57 نتیجه برای توسعه
زهرا رشیدی،
دوره 7، شماره 3 - ( 11-1397 )
چکیده
این پژوهش با هدف شناسایی چالشهای توسعه اجتماعی اعضای هیات علمی به واکاوی پدیده زورگویی پرداخته است. بدین ترتیب تلاش شد تا جنبههای مختلف این مسائل با توجه به بافت حاکم بر نهاد دانشگاه در ایران واکاوی و بازنمایی شود. پژوهش حاضر درچارچوب رویکرد کیفی و با استفاده از روش تحقیق نظریه مبنایی(با نگاه سیستمی اشتراوس و کوربین) صورت گرفته است. برای جمعآوری دادهها از اطلاع رسانها، مصاحبههای عمیق و غیر رسمی مورد استفاده قرار گرفت و انتخاب اطلاع رسانهای پژوهش به صورت هدفمند و با استفاده از راهبردهای نمونهگیری با حداکثر تنوع و نمونهگیری نظریهای صورت پذیرفت. اطلاع رسانهای پژوهش شامل 32 عضو هیات علمی(استادیار، دانشیار، استاد) دانشگاههای جامع شهر تهران بودند. تحلیل دادههای حاصل درسه مرحله کدگذاری باز، محوری و گزینشی صورت پذیرفت تمهای بدست آمده است. بر اساس یافتهها، پدیده زورگویی در روابط اعضای هیات علمی در آموزش عالی ایران دارای ابعاد کلامی، جسمانی یا روانی و اجتماعی میباشد. این پدیده به دلیل شرایط سازمانی و فردی ظهور یافته و منجر به واکنشهایی چون اجتناب، تقابل، پذیرش شده است. این واکنشها تحت تاثیر پاسخ مسئولان، تاب آوری و باورهای رایج (شرایط مداخلهگر)، ساختارو فرهنگ دانشگاهیبروز پیدا کرده و منجر به آسیبپذیری شغلی،فردی،اجتماعی و اقتصادی شدهاند.
اصغر میرفردی، آسیه صادق نیا، رامین مرادی،
دوره 7، شماره 4 - ( 2-1398 )
چکیده
توسعه اجتماعی یکی از فراگیرترین ابعاد توسعه است. این مقاله به تحلیل موانع جامعهشناختی توسعه اجتماعی در ایران از دیدگاه اعضاء هیأت علمی جامعهشناسی دانشگاههای دولتی پرداخته است. روش مصاحبه و روش پیمایشی برای گردآوری دادهها استفاده شد و تعداد 131 نفر از اعضاء هیأت علمی به عنوان نمونه با نمونهگیری هدفمند انتخاب و دیدگاه آنها درباره موانع توسعه اجتماعی در ایران مورد پرسش قرار گرفت. در گام اول با مصاحبه باز مؤلفههای مورد بررسی شناسایی و سپس در گام دوم با ابزار پرسشنامه ساختمند دادهها گردآوری شدند. روایی صوری و ضریب آلفای کرونباخ به ترتیب برای ارزیابی اعتبار و پایایی ابزار سنجش بکار گرفته شدند. نتایج مطالعه نشان داد که از دیدگاه کارشناسان دانشگاهی موانع اقتصادی؛ سیاسی؛ فرهنگی و اجتماعی به ترتیب به عنوان مهمترین موانع توسعه اجتماعی در ایران ارزیابی شدند. به صورت مصداقی شبکه فساد، اقتصاد دولتی و نبود شایستهسالاری به ترتیب به عنوان مهمترین موانع توسعه اجتماعی در کشور بودهاند. نتیجه اینکه موانع اقتصادی و سیاسی به عنوان مهمترین بازدارندههای توسعه اجتماعی معرفی شده اند.
محمد اعظمی، ایرج اسدی، محمدرضا حق جو،
دوره 7، شماره 4 - ( 2-1398 )
چکیده
هدف از این مقاله تدوین اصول و معیارهایی است که در ارزیابی و اصلاح و تغییر طرحهای توسعه شهری در جهت دستیابی به عدالت شهری کمک میکنند. این پژوهش بر روش بازنگری تحقیقات و نیز تحلیل محتوای طرحهای توسعه شهری کشورهای بریتانیا و آمریکا استوار است. در این مقاله با بهرهگیری از دیدگاههای فلسفی درباره تعریف عدالت و همچنین استفاده از رویکردهای عدالت در برنامه ریزی شهری شش معیار کلی برای تدوین چارچوب مفهومی عدالت در برنامهریزی شهری پیشنهاد میشود. این شش معیار عبارتند از: نیاز، نابرابری به نفع طبقه محروم، برابری، تنوع، اجتماع گفتمانی و قابلیتهای شهری. معیارهای ارائه شده منطبق بر دو حوزه عدالت محتوایی و فرآیندی در طرحهای توسعه شهری هستند که در مقاله حاضر ارزیابی عدالت در محتوای طرحهای توسعه شهری موردنظر قرار گرفته است. در ادامه اهداف و تدابیر کلان مرتبط با هر یک از معیارها موردنظر در طرحهای توسعه شهری در پنج عرصه اصلی یعنی کاربری زمین، مسکن و محلات، حمل و نقل، اقتصاد و خدمات عمومی مورد بررسی و تحلیل قرار گرفت. در نهایت براساس مرور محتوای طرحهای مختلف و نیز مبانی نظری مرتبط با موضوعف راهبردها و سیاستهایی متلف برای تمین عدالت در طرحها در قالب معیارها دسته بندی و ارائه گردید.
