روحیه عدالتخواهی با ضریب بتای(291/0) و انسجاماجتماعی با ضریب بتای(176/0)، 35 درصد از واریانس نیکوکاری را تبیین میکنند؛ به طوریکه متغیّر عدالت خواهی، بیشترین نقش را در تبیین نیکوکاری دارد.
Citizenship as a social phenomenon is a central component of modern democratic political systems and key indicators to demonstrate democracy in a modern society. Citizenship requires a sense of community membership. Cultural and social development and active citizenship require active citizens and active citizenship requires a sense of citizenship. Current study is an evaluation about the role of social capital and cultural capital in the sense of citizenship among people of Kashan. The sample size for this study was 318 citizens and for conducting a questionnaire -based survey method for assessing the validity Cronbach's alpha coefficient was used. In this paper, four dimensions were considered for sense of citizenship, they are a sense of equality of opportunity , equality of distributive sense , sense of equality of participation, and a sense of social identity, Based on the results, sense of Kashanian citizensWith an average of 2/47 in the range of 1-4 is in average level. Social capital, including trust, integrity, collaboration and social knowledge with an average of 2/98 in the range of 1-5 and cultural capital with a moderate level of mental, physical and institutional, With an average of 1/88 in the range of 1-5 are also below average. Research findings show relationship between social capital, the sense of citizenship and cultural capital. This means that the greater degree of social capital and cultural capital among citizens would lead to more of a sense of citizenship.
: citizenship, a sense of citizenship, cultural capital, social capital.
مشارکت در امور خیریه, وقف, دینداری, عدالتخواهی, همبستگی اجتماعی, اعتماداجتماعی, تعلق و تعهد اجتماعی.
25
45
http://journals.sabz.ac.ir/scds/browse.php?a_code=A-10-1-19&slc_lang=fa&sid=1
2014/11/162014/10/2
1393/7/10
2015/02/242015/02/24
1393/12/5
محمد
گنجی
m.ganji@kashanu.ac.ir
0031947532846002123
0031947532846002123
Yes
دانشگاه کاشان
محسن
نیازی
niazim@kashanu.ac.ir
0031947532846002124
0031947532846002124
No
دانشگاه کاشان
فاطمه
احسانی راد
f1_ehsani@yahoo.com
0031947532846002125
0031947532846002125
No
دانشگاه کاشان
fa
بررسی عوامل مؤثر بر گرایش به حجاب و راهکارهای ارتقای آن
A Survey on Factors Effecting on Attitude toward Hijab and Suggests for Promote it (Case Study: Citizens of Gorgan)
این مطالعه به بررسی عوامل مؤثر بر گرایش به حجاب در میان شهروندان گرگان میپردازد. در این زمینه نویسندگان مقاله در پی یافتن پاسخ به این پرسش هستند که میزان گرایش به حجاب در میان شهروندان گرگان چقدر است و چه عواملی بر آن تأثیر دارد؟ با توجه به این پرسش چند فرضیه مهم در متن این پژوهش شکل گرفت که با استفاده از نظریاتی که در حوزه حجاب وجود دارد، سعی در تبیین آن داریم. از مهمترین نظریاتی که در این بخش، مورد استفاده قرار گرفت، نظریاتی در قالب نظریات اقتصادی، اجتماعی و ... است. برای گردآوری اطلاعات مورد نیاز، از تکنیک پرسشنامه محقق ساخته استفاده شد. نمونه آماری پژوهش شامل 626 نفر از شهروندان هستند که با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی طبقه ای در حوزه های شهری گرگان انتخاب و مورد مطالعه قرار گرفتند. نتایج پژوهش نشان داد که عوامل فرهنگی، اجتماعی، خانوادگی، فردی و اقتصادی به ترتیب اهمیت، رابطه معنیدار مثبت و متغیّرهای زمینهای، سن، درآمد، صداقت و مصرف رسانهای به ترتیب اهمیت، رابطهی معنیدار با گرایش به حجاب دارند؛ بهطوریکه صداقت و سن رابطهی مثبت و مصرف رسانهای و درآمد، رابطهی منفی دارند و متغیّرهای زمینهای اعتماد، طبقهی اجتماعی و تحصیلات، ارتباط معنیداری با گرایش به حجاب ندارند. در انتهای گزارش، بر اساس نتایج به دست آمده پیشنهادهایی ارائه شده است.
