دکتر مصطفی خسروی،
دوره 12، شماره 1 - ( 4-1402 )
چکیده
هدف این پژوهش بررسی رابطۀ نوگرایی و تغییر رفتار دختران می باشد. پژوهش از نوع توصیفی- همبستگی است که به روش پیمایشی انجام گردید. جامعۀ آماری تحقیق را تمامی دانشجویان دختر دورۀ کارشناسی دانشگاه پیام نور استان گلستان تشکیل میدهند که تعداد آنها 3923 دختر می باشد که براساس فرمول کوکران، 241 نفر بصورت طبقه ای نسبتی و تصادفی انتخاب شدند .ابزار گردآوری اطلاعات، پرسشنامۀ محقق ساخته بود که پایایی پرسشنامه در حد قابل قبول به دست آمد. تحلیل داده ها در دو سطح توصیفی و استنباطی و با استفاده از نرم افزارSPSS وAMOS انجام شد. یافته ها نشان داد که مسیر متغیر نوگرایی و تغییر رفتار در سطح اطمینان 99 درصد (b= 0/58 , p≤0/01) معنادار است. بر این اساس، می توان نتیجه گیری کرد با رشد مؤلفه های نوگرایی در جامعه، شاهد افزایش تغییرات رفتار دختران دانشجو می باشیم.
اسماعیل دویران،
دوره 12، شماره 1 - ( 4-1402 )
چکیده
سرمایۀ اجتماعی، مفهومی پرکاربرد با ساختاری بسیار گسترده است که خمیرمایۀ اصلی آن ایجاد همبستگی و وفاق اجتماعی برای توسعه در ابعاد مختلف سرزمینی است. اعتماد، شکلدهنده و مشارکت و انسجام، نتیجۀ سرمایۀ اجتماعی است. این پژوهش، به شیوۀ تبیینی با ماهیت کاربردی منطبق بر رویکرد تطبیقی به بررسی سرمایۀ اجتماعی دانشجو معلمان دانشگاه فرهنگیان شمال غرب کشور پرداخته است. شیوۀ گردآوری دادهها مبتنی بر روش میدانی و منطبق بر پرسشنامه بوده است که چهار بعد اعتماد، مشارکت، انسجام و آگاهی اجتماعی را بررسی نموده است. جامعۀ آماری دانشجو معلمان دانشگاه فرهنگیان پردیسهای استانهای زنجان، اردبیل، آذربایجان شرقی و غربی میباشد که از حدود 10500 دانشجو، حجم نمونهای مطابق با 370 دانشجو (با استفاده از روش کوکران) با توزیع تصادفی برای مطالعه انتخاب شدند. شیوۀ تحلیل دادهها در قالب مدل رادار تمرکز، تی تک نمونه ای، مدل تعقیبی زوجی مبتنی بر روش شفه و فریدمن بوده است. یافتهها نشان میدهد میزان سرمایۀ اجتماعی دانشجویان در پردیسهای دانشگاه فرهنگیان شمال غرب کشور در حد متوسط بوده است که بر اساس آزمون تی تک نمونهای و مدل تعقیبی شفه با ضریب اطمینان 95 درصد و سطح معناداری کمتر از 05/0 تفاوت معنادار با شدت ضعیف وجود دارد. یافتهها نشان میدهد شاخص آگاهی اجتماعی با رتبۀ 63/3 در بالاترین سطح مطلوبیت قرار گرفته است و دانشگاه فرهنگیان استان آذربایجان غربی با رتبۀ 24/3 دارای بالاترین میزان سرمایۀ اجتماعی در مقایسه با سایر استانهای مورد مطالعه میباشد.
دکتر محمدحسین سرائی، دکتر رضا احمدی،
دوره 12، شماره 1 - ( 4-1402 )
چکیده
چشم انداز، بهعنوان یک بازنمایی، یک روش خاص برای دیدن است. چشمانداز تنها ایدئولوژی نیست، بلکه ایدئولوژی بصری و یک رابطۀ قدرت است؛ اِعمال نظمی که در آن، یکی از روشهای غالب مشاهده، جایگزین همۀ راههای دیدن میشود. هدف این مقاله، بررسی چگونگی بهرهگیری از بیلبوردها و یادمانهای تصویری برای ارائۀ گفتمانها و تصویرسازی مورد نظر حاکمیت محلی در چشمانداز شهری دزفول است. برای دستیابی به این هدف ما تمامی بیلبوردها و یادمانهای تصویری شهر را مورد بررسی نشانه شناختی و بازنمایانه قرار دادیم؛ سپس موارد مورد مطالعه را از نظر الگوهای تصویرشناختی دستهبندی کردیم و مشخصات هرکدام از آنها را مورد بررسی قرار دادیم تا به تصویر روشنی از چشمانداز نشانه شناختی و طرحهای بازنمایانه شهر دزفول برسیم. نتایج این پژوهش نشان میدهد که با شروع جنگ و با توجه به صدمات وارده به شهر، حاکمیت محلی، ضرورت یک تصویرسازی جدیدِ مرتبط با نقش دزفول در جنگ را احساس میکند. پس از جنگ، تصویرسازی مرتبط با روحانیت، به شکلی جدید و کاملاً زمینه مند وارد چشمانداز شهری میشود. پس از چندین دهه تسلط این دو گفتمان، با به وجود آمدن ضرورتهای جدید، گفتمانهای نوظهور مانند مقاومت فرامرزی و تاریخی نیز وارد چشمانداز شهری دزفول شدند. در این زمینه می توان استدلال کرد که شهرهایی همانند دزفول، دست بهنوعی بازاریابی سیاسی-ایدئولوژیک میزنند تا نقش خود را در گفتمان حاکم و حوادث کلیدی آن، به شکلی مهمتر و کلیدیتر نشان دهند.