رستم علی پاکدامن کلتی، محمود محمدی، محمد مسعود،
دوره 8، شماره 2 - ( 8-1398 )
چکیده
طرح های توسعه ی شهری در ایران غالبا با تاکید بر جنبه های کالبدی تهیه می شود. این شیوه موجب شده تا
شالوده اصلی شهرهای ما به سمت نامناسب حرکت کندو بسیاری از عناصر و اجزایی که در بستر تاریخی شهر و متناسب با نیازهای اقتصادی و اجتماعی و... شکل گرفته بود به حال خود رها شده و ابزار تسلط بر شهر سواداگری و دلالی زمین و ساختمان باشد. هدف از مقاله حاضرآسیب شناسی اجرای طرح های توسعه شهری در ایران از نگاه مردم شهر است. سئوالات تحقیق به شرح ذیل است.1-مفاهیم وبنیان فلسفی موجود در طرح های توسعه شهری چیست ؟ 2-روش های مناسب تهیه تا اجرای طرح های توسعه شهری در ایران چگونه است ؟ فرضیه ارائه شده این است که طرح های توسعه شهری در فرایند تهیه تا اجرا به ساکنین شهرها توجه نداشته و با توجه به آنها کمرنگ است. روش تحقیق به صورت توصیفی- تحلیلی است . شیوه گردآوری اطلاعات نیز بصورت اسنادی و میدانی از طریق پرسشنامه در قالب طیف لیکرت است. که با استفاده از نرم افزار (SPSS
) تحلیل قرار شده . نتایج تحقیق نشان می دهد که نظام عقلانیت حاکم بر تهیه تا اجرای طرح های توسعه شهری با نظام عقلانیت موجود در جامعه ایرانی مخصوصا نگرش به ابعاد اجتماعی کمتر تطبیق دارد .
مرضیه شهریاری، آرمان حیدری، عبدالرضا نواح،
دوره 8، شماره 4 - ( 2-1399 )
چکیده
زمینه و هدف: فلات زدگی، ایستایی و رکود شخصی است. یعنی فرد نه می آموزد و نه شایستگی های خود را گسترش می دهد. دو مفهومی که معمولاً در توصیف موفقیت یا عدم موفقیت اعضاء هیأت علمی در طی کردن مسیر و توسعه حرفه ای استفاده می شود. هدف این مطالعه مقایسه مدل عنکوبتی در سه دانشگاه و در بین دو رشته علوم پایه و علوم انسانی در پتانسیل فلات زدگی شغلی می باشد.
روش کار: این مطالعه به صورت پیمایش در سال 1397 در تهران، اهواز و یاسوج با نمونه ای بالغ بر 518 نفر از اعضاء هیأت علمی موفق (دارای رشد حرفه ای؛ از بدو استخدام با مرتبه استادیاری استخدام و قبل از 7 سال موفق به ارتقاء شدند) و ناموفق (بدون رشد حرفه ای؛ افرادی که با همین شرایط هنوز موفق به ارتقاء نشدند) انجام شد.
یافته ها: برطبق نمودارهای عنکوبتی و آزمون فریدمن جامعه پذیری علمی، ناامنی فضای دانشگاه، فلات زدگی محتوایی- ساختاری و تاب آوری علمی و امکانات زیرساختاری در سه دانشگاه و در بین دو رشته علوم پایه و علوم انسانی از عوامل تأثیرگذار در فلات زدگی شغلی می باشد.
