دکتر حمیده واعظی، دکتر عباس علوی شاد،
دوره 10، شماره 1 - ( 5-1400 )
چکیده
در آموزش عالی ایران «نظام مدیریت دانشگاهی» ساختار بیش از اندازه هرمی و متمرکز به خود گرفته و فضای مداخله ی حداقلی را برای ذی نفعان بالاخص دانشجویان به وجود آورده که این موضوع برخی حوزه های عملکردی دانشگاه ها را با چالش روبه رو ساخته است. تحقیقات نشان می دهد عدم توسعه ی مناسب فرهنگ مشارکتی در دانشگاه ها یکی از علل عمده ی مطرح شده در این زمینه می باشد. هدف این پژوهش طراحی سازوکار ارتقای مشارکت دانشجویان در نظام مدیریت دانشگاهی مبتنی بر توسعه ی مؤلفه های فرهنگی به مطالعه می باشد. در این تحقیق ابتدا با بهره گیری از روش کیفی مؤلفه های مؤثر فرهنگی بر مشارکت دانشجویان شناسایی و اولویت بندی شد، پس از آن با به کارگیری روش کمّی و با استفاده از ابزار پرسشنامه و نمونه ی آماری381 نفر از دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات، به عنوان مطالعه ی موردی تحقیق داده های آماری جمع آوری شد و با کمک نرم افزارSPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. بر اساس یافته های این پژوهش مشارکت دانشجویان در نظام مدیریت دانشگاهی ایران بر اساس مؤلفه های فرهنگی وضعیت مطلوبی ندارد و شکل گیری فرآیندهای غیر تعاملی، عدم تمایل به کار گروهی، تمرکزگرایی دانشگاه ها، نبود ساختارهای مناسب مشارکتی در کنار ضعف مؤلفه های فرهنگی از موانع مهم آن به شمار میآیند. نتایج این پژوهش حاکی از آن است که 42 مؤلفه ی فرهنگی و اجتماعی در 4 بعد نهادی(12 مؤلفه)، بعد نگرشی(13 مؤلفه)، بعد رفتاری(8 مؤلفه) و بعد ارزشی(9 مؤلفه) بر ارتقای مشارکت دانشجویان در نظام مدیریت دانشگاهی ایران مؤثر می باشند، تقویت این مؤلفه ها در چارچوب سازو کار پیشنهادی این تحقیق می تواند به ارتقای نظام مدیریت دانشگاهی در قالب یک «نظام شورایی» منجر شود.
دکتر عاطفه ریگی،
دوره 10، شماره 1 - ( 5-1400 )
چکیده
هدف پژوهش حاضر بررسی تغییراتی است که در نگرش و عقاید دانشجویان پس از ورود به دانشگاه صورت میگیرد که درنهایت منجر به شکل گیری هویت نهایی آنان میشود. روش تحقیق این پژوهش کیفی بوده و از روایت نگاری استفاده شده است. جامعه ی آماری شامل کلیه ی دانشجویان دانشگاه کردستان می باشد. با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس، 14 نفر از دانشجویانی که حاضر به همکاری و بیان روایت های خود بودند، در تحقیق شرکت کردند. به منظور جمع آوری اطلاعات از مصاحبه ی نیمه ساختارمند استفاده شد و مصاحبه ها تا رسیدن به اشباع نظری ادامه داشت. به منظور اعتباریابی داده ها از روش بازبینی مشارکت کنندگان استفاده شد. با توجه به نتایج تحقیق مضامین اصلی استخراج شده عبارتاند از: هویت سیاسی، هویت معنوی، هویت علمی و هویت اجتماعی دانشجویان که در نتیجه ی حضور در دانشگاه به گونه ای متفاوت نسبت به زمان ورود شکل گرفته است.
خانم معصومه اسمعیلی، دکتر مجید رادفر، دکتر علی باصری،
دوره 10، شماره 1 - ( 5-1400 )
چکیده
ظهور شبکه های اجتماعی به عنوان یک فضای نوین، جذاب و فراگیر، ابعاد و ساختار جامعه را دگرگون ساخته است؛ درنتیجه هویت های پیشین را متحول و به خلق هویت های جدیدی دامن زده است. این دگرگونی ها به طور مستقیم و غیرمستقیم زندگی جوانان را تحت تأثیر قرار داده اند. مقاله ی حاضر بر آن است که شبکه های اجتماعی با هویت فرهنگی جوانان و خانواده های آنان دارای رابطه ی متقابل است. بدین منظور بر مبنای چارچوب های نظری هویت و رسانه ها و روش تحقیق نظریه ی داده بنیاد، به بررسی تأثیر شبکه های اجتماعی بر هویت فرهنگی جوانان پرداخته است. جامعه ی آماری این پژوهش، دانشجویان دانشکده ی علوم اجتماعی دانشگاه آزاد تهران مرکز می باشد. نتایج این پژوهش بر اساس 52 مفهوم و 5 مقوله ی به دست آمده نشان داد که شبکه های اجتماعی به عنوان یک رشته از فرآیندهای محرکه ای هستند که به طور اساسی، نظم اجتماعی، فرهنگی، هویت، روابط افراد، خانواده ها را دگرگون و پدیده هایی همچون فردگرایی، کاهش اقتدار والدین، ازخودبیگانگی، اضطراب در حال گسترش هستند.