This study examines factors influencing tendencies to hijab between citizens of Gorgan. In this context, the authors seek to answer the question, what is the tendency of the hijab between citizens of Gorgan and what factors affect it? Due to this question in the context of this study, several hypotheses have been formed and different theories have been used in the veiling, to explain it. The main ideas in this section are used, the ideas in the framework of economic, social, demographic, cultural etc are raised. To collect data for this study a questionnaire was used. The study sample consisted of 626 citizens of Gorgan and sampling method is random. Results based on questionnaire data show cultural, social, familial, personal, and economic factors sorted by importance, have positively significant correlation with the tendency to hijab, and among the seven underlying variables, age, income, integrity and consumption of media sort by importance, has significant positive or negative correlation with the tendency to hijab. So, the integrity and age have positive correlation, and consumption of media and income have negative correlation and underlying variables of trust, social class, and education has no significant correlation with the tendency to hijab.
Recognition, Impression, Behavior, Tendency, Hijab, Gorgan
شناخت, احساس, رفتار, گرایش, حجاب, گرگان
47
73
http://journals.sabz.ac.ir/scds/browse.php?a_code=A-10-1-20&slc_lang=fa&sid=1
2014/11/162014/10/22014/09/8
1393/6/17
2015/02/242015/02/242015/03/12
1393/12/21
غلامرضا
خوش فر
khoshfar@gmail.com
0031947532846001065
0031947532846001065
Yes
دانشگاه گلستان
فاطمه
باقری
ftmh.bagheri@gmail.com
0031947532846001066
0031947532846001066
No
دانشگاه گلستان
سمیه
برزگر
somibarzegar@yahoo.com
0031947532846001067
0031947532846001067
No
دانشگاه گلستان
لیلا
نورمحمدی
lnurmohammadi@yahoo.com
0031947532846001068
0031947532846001068
No
دانشگاه گلستان
fa
مطالعه جنسیتی شاخص های توسعه در اجرای برنامه چهارم
مطالعه جنسیتی شاخص های توسعه در اجرای برنامه چهارم
در این مقاله سعی شده تا جایگاه زنان در برنامه چهارم توسعه بررسی و در مقایسه با سایر برنامه های پیشین مورد واکاوی قرار گیرد. در مرحله بعد، شاخص های توسعه در مدت زمان اجرای برنامه چهارم به کمک داده های ملی و بین المللی مورد مطالعه جنسیتی قرار گرفته تا چگونگی تحقق این برنامه در عمل مشخص شود. این پژوهش با استفاده از روش اسنادی، کتابخانه ای و روش تحلیل داده های مرتبط انجام شده است. اطلاعات در خصوص شاخص های توسعه عمدتا برگرفته از داده های انتشار یافته قابل دسترس مرکز آمار ایران، سازمان بهداشت جهانی، گزارش شکاف جنسیتی مجمع جهانی اقتصاد و نیز بانک جهانی است. مطالعه جنسیتی مفاد برنامه نشان می دهد درحالیکه نقطه تمایز برنامه چهارم توسعه نسبت به برنامه های پیشین، مبتنی بر ایجاد زمینه برای افزایش مشارکت اقتصادی، اجتماعی زنان است، واقعیت امر به گونه دیگری است. به عبارت دیگر اگر چه شاخص های بهداشت و سلامت و نیز آموزش، خصوصا آموزش عالی حکایت از بهبود وضعیت زنان دارد، شاخص های اقتصادی و نیز سیاسی نسبت به برنامه سوم توسعه و نیز انتظارات مندرج در برنامه چهارم، رشد مطلوبی نداشته است. این مهم، در کنار درک برخی استلزامات سیاستگزاری، ضرورت اتخاذ رویکردی استراتژیک در برنامه های کلان معطوف به زنان را برجسته می سازد.