داریوش احمدیان، نورمحمد رضائی،
دوره 12، شماره 1 - ( 4-1402 )
چکیده
پژوهش حاضر با هدف درک تأثیر نقش عوامل روانی- اجتماعی بر شکاف بین نگرش و رفتار زیست محیطی در شهر کرمانشاه و با روش پیمایش صورت گرفته است. ابزار جمع آوری داده ها پرسشنامه بوده است. یافته ها نشان میدهد که میانگین متغیر ارزش های زیست محیطی شهروندان، متوسط؛ اثربخشی شخصی، متوسط رو به پایین و متغیر احساس تعلق مکانی شهروندان، متوسط رو به بالا می باشد. نتایج آزمون فرضیات نشان داد که بین این متغیرها و متغیر وابستۀ تحقیق (شکاف بین نگرش- رفتار ) همبستگی و رابطۀ آماری معنی داری وجود دارد. همچنین نتایج یافته ها حاکی از توانایی تبیین ۱۱ درصدی متغیرهای مستقل؛ نسبت به واریانس متغیر نگرش-رفتار را دارند. به صورت کلی می توان نتیجه گرفت که هر چند متغیرهای فوق همبستگی معنی داری با شکاف بین نگرش و رفتار زیست محیطی نشان دادند؛ اما نباید از دیگر مفاهیم و سازه ها که در مدل های مختلف ارائه شده اند، غافل بود و باید تحقیقات گسترده ای در این زمینه صورت گیرد تا به یک مدل کلی، جامع و با سازه های بیشتر برای تبیین این شکاف دست یابیم.
شهریار جلیلی،
دوره 12، شماره 1 - ( 4-1402 )
چکیده
با اینکه موضوع "مذهب" در آموزش عمومی، توجه بسیاری از محققان را به خود جلب کرده است، جایگاه آن در آموزش زبان انگلیسی، به عنوان زبان دوم، مدتها مورد بحث بوده است. به تازگی، تأثیر باورهای مذهبی در حرفۀ آموزش زبان انگلیسی به یادگیرندگان غیرانگلیسی زبان به روشنی مشاهده شده است. با این وجود، با مرور ادبیات در حوزۀ آموزش زبان انگلیسی پی می بریم که مطالعات غالبا به بررسی ارتباطات بین مسیحیت و آموزش زبان انگلیسی پرداخته است. رابطۀ بین ادیان دیگر مانند اسلام و آموزش زبان انگلیسی بسیار کمتر مورد توجه قرار گرفته است. لذا این مطالعۀ کیفی تلاشی است برای پر کردن این شکاف علمی. این تحقیق، با هدف بررسی رابطۀ دین مبین اسلام و شکل گیری هویت حرفهای معلم های مسلمان زبان انگلیسی در ایران انجام گرفت. برای انجام این امر، تعداد ده معلم مسلمان به عنوان شرکت کنندگان در تحقیق به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب گردیدند. از این تعداد، شش نفر مرد و چهار نفر خانم بودند. با بهرهگیری از مصاحبه های عمیق، به عنوان منبع اصلی جمع آوری دادهها و پیروی از اصول رویکرد تحلیل محتوای استنتاجی، این مطالعه نشان داد که اسلام به سه نحو مهم در هویت حرفهای شرکتکنندگان مرتبط بوده است: : (1) تقویت آرامش روحی و ذهنی (2) بهبود رابطۀ معلم و دانشآموز و (3) تقویت ارزشهای مذهبی دانشآموزان. در نهایت، پیامدهای نظری و آموزشی این مطالعه و همچنین جهتهای تحقیقات آتی ارایه گردید.