زهرا رییسی دهکردی، سید ناصر حجازی، محمدعلی چیتساز،
دوره 8، شماره 4 - ( 2-1399 )
چکیده
هدف این پژوهش بررسی بررسی رابطه بین توسعه گردشگری پایدار و بهبود شاخصهای رفاه اجتماعی بر اساس تحلیل معادلات ساختاری است. با تکیه بر رویکردهای نظری جدید فرضیاتی طرح شده که این تحقیق به روش توصیفی و از نوع همبستگی در صدد آزمون آنهاست. جامعۀ آماری مورد مطالعه، همه ساکنان روستاهای شهرستان کوهرنگ به تعداد ۴۰۵۴۲ نفر هستند که براساس فرمول کوکران 616 نفر نمونه با روش نمونهگیری سهمیه ای انتخاب و مورد مطالعه قرار گرفتند. پرسشنامههای محقق ساخته (با استفاده از پشتوانه نظری موجود) توسعه گردشگری، رفاه اجتماعی به عنوان ابزار تحقیق مورد استفاده قرار گرفتند. تحلیلهای آماری براساس معادله ساختاری و با استفاده از برنامه Spss وAmos انجام یافته است. نتایج نشان داد بین توسعه گردشگری و بعد اجتماعی، اقتصادی، حقوقی، آموزشی، جمعیتی و زیستی رفاه اجتماعی رابطه معنی داری وجود دارد. همچنین مقادیر رگرسیونی مدل ساختاری حاکی ازآن است که متغیر توسعه گردشگری روستایی از بین ابعاد رفاه اجتماعی بیشتر اثر را بر بعد اجتماعی (0/42=ß) دارد و بعد از آن به ترتیب بر بعد جمعیتی (0/40=ß)، بعد اقتصادی (0/34=ß)، بعد حقوقی (0/28=ß)، بعد زیستی (0/27=ß) و کمترین اثر را بر بعد آموزشی رفاه اجتماعی(0/24=ß) دارد.
مصطفی عزیزی شمامی، فاطمه اسودیان، نیلوفر محرمی،
دوره 9، شماره 1 - ( 5-1399 )
چکیده
پژوهش حاضر با هدف بررسی موانع ارتقای جایگاه مدیریتی زنان فرهنگی در آموزش و پرورش استان مازندران انجام گرفت. این پژوهش از لحاظ هدف، کاربردی و از لحاظ روش جمع آوری داده ها توصیفی است. جامعه آماری شامل کلیه بانوان (معلم، معاون، مدیر و کارشناس آموزش) شاغل در آموزش و پرورش استان مازندران به تعداد 12000 نفر می باشند که در نهایت 350 نفر در تحقیق مشارکت داشتند، با استفاده از روش تصادفی خوشه ای یک مرحله ای به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. پس از مطالعه مبانی نظری پرسش نامه ای محقق ساخته تدوین شد و روایی و پایایی آن مورد تایید صاحب نظران قرار گرفت. نتایج حاصل از تحلیل عاملی اکتشافی نشان داد که به ترتیب، موانع اجتماعی و فرهنگی با 47/18درصد، موانع روانشناختی با 10درصد، موانع خانوادگی با 32/9 درصد، موانع سازمانی با 20/9 درصد و موانع مدیریتی با 78/6 درصد بعنوان 5 عامل اصلی عدم ارتقای مدیریتی زنان فرهنگی محسوب می شوند. همچنین از نظر بانوان فرهنگی"نگهداری از فرزندان و آموزش آن ها" با 83/3 درصد بالاترین میانگین و"پایین بودن ابتکار و خلاقیت در زنان" با 96/1 درصد پایین ترین میانگین را در بین عوامل به خود اختصاص دادند.
صدرالدین طاهری، زهره سلطانمرادی،
دوره 9، شماره 1 - ( 5-1399 )
چکیده
هدف اصلی این نوشتار ارزیابی تحولات ایران در دوره شاه عباس اول صفوی با معیارهای توسعه پایدار است. این پژوهش یک موردکاوی تاریخی با رویکرد تحلیلی تفسیری و با هدف توسعهای است که دادههای کیفی آن با بررسی اسنادی و گردآوری میدانی دادهاندوزی شدهاند. برای ارزیابی تحولات این دوره از چارچوب ارکان سهگانه (TBL) بهرهگیری نمودهایم. برپایه یافتههای این پژوهش شاه عباس اول با اجرای سیاستهای مدیریتی در حوزههای اجتماعی (برقراری امنیت در کشور، رواداری سیاسی و دوری از تعصبات مذهبی و قومی، حمایت قانونی از اقلیتها، فضیلتسالاری در دستگاه اداری و...)، زیستمحیطی (نظارت جدی بر سامانههای آبرسانی، شهرسازی هماهنگ با طبیعت، تبدیل اقتصاد وابسته به کشاورزی به اقتصاد تجارتمحور و...) و نیز اقتصادی (حمایت از صنعتگران و بازرگانان، بازسازی و ایمنسازی شبکه راههای ارتباطی، ایجاد امنیت اقتصادی و...) توانست کشور را به توسعهای پایدار برساند که آرامش و ثبات نسبی را در ایران تا چهار دهه پس از مرگ وی برقرار ساخت. با این وجود، کنار نهادن سنت اجدادی سپردن شاهزادگان به سران عشایر برای مشق حکومت را میتوان بذر انحطاط صفویان دانست که سبب شد تحولات بنیاننهادهشده توسط شاه عباس اول در دوره جانشینانش تداوم نیابد.