در این مقاله سعی شده تا جایگاه زنان در برنامه چهارم توسعه بررسی و در مقایسه با سایر برنامه های پیشین مورد واکاوی قرار گیرد. در مرحله بعد، شاخص های توسعه در مدت زمان اجرای برنامه چهارم به کمک داده های ملی و بین المللی مورد مطالعه جنسیتی قرار گرفته تا چگونگی تحقق این برنامه در عمل مشخص شود. این پژوهش با استفاده از روش اسنادی، کتابخانه ای و روش تحلیل داده های مرتبط انجام شده است. اطلاعات در خصوص شاخص های توسعه عمدتا برگرفته از داده های انتشار یافته قابل دسترس مرکز آمار ایران، سازمان بهداشت جهانی، گزارش شکاف جنسیتی مجمع جهانی اقتصاد و نیز بانک جهانی است. مطالعه جنسیتی مفاد برنامه نشان می دهد درحالیکه نقطه تمایز برنامه چهارم توسعه نسبت به برنامه های پیشین، مبتنی بر ایجاد زمینه برای افزایش مشارکت اقتصادی، اجتماعی زنان است، واقعیت امر به گونه دیگری است. به عبارت دیگر اگر چه شاخص های بهداشت و سلامت و نیز آموزش، خصوصا آموزش عالی حکایت از بهبود وضعیت زنان دارد، شاخص های اقتصادی و نیز سیاسی نسبت به برنامه سوم توسعه و نیز انتظارات مندرج در برنامه چهارم، رشد مطلوبی نداشته است. این مهم، در کنار درک برخی استلزامات سیاستگزاری، ضرورت اتخاذ رویکردی استراتژیک در برنامه های کلان معطوف به زنان را برجسته می سازد.
مطالعه جنسیتی, برنامه چهارم توسعه, زنان, آموزش, بهداشت, اشتغال, بیکاری, سیاست
مطالعه جنسیتی, برنامه چهارم توسعه, زنان, آموزش, بهداشت, اشتغال, بیکاری, سیاست
75
110
http://journals.sabz.ac.ir/scds/browse.php?a_code=A-10-57-1&slc_lang=fa&sid=1
2014/11/162014/10/22014/09/82014/09/23
1393/7/1
2015/02/242015/02/242015/03/122015/02/24
1393/12/5
سمیه سادات
شفیعی
ss.shafiei@gmail.com
0031947532846001069
0031947532846001069
Yes
پژوهشگاه علوم انسانی
زهرا
پورباقر
ss.shafiei@gmail.com
0031947532846001070
0031947532846001070
No
ژوهشگاه علوم انسانی
fa
بررسی تأثیر سرمایهی اجتماعی بر کارآفرینی سازمانی (مورد مطالعه؛ ادارهی آموزش و پرورش شهرستان بابل)
Study The Effect of Social Capital on Organizational Entrepreneurship
سرمایهی اجتماعی یکی از قابلیتها و داراییهای مهم سازمانی است که میتواند به سازمانها در خلق و تسهیم دانش کمک بسیار و با ایجاد بستری مناسب، منابع انسانی را به دانش و مهارت کارآفرینی سازمانی مجهز کند، که یکی از راه کارهای مؤثر در جهت ارتقای عملکرد کارکنان باشد؛ از این رو هدف اصلی تحقیق حاضر بررسی تأثیر سرمایهی اجتماعی بر کارآفرینی سازمانی در ادارهی آموزش و پرورش شهرستان بابل بوده است. جامعهی آماری تحقیق حاضر را دبیران مدارس راهنمایی شهرستان بابل تشکیل دادند که بالغ بر 780 نفر بودهاند که با استفاده از جدول مورگان 250 نفر به عنوان نمونهی آماری انتخاب گردید. به این منظور پرسشنامه طراحی شده بعد از تأیید روایی با استفاده از نظر خبرگان و همچنین تأیید پایایی با ضریب آلفای کرونباخ 88درصد، در اختیار نمونهی آماری قرار گرفت. نتایج آزمون رگرسیون میان متغیّرهای مورد مطالعه نشان داد میان سرمایهی اجتماعی و کارآفرینی سازمانی در ادارهی آموزش و پرورش شهرستان بابل ارتباط معنیداری وجود دارد. هم چنین میان دو بعد مورد مطالعهی سرمایهی اجتماعی یعنی بعد کیفیت سرمایهی اجتماعی و بعد ساختاری سرمایهی اجتماعی با کارآفرینی سازمانی در ادارهی آموزش و پرورش شهرستان بابل رابطهی معنیداری وجود دارد. نتایج آزمون همبستگی اسپیرمن نیز نشان داد میان متغیّرهای اعتماد و روابط در بعد کیفیت سرمایهی اجتماعی و میان متغیّرهای اندازه و گستردگی شبکهی ارتباطات، ساختار روابط، ارتباطات، انسجام اجتماعی در بعد ساختار سرمایهی اجتماعی با کارآفرینی سازمانی رابطهی معناداری وجود دارد. در نهایت چنین نتیجهگیری شد که وجود سرمایهی اجتماعی غنی و کارامد می تواند به تسهیل و تقویت کارآفرینی سازمانی منجر شود.