تقی آزادارمکی، زهرا خستو،
دوره 12، شماره 2 - ( 8-1402 )
چکیده
در بررسی تحولات توسعهای جامعه شناسی در ایران، تغییرات کمی و کیفی، به عنوان شاخصی مهم در شناخت این تحولات مورد توجه بوده است. این مطالعه بر اساس رویکرد نسلی، به بررسی متونی می پردازد که جامعه شناسی در ایران را مورد بررسی قرار داده اند. در بررسی معنای جامعه شناسی در میان نسل ها این پرسش مطرح می شود که رویکردهایی که در گذشته، جامعه شناسی را مورد بررسی قرار داده اند چگونه بوده اند و تا به امروز چه تغییراتی داشتند؟ با استفاده از روش تحلیل محتوای کیفی به بررسی محتوای 186 آثار مکتوب پرداخته شد که در دهۀ70 و 80 به طور اختصاصی، جامعه شناسی در ایران را مورد بحث و بررسی قرار داده اند. گفتمان حاکم بر تحلیل های موجود از جامعه شناسی در ایران، گفتمان توسعه با جهت گیری آسیب شناسانه است. نسل سومی و چهارمی ها، جامعه شناسی را در خدمت توسعۀ ملّی و حل مسائل اجتماعی می بینند. اما نسل جدید، کمتر سیاست را برجسته می کند و گرایش بیشتری به تاریخ و رویکردهای کیفی در بررسی جامعه شناسی در ایران دارد.
بتول رستمی، یارمحمد قاسمی، خدیجه ذوالقدر،
دوره 12، شماره 2 - ( 8-1402 )
چکیده
مناسک پیاده روی اربعین، یکی از پدیده هایی است که پس از حمایت ها و تبلیغات گستردۀ نهادهای حکومتی به شکل گسترده ای در دهۀ اخیر رواج یافته است. هدف اصلی مطالعۀ حاضر، کشف پیامدهای این پدیده است. این تحقیق با استفاده از راهبرد نظریه زمینه ای انجام شده است و تعداد 49 زائر ایرانی از راهپیمایی کنندگان در مناسک پیاده روی اربعین مورد مصاحبه قرار گرفتند. در بخش پیامدها، در نهایت 26 مفهوم استخراج شد و در 10 مقولۀ طبقه بندی شد. بر اساس نتایج تحقیق، پیامدهای مناسک پیاده روی به این شرح است: نمایش قدرت سیاسی ایران/ حکمرانی معیوب/ چالش های فرارو/ چالش های پس پرده/ بازتولید دین/ تغییر سبک زندگی دینی/ گسترش مدارای اجتماعی/ شخصی شدن دین/ بازاندیشی مناسکی و توسعۀ مبدأ و مقصد. در نتیجه این مناسک، با وجود پیامدهای مثبت، چالش هایی را در مبدأ و مقصد ایجاب خواهد نمود.
آقای علیرضا مرادی، خانم ثنا نوری مقدم،
دوره 12، شماره 2 - ( 8-1402 )
چکیده
امروزه یکی از شایع ترین مشکلات بهداشت عمومی در سراسر دنیا «خشونت خانگی» است که دربردارندۀ مؤلفه های کودک آزاری، همسرآزاری و بدرفتاری با سالمند می باشد. هدف از پژوهش حاضر شناسایی عوامل مؤثر در بروز خشونت خانگی بود. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر ماهیت در زمره تحقیقات تحلیلی می باشد و روش تحقیق آن کیفی از نوع تحلیل محتوا میباشد. ابزار گردآوری داده ها مصاحبۀ نیمه ساختاریافته و مراجعه به اسناد و مدارک بوده است. روش نمونه گیری نیز روش هدفمند میباشد. جامعۀ هدف پژوهش حاضر شامل نخبگان علمی و عملیاتی فرماندهی انتظامی استان خراسان جنوبی اعم از هیأت رئیسه، فرماندهان پلیس های تخصصی، مدیران کل عملیاتی و اساتید علمی و کلیۀ همسران خانواده هایی میباشند که به دلیل خشونت خانوادگی به مراکز مشاورۀ کلانتری های شهر بیرجند در سال 1401 مراجعه نموده اند. تعداد مشارکتکنندگان شامل 27 نفر از نخبگان علمی و عملیاتی شهر بیرجند و همسران آسیب دیدۀ خشونت خانگی (به دلیل رسیدن به اشباع نظری) میباشد. با توجه به نتایج به دست آمده و تحلیل های صورت گرفتۀ حاصل از کدگذاری های باز و محوری و گزینشی، عوامل مؤثر در بروز خشونت خانگی شامل ابعاد اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی میباشد. با توجه به بررسی های صورت گرفته و نتایج حاصل از تحقیق حاضر، لزوم توجه مسؤولان ذیربط به این مسأله و آموزش خانواده ها و افراد جهت آشنایی با تبعات روانی و اجتماعی رفتارهای خشونت آمیز بیش از پیش اهمیت دارد.