جهاندار امیری، اردشیر زابلی زاده، شهریار طاعتی،
دوره 9، شماره 2 - ( 8-1399 )
چکیده
تدوین سیاستهای آموزشی علمی و کاربردی کشاورزی و مبتنی بر شواهد میدانی و تجربی ، نقش مهمی درتوسعه کشاورزی دارد. کشاورزان معمولاً دچار انزوای ارتباطاتی هستند و تشکلهای منسجم و رسانههای فراگیر برای بیان نیازها، مشکلات و اولویتهای خود در مجامع سیاستگذاری و رسانهای ندارند. با توجه به نیاز نیروی انسانی مشغول در عرصه کشاورزی به توانمندسازی ، هدف از پژوهش حاضر، ارائه راهکارهای برنامهسازی تلویزیونی در توسعه کشاورزی است که با روش مصاحبه عمیق به انجام رسیده و درمجموع با 18 نفر از متخصصان مختلف مصاحبه شده و با روش تحلیل مضمون و تشکیل شبکه مضامین مورد تجزیهوتحلیل قرار گرفته است. این پژوهش منجر به ارائه راهکارهای برنامهسازی برای آموزش کشاورزی در تلویزیون گردیده که دارای 2 بخش، شاخصهای محتوایی و ساختاری است. راهکارهای محتوایی و ساختاری شامل آگاهسازی، مهارت افزایی، همگامی با زیستبوم، استفاده از تجربیات سایر کشورها، ارتباط با گروهها و قالبهای متنوع برنامهسازی است که ویژگیهای محتوایی و ساختاری را برای برنامهسازی آموزشی از تولید تا ارسال بیان میکند. درنهایت راهبردهای برنامهریزی ارتباطی شامل تشکیل گروههای تخصصی، تدوین استاندارد محتوایی، توجه به علاقهمندی ارتباط گران ، کیفیت گرایی در مقابل کمیت گرایی پیشنهاد میشود
سمیه محمدی زاد، نعمت اله عزیزی، ابراهیم صالحی عمران،
دوره 9، شماره 3 - ( 10-1399 )
چکیده
هدف پژوهش حاضر واکاوی روند توسعه آموزش عالی با تاکید بر رویکرد پلیتکنیک میباشد. روش پژوهش تحلیلی- تاریخی است. یافتههای پژوهش بیانگر آن است که عوامل گوناگونی در توسعه دانشگاهی موثر بوده است که میتوان عوامل فرهنگی و سیاسی، عوامل اقتصادی، اجتماعی، ملی و بینالمللی را نام برد. از جمله چالشهای پیشرو در توسعه پلیتکنیک کشور فقدان ضرورت یا احساس نیاز در صنایع برای ارتباط با دانشگاه، فقدان ضرورت یا احساس نیاز در دانشگاه برای ارتباط با صنایع و... میتوان اشاره کرد. نتایج پژوهش نشان میدهد که توسعه دانشگاهی پلیتکنیک ارتباط عمیقی با پیشرفت کشور، تربیت نیروهای متخصص جهت نیازهای بازار کار و رشد صنعت دارد و توجه به رویکرد پلیتکنیک میتواند راه پیشرفت کشور را هموار سازد.
میثم سام بند، علی اکبر فرهنگی، جمشید صالحی صدقیانی، محمدرضا قائدی،
دوره 9، شماره 3 - ( 10-1399 )
چکیده
از نگاه توسعه انسانی، هر انسانی به مثابه ظرفیتی است که فعلیت آن جز از مسیر توانمندسازی فردی محقق نمیشود. یکی از اصلی ترین روش های توانمندسازی فردی، محدودسازی فقر می باشد که متأثر از نهادهای مختلفی همچون رسانههای جمعی است. از این میان، ویژگیهای خاص تلویزیون به اندازهای است که به عنوان عاملی در توسعه انسانی مطرح است. هدف اصلی این پژوهش، پاسخ به این سؤال اصلی است که چگونه میتوان از مجرای تلویزیون جهت نهادینهسازی برنامههای توسعه انسانی استفاده کرد؟ این پژوهش کیفی، با استفاده از روش گراندد تئوری انجام گرفته است. گردآوری داده ها از طریق بررسی اسنادی و مصاحبه عمیق نیمه ساختاریافته با سیزده نفر از صاحبنظران حوزه ارتباطاتتوسعه و رسانه، بهدست آمد. یافتهها چهار کارکرد اصلی را در این زمینه برای تلویزیون نشان میدهد. کارکرد اول، فراهمسازی بستر است که زمینه آزادی فرصت برای توانمندسازی فردی را مهیا مینماید. دومین کارکرد مربوط به فراهمسازی شرایط علّی توانمندسازی فردی است. فراهمسازی عوامل میانجی توسعه توانمندسازی فردی، سومین کارکردی است که شناسایی شد. کارکرد چهارم نیز، بهکارگیری استراتژی تغییر مبتنی بر پیش فرض انسان به عنوان فاعل مشخص گردید. بر اساس نتایج مشخص میشود، این رسانه از طریق فرایند توانمندسازی فردی بر توسعه انسانی جامعه اثرگذار است.