Social capital is one of the important capabilities and properties of organization which could help it in knowledge share and creation and by providing proper field, would equip human resources to organizational entrepreneurship's knowledge and skill, and could be one of the effective alternatives in personnel performance promotion, so the main aim of this study was to examine the effect of social capital on organizational entrepreneurship in Babol's Education & Training Office. Social statistics were 780 persons of teachers of babol's guidance schools which 250 persons were selected as sample statistics by Morgan table. Designed questionnaire after confirming validity by experts and reliability by %88 alpha cronbakh were distributed. Results of regression tests indicated that there was a significant relationship between social capital and organizational entrepreneurship in Babol's Education & Training Office. Also there is a significant relationship between two dimensions of social capital such as the quality and structure of social capital and organizational entrepreneurship in Babol's Education & Training Office. The result of Spearman correlation tests also showed that there were significant relationships between trust and relations in quality of social capital and between variables in structure of social capital such as size and extension of relation network, relations structure and social solidarity with organizational entrepreneurship. Finally it was concluded that strong and rich structure of social capital could lead to reinforce organizational entrepreneurship in Education & Training Office
social capital, organizational entrepreneurship, Education ;,amp, Training Office, Babol.
سرمایهی اجتماعی,کارآفرینی سازمانی, ادارهی آموزش و پرورش, بابل.
111
132
http://journals.sabz.ac.ir/scds/browse.php?a_code=A-10-1-21&slc_lang=fa&sid=1
2014/11/162014/10/22014/09/82014/09/232014/08/20
1393/5/29
2015/02/242015/02/242015/03/122015/02/242015/03/12
1393/12/21
سیف الله
فرزانه
.mfilib@yahoo.com
0031947532846001071
0031947532846001071
Yes
دانشگاه آزاد اسلامی واحد بابل
فخرالسادات
طاهری اطاقسرا
taheri.8484@gmail.com
0031947532846001072
0031947532846001072
No
اموزش و پرورش شهرستان بابل
fa
هژمونی مردانهی جامعهپذیری در ایران
Masculine Hegemony of Socialization in Iran
هدف اساسی تحقیق حاضر این است که مهمترین ویژگیهای مرتبط با چگونگی بازنمایی فرآیند جامعه پذیری و شکلگیری هویتهای دینی و ملی و قومی را با تاکید بر نقش عنصر جنسیت و جایگاه سیستم های آموزشی مورد مطالعه و بررسی قرار دهد تا از این طریق، مبانی نظری و یافتههای پژوهشی لازم بمنظور سنجش بازتولید مدل هژمونی مردانه جامعهپذیری در ایران ارائه گردد. مطابق یافتههای این تحقیق، بازتولید الگوهای ناظر بر هژمونی مردانه از طریق سیستم آموزشی در عرصههای گوناگون جامعه پذیری جنسیتی و دینی و ملی، کاملاً چشمگیر و فراگیر است، که تایید کننده این واقعیت اساسی است که تفوق مطلق جنس مذکر اصولا معطوف به مفروضات و گزارههایی است که پیشاپیش پذیرفته شده و قطعی تلقی میشوند و بر اساس آنها نقشهای جنسیتی متفاوت برای مردان و زنان در فرهنگ و اقتصاد خانواده و جامعه شکل یافته و سازماندهی میشوند و چنین باورهایی را از طریق مکانیسمهای متعدد جامعه پذیری بویژه سیستمهای آموزشی و رسانه ای در جامعه تقویت و نهادینه میکنند.