دکتر ملیحه امانی، دکتر محمداسماعیل ریاحی،
دوره 12، شماره 2 - ( 8-1402 )
چکیده
تغییر در سبک زندگی متأثر از مدرنیته و بالا رفتن آگاهی، موجب گرایش روز افزون زنان به حضور در عرصه های عمومی و فضاهای شهری شده است. در این پژوهش، با توجه به تجربۀ زیستۀ زنان و با استفاده از روش کیفی و استراتژی پدیدارشناسانه، در پی مطالعۀ مشکلات و محدودیت های اجتماعی- فرهنگی آنان در فضاهای شهر تهران هستیم. نمونۀ مورد مطالعه، 35 نفر از زنان 20 تا 67 سالۀ ساکن شهر تهران هستند که در سال 1400، با مراجعه به چندین نقطۀ پرتردد در مناطق شمال، جنوب، شرق، غرب و مرکز شهر تهران، مورد مصاحبه قرار گرفته اند. روش نمونه گیری هدفمند با حداکثر تنوع است. طبق نتایج بدست آمده، مشکلات و محدودیت های اجتماعی- فرهنگی زنان در ارتباط با فضاهای شهر تهران، احساس عدم امنیت در فضاهای شهری، نمود فقر و عدم نشاط و سر زندگی در فضاهای شهری، به رسمیت شناخته نشدن و پذیرفته نشدن زنان در فضاهای عمومی شهر، فضاهای مردمحور، ابژه بودن زنان به لحاظ جنسی، وجود رفتارهای زنندۀ مردانه، محدودیت های خانوادگی حضور زنان در فضاهای شهری، هنجارهای جنسیتی، محدودیت های ساختاری برای حضور زنان در برخی از فضاهای عمومی و استفاده از برخی وسایل نقلیه و ارزش ها و هنجارهای زن نجیب می باشد که تحت تأثیر سرمایۀ اقتصادی و فرهنگی و منطقۀ محل سکونت، کار و تردد، می تواند شدت و ضعف داشته باشد. همچنین نوع واکنش زنان در برابر این موانع و محدویت ها متفاوت است. زنان با مقاومت در برابر مشکلاتی که در فضاهای شهری با آن مواجه هستند، در پی دستیابی به کنشگری مدنی خلاق و تأثیرگذار می باشند. لازمۀ تحقق چنین امری، فعالیت نهادهایی مانند خانواده و نهادهای آموزشی در جهت تغییر در نگرش ها و روابط جنسیتی و فرهنگ سازی پذیرش زنان در عرصه های عمومی است.
پیمان آرامش صدیق، سید عبدالمجید بحرینیان، احمد منصوری،
دوره 12، شماره 3 - ( 12-1402 )
چکیده
بنا بر اعلام سازمان بهداشت جهانی، عوامل اجتماعی-روانی تأثیر 85 درصدی بر سلامت دارد. بیماری، نتیجۀ تعامل عوامل سه گانۀ جامعه شناختی، روانشناختی و زیستی است. این مطالعه در زمینۀ بررسی عوامل اجتماعی و روانشناختی، به عنوان زمینۀ ابتلای بیماران مبتلا به آرتریت روماتویید است. هدف اصلی این پژوهش، شناخت عوامل جامعه شناختی و عوامل روانشناختی در ایجاد زمینۀ ابتلای بیماران به آرتریت روماتویید است. روش پژوهش حاضر، توصیفی-تحلیلی از نوع علی- مقایسه ای و پس رویدادی است. جهت تحلیل متغیرهای جامعه شناسی از آزمون همبستگی پیرسون، رگرسیون چند متغیره و آنالیز واریانس استفاده گردید. جامعۀآماری این تحقیق، 127 نفر از بیماران زن مبتلا به آرتریت روماتوئید کلینیک روماتولوژی بیمارستان امام خمینی در سالهای 1388-1400 و 127 نفر از افراد سالم هستند که پس از تشخیص گذاری روماتولوژیست، بیماران با نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. ابزار سنجش اختلالات روانشناختی، پرسشنامۀ فرم بلندطرحواره های ناسازگار یانگ و پرسشنامۀ راهبردهای مقابله ای لازاروس می باشد. پرسشنامۀ عوامل اجتماعی در تعیین متغیرهای جامعه شناختی نیز محقق ساخته است.. در تجزیه و تحلیل داده ها و اطلاعات، از نرم افزار Spss22 استفاده گردید. مطابق نتایج آزمون رگرسیون چند متغیره، شش متغیر اجتماعی 1 . طبقۀ اقتصادی پایین 2.سبک زندگی 3. آسیب خانوادۀ بالا 4 . حمایت عاطفی پایین 5. مشارکت اجتماعی پایین و 6. تحصیلات پایین، تأثیرمعنی داری بر ایجاد زمینۀ روانشناختی و زمینۀ ابتلای به بیماری آرتریت روماتویید داشتند. همچنین نتایج نشان داد که همۀ بیماران مبتلا به آرتریت روماتویید در این پژوهش، دارای طرحواره های ناسازگار اولیه و راهبردهای مقابله ای ناسازگار بودند، اما افراد سالم فاقد آن بودند.