آقای روزبه نصیری آملی، دکتر منصور حقیقتیان، علی اصغر عباسی اسفجیر،
دوره 10، شماره 2 - ( 8-1400 )
چکیده
فضای شهری در راستای تحقق خواسته های نظام سرمایه داری، طبقه ی حاکم و بدون توجه به نیازهای طبقات فرودست ساخته میشود. حق به شهر، حق تغییر دادن خودمان از طریق تغییردادن شهر و به رسمیت شناختن شهر به مثابه مکانی برای بازتولید روابط اجتماعی قدرت است. هدف این پژوهش بررسی رابطه و تأثیر تعلق شهری یا مکانی به همراه دو بعد هویت و وابستگی مکانی بر حق به شهر در میان جوانان شهرنشین آمل است. جمعیت مورد مطالعه 420 نفر از جوانان ساکن شهر آمل هستند که با استفاده از تکنیک نمونه گیری چند مرحلهای انتخاب و برای تعیین میزان پایایی ابزار سنجش، از روش آلفای کرونباخ استفاده (759/0) شده است. تحلیل دادههای پژوهش از طریق دو نرم افزار SPSS و Amos انجام شد. در بررسی تأثیرات متغیرهای مستقل بر حق به شهر مشخص شد که احساس تعلق مکانی با ضریب بتای 255/0 دارای بیشترین تأثیر مستقیم و بعد از آن هویت اجتماعی مکانی با ضریب بتای 222/0 به صورت مستقیم قرار دارد و هویت مکانی با 097/0 دارای کمترین تأثیر غیرمستقیم است. یافتهها نشان داد که وضعیت کلی حق به شهر در بین جوانان ساکن شهر آمل در حد متوسط است. جوانان آملی حس تعلق نسبتاً خوبی به این شهر دارند و برای تغییر وضع موجود تلاش میکنند؛ اما فرصتهای ایجادشده را کافی و عادلانه نمیدانند.
دکتر حسین نازک تبار، دکتر شهرام ملانیا جلودار، آقای حسین نیک اندیش،
دوره 10، شماره 2 - ( 8-1400 )
چکیده
هدف این پژوهش بررسی تأثیر سرمایهی فرهنگی و سرمایهی اجتماعی بر پایداری خانواده در بین زوجین شهر چهاردانگه بود. روش پژوهش از نوع توصیفی-همبستگی بود که به روش پیمایشی انجام گردید. جامعه ی آماری زوجین ساکن در شهر چهاردانگه منطقه ی صنعتی و تجاری در نیمه ی دوم سال 99 بود. بر اساس فرمول کوکران تعداد 200 نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند و روش نمونهگیری تصادفی خوشهای بود. ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه ی محقق ساخته بود که آلفای محاسبه شده برای هریک از متغیرها بالاتر از 70/0 و پایایی پرسشنامه در حد قابل قبول به دست آمد. تحلیل دادهها در دو سطح توصیفی و استنباطی و با استفاده از نرم افزارSPSS نسخه ی 24 انجام شد. نتایج نشان داد که سرمایهی اجتماعی و هریک از ابعاد آن شامل میزان اعتماد اجتماعی، مشارکت اجتماعی و شبکههای اجتماعی و همچنین سرمایهی فرهنگی و هر یک از ابعاد آن شامل سرمایهی فرهنگی تجسم یافته، سرمایهی فرهنگی عینیت یافته و سرمایهی فرهنگی نهادینه شده بر پایداری خانواده در بین زوجین شهر چهاردانگه تأثیر معنادار مثبتی داشتهاند. به طوریکه سرمایهی اجتماعی و سرمایهی فرهنگی با ابعادشان توانستهاند 82 درصد از واریانس متغیر وابسته را تبیین نمایند. اما نتایج نشان داد که جنسیت تفاوت معناداری در پایداری خانواده نداشته است.