حسن بختیاری، مصطفی عزیزی شمامی،
دوره 9، شماره 3 - ( 10-1399 )
چکیده
هدف پژوهش حاضر طراحی الگوی تربیت و تعالی بمنظور مکانیسمی برای توسعه فرهنگی فرماندهان و مدیران راهبردی بود. بدین منظور، از روش تحقیق کیفی پدیدارشناسی استفاده شد. نمونهای هدفمند متشکل از 10 نفر از فرماندهان و مدیران راهبردی و محققین و اعضای هیئت علمی متخصص در حوزه تعالی به عنوان مطلعین کلیدی انتخاب شدند. با بررسی و تحلیل دقیق مصاحبههای انجام شده در قالب مضمون فراگیر، مضامین سازمان دهنده و مضامین پایه مقولات استخراج شده تعالی و تربیت فرماندهان و مدیران راهبردی در چندین محور تقسیمبندی شد. در بالاترین سطح ابعاد تعالی فرماندهان و مدیران در قالب مضامین سازمان دهنده فردی و روانشناختی، حرفه ای و مکتبی و سیاسی مشخص شد. بُعد فردی و روانشناختی دارای مضامین پایه دانش عمومی، دانش ارتباطی، دانش تخصصی، دانش ضمنی، دانش مدیریتی و شخصیت می باشد. بُعد حرفه ای شامل مضامین پایه نگرش حرفه ای، انگیزه حرفه ای، مهارت انسانی، مهارت فنی، مهارت ادراکی و مهارت تصمیم گیری است. بُعد مکتبی و سیاسی شامل مضامین پایه بینش سیاسی، بینش اعتقادی و بینش الهی و دینی و همچنین راهبردهای تربیت تعالی عبارتند از روابط تعالی بخش، تکالیف تعالی بخش، ارزیابی تعالی بخش، آموزش های تعالی بخش و اقدامات خود تعالی بخش می باشند.
خانم فرحناز سردارزهی، دکتر غلامرضا میری،
دوره 10، شماره 1 - ( 5-1400 )
چکیده
در این پژوهش تلاش شده است تا عوامل اجتماعی (شاخص های انسان گرایانه) مؤثر بر توسعه ی پایدار در چهار طیف پیش برنده و بازدارنده، درونی و بیرونی در بین ساکنین بومی شهر چابهار مورد مطالعه و بررسی قرار گیرد. به منظور شناسایی عوامل اصلی، تعداد 19 شاخص مورد بررسی قرار گرفت و سپس پرسشنامه ای حاوی 100 سؤال بین 318 نفر از ساکنین بومی توزیع شد. میزان پایایی پرسشنامه ی طراحی شده 75/0 برآورد گردید. سرانجام؛ جهت تحلیل دادهها ابتدا برای تعیین کفایت و گزینش داده های مناسب از آزمون KMO و کرویت بارتلت استفاده شد که نهایتاً 13 عامل و 39 گویه همراه با ارزیابی وضعیت این عوامل در بین ساکنین بومی شهر چابهار به شرح ذیل استخراج و نام گذاری گردید: عوامل اجتماعی پیش برنده درونی در مجموع با 341/73 درصد از واریانس، شامل: اعتماد اجتماعی (کم)، مشارکت اجتماعی (بینابین)، اعتماد بین فردی (بینابین)، روحیه ی کار جمعی (زیاد) و تعهد شغلی (بینابین)، عوامل بازدارنده ی درونی با مجموع 602/65 درصد از واریانس، شامل: تحدید استقلال زنان (کم)، تعصب مذهبی (کم) و تمایز نژادی (نسبتأ کم)، عوامل پیشبرنده ی بیرونی مجموعاً با 920/61 درصد از واریانس، شامل: آزادی سیاسی و فرصت های اجتماعی (کم)، عدالت محوری (بسیار کم) و تضمین شفافیت (کم)، عوامل اجتماعی بازدارنده بیرونی با مجموع 59/784 درصد از واریانس، شامل دو عامل ناکارآمدی قوانین (زیاد) و تبعیض قومی (زیاد).
دکتر عبدالحسین شکری، دکتر هوشنگ تقی زاده، دکتر مجید باقرزاده خواجه،
دوره 10، شماره 1 - ( 5-1400 )
چکیده
اکوسیستم کارآفرینی ترکیبی از عناصر فرهنگی، اقتصادی، سیاسی و اجتماعی درون یک منطقه است که محیطی مساعد برای انجام فعالیت های کارآفرینانه را به وجود می آورد. در پژوهش حاضر، با هدف دستیابی به مدل شکل گیری اکوسیستم کارآفرینی در ایران از روش داده بنیاد استفاده شده است که مبنای اصلی جمعآوری اطلاعات در این روش، انجام مصاحبههای نیمه ساختاریافته با افراد آگاه و متخصصان در حیطه ی موضوعی مورد نظر است. نمونهگیری به روش نظری و با استفاده از روشهای غیراحتمالی هدفمند و گلوله برفی بوده است؛ که مصاحبه با 13 نفر از خبرگان آشنا به موضوع اکوسیستم کارآفرینی و اساتید دانشگاه صورت گرفت. مدل نهایی از مجموع مقوله ی محوری، شرایط علی، شرایط مداخلهگر، راهبردها و در نهایت، پیامدها و نتایج حاصل از شکل گیری اکوسیستم کارآفرینی در ایران تشکیل شده است. هرکدام از این شرایط و عوامل تشکیلدهنده ی مدل دارای متغیرها و مقولههایی هستند که توجه به آنها تحقق هدف نهایی شکل گیری اکوسیستم کارآفرینی را به منظور توسعه ی اجتماعی و فرهنگی موجب میشود.
زینب ذکریایی، محمدسالار کسرایی، علی محسنی،
دوره 10، شماره 2 - ( 8-1400 )
چکیده
توسعه علاوه بر بهبود میزان تولید و درآمد، شامل دگرگونی در ساختهای نهادی، اقتصادی و اجتماعی است که منجر به اصلاح ساختار اقتصادی و اجتماعی میگردد. منافعی هم که بنگاههای اقتصادی به آن مینگرند، منافع مالکان، مدیران و کارکنان است که از سوی مدیران در توسعه ی کسب وکار مورد غفلت قرار گرفته است. هدف از انجام پژوهش حاضر، بررسی نقش روابط اجتماعی مدیران و کارکنان در توسعه ی کسب وکار (سازمان اتکا) است. این پژوهش در چارچوب رویکرد کیفی و به کارگیری روش تحقیق داده بنیـاد انجـام گرفتـه است. ابزار جمع آوری دادهها، مصاحبه ی نیمه ساختاریافته و با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند با 31 نفر از خبرگان مصاحبه و 3 مقوله ی محوری و 11 مفهوم استخراج شد. بر اساس نتایج تحقیق، تعاملات ارتباطی، تعاملات رهبری و تعاملات حرفهای مدیران با کارکنان به عنوان شرایط علّی، مؤلفههای برقراری روابط بر مبنای عدالت بین کارکنان و روابط تعاملی و مشورتی مدیران با کارکنان به عنوان راهبردها و حسن اعتماد به یکدیگر؛ انتقال تجربیات افراد از طریق ارتباط متقابل و توسعه ی فرهنگ برای ابراز عقاید کارکنان به عنوان پیامدهای ناشی از روابط اجتماعی تأثیرگذار بر توسعه ی کسب وکار سازمان اتکا شناسایی شدهاند.
آقای عبدالرسول فدایی دولت، دکتر تقی آزاد ارمکی، دکتر علی بقائی سرابی،
دوره 10، شماره 2 - ( 8-1400 )
چکیده
توسعهی صنعتی یکی از مهمترین پیشرانهای تغییرات اجتماعی و فرهنگی جوامع در چند قرن اخیر بوده است. با گسترش صنعتی شدن جوامع، اشکال متفاوتی از جامعهپذیری شکل گرفت و ارزشهای جدیدی در جوامع سنتی حاکم گردید. هدف این پژوهش، بررسی تأثیر جامعهپذیری صنعتی بر ارزشهای دینی و جنسیتی در منطقه ی ویژه ی اقتصادی پارس است. جامعه ی آماری شامل کلیه ی افراد 18 تا 65 ساله ی ساکن در منطقه بوده است و بهصورت تصادفی از بین آنها اقدام به نمونهگیری گردید. جهت پاسخ به سؤال پژوهش، نمونه شامل دو گروه سنی زیر 30 سال و 30 سال به بالا بود و ملاک تقسیم نمونه به این دو گروه، سپری کردن دوران کودکی و بلوغ در قبل و بعد از استقرار صنایع نفت و گاز پارس جنوبی بوده است. با استفاده از روشهای آماری تحلیل واریانس چند متغیره (MANOVA) و مدلیابی معادلات ساختاری (SEM) در نرمافزارهای SPSS و AMOS دادههای حاصل از پیمایش تحلیل گردید. بر اساس نتایج پژوهش، افراد زیر 30 سال ارزشهای مردسالارانه و نگرش دینی پایینتری دارند. به عبارت دیگر، افرادی که در فضای صنعتی رشد کرده و جامعهپذیر شدهاند، ارزشهای برابریطلبانهتری در مورد زنان و رویکرد سکولارتری به دین دارند
آرمان حیدری، حمید صداقت، حمیده دهقانی، ابراهیم فتاح پور،
دوره 10، شماره 3 - ( 10-1400 )
چکیده
بعد از ظهور، تشدید و گسترش مدرنیته، نسبت میان دین – دینداری و توسعه از ماندگارترین و شدیدترین چالش های فرهنگی، علمی، سیاست گذاری و امور روزانۀ افراد بوده است. در ایران نیز، با وقوع دو انقلاب مشروطه و انقلاب اسلامی و ظهور تفکرات و جریان های دینی لیبرال و اصول گرای مذهبی این چالش ظهور و تشدید یافته است. در ایران، نسبت دین و مدرنیته و بحث ها و چالش های مربوط، بیشتر در سطح بینشی و یا در سطح پیمایشی خرد تحلیل و مطالعه شده اند. ازاین رو هدفِ مطالعه حاضر بررسیِ رابطۀ بین سطح توسعه یافتگی اجتماعی و فرهنگی و میزان دینداریِ آیینی در سطح استانی است. روش پژوهش، روش اسنادی از نوع تحلیل ثانویه بوده است. ابتدا سطح توسعۀ اجتماعی و فرهنگی استان های مختلف و میزان دینداریِ آیینی آنها محاسبه؛ سپس رابطۀ بین دو متغیر بررسی گردیده است. خوشه بندی استان ها بر اساس شاخص های توسعۀ اجتماعی و فرهنگی و دینداری با روش k- means cluster صورت گرفت. بر اساس نتایج تحقیق، در سطح انفرادی، به استثنای خراسان رضوی و کردستان، به ترتیب، همۀ استان هایی که رتبۀ بالاتری از نظر شاخص های توسعهیافتگیِ فرهنگی و اجتماعی دارند رتبۀ پایین تری در میزان دینداری مناسکی دارند. همچنین در سطح تجمعی، نیز استان های با سطوح توسعه یافتگی پایین و متوسط میزان دینداری بالاتری از استان های توسعه یافته دارند؛ اما تفاوت دینداری استان های کمتر توسعه یافته با توسعه یافته متوسط و توسعه یافته متوسط با توسعه یافته از نظر آماری معنی دار نیست.
آقای علیرضا مهدی، دکتر شاپور بهیان، دکتر سید علی هاشمیان فر،
دوره 11، شماره 1 - ( 5-1401 )
چکیده
ساختار فرهنگی هرجامعه، ایدئولوژی خاصی را تنظیم و هدایت میکند که در نتیجۀ آن افراد، احساساتی از خود بروز می دهند که قوانین احساسی فرهنگ برای آنها ساخته است و ترس، یکی از آن نمونه های فرهنگی است که حدود و ثغور رفتار افراد را تعیین میکند و به عنوان یک اصل غیرقابل انکار بر میزان توسعۀ فرهنگی تأثیر بسزایی می گذارد. آنچه در این پژوهش دنبال می شود، بررسی عواملی است که می تواند فرایند توسعه در شهر اصفهان را تحتالشعاع خود قرار دهد. در مبانی نظری پژوهش با تأکید بر جامعه شناسی عواطف، از آراء و نظریات جامعه شناسان کلاسیکی چون دورکیم و وبر و رهیافت نظری جامعه شناسان اخیر چون گافمن، کمپر، پارسونز، هوقشیلد و ترنر برای تبیین موضوع استفاده شده است. مطالعه، به صورت پیمایشی و با استفاده از ابزار پرسشنامه می باشد. حجم نمونۀ مورد بررسی تعداد 400 نفر از شهروندان شهر اصفهان می باشند که براساس شیوۀ نمونه گیری سهمیه ای و براساس جمعیت مناطق 15گانه شهر اصفهان انتخاب شده اند. در این پژوهش، متغیرهایی چون احساس ترس از برقراری ارتباط، احساس ترس از آزادی در سازماندهی، احساس ترس از آزادی بیان، احساس ترس از آزادی عقیده واحساس ترس از نوآوری، به عنوان متغیر مستقل و میزان توسعۀ فرهنگی، به عنوان متغیر وابسته در نظر گرفته شده است. یافته های تحقیق نشان می دهد که از میان عوامل مؤثر بر میزان توسعۀ فرهنگی، به ترتیب، احساس ترس از آزادی در نوآوری، با ضریب (882/0)، احساس ترس از آزادی بیان با ضریب (683/0)، احساس ترس از آزادی عقیده با ضریب (224/0 )، احساس ترس از آزادی در روابط اجتماعی با ضریب (207/0) و احساس ترس از آزادی در سازماندهی با ضریب (160/0) قرار دارند.
تقی آزادارمکی، زهرا خستو،
دوره 12، شماره 2 - ( 8-1402 )
چکیده
در بررسی تحولات توسعهای جامعه شناسی در ایران، تغییرات کمی و کیفی، به عنوان شاخصی مهم در شناخت این تحولات مورد توجه بوده است. این مطالعه بر اساس رویکرد نسلی، به بررسی متونی می پردازد که جامعه شناسی در ایران را مورد بررسی قرار داده اند. در بررسی معنای جامعه شناسی در میان نسل ها این پرسش مطرح می شود که رویکردهایی که در گذشته، جامعه شناسی را مورد بررسی قرار داده اند چگونه بوده اند و تا به امروز چه تغییراتی داشتند؟ با استفاده از روش تحلیل محتوای کیفی به بررسی محتوای 186 آثار مکتوب پرداخته شد که در دهۀ70 و 80 به طور اختصاصی، جامعه شناسی در ایران را مورد بحث و بررسی قرار داده اند. گفتمان حاکم بر تحلیل های موجود از جامعه شناسی در ایران، گفتمان توسعه با جهت گیری آسیب شناسانه است. نسل سومی و چهارمی ها، جامعه شناسی را در خدمت توسعۀ ملّی و حل مسائل اجتماعی می بینند. اما نسل جدید، کمتر سیاست را برجسته می کند و گرایش بیشتری به تاریخ و رویکردهای کیفی در بررسی جامعه شناسی در ایران دارد.
مهسا تیزچنگ، زهرا نقیزاده، هایده مهدوی، ریحانه شاهولی،
دوره 12، شماره 3 - ( 12-1402 )
چکیده
مسألۀ توانمندسازی زنان یکی از اساسیترین مباحث جوامع معاصر است که پیوند اجتنابناپذیری با امر توسعۀ آنها دارد. در کشور ما نیز به طور مشخص از برنامۀ چهارم توسعه، توانمندسازی زنان در زمره سیاستهای کلان و اجرایی قرار گرفته است. پیرو این امر، پژوهشهای متعددی در حوزههای مختلف تلاش داشتهاند مسألۀ توانمندسازی زنان در کشور را مورد ارزیابی و سنجش قرار دهند. هدف پژوهش حاضر فراتحلیل مطالعات صورتگرفته در حوزۀ توانمندسازی اقتصادی زنان است تا تصویری جامع از یافتهها و مشخصات مطالعات به دست آمده ارائه کند. انتخاب روش فراتحلیل کیفی، از این جهت است که امکان ارزیابی و مرور مطالعات را در دو بخش مشخصات صوری و ساختاری و نیز یافتههای محتوایی فراهم میکند. مجموع مطالعاتی که بررسی شده است، 70 مورد است و شامل انواع مقالات و پایاننامهها بودهاند که دو کلید واژۀ توانمندسازی اقتصادی و زنان را در اشتراک داشتهاند. طیفی از پایگاههای دادهای مجازی مانند نورمگز و پایگاه علوم انسانی تا کتابخانههای دانشگاههای معتبر کشور، منبع جمعآوری دادهها بودهاند. نتایج نشان میدهد از نیمۀ دهۀ 90 شمسی به این سو، با فراوانی قابل ملاحظهای از مطالعات این حوزه مواجه بودهایم که با پراکندگی رشتهای همراه بوده است و رشتههای حوزۀ کشاورزی به همراه علوم اجتماعی پیشتاز آنها هستند. روشهای مورد استفاده به طور عمده، کمی و مبتنی بر پرسشنامههای بزرگ مقیاس هستند. نتایج یافتههای توصیفی نشان میدهد که توانمندسازی اقتصادی، مقدمهای برای شروع توسعه است. سیاستهای اجرایی این حوزه به طور عمده، مقطعی، در راستای حمایتهای غیرعاملیتی (وابستهساز) و بدون توجه کافی به خاصبودگیها و مختصات متفاوت زمینههای آن اعمال شدهاند و نیاز به تمرکز بر نیازهای متفاوت زنان، هنجارهای جنسیتی و فرهنگی و زیرساختهای هر منطقه در راستای سیاستگذاری متناسب با آن وجود دارد.