This article primarily aims to present research-based evidence to examine the main gender characteristics associated with socialization. It focuses on three aspects of socialization: gender socialization, religious socialization, and national socialization. Using the symbolic interaction theory and the socialization theory, this article particularly explores the construction and representation of gender identity through Iran’s educational system. According to the findings of this study, the dominance of male gender is the key pattern and a visible observation which applies to all aspects of socialization considered in this analysis. This provides further research-based evidence to support the existing knowledge in which the masculine hegemony is taken for granted in the society and economy, a principal pattern that is also internalized and transformed through educational media from generation to generation.
هژمونی مردانه, جامعه پذیری, جنسیت, مذهب, قومیت, سیستم آموزشی و رسانهای
133
155
http://journals.sabz.ac.ir/scds/browse.php?a_code=A-10-1-22&slc_lang=fa&sid=1
2014/11/162014/10/22014/09/82014/09/232014/08/202014/11/9
1393/8/18
2015/02/242015/02/242015/03/122015/02/242015/03/122015/02/24
1393/12/5
یعقوب
فروتن
y.foroutan@umz.ac.ir
0031947532846001073
0031947532846001073
Yes
دانشگاه مازندران
fa
ارتباط و تأثیر کیفیت زندگی عینی بر کیفیت زندگی ذهنی (مطالعهی موردی؛ شهر آمل،استان مازندران)
The relationship and impact of life objective quality on the life subjective quality (Case Study: Amol city, Mazandaran province)
در این مقاله درصدد بررسی ارتباط و تأثیر کیفیت زندگی عینی برکیفیت زندگی ذهنی در میان جمعیت شهری بالای 15 سال شهرستان آمل هستیم. دادههای مورد نیاز با استفاده از روش پیمایشی و ابزار پرسشنامه از میان نمونهی آماری 384 نفر جمعآوری شدهاند. یافتههای توصیفی تحقیق نشان داد که وضعیت دو بعد کیفیت زندگی عینی و ذهنی و بیشتر شاخصها و متغیّرهای تشکیل دهندهی آن در شهر آمل زیر سطح متوسط قرار دارند که نشان دهندهی وضعیت نامناسبی است. یافتههای تبیینی تحقیق نشان داد که تمامی فرضیات تحقیق (فرضیهی اصلی و فرضیات فرعی) به غیر از فرضیهی سن تأیید شدند. در تحلیل رگرسیون چندگانه هم فقط متغیّرهای اصلی وارد شدند که ضریب تعیین (R2) برابر 483/0 بود که نشان میدهد مجموعهی متغیّرهای مستقل اصلی3/48 درصد از واریانس و تغییرات متغیّر وابسته را تبیین کردند که مقدار مناسبی است. برای بررسی توأمان تأثیرات مستقیم، غیرمستقیم و کل متغیّرهای مستقل بر متغیّر وابسته هم از تحلیل مسیر استفاده شد. نتایج این مطالعه اهمیت مطالعهی هم زمان و ارتباط و تأثیر عمیق میان کیفیت عینی و ذهنی زندگی را به جای استفادهی جداگانه از یکی از این رویکردها را آشکار میکند.
The current research is intended to study the relationship and impact of objective life quality on subjective life quality for the population of more than 15 years of age in Amol County. The required data was collected by using a survey method and questionnaire which were done on a statistical sample of 384 individuals. The descriptive findings indicated that two dimensions including the subjective and objective life qualities and their variables are lower than medium level in the county of Amol. This shows that the situation was not appropriate. The definitional findings showed that all of the hypotheses except the hypothesis for age were confirmed with a confidence level more than 99% and with an error level lower than 1%. The main variables were entered into the model for multiple regression analysis. The value of determination coefficient was 0/483. This indicated that the independent variables were defining 48/3% of the variance and changes in the dependent variables. The value is good. In order to measure the direct and indirect impacts of the independent variables on the dependent variables, the path analysis method was used. The results of the research revealed the importance of simultaneous study, relationship and the impact of the subjective and objective qualities of life instead of using the approaches individually.