داریوش جهانی، عظیم علی شائی، فاطمه تیلگوی بگه جان، محسن معینی نسب،
دوره 12، شماره 3 - ( 12-1402 )
چکیده
خشونت خیابانی یکی از انواع خشونت در جامعه است که که بین افراد به وقوع میپیوندد و همهساله، طبق آمار و اخبار، تعدادی قربانی میگیرد و پیامدهای آن تأثیر مخربی بر اوضاع فرهنگی- اجتماعی هر کشوری دارد. در این پژوهش سعی بر آن است تا عوامل مؤثر بر خشونت در فضای شهری اردبیل بررسی شود. این پژوهش، در زمره پژوهشهای «توصیفی-تحلیلی» و پاردایم (قیاسی و روش کمی) است و با ماهیت کاربردی به تحلیل زمینۀ مؤثر بر گرایش یه خشونت در فضای شهری در شهر اردبیل پرداخته است. در پژوهش حاضر از روش اسنادی و همچنین روش میدانی (پیمایش با جامعۀ آماری شهروندان 15 تا 64 سال شهر اردبیل) که بر اساس سرشماری سال 1395 (۵۲۹۳۷۴ نفر) بودند و 376 نفر به نمونه به شیوۀ نمونه گیری تصادفی ساده از طریق فرمول کوکران در چهار منطقۀ شهرداری اردبیل انتخاب شدند، بهره گرفته شده است. همچنین جهت شناسایی عوامل کلیدی تحقیق از نرم افزار Mic Mac استفاده شده است. نتایج نشان داد که مؤلفههایی از قبیل نهادینه شدن درگیری در جامعه، آستانۀ تحمل پایین شهروندان، بدحرف زدن با شخص مقابل و زیان و ضرر مالی، بیشترین تأثیرگذاری را بر خشونت کلامی در شهر اردبیل داشته اند. نهادینه شدن درگیری در جامعه، امری است که روز به روز بر فضای شریانی شهر، به شکل خشونت جلوه گری میکند. بنابراین، بر برنامه ریزان امر لازم است، در حوزۀ امر آموزش و مهارت برخورد و تعامل شهروندان، گام های علمی و عملی بردارند.
فریدون تقی پور، داود ابراهیم پور، صمد صباغ، محمود علمی،
دوره 12، شماره 3 - ( 12-1402 )
چکیده
پژوهش حاضر با هدف شناسایی چالش ها و راهکارهای بحران سالمندی در ایران انجام شده است. روش پژوهش با رویکرد کیفی از نوع تحلیل مضمون است. نمونۀ پژوهش، 27 سند پژوهش را با اعتبارسنجی 10 مصاحبۀ نیمه ساختاریافته از خبرگان با معیار درون گنجی تشکیل میدهد که با روش نمونه گیری از نوع نظری هدفمند انتخاب شده اند. برای سنجش اعتبار پژوهش، از روش آزمونـ بازآزمون استفاده شده است و نتایج این دو کدگذاری با بهرهگیری از روش هولستی، 91/0 به دست آمد. تحلیل داده ها نیز با بهره گیری از نرمافزار کیفی MAXQDA انجام شد. یافته های پژوهش عبارتند از: 1. مختصات بحرانِ سالمندی با مؤلفه های واپسماندگی و حاشیهای شدن، منزلتزدایی، بیمعنایی و پیدایی قشر ناامید، زنانه شدن سالمندی، تورم نیازمندی، انباشت بیماریها، احساس بیارزشی، تنهایی و افسردگی، رهاشدگی، اضطراب وجودی و رشد انفجاری جمعیت 2. پیدایی و تشدید بحران سالمندی ناشی از وجود شبکۀ تبیینی چندگانه با عناصر 18گانه شامل تضعیف حمایتگرهای عاطفی، اثر عارضی مدرنیزاسیون، تغییرات کمی و کیفی دینداری و از دست رفتن حمایتگرهای دینی، کاهش فرصت حضور و مشارکت سالمندان در جامعه، بازنمایی غیرحمایتی صنعت فرهنگ از سالمند و الگوی شهرسازی غیرحمایتگر. در نتیجه، همسو با فضای تبیینی بحران سالمندی، تجویزات راهبردی به عنوان راهکار پیشنهاد شد.
مهسا تیزچنگ، زهرا نقیزاده، هایده مهدوی، ریحانه شاهولی،
دوره 12، شماره 3 - ( 12-1402 )
چکیده
مسألۀ توانمندسازی زنان یکی از اساسیترین مباحث جوامع معاصر است که پیوند اجتنابناپذیری با امر توسعۀ آنها دارد. در کشور ما نیز به طور مشخص از برنامۀ چهارم توسعه، توانمندسازی زنان در زمره سیاستهای کلان و اجرایی قرار گرفته است. پیرو این امر، پژوهشهای متعددی در حوزههای مختلف تلاش داشتهاند مسألۀ توانمندسازی زنان در کشور را مورد ارزیابی و سنجش قرار دهند. هدف پژوهش حاضر فراتحلیل مطالعات صورتگرفته در حوزۀ توانمندسازی اقتصادی زنان است تا تصویری جامع از یافتهها و مشخصات مطالعات به دست آمده ارائه کند. انتخاب روش فراتحلیل کیفی، از این جهت است که امکان ارزیابی و مرور مطالعات را در دو بخش مشخصات صوری و ساختاری و نیز یافتههای محتوایی فراهم میکند. مجموع مطالعاتی که بررسی شده است، 70 مورد است و شامل انواع مقالات و پایاننامهها بودهاند که دو کلید واژۀ توانمندسازی اقتصادی و زنان را در اشتراک داشتهاند. طیفی از پایگاههای دادهای مجازی مانند نورمگز و پایگاه علوم انسانی تا کتابخانههای دانشگاههای معتبر کشور، منبع جمعآوری دادهها بودهاند. نتایج نشان میدهد از نیمۀ دهۀ 90 شمسی به این سو، با فراوانی قابل ملاحظهای از مطالعات این حوزه مواجه بودهایم که با پراکندگی رشتهای همراه بوده است و رشتههای حوزۀ کشاورزی به همراه علوم اجتماعی پیشتاز آنها هستند. روشهای مورد استفاده به طور عمده، کمی و مبتنی بر پرسشنامههای بزرگ مقیاس هستند. نتایج یافتههای توصیفی نشان میدهد که توانمندسازی اقتصادی، مقدمهای برای شروع توسعه است. سیاستهای اجرایی این حوزه به طور عمده، مقطعی، در راستای حمایتهای غیرعاملیتی (وابستهساز) و بدون توجه کافی به خاصبودگیها و مختصات متفاوت زمینههای آن اعمال شدهاند و نیاز به تمرکز بر نیازهای متفاوت زنان، هنجارهای جنسیتی و فرهنگی و زیرساختهای هر منطقه در راستای سیاستگذاری متناسب با آن وجود دارد.
دکتر بهرام نیک بخش، دکتر مهران حافظی بیرگانی،
دوره 12، شماره 3 - ( 12-1402 )
چکیده
پژوهش حاضر به منظور بررسی تأثیر متغیرهای ساختاری مانند چرخۀ ایزوله شدن، عدم تحرکپذیری و افسردگی اجتماعی بر حسب پایگاه اجتماعی- اقتصادی، سالخوردگان صورت گرفته است. این مطالعه بر روی سالخوردگان بازنشسته در طول شیوع بیماری کرونا، با هدف تحلیل تأثیرات متغیرهای مذکور در شرایط پاندمیک انجام شده است. جامعۀ آماری مربوط به سالخوردگان بازنشسته در شهرستان اهواز طی 5 سال اخیر بوده است ، که تعداد 196 نفر به روش هدفمند گزینش شده اند. داده های جمع آوری شده در قالب معادلات ساختاری و با استفاده از نرم افزارهای pls-smart3 وspss تجزیه و تحلیل شدند. یافته های تحقیق نشان داد که؛ تأثیر کل پایگاه اجتماعی – اقتصادی بر متغیرهای تحرک پذیری جسمی(378/0-)، تحرک پذیری ذهنی(707/0-)، افسردگی اجتماعی(422/0) و چرخۀ ایزوله شدن (730/0) است. همچنین اثرات کل متغیر چرخۀ ایزوله شدن بر متغیرهای؛ تحرک پذیری ذهنی (488/0-) و افسردگی اجتماعی (439/0) است و تأثیرات کل تحرک پذیری جسمی بر افسردگی اجتماعی به مقدار (270/0- ) بوده است. بنا براین، متغیرتداوم چرخۀ ایزوله شدن، پیش بینی کنندۀ میزان افسردگی اجتماعی بر وضعیت اجتماعی- اقتصادی سالخوردگان است (ضریب مسیر302/0). پایگاه اجتماعی- اقتصادی، بر میزان تحرک پذیری بر بعد جسمانی تأثیرگذار است، ولی این تأثیرگذاری بر بعد ذهنی تأیید نشده است. همچنین؛ بین تداوم چرخۀ ایزوله شدن و افسردگی اجتماعی، متغیر تحرک پذیری ذهنی نقش واسطه گری دارد (265/0). بنابراین نتایج این تحقیق میتواند به بهبود کیفیت زندگی سالخوردگان در شرایط بحرانی و همچنین به سازمانهای بهداشتی و مراقبتی در برنامهریزی و ارائۀ خدمات بهتر برای این گروه آسیبپذیر کمک نماید.
--- رضوان اله داد، --- اعظم نژادی،
دوره 12، شماره 3 - ( 12-1402 )
چکیده
این تحقیق، پژوهشی کیفی است که به دنبال یافتن عوامل زمینه ای احساس حقارت در بین زنان مطلقۀ شهر تهران می باشد. نمونه های مورد مطالعه در پژوهش حاضر، شامل 34 زن مطلقه است که در محدودۀ سنی 21 تا 58 سال قرار دارند. در ابتدا پرسشنامۀ احساس حقارت در بین زنان مطلقه توزیع شده است و افرادی که نمرۀ بالاتر از 42 را کسب کردند، با آنها مصاحبه انجام شده است. گزاره های به دست آمده، شامل 5 مضمون اصلی و 23 مضمون فرعی و یک مضمون هسته ای است. مضامین فرعی به دست آمده شامل تحصیلات پدر و مادر، سطح فرهنگ خانواده، فشارهای اقتصادی، ابتلا به مواد مخدر یا مشروبات الکلی، فقدان والدین مقتدر، بیماری والدین، کنترل افراطی خانواده و جبران افراطی خانواده، رفتارهای معیوب اعضای خانواده، رفتارهای معیوب دیگران، کینه، خشم، پشیمانی، خودمتهم سازی، کناره جویی، ناچیزشماری، بهانه جویی، پرخاشگری، عدم ارضای نیازهای روانی از سوی والدین، عدم مهارت حل مسأله، تغییر حضانت فرزند و ترس از قضاوت های دیگران میباشند. مضامین اصلی اعم از زندگی قدرت طلبی و برتری جویی، روابط بین فردی ضعیف، تمایلات محافظتی و احساس نابسندگی و ناایمنی می باشند. مضون هسته ای این پژوهش با توجه به سؤال پژوهش تحت عنوان احساس حقارت است. با توجه به گزاره های بدست آمده، پژوهش حاضر شامل سه سنخ می باشد. سنخ اول، زنان مطلقۀ کمتر از 30 سال؛ سنخ دوم، زنان مطلقۀ بالای 30 سال و سنخ سوم، زنان مطلقۀ بالای 50 سال است. در هر یک از این سنخ ها، برخی عوامل زمینه ساز نسبت به سنخ دیگر، پررنگتر است. در سنخ اول، کنترل و جبران افراطی خانواده، رفتارهای معیوب خانواده و دیگران و ارتباط با جنس مخالف از طریق فضای مجازی در سنخ دوم، تغییر حضانت فرزند، ارتباط با جنس مخالف و شکل گیری ازدواج موقت، عدم حل مسأله و استفاده از مواد و مشروبات الکلی و در سنخ سوم، کینه، خشم، پرخاشگری و پشیمانی به دست آمده است.
علیرضا صادقی، دکتر اکبر صالحی، دکتر سعید ضرغامی همراه، دکتر یحیی قائدی،
دوره 12، شماره 4 - ( 2-1403 )
چکیده
هدف این مطالعه، شناسایی گسست ها در صورت بندی های گفتمانی نظام تربیت معلم در بازۀ زمانی تأسیس دارالفنون تا تأسیس دانشگاه فرهنگیان است. برای این منظور، مطابق با روش تبارشناسی و مفروضه های تحلیل گسست در سه گام، به تحلیل تبار، تحلیل صفر و تحلیل تصادف این نظام پرداخته شده است. بر همین اساس، طبق تحلیل تبار و تحلیل صفر، ایجاد نظام تربیت معلم وابسته به شکل گیری نظام تعلیم و تربیت جدید است و در طول این مدت اصلاح شده است و یا تغییر نموده است. تحلیل تصادف نشان از وجود رخدادهای پراکنده ای است که هر کدام بر نظام تربیت معلم کشور مؤثر بوده اند. حوادثی چون شکست های ایران از روسیه، پیروزی جنبش مشروطه و یا رخدادهای جهانی مانند جنگ جهانی دوم که بر این نظام اثر گذاشته اند. در تحلیل قدرت با بررسی اساسنامه ها و دستورالعمل های نظام تربیت معلم در این بازۀ زمانی، مشخص گردید که از منظر فوکو قدرت در تلاش است با این روش، سوژه های حکومت پذیر از طریق تکنیک های گوناگون برای کنترل، نرمال سازی و شکل دهی رفتار مردم، ایجاد کند.
امین مهرابی مزیدی، دکتر غلامرضا امینی نژاد،
دوره 12، شماره 4 - ( 2-1403 )
چکیده
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطۀ وقف و مشارکتهای مردمی در توسعۀ شهر گراش انجام گرفته است. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی است و از لحاظ روش توصیفی-پیمایشی میباشد. جامعۀ آماری، کلیۀ سرپرستان خانوار شهر گراش است که بر اساس آمار مرکز ایران در سال 1395، ۷۱۱ نفر میباشد. با استفاده از فرمول کوکران، حجم نمونۀ آماری ۲۵۰ نفر تخمین زده شد. ابزار اصلی مورد استفاده جهت جمعآوری اطلاعات، پرسشنامه بوده است که پایایی آن به وسیلۀ ضریب آلفای کرونباخ 92/۰ به دست آمد. در این پژوهش، از تحلیلهای توصیفی و استنباطی در قالب نرمافزار SPSS 22 جهت تجزیه و تحلیل دادهها استفاده شد. در بخش توصیفی، متغیرهای پژوهش با میانگین و انحراف معیار و در بخش استنباطی، آزمونهای کلموگروف - اسمیرنوف و همبستگی آورده شده است. یافتهها نشان میدهد که بین وقف و مشارکتهای مردمی با توسعۀ شهرگراش، رابطۀ معنیدار وجود دارد. همچنین نتایج نشان داد بین وقف و مشارکتهای مردمی با ابعاد توسعۀ شهر گراش شامل آموزش، بهداشت - درمان و فرهنگی - مذهبی رابطۀ معناداری وجود دارد.
خانم الهام علی هادیزاده اندوهجردی، خانم سوده مقصودی،
دوره 12، شماره 4 - ( 2-1403 )
چکیده
این پژوهش با هدف بررسی تأثیر عوامل سازمانی مؤثر بر تعارض کار-خانواده در کارکنان آتشنشانی شهر کرمان انجام گرفت. پژوهش حاضر از نوع مطالعات توصیفی و روش همبستگی میباشد. جامعۀ آماری این پژوهش را کلیۀ آتشنشانان سازمان آتشنشانی شهر کرمان در سال 1402 تشکیل میدهند که 141 نفر به صورت تصادفی و در دسترس انتخاب شدند. ابزار جمعآوری اطلاعات شامل پرسشنامۀ عوامل سازمانی و تعارض نقش شغلی و خانوادگی بود. اطلاعات جمعآوری شده با استفاده از نرمافزار SPSS تجزیه و تحلیل گردیدند. نتایج تحقیق نشان داد که بین احساس گرانباری نقش با تعارض کار-خانواده، رابطۀ مستقیم و معناداری وجود دارد. همچنین، بین تعهد سازمانی، رضایت شغلی و عدالت سازمانی و تعارض کار-خانوادۀ کارکنان آتشنشانی، رابطۀ معکوس و معناداری مشاهده شد. در نهایت مشخص شد که مهمترین پیشبینیکنندۀ تعارض کار-خانوادۀ کارکنان آتشنشانی، احساس گرانباری نقش کارکنان بود. نتایج این تحقیق میتواند به عنوان الگویی در اختیار مسؤولین سازمانها و نهادهای شهر کرمان قرار گیرد تا با استفاده از آن، شرایط مطلوب سازمانی را برای کارکنانشان فراهم آورند و از این طریق باعث کاهش بخشی از تعارضات کار-خانواده شوند.
--- سیدکمال الدین موسوی، --- مهدیه کاظمیان،
دوره 12، شماره 4 - ( 2-1403 )
چکیده
مطالعۀ حاضر به بررسی تحرک اجتماعی درون نسلی در شهر کاشان به عنوان یک جامعۀ در حال گذار می پردازد. شناخت میزان تحرک، عوامل مؤثر بر آن و راهبردهای مورد استفاده در این فرآیند، هدف اصلی پژوهش بوده است.. نظریه های گیدنز، مک کلیلند و بوردیو، پایۀ نظری اصلی این پژوهش را تشکیل می دهند. جامعۀ آماری پژوهش شامل کلیۀ شهروندان 25 تا 64 سالۀ کاشان می باشد که از بین آن ها 385 نفر با استفاده از فرمول کوکران و به روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. یافته ها نشان می دهد که میزان تحرک بین نسلی تقریبا معادل 40 درصد است و اکثریت افراد، به طور عمده، یک درجه تحرک را تجربه کرده اند. متغیرهایی مانند سطح تحصیلات و عدم اعتقاد به شانس و اقبال، نقش مؤثری در تحرک رو به بالا و درون نسلی پاسخ دهندگان داشته است. جامعۀ مورد مطالعه به طور عمده، از راهبردهای اقتصادی و آموزشی به منظور پیشرفت و ارتقاء درون نسلی بهره برده اند.
حسین مقدم، دکتر مهری بهار،
دوره 12، شماره 4 - ( 2-1403 )
چکیده
در سالهای اخیر، تقاطع دنیای بازی و امر خیر با رویکردهای نوآورانهای مانند بازیهای محیطی تعاملی و پخش زنده های خیریه توجه زیادی را به خود جلب کرده است. این رویکردها علاوه بر چالش کشیدن کلیشههای منفی دربارۀ بازیکنان بازی های ویدئویی، امکان جذب کمکهای مالی و آموزش عمومی دربارۀ موضوعات خیریه را نیز فراهم میکنند. در ایران، با وجود تعداد بالای بازیکنان بازیهای ویدئویی، هنوز استفادهای جدی از این پتانسیل برای کمک به مؤسسات خیریه نشده است. پژوهش حاضر با مطالعۀ تجربیات جهانی و بررسی فرصتها و چالشهای این حوزه از طریق مصاحبه با 8 کارشناس با سابقۀ حوزۀ بازی، راهکارهای عملی و همچنین مدلی پارادایمی برای توسعۀ این روابط در ایران ارائه میدهد. یافتههای این پژوهش نشان میدهد که بازیهای ویدئویی با دسترسی به جمعیت بزرگ و متنوع، میتوانند به افزایش آگاهی و جذب کمکهای مالی برای اهداف خیریه کمک کنند. این مقاله به مؤسسات خیریه و خیرین ایرانی پیشنهاد میدهد تا با تجهیز خود به تفکر بازی گونۀ بهرهگیری از صنعت بازی، فعالیتهای نوآورانهای را توسعه دهند که منجر به افزایش سرمایهگذاری و مشارکت شود. در نهایت، این پژوهش به اهمیت بازیهای ویدئویی به عنوان ابزاری نوآورانه در امر خیر و نقش آنها در بهبود کیفیت زندگی اجتماعی و اقتصادی جامعه پرداخته است