آقای علی بابائی کلاریجانی، دکتر جهاندار امیری، دکتر اردشیر زابلی زاده،
دوره 10، شماره 2 - ( 8-1400 )
چکیده
به کارگیری فناوریهـای پیشـرفته در تولیـد، زیرسـاخت و ارائـه ی محتـوا و خدمـات مورد نیاز مخاطبان، آنها را میتواند بیش از پیش به سمت رسانه سوق داده و از گرایش به رسانههای رقیب بازدارد. هدف این پژوهش تعیین میزان سواد رسانهای تولیدکنندگان محتوای برنامههای صداوسیمای مرکز مازندران برحسب مؤلفه ی درک محتوای پیامهای رسانهای است. پژوهش از نظر نوع، توصیفی- تحلیلی و اطلاعات آن از روش کتابخانهای و پیمایش گردآوری شده است. ابزار پژوهش، پرسشنامه ی ساختاریافته بوده که پس از تأیید روایی و پایایی آن، در اختیار 50 نفر از تولیدکنندگان برنامه صداوسیمای مرکز استان مازندران قرار گرفت. نتایج پژوهش نشان میدهد که سطح سواد رسانهای پاسخگویان در رادیو بیش از تلویزیون و فضای مجازی است. همچنین بر مبنای نتایج، تولیدکنندگان محتوای برنامههای صداوسیما به نسبت سایر افراد جامعه دارای سطح سواد رسانهای به نسبت بالایی هستند؛ اما مشاهده و شناخت محقق از جامعه ی آماری و قلمرو مکانی تحقیق، گویای آن است که بیشتر پاسخگویان به ویژه در حوزه ی تلویزیون، دارای سطح سواد رسانهای پایینی هستند و باید با روشهای دیگری آن را افزایش داد. آگاهسازی، مطالعه و آموزشهای حین خدمت همراه با ارتقای سطح فرهنگ جامعه، به خصوص در زمینه ی استفاده از فناوریهای نوین ارتباطاتی یکی از راهکارهای اساسی در این حوزه است.
زینب ذکریایی، محمدسالار کسرایی، علی محسنی،
دوره 10، شماره 2 - ( 8-1400 )
چکیده
توسعه علاوه بر بهبود میزان تولید و درآمد، شامل دگرگونی در ساختهای نهادی، اقتصادی و اجتماعی است که منجر به اصلاح ساختار اقتصادی و اجتماعی میگردد. منافعی هم که بنگاههای اقتصادی به آن مینگرند، منافع مالکان، مدیران و کارکنان است که از سوی مدیران در توسعه ی کسب وکار مورد غفلت قرار گرفته است. هدف از انجام پژوهش حاضر، بررسی نقش روابط اجتماعی مدیران و کارکنان در توسعه ی کسب وکار (سازمان اتکا) است. این پژوهش در چارچوب رویکرد کیفی و به کارگیری روش تحقیق داده بنیـاد انجـام گرفتـه است. ابزار جمع آوری دادهها، مصاحبه ی نیمه ساختاریافته و با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند با 31 نفر از خبرگان مصاحبه و 3 مقوله ی محوری و 11 مفهوم استخراج شد. بر اساس نتایج تحقیق، تعاملات ارتباطی، تعاملات رهبری و تعاملات حرفهای مدیران با کارکنان به عنوان شرایط علّی، مؤلفههای برقراری روابط بر مبنای عدالت بین کارکنان و روابط تعاملی و مشورتی مدیران با کارکنان به عنوان راهبردها و حسن اعتماد به یکدیگر؛ انتقال تجربیات افراد از طریق ارتباط متقابل و توسعه ی فرهنگ برای ابراز عقاید کارکنان به عنوان پیامدهای ناشی از روابط اجتماعی تأثیرگذار بر توسعه ی کسب وکار سازمان اتکا شناسایی شدهاند.
افسانه کمالی، خدیجه سفیری، عهدیه اسدپور،
دوره 10، شماره 2 - ( 8-1400 )
چکیده
پژوهش حاضر درصدد مطالعه و تحلیل پیامدهای ازدواج دختران در دوران کودکی (یعنی زیر 18 سال) با بهرهگیری از رویکرد تفسیرگرایی اجتماعی بوده است. دادههای پژوهش با استفاده از تکنیک مصاحبه ی نیمهساختیافته در بین کودک-زنان زیر 18 ساله چهار شهر واقع در استان خراسان رضوی جمعآوری گردید. جهت تجزیه وتحلیل دادهها از روش تحلیل تماتیک استفاده شد و با استفاده از معیار اشباع نظری، درنهایت 41 مشارکتکننده، مورد مصاحبه قرار گرفتند. با تحلیل مصاحبهها، 10 مقولهی اصلی، 24 زیرمقوله و 111 مفهوم به دست آمد. مقولات اصلی که نشاندهنده ی پیامدهای ازدواج دختران در دوران کودکی است، شامل انزجار و تنفر جنسی، ضعف سرمایه ی فرهنگی، ضعف روابط اجتماعی، مردانگی بسطیافته، کودک-مادری، کودک-مطلقگی، کودک-همسری مضاعف، کودک-مطلقگی مضاعف، نگرشمنفیگرایانه و گسستهای روانتنی میشود.
جواد سقا، عبدالرضا سلمانی شاهمحمدی، مهناز رونقی،
دوره 10، شماره 2 - ( 8-1400 )
چکیده
سینمارفتن یکی از نیازهای فرهنگی جمعیت نابینای ایران است. مشکلات نابینایان، باعث شده به صورت محدود در این مکان حضور یابند. هدف این پژوهش درک معانی تجربهی زیسته از سینمای ویژه ی نابینایان و چگونگی فهم این پدیده است. برای تفسیر این تجربه، از روش پدیدارشناسی تفسیری ون منن استفاده شد. نمونهگیری به شکل هدفمند و ابزار جمع آوری دادهها مصاحبه و مشاهده بود. مصاحبهها به شکل نیمه ساختارمند تا اشباع نظری 25 فرد نابینای مادرزاد که به سینمای نابینایان رفته بودند انجام شد. یافتههای پژوهش شامل 5 مضمون، «آیین فیلم دیدن»، «لذت چندبعدی»، «توصیف گلایه ساز»، «تحقق یک رویا» و «یک گام به پیش» بود. نتیجه ی تحقیق نشان داد توصیف زنده، همزمان با اکران فیلم، روشی غیرمعمول است و باعث بروز مشکلات زیادی در انتقال مفهوم تصاویر به نابینایان میشود. توصیف کنندگان فیلم هیچگونه آموزشی ندیدهاند. نابینایان خواهان مجهزشدن سینماها به سیستمهای صوتی مخصوص نابینایان و تحقق اهداف جامعه ی فراگیر و تماشای فیلم در کنار سایر افراد جامعه بودند.
دکتر نوح منوری،
دوره 10، شماره 2 - ( 8-1400 )
چکیده
مقالهی حاضر با روش اسنادی و با محور قرار دادن یکی از مهمترین عرصههای تولید و بازتولید نابرابری و فرودستی، یعنی روابط کار، به دنبال آن است که نزاع و هماوردی جریانهای فکری و اجتماعی پیرامون این موضوع را مورد واکاوی قرار دهد. مطالعهی این جریانها از منظر تحلیلها و تجویزهای آنها در مورد روندها و فرآیندهای اخیر روابط کار در ایران یعنی موقتیسازی و شرکتیسازی نیروهای کار انجام میگیرد که این امر نیز مستلزم ترسیم نسبت دولت، جامعه و بازار از منظر آن جریانها است. پس از ترسیم مهمترین ویژگیها و مختصات این جریانهای فکری، خلأها و نیندیشیدههای آنها از منظر اهمیت توسعه بیان میشود. با وجود تفاوت و تقابلهای آشکار این جریانها پیرامون موضوع روابط کاری و استخدامی، هر دو فاقد نگاه توسعهای هستند و به همین دلیل هم در مورد نقشآفرینی دولت در توسعه و هم اهمیت عامل انسانی برای توسعه دچار ضعف یا فقدان هستند و به ورطهی نفی دولت یا نفی بازار میافتند.
آقای عبدالرسول فدایی دولت، دکتر تقی آزاد ارمکی، دکتر علی بقائی سرابی،
دوره 10، شماره 2 - ( 8-1400 )
چکیده
توسعهی صنعتی یکی از مهمترین پیشرانهای تغییرات اجتماعی و فرهنگی جوامع در چند قرن اخیر بوده است. با گسترش صنعتی شدن جوامع، اشکال متفاوتی از جامعهپذیری شکل گرفت و ارزشهای جدیدی در جوامع سنتی حاکم گردید. هدف این پژوهش، بررسی تأثیر جامعهپذیری صنعتی بر ارزشهای دینی و جنسیتی در منطقه ی ویژه ی اقتصادی پارس است. جامعه ی آماری شامل کلیه ی افراد 18 تا 65 ساله ی ساکن در منطقه بوده است و بهصورت تصادفی از بین آنها اقدام به نمونهگیری گردید. جهت پاسخ به سؤال پژوهش، نمونه شامل دو گروه سنی زیر 30 سال و 30 سال به بالا بود و ملاک تقسیم نمونه به این دو گروه، سپری کردن دوران کودکی و بلوغ در قبل و بعد از استقرار صنایع نفت و گاز پارس جنوبی بوده است. با استفاده از روشهای آماری تحلیل واریانس چند متغیره (MANOVA) و مدلیابی معادلات ساختاری (SEM) در نرمافزارهای SPSS و AMOS دادههای حاصل از پیمایش تحلیل گردید. بر اساس نتایج پژوهش، افراد زیر 30 سال ارزشهای مردسالارانه و نگرش دینی پایینتری دارند. به عبارت دیگر، افرادی که در فضای صنعتی رشد کرده و جامعهپذیر شدهاند، ارزشهای برابریطلبانهتری در مورد زنان و رویکرد سکولارتری به دین دارند
آرمان حیدری، حمید صداقت، حمیده دهقانی، ابراهیم فتاح پور،
دوره 10، شماره 3 - ( 10-1400 )
چکیده
بعد از ظهور، تشدید و گسترش مدرنیته، نسبت میان دین – دینداری و توسعه از ماندگارترین و شدیدترین چالش های فرهنگی، علمی، سیاست گذاری و امور روزانۀ افراد بوده است. در ایران نیز، با وقوع دو انقلاب مشروطه و انقلاب اسلامی و ظهور تفکرات و جریان های دینی لیبرال و اصول گرای مذهبی این چالش ظهور و تشدید یافته است. در ایران، نسبت دین و مدرنیته و بحث ها و چالش های مربوط، بیشتر در سطح بینشی و یا در سطح پیمایشی خرد تحلیل و مطالعه شده اند. ازاین رو هدفِ مطالعه حاضر بررسیِ رابطۀ بین سطح توسعه یافتگی اجتماعی و فرهنگی و میزان دینداریِ آیینی در سطح استانی است. روش پژوهش، روش اسنادی از نوع تحلیل ثانویه بوده است. ابتدا سطح توسعۀ اجتماعی و فرهنگی استان های مختلف و میزان دینداریِ آیینی آنها محاسبه؛ سپس رابطۀ بین دو متغیر بررسی گردیده است. خوشه بندی استان ها بر اساس شاخص های توسعۀ اجتماعی و فرهنگی و دینداری با روش k- means cluster صورت گرفت. بر اساس نتایج تحقیق، در سطح انفرادی، به استثنای خراسان رضوی و کردستان، به ترتیب، همۀ استان هایی که رتبۀ بالاتری از نظر شاخص های توسعهیافتگیِ فرهنگی و اجتماعی دارند رتبۀ پایین تری در میزان دینداری مناسکی دارند. همچنین در سطح تجمعی، نیز استان های با سطوح توسعه یافتگی پایین و متوسط میزان دینداری بالاتری از استان های توسعه یافته دارند؛ اما تفاوت دینداری استان های کمتر توسعه یافته با توسعه یافته متوسط و توسعه یافته متوسط با توسعه یافته از نظر آماری معنی دار نیست.
خانم درنا سلامتیان، دکتر اصغر میرفردی، دکتر منصور طبیعی، دکتر علی یار احمدی،
دوره 10، شماره 3 - ( 10-1400 )
چکیده
دامنۀ تخریب محیط زیست، رو به افزایش است و حفظ محیط زیست نیازمند بهرهگیری از توانمندیهای فرهنگی و اجتماعی اجتماعات انسانی است. هدف از انجام این پژوهش، بررسی شهروندی محیط زیستی ساکنان 18 سال به بالای شهر شیراز و ارتباط آن با متغیر سرمایۀ اجتماعی و پایگاه اقتصادی- اجتماعی بوده است. روش این پژوهش پیمایش بوده و اطلاعات مورد نیاز با استفاده از ابزار پرسشنامه جمع آوری شد. نمونۀ مورد مطالعه، 1045 نفر از ساکنان شهر شیراز بودهاند که با استفاده از روش نمونهگیری خوشهای انتخاب شدهاند. برای ارزیابی اعتبار پرسشنامه از تحلیل عاملی و برای تعیین پایایی آن، از هماهنگی درونی ابزار به روش آلفای کرونباخ استفاده شد. نتایج نشان داد متغیرهای سرمایۀ اجتماعی، پایگاه اقتصادی- اجتماعی و سن ارتباط مثبت و معناداری در سطح 99 درصد با متغیر شهروندی محیط زیستی داشتهاند. بین وضعیت شهروندی محیط زیستی پاسخگویان با توجه به وضعیت تأهل آنها تفاوت معناداری وجود داشت. افراد متأهل، شهروندی محیط زیستی قویتری نسبت به سایر افراد داشتهاند. در مجموع متغیرهای مستقل 3/15 درصد از تغییرات متغیر وابسته شهروندی محیط زیستی را تبیین نمودهاند. شهروندی محیط زیستی و سرمایۀ اجتماعی همافزا هستند. تقویت سرمایۀ اجتماعی و عناصر آن، گام مهمی در راستای تقویت شهروندی محیط زیستی است.
دکتر یارمحمد قاسمی، دکتر بهروز سپیدنامه، خانم فاطمه پرویزی،
دوره 10، شماره 3 - ( 10-1400 )
چکیده
طلاق فسخ قرارداد ازدواج بین زن و مرد است که به پیامدهای مختلفی منجر میگردد. طلاق برای زنان و مردان با دلالتهای معنایی متفاوتی همراه است. این پژوهش درصدد مطالعۀ تجربۀ زیستۀ زنان از پدیدۀ طلاق است. با توجه به ماهیت برساختی پدیدۀ مورد مطالعه، پارادایم تحقیق کیفی و با عنایت به اینکه شناخت تجربۀ زیستۀ زنان، مورد نظر بوده، روش تحقیق پدیدارشناسی است. جامعۀ هدف شامل تمامی زنان مطلقۀ شهرستان دره شهر از توابع استان ایلام است. تعداد اطلاعرسانها با توجه به اصل اشباع نظری 20 نفر میباشد. ابزار گردآوری دادهها، مصاحبۀ نیمه ساختمند است. یافتههای بهدستآمده مؤید آنند که وجۀ سلبی طلاق برای زنان شامل تألمات روحی، بحران استقلال، طرد اجتماعی و محدودیتهای ازدواج مجدد است. وجۀ ایجابی طلاق شامل حمایت و پذیرش اجتماعی و استقرار و استمرار زندگی است. دلالت معنایی طلاق شامل دو مقولۀ متعارض طلاق بهمثابه آزادی و طلاق بهمثابه گرفتاری مجدد است. تعریف مرد از نظر زنان پیش از ازدواج و بعد از طلاق شامل دو خوانش متعارض مرد بهمثابه شریکی استوار و مرد بهمثابه شریکی متزلزل است. نتیجۀ بهدستآمده گواه این است که نظارت شدید اجتماعی و داغ ننگ باعث طرد اجتماعی زنان مطلقه و پریشانحالی آنان گشته است.
خانم زهرا شاهدادی، دکتر سوده مقصودی،
دوره 10، شماره 3 - ( 10-1400 )
چکیده
هدف اصلی مقاله بررسی عوامل جامعهشناختی مؤثر بر طلاق عاطفی در آموزگاران متأهل شهر سیرجان در دوران همهگیری کووید-19 میباشد. روش پژوهش کمیّ-توصیفی و تکنیک استفاده شده پرسشنامه بود. جامعۀ آماری، به دلیل اهمیت موضوع زوجینی هستند که در بخش آموزش و پرورش مشغول به کار هستند. تعداد این افراد بر اساس آمار سازمان آموزش و پرورش سیرجان 3000 نفر میباشد که بر اساس فرمول کوکران 321 نفر بهصورت تصادفی انتخاب شدند. در تجزیهوتحلیل دادهها آمار توصیفی و استنباطی و نرمافزارهای SPSS و Amos 18 مورد استفاده قرار گرفت. یافتههای تحقیق حاکی از آن است که از بین متغیرهای اثرگذار بر طلاق عاطفی بیشترین میانگین به رضایت جنسی و کمترین میانگین به فرسودگی شغلی اختصاص داشت. متغیرهای رضایت جنسی، یگانگی زوجین بعد از کرونا، ساختار دموکراتیک قدرت در خانواده، سرمایۀ اجتماعی (شناختی درونگروهی) اثر معنادار و معکوسی بر طلاق عاطفی دارند. 92 درصد از واریانس متغیر طلاق عاطفی توسط متغیرهای مذکور قابل تبیین بود. همچنین نتایج نشان داد که تفاوت معناداری بین میانگین طلاق عاطفی زوجین از لحاظ تعداد فرزندان وجود دارد.
دکتر اسفندیار غفاری نسب، آقای سیدابراهیم مساوات، آقای محمدعلی قاسمی نژاد،
دوره 10، شماره 3 - ( 10-1400 )
چکیده
این پژوهش به مطالعۀ کیفی خشونت علیه زنان با تأکید بر جامعه پذیری جنسیتی در خانواده پرداخته است. پس از مرور تحقیقات صورت گرفته شده و گذری بر نظریات موجود، با استفاده از مصاحبۀ گروه متمرکز، دادههای خام از میان 15 زنی که خشونت از سوی همسر را تجربه کرده بودند، جمع آوری شد و بر مبنای نظریۀ زمینهای تحلیل دادههای موجود صورت گرفت. بر اساس کدگذاریهای صورت گرفته ابتدا 42 مفهوم استخراج شد. در مرحلۀ بعد این مفاهیم به 11 مقولۀ عمده تقسیم شدند و نهایتاً بر مبنای مقولهها و اطلاعاتی که به دست آمد، مقوله هسته «قدرت مردمحور در خانواده» استخراج گردید و مدل پارادایمی پژوهش ارائه شد. به طور کلی باید گفت بر اساس نظر شرکت کنندگان در مصاحبۀ متمرکز، ساختار قدرت در خانواده و منابعی که مردان در مقایسه با زنان در اختیار دارند، شرایطی را فراهم میکند که مردان نسبت به زنان خشونت روا دارند و از سوی دیگر زنان از آنجا که منابع کمتری در دست دارند، ناگزیر می شوند که خشونت را بپذیرند و این امر در نهاد خانواده بازتولید میشود.
دکتر مجید اسحاقی گرجی، آقای عباس محمدی،
دوره 10، شماره 3 - ( 10-1400 )
چکیده
طلاق و جدایی والدین از عمدهترین علل بیماریهای روانی کودکان است. از این رو براین تصمیم استوار شدیم تا میزان انصاف و عدالت کودکان طلاق را بهعنوان یکی از این متغیرها با توجه به مدلهای زیر و در بازی دیکتاتور مورد بررسی قرار دهیم. تحلیلهای اقتصادی معمولاً بر این فرض استوار هستند که افراد کاملاً علاقمند به خود هستند و افراد به دنبال افزایش سود شخصی و فردی خود گام بر میدارند. اما در برخی از آزمایشهای اقتصادی شواهد و پدیدههایی است که آنها را نمیتوان با اتکا بر نفع و سود شخصی تفسیر و تبیین کرد. حال ما در این مقاله به بررسی مدل فهر اشمیت در مورد کودکان طلاق از دیدگاه برخورد آنها با بازی دیکتاتور پرداختهایم. در این مدل افراد دارای تمایلات عادلانه هستند و نسبت به نتایج نابرابر حساسیت نشان میدهند. در این مقاله ابتدا مقدمهای در مورد کودکان طلاق و خصوصیات اخلاقی آنها بیان کرده، سپس بازی دیکتاتور را معرفی و مدل فهر و اشمیت (1999) را مورد تجزیه و تحلیل قرار میدهیم. برای بررسی درستی این مدل و نتایج آن در مورد کودکان طلاق یک آزمایش 2 نفره در قالب بازی دیکتاتور طراحی کردهایم. این آزمایش برای دانشآموزان دختر و پسر دورۀ دوم متوسطه یکی از شهرستانهای کشور ایران انجام گرفته است. نتایج بهدستآمده نشان دادند بخش قابل توجهی از کودکان طلاق از بین عدالت و نفع شخصی، گزینۀ نفع شخصی را انتخاب میکنند.
دکتر حمیدرضا جلائی پور، خانم مارال لطیفی،
دوره 10، شماره 3 - ( 10-1400 )
چکیده
تحرک اجتماعی اغلب واجد وجه مکانی-جغرافیایی است و تنزل در فضای اجتماعی معمولاً با تنزل جایگاه در فضای فیزیکی همراه است. تورم شدید و افت قدرت خرید در سالهای اخیر قاعدتاً موجب تحرک نزولی بخش های مهمی از اقشار میانی جامعه شده است. این نکته با در نظر گرفتن افزایش جدی بهای مسکن در چند سال گذشته اهمیتی ویژه می یابد. در این مقاله ابعاد مختلف تنزل در فضای اجتماعی-جغرافیایی و مشخصاً رانده شدن اقشار میانی به محلات ارزانتر، پروژه های مسکن مهر یا شهرهای همجوار تهران با رویکردی بوردیویی واکاوی شده است. بدین منظور اطلاعات حاصل از بیست مصاحبه با کسانی که تجربۀ رانده شدن از مناطق متعارف شهر را داشته اند با الهام از معروف ترین خانوادۀ کدگذاری نظریۀ مبنایی تحلیل و عوامل زمینه ای، علی، نقطۀ گسست و پیآمدهای طرد از شهر و همچنین استراتژی های کنار آمدن با این پیآمدها تشخیص داده شده اند. نکتۀ مهمی که از مصاحبه ها برمی آید آن است که افراد تا مدتها سکونت در مکان جدید را موقت می پندارند و از انتساب خود به آن مکان شرمگین اند و با ساکنان قبلی آن مناطق فاصله گذاری می کنند. این نکته در کنار بیرون افتادن از شبکۀ دوستان و اقوام و انزوای ناشی از آن احتمال کنشگری سیاسی در جهت تغییر وضع را تضعیف می کند.
دکتر مصطفی ظهیری نیا، خانم زهرا ولی پور، خانم پرنیان سرافراز،
دوره 10، شماره 4 - ( 2-1401 )
چکیده
سلامت اجتماعی یکی از مهمترین ارکان بهزیستی و ارتقای کیفیت زندگی در هر جامعهای است. در همین راستا تحقیق حاضر از یکسو، بررسی ابعاد مختلف سلامت اجتماعی را دنبال میکند و از سوی دیگر رابطۀ سلامت اجتماعی را با یکی از اساسیترین متغیرها یعنی احساس امنیت بررسی کرده است. چارچوب نظری این پژوهش مبتنی بر نظریههای کییز، مید، بوزان و ویور بوده است. این پژوهش از نوع پیمایشی بوده که با جمعآوری دادههای مورد نیاز با استفاده از پرسشنامه در بین کارکنان دستگاههای اجرایی بخش دولتی و عمومی تحت پوشش سازمان تأمین اجتماعی شهر بندرعباس به انجام رسیده است. حجم نمونه این پژوهش 346 نفر بوده که با روش نمونهگیری تصادفی ساده انتخاب شدهاند. تجزیه و تحلیل دادهها نیز با استفاده از نرم افزار SPSS و با بهره گیری از آزمونهایی مانند تی، آنوا، ضریب همبستگی پیرسون و ضرایب رگرسیونی صورت گرفته است. طبق یافتههای تحقیق، میزان سلامت اجتماعی در حد متوسط رو به بالا و میزان احساس امنیت اجتماعی پاسخگویان نیز در حد متوسطی قرار داشت؛ میزان درآمد پاسخگویان با میزان سلامت اجتماعی آنها نیز، رابطۀ مستقیم و معناداری دارد؛ همچنین رابطۀ معناداری بین سلامت اجتماعی و احساس امنیت اجتماعی در بین کارکنان دستگاه های اجرایی شهر بندرعباس نمایان شد؛ بدین معنا که هرچقدر میزان سلامت اجتماعی بالاتر باشد، به همان میزان نیز احساس امنیت اجتماعی در افراد افزایش خواهد یافت.
سیروس برزگر، علی مرادی، غلامرضا جعفری نیا،
دوره 10، شماره 4 - ( 2-1401 )
چکیده
توسعۀ فرهنگی بهعنوان یکی از پیشرانهای نظام اجتماعی متأثر از عوامل متعددی است که با توجه به ماهیت و کیفیت آن، میتواند از علوم انسانی تأثیر زیادی بپذیرد. هدف این مطالعه شناخت رابطۀ بین علوم انسانی و توسعۀ فرهنگی در ایران با تمرکز بر شهر بوشهر است. روش پژوهش از نظر رویکرد، کمی؛ از نظر گردآوردی دادهها، توصیفی از نوع پیمایشی است. برای سنجش متغیرها از پرسشنامۀ محقق ساخته با استفاده از تکنیک دلفی استفاده گردید. جامعۀ آماری، تمام فارغالتحصیلان و افراد در حال تحصیل در رشتههای علوم انسانی بود که با استفاده از نرمافزار آماری SPSS Sample Power تعداد 420 نفر بهعنوان نمونه برای مطالعه انتخاب گردید. تحلیل دادهها با استفاده از نرمافزار SPSS انجام گرفت. نتایج، نشان میدهد که بین توجه به علوم انسانی و توسعۀ فرهنگی رابطۀ معنادار (552/0 =r) وجود دارد. این وضعیت در ابعاد خردتر بین اشتغال فارغالتحصیلان علوم انسانی و توسعۀ فرهنگی(483/0 =r)، بازدهی اقتصادی علوم انسانی با توسعۀ فرهنگی (462/0 =r)، وجود نظریهپرداز علوم انسانی و توسعۀ فرهنگی (588/0 =r)، عدم سیاست زدگی علوم انسانی و توسعۀ فرهنگی (613/0 =r)، بومی بودن علوم انسانی و توسعۀ فرهنگی (537/0 =r)، سرانۀ مطالعه و توسعۀ فرهنگی (599/0 =r)؛ رابطهای معنادار میباشد. نتایج رگرسیون چندگانه نشان میدهد، متغیرهای عدم سیاست زدگی علوم انسانی(240/0 = Beta)، سرانۀ مطالعه در علوم انسانی(230/0 = Beta)، توسعۀ علوم انسانی (194/0 = Beta)، میزان نظریهپردازی در علوم انسانی (174/0 = Beta) و بازدهی اقتصادی علوم انسانی (089/0 = Beta)، 52/ درصد از تغییرات توسعه فرهنگی را تبیین مینمایند. میتوان استنباط کرد که توجه به اهمیت و توسعه علوم انسانی میتواند زمینۀ توسعۀ فرهنگی را در جامعه فراهم نماید.