development,objective life quality, subjective life quality, Amol city
توسعه,کیفیت زندگی عینی, کیفیت زندگی ذهنی, شهرستان آمل
157
184
http://journals.sabz.ac.ir/scds/browse.php?a_code=A-10-1-23&slc_lang=fa&sid=1
2014/11/162014/10/22014/09/82014/09/232014/08/202014/11/92014/09/5
1393/6/14
2015/02/242015/02/242015/03/122015/02/242015/03/122015/02/242015/03/12
1393/12/21
علی اصغر
فیروزجاییان
a.firozjayan@umz.ac.ir
0031947532846001074
0031947532846001074
Yes
دانشگاه مازندران
محسن
دهقان حداد
a.firozjayan@umz.ac.ir
0031947532846001075
0031947532846001075
No
دانشگاه آزاد اسلامی واحد بابل
fa
تبیین نقش فضاهای عمومی در ارتباط با سرمایهیاجتماعی
Explanation of the role of public spaces in relation to social capital (Case Study: Amol)
قابلیت جذب مردم توسط فضاهای عمومی سبب شده است تا از اینگونه فضاها بهعنوان ظرفی برای شکلگیری سرمایهی اجتماعی یاد شود. از این نویسندگان کوشیدهاند با طرح "چرایی" رابطه میان فضاهای عمومی و سرمایهی اجتماعی، ابعاد گوناگون این مسأله را به روش تبیینی در قالب استدلال استنتاجی و به آزمون گذاشتن نظریه از طریق فرضیات، بیان کنند. لذا بررسی نحوهی اثرگذاری ابعاد کالبدی و اجتماعی فضا بر عواملی چون هنجارها و اعتماد اجتماعی و نیز مشارکت حادث در شبکههای اجتماعی، میتواند تبیین کنندهی نقش فضاهای عمومی در سرمایهی اجتماعی باشد که این کار از طریق آزمون رگرسیون در روش چند جملهای در نرمافزارهای SPSS و Matlab به انجام رسیده است. نتایج حاصل از دادههای 384 نمونهی آماری که از طریق پیمایش میدانی با ابزار پرسشنامه و بهصورت اتفاقی در محدودهی فضاهای عمومی محلات بافت مرکزی آمل بهدست آمده است، نشان میدهد که ابعاد کالبدی (فضا) و اجتماعی (فعالیت) در فضاهای عمومی مؤثر بر ابعاد سرمایهی اجتماعی یعنی هنجار و شبکهی اجتماعی است. ضمن آنکه جمیع شاخصهای مربوط به مطلوبیت فضای عمومی با سرمایهی اجتماعی رابطهی مستقیم و مثبت 65.3 درصد برقرار کرده است. بنابراین بهبود در شرایط کالبدی و اجتماعی فضاهای عمومی به اثرگذاری مثبت بر روی سرمایهی اجتماعی در سطح جوامع محلهای میانجامد.
The ability of public spaces in attracting people is resulted that have been considered as a container for formation of social capital. Therefore this study is an attempt about the relationship between public spaces and social capital in different aspects and according to explanatory framework and deductive reasoning for testing the assumptions of the theory. The main assumption of the study has been organized on the bases of physical and social aspects of space which impact over social trust and participation contingent factors such as social networks. In this way explanation between social capital and public spaces has been performed by Polynomial regression test in SPSS and MATLAB. The analysis is on the bases of 384 sample size which has been derived according the cochran Q test and in a random sampling method. The gathering instrument was questionnaire in public spaces within the selected community contexts of Amol.
The results indicates that the physical dimensions of (space) and social (activity) in public spaces affect the norms and social networks as a dimensions of social capital. Also all indicators of social capital is positively associated with the acceptance of public space and has established a positive 65.3% correlation. Therefore, improving the physical and social conditions of public spaces result in a positive way on social capital at the community level scope (areas).
public space, social interaction, social capital, social norms, social network
فضاهای عمومی, تعاملات اجتماعی, سرمایهی اجتماعی, هنجار اجتماعی, شبکهی اجتماعی
185
212
http://journals.sabz.ac.ir/scds/browse.php?a_code=A-10-1-24&slc_lang=fa&sid=1
2014/11/162014/10/22014/09/82014/09/232014/08/202014/11/92014/09/52014/09/18
1393/6/27
2015/02/242015/02/242015/03/122015/02/242015/03/122015/02/242015/03/122015/02/24
1393/12/5
آتوسا
مدیری
atmodiri@gmail.com
0031947532846001076
0031947532846001076
Yes
دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکز
قاسم
ادهمی
sharestan.com@gmail.com
0031947532846001077
0031947532846001077
No
دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکز