149 نتیجه برای اجتماعی
زینب ذکریایی، محمدسالار کسرایی، علی محسنی،
دوره 10، شماره 2 - ( 8-1400 )
چکیده
توسعه علاوه بر بهبود میزان تولید و درآمد، شامل دگرگونی در ساختهای نهادی، اقتصادی و اجتماعی است که منجر به اصلاح ساختار اقتصادی و اجتماعی میگردد. منافعی هم که بنگاههای اقتصادی به آن مینگرند، منافع مالکان، مدیران و کارکنان است که از سوی مدیران در توسعه ی کسب وکار مورد غفلت قرار گرفته است. هدف از انجام پژوهش حاضر، بررسی نقش روابط اجتماعی مدیران و کارکنان در توسعه ی کسب وکار (سازمان اتکا) است. این پژوهش در چارچوب رویکرد کیفی و به کارگیری روش تحقیق داده بنیـاد انجـام گرفتـه است. ابزار جمع آوری دادهها، مصاحبه ی نیمه ساختاریافته و با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند با 31 نفر از خبرگان مصاحبه و 3 مقوله ی محوری و 11 مفهوم استخراج شد. بر اساس نتایج تحقیق، تعاملات ارتباطی، تعاملات رهبری و تعاملات حرفهای مدیران با کارکنان به عنوان شرایط علّی، مؤلفههای برقراری روابط بر مبنای عدالت بین کارکنان و روابط تعاملی و مشورتی مدیران با کارکنان به عنوان راهبردها و حسن اعتماد به یکدیگر؛ انتقال تجربیات افراد از طریق ارتباط متقابل و توسعه ی فرهنگ برای ابراز عقاید کارکنان به عنوان پیامدهای ناشی از روابط اجتماعی تأثیرگذار بر توسعه ی کسب وکار سازمان اتکا شناسایی شدهاند.
آرمان حیدری، حمید صداقت، حمیده دهقانی، ابراهیم فتاح پور،
دوره 10، شماره 3 - ( 10-1400 )
چکیده
بعد از ظهور، تشدید و گسترش مدرنیته، نسبت میان دین – دینداری و توسعه از ماندگارترین و شدیدترین چالش های فرهنگی، علمی، سیاست گذاری و امور روزانۀ افراد بوده است. در ایران نیز، با وقوع دو انقلاب مشروطه و انقلاب اسلامی و ظهور تفکرات و جریان های دینی لیبرال و اصول گرای مذهبی این چالش ظهور و تشدید یافته است. در ایران، نسبت دین و مدرنیته و بحث ها و چالش های مربوط، بیشتر در سطح بینشی و یا در سطح پیمایشی خرد تحلیل و مطالعه شده اند. ازاین رو هدفِ مطالعه حاضر بررسیِ رابطۀ بین سطح توسعه یافتگی اجتماعی و فرهنگی و میزان دینداریِ آیینی در سطح استانی است. روش پژوهش، روش اسنادی از نوع تحلیل ثانویه بوده است. ابتدا سطح توسعۀ اجتماعی و فرهنگی استان های مختلف و میزان دینداریِ آیینی آنها محاسبه؛ سپس رابطۀ بین دو متغیر بررسی گردیده است. خوشه بندی استان ها بر اساس شاخص های توسعۀ اجتماعی و فرهنگی و دینداری با روش k- means cluster صورت گرفت. بر اساس نتایج تحقیق، در سطح انفرادی، به استثنای خراسان رضوی و کردستان، به ترتیب، همۀ استان هایی که رتبۀ بالاتری از نظر شاخص های توسعهیافتگیِ فرهنگی و اجتماعی دارند رتبۀ پایین تری در میزان دینداری مناسکی دارند. همچنین در سطح تجمعی، نیز استان های با سطوح توسعه یافتگی پایین و متوسط میزان دینداری بالاتری از استان های توسعه یافته دارند؛ اما تفاوت دینداری استان های کمتر توسعه یافته با توسعه یافته متوسط و توسعه یافته متوسط با توسعه یافته از نظر آماری معنی دار نیست.
خانم درنا سلامتیان، دکتر اصغر میرفردی، دکتر منصور طبیعی، دکتر علی یار احمدی،
دوره 10، شماره 3 - ( 10-1400 )
چکیده
دامنۀ تخریب محیط زیست، رو به افزایش است و حفظ محیط زیست نیازمند بهرهگیری از توانمندیهای فرهنگی و اجتماعی اجتماعات انسانی است. هدف از انجام این پژوهش، بررسی شهروندی محیط زیستی ساکنان 18 سال به بالای شهر شیراز و ارتباط آن با متغیر سرمایۀ اجتماعی و پایگاه اقتصادی- اجتماعی بوده است. روش این پژوهش پیمایش بوده و اطلاعات مورد نیاز با استفاده از ابزار پرسشنامه جمع آوری شد. نمونۀ مورد مطالعه، 1045 نفر از ساکنان شهر شیراز بودهاند که با استفاده از روش نمونهگیری خوشهای انتخاب شدهاند. برای ارزیابی اعتبار پرسشنامه از تحلیل عاملی و برای تعیین پایایی آن، از هماهنگی درونی ابزار به روش آلفای کرونباخ استفاده شد. نتایج نشان داد متغیرهای سرمایۀ اجتماعی، پایگاه اقتصادی- اجتماعی و سن ارتباط مثبت و معناداری در سطح 99 درصد با متغیر شهروندی محیط زیستی داشتهاند. بین وضعیت شهروندی محیط زیستی پاسخگویان با توجه به وضعیت تأهل آنها تفاوت معناداری وجود داشت. افراد متأهل، شهروندی محیط زیستی قویتری نسبت به سایر افراد داشتهاند. در مجموع متغیرهای مستقل 3/15 درصد از تغییرات متغیر وابسته شهروندی محیط زیستی را تبیین نمودهاند. شهروندی محیط زیستی و سرمایۀ اجتماعی همافزا هستند. تقویت سرمایۀ اجتماعی و عناصر آن، گام مهمی در راستای تقویت شهروندی محیط زیستی است.
دکتر یارمحمد قاسمی، دکتر بهروز سپیدنامه، خانم فاطمه پرویزی،
دوره 10، شماره 3 - ( 10-1400 )
چکیده
طلاق فسخ قرارداد ازدواج بین زن و مرد است که به پیامدهای مختلفی منجر میگردد. طلاق برای زنان و مردان با دلالتهای معنایی متفاوتی همراه است. این پژوهش درصدد مطالعۀ تجربۀ زیستۀ زنان از پدیدۀ طلاق است. با توجه به ماهیت برساختی پدیدۀ مورد مطالعه، پارادایم تحقیق کیفی و با عنایت به اینکه شناخت تجربۀ زیستۀ زنان، مورد نظر بوده، روش تحقیق پدیدارشناسی است. جامعۀ هدف شامل تمامی زنان مطلقۀ شهرستان دره شهر از توابع استان ایلام است. تعداد اطلاعرسانها با توجه به اصل اشباع نظری 20 نفر میباشد. ابزار گردآوری دادهها، مصاحبۀ نیمه ساختمند است. یافتههای بهدستآمده مؤید آنند که وجۀ سلبی طلاق برای زنان شامل تألمات روحی، بحران استقلال، طرد اجتماعی و محدودیتهای ازدواج مجدد است. وجۀ ایجابی طلاق شامل حمایت و پذیرش اجتماعی و استقرار و استمرار زندگی است. دلالت معنایی طلاق شامل دو مقولۀ متعارض طلاق بهمثابه آزادی و طلاق بهمثابه گرفتاری مجدد است. تعریف مرد از نظر زنان پیش از ازدواج و بعد از طلاق شامل دو خوانش متعارض مرد بهمثابه شریکی استوار و مرد بهمثابه شریکی متزلزل است. نتیجۀ بهدستآمده گواه این است که نظارت شدید اجتماعی و داغ ننگ باعث طرد اجتماعی زنان مطلقه و پریشانحالی آنان گشته است.
خانم زهرا شاهدادی، دکتر سوده مقصودی،
دوره 10، شماره 3 - ( 10-1400 )
چکیده
هدف اصلی مقاله بررسی عوامل جامعهشناختی مؤثر بر طلاق عاطفی در آموزگاران متأهل شهر سیرجان در دوران همهگیری کووید-19 میباشد. روش پژوهش کمیّ-توصیفی و تکنیک استفاده شده پرسشنامه بود. جامعۀ آماری، به دلیل اهمیت موضوع زوجینی هستند که در بخش آموزش و پرورش مشغول به کار هستند. تعداد این افراد بر اساس آمار سازمان آموزش و پرورش سیرجان 3000 نفر میباشد که بر اساس فرمول کوکران 321 نفر بهصورت تصادفی انتخاب شدند. در تجزیهوتحلیل دادهها آمار توصیفی و استنباطی و نرمافزارهای SPSS و Amos 18 مورد استفاده قرار گرفت. یافتههای تحقیق حاکی از آن است که از بین متغیرهای اثرگذار بر طلاق عاطفی بیشترین میانگین به رضایت جنسی و کمترین میانگین به فرسودگی شغلی اختصاص داشت. متغیرهای رضایت جنسی، یگانگی زوجین بعد از کرونا، ساختار دموکراتیک قدرت در خانواده، سرمایۀ اجتماعی (شناختی درونگروهی) اثر معنادار و معکوسی بر طلاق عاطفی دارند. 92 درصد از واریانس متغیر طلاق عاطفی توسط متغیرهای مذکور قابل تبیین بود. همچنین نتایج نشان داد که تفاوت معناداری بین میانگین طلاق عاطفی زوجین از لحاظ تعداد فرزندان وجود دارد.
آقای مهدی نقوی علایی، دکتر مهری بهار،
دوره 10، شماره 3 - ( 10-1400 )
چکیده
مقالۀ حاضر با هدف شناخت و توصیف معنی امر خیر در کتابهای درسی مطالعات اجتماعی دورۀ متوسطه اول انجام گرفته است. روش شناسی این مقاله بر اساس تحلیل محتوا با رویکرد تلفیقی کمی و کیفی میباشد. با توجه به یافتههای به دست آمده مشخص گردید؛ 1- خیر به مثابه مشارکت عمومی و اجتماعی 2- خیر به مثابه امری فراجنسیتی 3- خیر به مثابه عملی فراانسانی و وجدان جمعی 4- خیر به مثابه امری دولتی 5- خیر به مثابه امری دینی و خداپسندانه میباشد. همچنین نتایج یافتهها در پژوهش نشان داد، از مجموع 249 مورد موضوع مربوط به مؤلفههای امر خیر در کتب مطالعات اجتماعی دورۀ متوسطۀ اول، 175 مورد برابر با (3/70 درصد) به صورت متن، 5 مورد برابر با (2 درصد) به صورت تصویر و 69 مورد برابر با (7/27 درصد) با متن و تصویر ارایه شده است. و از میان 249 مورد موضوع مربوط به مؤلفههای ششگانه امر خیر در کتب مطالعات اجتماعی دورۀ اول بر حسب پایۀ تحصیلی، 84 مورد برابر با (7/33 درصد) مربوط به پایۀ هفتم، 96 مورد برابر با (6/38 درصد) مربوط به پایۀ هشتم و 69 مورد برابر با (7/27 درصد) مربوط به پایۀ نهم بوده است.
دکتر مصطفی ظهیری نیا، خانم زهرا ولی پور، خانم پرنیان سرافراز،
دوره 10، شماره 4 - ( 2-1401 )
چکیده
سلامت اجتماعی یکی از مهمترین ارکان بهزیستی و ارتقای کیفیت زندگی در هر جامعهای است. در همین راستا تحقیق حاضر از یکسو، بررسی ابعاد مختلف سلامت اجتماعی را دنبال میکند و از سوی دیگر رابطۀ سلامت اجتماعی را با یکی از اساسیترین متغیرها یعنی احساس امنیت بررسی کرده است. چارچوب نظری این پژوهش مبتنی بر نظریههای کییز، مید، بوزان و ویور بوده است. این پژوهش از نوع پیمایشی بوده که با جمعآوری دادههای مورد نیاز با استفاده از پرسشنامه در بین کارکنان دستگاههای اجرایی بخش دولتی و عمومی تحت پوشش سازمان تأمین اجتماعی شهر بندرعباس به انجام رسیده است. حجم نمونه این پژوهش 346 نفر بوده که با روش نمونهگیری تصادفی ساده انتخاب شدهاند. تجزیه و تحلیل دادهها نیز با استفاده از نرم افزار SPSS و با بهره گیری از آزمونهایی مانند تی، آنوا، ضریب همبستگی پیرسون و ضرایب رگرسیونی صورت گرفته است. طبق یافتههای تحقیق، میزان سلامت اجتماعی در حد متوسط رو به بالا و میزان احساس امنیت اجتماعی پاسخگویان نیز در حد متوسطی قرار داشت؛ میزان درآمد پاسخگویان با میزان سلامت اجتماعی آنها نیز، رابطۀ مستقیم و معناداری دارد؛ همچنین رابطۀ معناداری بین سلامت اجتماعی و احساس امنیت اجتماعی در بین کارکنان دستگاه های اجرایی شهر بندرعباس نمایان شد؛ بدین معنا که هرچقدر میزان سلامت اجتماعی بالاتر باشد، به همان میزان نیز احساس امنیت اجتماعی در افراد افزایش خواهد یافت.
دکتر طاها عشایری، دکتر الهام عباسی، خانم طاهره جهان پرور،
دوره 10، شماره 4 - ( 2-1401 )
چکیده
بیگانگی اجتماعی به معنای انزجار، انزوا، احساس بیهویتی، بریدگی از جامعه و درنهایت، احساس آنومی اجتماعی-فرهنگی در جامعۀ مدرن است. هدف اصلی این پژوهش، مطالعۀ عوامل مؤثر بر بیگانگی اجتماعی به روش فراتحلیل در بازۀ زمانی 1383 الی 1401 با تکیه بر نظریۀ زیمل است. روش پژوهش، از نوع فراتحلیل (کمی) است. جامعه آماری 51 سند است و 29 پژوهش، بهعنوان نمونه، به روش غیر احتمالی از پایگاه علمی نورمگز، علم نت، مگیران، پایگاه جهاد دانشگاهی با رعایت ملاک ورود (روایی و پایایی) و ملاک خروج (عدم روایی و پایایی)، انتخاب شدند. نتایج نشان میدهد که بین سرمایۀ فرهنگی (تجسمیافته، نهادینهشده و نمادین)؛ سرمایۀ اجتماعی (ضعف انسجام اجتماعی، اعتماد اجتماعی پایین و تعلق اجتماعی پایین)؛ عوامل فرهنگی (فردگرایی، باورهای خرافی، فشارهای هنجاری و تعلق مذهبی پایین)؛ عوامل رسانهای (استفاده از فضای مجازی، رسانۀ داخلی و رسانۀ خارجی)؛ عوامل روانی (اعتمادبهنفس پایین، انزوای اجتماعی و احساس بیمنزلتی)؛ عوامل سیاسی (اساس عدم اثربخشی سیاسی، نارضایتی سیاسی، احساس تبعیض سیاسی، آنومی سیاسی)؛ عوامل ناکامی (محرومیت اجتماعی، ناکامی شغلی، ناکامی تحصیلی-آموزشی)؛ عوامل اجتماعی (بینظمی اجتماعی، نارضایتی اجتماعی، آنومی اجتماعی، احساس بیعدالتی) و عوامل زمینهای (سطح تحصیلات، سن، پایگاه اقتصادی-اجتماعی و میزان درآمد) و ازخودبیگانگی اجتماعی رابطۀ معناداری وجود دارد.
الهام شیردل، حسین اکبری، سیدعلی جوادزاده،
دوره 10، شماره 4 - ( 2-1401 )
چکیده
شیوع ویروس کرونا، پیامدهای منفی در ابعاد مختلف سلامت انسان ها داشته است از سوی دیگر، سلامت اجتماعی به عنوان یکی از ابعاد سلامت انسان، نقش اساسی در تمامی عرصه های زندگی انسان ایفا می کند و گسترش آن در جامعه می تواند موجب توسعۀ اجتماعی شود؛ بنابراین هدف این پژوهش بررسی عوامل اجتماعی موثر بر سلامت اجتماعی دانشآموزان متوسطۀ دوم شهر زاهدان در دوران شیوع ویروس کرونا است. چارچوب نظری پژوهش حاضر را نظریات کییز، ویلز، کارکردگرایی، بوردیو و بودریار تشکیل دادهاند. در این پژوهش، دانش آموزان مقطع متوسطۀ شهر زاهدان با استفاده از روش پیمایشی و توصیفی- تحلیلی مورد مطالعه قرار گرفتند. از بین جامعۀ آماری مورد مطالعه بر اساس فرمول کوکران 379 نفر بهعنوان نمونه در نظر گرفته شده و بر اساس روش نمونهگیری خوشهای چندمرحلهای و تصادفی ساده، نمونۀ آماری با پرسشنامه های محقق ساخته و استاندارد شده مطالعه شده است. برای آزمونهای آماری توصیفی و استنباطی از نرمافزار Spss21 استفاده شده است. نتایج مطالعه نشان میدهد عوامل اجتماعی همچون رشتۀ تحصیلی، حمایت اجتماعی، دینداری، امکانات آموزشی، با متغیر سلامت اجتماعی در دوران شیوع کرونا رابطۀ مستقیم و معنادار دارند، درحالیکه متغیرهای جنسیت، پایۀ تحصیلی، قومیت و رسانههای جمعی، رابطه معناداری با آن ندارند.
خانم زهرا خدابخشی، دکتر سعید دائی کریم زاده،
دوره 11، شماره 1 - ( 5-1401 )
چکیده
مطالعۀ حاضر به بررسی عوامل اقتصادی و اجتماعی در 15 کشور منا (MENA) با استفاده از آمار و اطلاعات ارائهشده توسط بانک جهانی، طی دورۀ زمانی 2016-2010 میپردازد. در این تحلیل، از روش همبستگی کانونی بهمنظور بررسی نرخ بیکاری، نرخ تورم، تولید ناخالص داخلی، سرعت اینترنت، نرخ اشتغال، نرخ سواد، قتل عمد، نرخ اعتیاد، زادآوری و امید به زندگی در کشورهای منا استفاده شده است. نتایج نشان داد در تمام توابع همبستگی کانونی بین شاخص های اقتصادی و اجتماعی منتخب در کشورهای منا، همبستگی کانونی معنادار است. تابع اول کانونی 42 درصد، دوم با 35 درصد و سوم 20 درصد از کانون بین شاخص های اقتصادی و اجتماعی در کشورهای منا را برازش میکند. مجموع برازش دو تابع کانونی اول 77 درصد است. معادلات متغیرهای کانونی استاندارد شده برای شاخص های اقتصادی و اجتماعی نشان داد در کشورهای منا، نرخ بیکاری هر چه بالاتر می رود، میزان قتل عمد بالاتر می رود. افزایش نرخ بیکاری هم متأثر از شاخص هایی چون افزایش تورم و افزایش نرخ سواد است.
خانم فروزان کارخانه، دکتر حسن رضا یوسفوند، دکتر حسین دهقان،
دوره 11، شماره 1 - ( 5-1401 )
چکیده
نابرابری اجتماعی شامل کمبود و یا فقدان دسترسی افراد در جامعۀ انسانی به موقعیت ها و فرصت های برابر اقتصادی، فرهنگی، آموزشی، بهداشتی، قومی و... بوده و جوامع مبتلا به نابرابری اجتماعی-اقتصادی همواره با تهدیدها، ناهنجاری ها، آسیب های اجتماعی و نارضایتی عمومی در ابعاد فردی و اجتماعی مواجه هستند. از این رو، بررسی جامعه شناختی این پدیده امری ضروری و هدف پژوهش حاضراست. روش پژوهش، از نظر هدف از نوع پژوهش های کاربُردی و از نظر ماهیتی روش تحقیق کیفی است که مصاحبه با 20 نفر از مطلعین در استان های هدف تحقیق، به روش پدیدارشناسی صورت گرفته، نمونه گیری هدفمند، ابزار گردآوری اطلاعات مصاحبۀ عمیق ساختارنیافته، مشاهدۀ مشارکتی و یادداشت های میدانی بودهاند .یافته های پژوهش نشان می دهد که نابرابری های اجتماعی، از سویی موجب بروز فقر می شوند و از سوی دیگر، خاستگاه بروز کشمکش ها و تضادهای اجتماعی می گردند. لذا مهم ترین پیامد نابرابری های اجتماعی؛ شکاف طبقاتی، ایجاد اختلال در نظم و انسجام و همبستگی اجتماعی یک جامعه است که به تبع آن، احساس محرومیت نسبی و احساس بی عدالتی اجتماعی در افراد به وجود می آید. تم های حاصل از تجربۀ زیستۀ نابرابری اجتماعی- اقتصادی که در بین مردمان ساکن استان های غرب کشور استخراج شده اند، حاکی از وجود تبعیض و نابرابری اجتماعی و اقتصادی در این استان هاست که آمارها نیز این مهم را تأیید می کند. نابرابری اقتصادی منجر به کاهش مشارکت اجتماعی در سطح جامعه می شود. نابرابری های اجتماعی در اثر گسترش و نفوذ جهانی عمیق تر شده و با افزایش نابرابری های اجتماعی پدیدۀ توسعه نیافتگی به نحو بارزی عوارض نامطلوب خود را آشکار ساخته است.
دکتر محمد قنبری، دکتر محمد اجزاء شکوهی، دکتر محمد رحیم رهنما، دکتر امید علی خوارزمی، آقای سلمان آل حسن،
دوره 11، شماره 2 - ( 7-1401 )
چکیده
شهرهای زیست پذیر، مکانهایی برای زندگی اجتماعی، خلق زیبایی و حضور همۀ ساکنان در قلمرو عمومی بدون آلودگی و ترافیک هستند. اصول اجتماعی و ارزشهای آن در شهر زیست پذیر، جایگاه ویژه ای دارد. در شهر زیست پذیر، آستانه های رضایت اجتماعی و ارزشهای هویتی دارای اهمیت زیادی هستند. هدف اصلی این پژوهش، تحلیل زیست پذیری شهری کلانشهر مشهد با تأکید بر شاخص فرهنگ و پایداری میباشد. روش تحقیق این پژوهش به لحاظ هدف، کاربردی و به لحاظ روش، توصیفی- تحلیلی میباشد. با استفاده از نرم افزار GIS نقشههای مربوط به وضعیت هر کدام از زیر شاخصهای عینی براساس محدودۀ مناطق کلانشهر مشهد ترسیم گردیده است. برای شاخص ذهنی که دارای 15 گویه است، از پرسشنامه استفاده گردید. حجم نمونه در کل مناطق شهر مشهد برابر با 402 نفر بوده است. نتایج این پژوهش نشان میدهد که منطقۀ ثامن کلانشهر مشهد، بهترین منطقه از نظر شاخص فرهنگ و پایداری اجتماعی از بعد زیست پذیری شهری میباشد. پس از منطقۀ ثامن، منطقۀ 8 به لحاظ فرهنگ و پایداری اجتماعی دارای بهترین شرایط میباشد. نامناسب ترین منطقه هم به لحاظ فرهنگ و پایداری اجتماعی، به ترتیب مناطق 2، 4 و 7 میباشند. در نهایت هم پیشنهادهایی در ارتباط با افزایش سطح زیست پذیری شهری از بعد فرهنگی و پایداری اجتماعی در کلان شهر مشهد ارائه شده است.
دکتر آرمان حیدری، دکتر سیروس احمدی، خانم طاهره مومنی منش،
دوره 11، شماره 3 - ( 11-1401 )
چکیده
مسألۀ سلامت عمومی سالمندان در ابعاد جسمانی، روانی و اجتماعی از مهم ترین آثار سالمندی است. پژوهش حاضر رابطۀ سلامت عمومی سالمندان با متغیرهای خودمراقبتی و حمایت اجتماعی را در بین 259 نفر از سالمندان شهر یاسوج بررسی کرده است. روش پژوهش کمی-پیمایشی و ابزار جمع آوری اطلاعات، پرسشنامه بوده است. روش نمونه گیری، طبقه ای تصادفی متناسب با حجم بوده است. بر اساس نتایج پژوهش، میانگین سلامت ادراک شدۀ سالمندان در ابعاد سلامت جسمانی، روانی و اجتماعی بالاتر از میانگین بوده است. متغیرهای رفتار مراقبتی و حمایت رسمی، تأثیرگذارترین متغیرهای بعد سلامت جسمانی؛ متغیرهای حمایت غیررسمی، حمایت رسمی، رفتار مراقبتی، زنان و میزان رابطه با خویشاوندان، تأثیرگذارترین متغیرها در بعد سلامت روانی و متغیرهای حمایت غیررسمی، رفتار مراقبتی، حمایت رسمی و میزان رابطۀ اجتماعی با خویشاوندان، تأثیرگذراترین متغیرها در بعد سلامت اجتماعی سالمندان بوده اند. از مهمترین یافته های پژوهش، همبستگی منفی و معنی دارِ حمایت رسمی با همۀ ابعاد سلامت؛ همچنین، همبستگی منفی و معنی دارِ میزان رابطۀ با خویشاوندان با احساس سلامت اجتماعی است. در کل می توان گفت نوعِ تأثیر انواع حمایت اجتماعی بر سلامت سالمندان نسبی و متأثر از زمینه و زمانه های تاریخی اجتماعی متغیر است.
آقای عنایت سوری، دکتر امید علی احمدی، دکتر محمدحسین اسدی،
دوره 11، شماره 3 - ( 11-1401 )
چکیده
پژوهش حاضر به بررسی مطالعۀ میاننسلی سرمایۀ اجتماعی در بین زنان و مردان تویسرکان میپردازد. روش تحقیق، پیمایش و جامعۀ آماری شامل زنان و مردان بالای 15 سال تویسرکان در سال 1399 است. با توجه به جدول مورگان و کرجسی، 392 نفر به روش نمونهگیری خوشهای انتخاب شدند و پرسشنامۀ محقق ساخته را پاسخ دادند. روایی با روشهای توافق متخصصان، صوری و سازه به ترتیب 75/0، 76/0 و 84/0 برآورد شد؛ همچنین پایایی با روش همسانی درونی 82/0 به دست آمد. دادهها با نرمافزار SPSS-26 و به کمک تحلیل واریانس یکطرفه و t مستقل تجزیه و تحلیل شد. نتایج نشان داد که بین هر سه نسل و بین زن و مرد از نظر سرمایۀ اجتماعی تفاوت وجود دارد. نسل مسن، سرمایۀ اجتماعی بیشتری دارند. بین متغیرهای میاننسلی، جنسیت، گروههای سنی، میزان درآمد، نوع شغل، وضعیت تأهل، میزان تحصیلات، محل زندگی، سن ازدواج، حضور در اجتماع و متغیر سرمایۀ اجتماعی رابطه وجود دارد؛ بیننسلهای مختلف از نظر حضور در اجتماع، آزادیهای فردی و اجتماعی، اعتماد اجتماعی و تحرک اجتماعی تفاوت وجود دارد؛ بین زنان و مردان از نظر متغیرهای تحرک اجتماعی و حضور در اجتماع تفاوت وجود دارد. لذا، توجه به شکاف نسلی در پرتو سرمایۀ اجتماعی اهمیت ویژه دارد.
محسن صفاریان، علی مرادی،
دوره 11، شماره 3 - ( 11-1401 )
چکیده
این مطالعه به بررسی رابطۀ بین میزان آگاهی مردم از حقوق شهروندی و تمایل آنها به مشارکت اجتماعی با تأکید بر شهروندان بالای 21 سال شهر کرمانشاه می پردازد. روش مورد استفاده در این پژوهش از لحاظ رویکرد کمی است و از نظر هدف کاربردی است. به لحاظ گردآوری داده ها، توصیفی از نوع پیمایشی است. جامعۀ مورد مطالعه شهروندان بالای 21 سال شهر کرمانشاه هستند که با توجه به گستردگی جامعۀ آماری؛ تعداد 400 نفر با استفاده از نرم افزار SPSS Sample Power انتخاب شدند و با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای مورد مطالعه قرار گرفتند. ابزار گردآوری اطلاعات از پاسخگویان، پرسشنامۀ محقق ساخته بود که برای روایی آن از روایی صوری و روایی سازه و برای پایایی آن از تکنیک آلفای کرونباخ استفاده شد. داده های به دست آمده با استفاده از نرم افزار آماری SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج همبستگی نشان می دهد بین تمایل به مشارکت اجتماعی و میزان آگاهی مردم از حقوق شهروندی در بعد حقوق مدنی، همبستگی معنی دار مستقیم اما ضعیف (202/0=r) ، بعد حقوق سیاسی، همبستگی معنیدار مستقیم اما ضعیف (162/0=r)، بعد حقوق اقتصادی اجتماعی (04/0=r) عدم همبستگی و بعد حقوق فرهنگی گروهی برابر (50/0=r) همبستگی معنی دار متوسط و مستقیم وجود دارد. در نهایت همبستگی بین میزان آگاهی از حقوق شهروندی و میزان مشارکت اجتماعی برابر (31/0=r) بوده است که این همبستگی معنی دار مستقیم اما ضعیف است. میتوان نتیجه گرفت که مقدار مذکور با صفر دارای تفاوت معنادار بوده و نتایج به دست آمده از نمونه؛ به دلیل این که روش نمونه گیری احتمالی می باشد، قابلیت تعمیم به جامعۀ آماری را دارد. نتایج حاصل از معادلۀ رگرسیونی نشان می دهد متغیر آگاهی مردم از حقوق شهروندی میزان 31/0 از تغییرات متغیر وابسته را تبیین می کند.
دکتر علی ساعی،
دوره 11، شماره 3 - ( 11-1401 )
چکیده
این مطالعه بر چرخۀ اقتدارگرایی در ایران تأکید دارد. بنیان معرفتی الگوی چرخۀ اقتدارگرایی در ایران، نظریۀ دموکراتیزاسیون است. مدعای این نوشتار آن است که دینامیک دموکراتیزاسیون، جامعۀ ایران را از رژیم اقتدارگرا به دورۀ گذار دموکراتیک عبور می دهد. در این فرایند، رژیم اقتدارگرا سرنگون می شود و دورۀ گذار دموکراتیک آغاز می شود. بعد از یک دورۀ زمانی کوتاه، فرایند دموکراتیزاسیون در مرحلۀ گذار دموکراتیک قطع می شود و جامعۀ ایرانی در منطقۀ گذار زمین گیر می شود، آنگاه به تدریج مدارهای سیاسی، آن را به سمت میدان اقتدارگرایی حرکت می دهند. در واکنش به بازتولید موج اقتدارگرایی، معمولا یک جنبش انقلابی رخ می دهد. این جنبش، به فروپاشی رژیم اقتدارگرا منجر می شود. این الگوی رایج جامعۀ ایرانی است که همواره بین دموکراتیزاسیون و اقتدارگرایی جلو و عقب می رود. استدلال نظری آن است که چرخۀ اقتدارگرایی از طریق علیت همایندی قابل تبیین است. به این معنا که اگر نهادهای سیاسی انحصاری باشند و عاملیت نخبگان قدرت مبتنی بر اعمال محدودیت ساختاری بر مخالفان باشد و کنشگران اجتماعی در انتخابهای استراتژیک خود محدودیت ساختاری داشته باشند، جامعه به سمت اقتدارگرایی حرکت می کند. برای تحلیل داده های تاریخی از تحلیل روایتی و علیت همایندی استفاده شده است. در پایان، این گزاره فرموله شده است که:" هرگاه مسیر اصلاحات دموکراتیک فرو بسته شود، اقتدارگرایان، استراتژی سرکوب را انتخاب می کنند و رادیکال های مخالف، استراتژی خشونت را انتخاب کنند، در این صورت به تدریج دینامیک اقتدارگرایی، به رکود قدرت منجر می شود، آنگاه نیروی کنشگران رادیکال، جامعه را به سمت فروپاشی رژیم حاکم حرکت می دهد".
آقای سینا جلیل پوراقدم، دکتر احمد میرزا کوچک خوش نویس، دکتر مهدی خاکزند، دکتر مصطفی مسعودی نژاد،
دوره 11، شماره 4 - ( 2-1402 )
چکیده
امروزه بیتوجهی به مفاهیم اجتماعی و محیطی در مسکن، سبب شده است که ساخت و سازها در قالب یک رابطۀ کمی، یعنی ارتباط کمی و عددی انسان از نظر اقتصادی با ابعاد کالبدی مسکن و یا افراد ساکن در آن، سنجش شود. به این ترتیب توجه به ارزشها و مفاهیم اجتماعی همانند عدالت در مسکن، زیر پا گذاشته شده است. لذا، پژوهش حاضر با شناخت حساسیت موضوع مسکن و نقش آن بر ادراک افراد از عدالت اجتماعی، ضرورت پرداخت در این زمینه را با تکیه بر ارتباط بین عوامل سه گانۀ محیطی، اجتماعی و کالبدی مرتبط با مسکن میسر دانسته است و با هدف تبیین نقش مسکن بر ادراک افراد از عدالت اجتماعی، در شهر تهران، به عنوان نمونۀ موردی انجام شده است. این پژوهش کاربردی، به صورت ترکیبی- کیفی و کمی- میباشد. تجزیه و تحلیل دادهها با نرم افزارهای SPSS نسخۀ 27 و Smart PLS نسخۀ 3 انجام شده است. یافته ها نشان می دهد رابطۀ معنی داری بین هر سه عامل محیطی، اجتماعی و کالبدی وجود دارد (05/0>p). جهت رابطۀ بین هر سه عامل مثبت بوده است و عوامل با یکدیگر همبستگی داشته اند و بر ادراک شهروندان از عدالت تأثیرگذار میباشند و در مجموع شهروندان وضعیت مسکن در شهر تهران را عادلانه نمیدانند.
خانم شمسی پورعباسی، دکتر جعفر کرد زنگنه، دکتر منصور شریفی،
دوره 11، شماره 4 - ( 2-1402 )
چکیده
ازدواج زودهنگام که به عنوان یک مسألۀ جهانی شناخته شده است، هنوز به طور گسترده ای در استان خوزستان و شهرستان اهواز انجام می شود. این مطالعۀ کیفی با هدف کشف و تفسیر بسترهای شکل گیری ازدواج زودهنگام، از دیدگاه دختران ازدواج کرده و با رویکرد پدیدارشناسی توصیفی- تفسیری انجام شد. مشارکت کنندگان در تحقیق به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و با استفاده از سؤالات باز، مورد مصاحبۀ عمیق گرفتند که اطلاعات با بیست و دومین شرکت کننده با اشباع رسید. اطلاعات حاصله پس از هر بار مصاحبه با الگوی تماتیک اسمیت (1997) تحلیل شد. اطلاعات توصیف شده در این مطالعه از مشاهدات و یادداشت های محقق به دست آمدند که در 34 مفهوم اولیه، 11 مقولۀ فرعی و 4 مقولۀ اصلی طبقه بندی شد. یافته ها نشان داد که چهار گروه از بسترها در شکل گیری ازدواج زودهنگام زنان در شهرستان اهواز نقش داشته اند که عبارتند از: بسترهای فرهنگی (باور به کارساز بودن ازدواج زودهنگام، سنت های مردسالاری و ازدواج فامیلی و سبک زندگی منطبق با شرایط)، زمینه های اجتماعی (تأیید شدن با ازدواج، ازدواج مصلحتی و رهایی از مشکلات خانواده)، شرایط اقتصادی (تسهیلات مالی فرایند ازدواج، انگیزۀ تأمین مالی و رهایی از مشکلات مالی) و عوامل شخصی (تصور اشتباه از زندگی مشترک و سهل گیری و نادیده انگاری مسؤولیت های زندگی مشترک). به عنوان نتیجه، ازدواج زودهنگام زنان در شهرستان اهواز به طور عمده، ریشه در بسترهای فرهنگی و اجتماعی و سپس شرایط اقتصادی و عوامل شخصی داشته است.
دکتر طاها عشایری، دکتر موسی سعادتی، دکتر اسماعیل جهانی دولت آباد،
دوره 11، شماره 4 - ( 2-1402 )
چکیده
تعارض، امری طبیعی و جزء خصیصۀ همۀ سازمانهای اجتماعی است. سازمانهای دولتی و غیردولتی، همیشه با مسألۀ تعارض اجتماعی بین نیروهای انسانی (مدیر-کارکنان) در سطح ستادی و صف، مواجه هستند. در تعاونی و شرکتها نیز این امر به دلایل گوناگونی رخ میدهد. بر این اساس، پژوهش پیش رو بر آن است که عوامل جامعهشناختی مؤثر بر بروز تعارض اجتماعی مابین کارگر-کارفرما را مورد بررسی قرار دهد. روش پژوهش از نوع کمی (پیمایش) است. حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران تعداد 384 نفر است که به روش نمونهگیری خوشهای تصادفی انتخاب شدند. جهت رتبهبندی شاخصها از آزمون ناپارامتریک فریدمن استفاده شد. یافتههای توصیفی نشان میدهد که میانگین سنی پاسخگویان، 57/38 سال، 25 درصد از پاسخگویان زن و 75 درصد مرد، 7/92 درصد سابقۀ بیمه و 3/7 درصد فاقد بیمه هستند. نتایج حاصل از آزمون فریدمن گویای این است که از بین عوامل روانی (بیانگیزگی کاری، خلقتنگی طرفین و استرس داشتن در حین انجام وظیفه و زودرنج بودن در هنگام بروز مشکل)، در بعد عوامل فردی (نداشتن مهارت ارتباطی، فقدان تعامل مناسب کارگر-کارفرما، تعلل کاری بیش از حد)، در بعد عوامل شغلی (زیاد بودن حجم کار و زمان کم برای انجام آن، ترک مدام کار از سوی کارگر و کار تکراری و یکنواخت)، در بعد عوامل اقتصادی (عدم کفاف حقوق پرداختی در رفع مشکلات شخصی و زندگی، نبود تشویق و پاداش متناسب با عملکرد نیروی انسانی، عدم پرداخت مزایا و پاداش در روزهای خاص)، در بعد عامل محیطی (نبود نظم و انضباط محیطی، رعایت نکردن ایمنی کار، محیط مرطوب)، در بعد عامل سازمانی (عدم قرارداد کاری، تسویه حسابهای پیش از موعد، قراردادهای کوتاه مدت)، در بعد عامل فرهنگی (بیتوجهی به واجبات دینی، کمتوجهی به ارزشهای اسلامی و اجتماعی)، در بعد عامل اجتماعی (عدم احساس حمایت گروهی، رعایت نکردن شئون اجتماعی، اعتماد کم بین همکاران) در بروز تعارض اجتماعی بین کارگر-کارفرما بیشترین نقش و تأثیر را داشتهاند.
خانم مریم وهاب، دکتر مهرداد نوابخش، دکتر سروش فتحی،
دوره 11، شماره 4 - ( 2-1402 )
چکیده
در این مطالعه به دنبال تبیین جامعه شناختی روی آوری زنان به مدیریت بدن و عوامل اجتماعی- فرهنگی مؤثر بر آن هستیم. گروه هدف این مطالعه، زنان مناطق 1 و 17 شهر تهران بوده است. در روش تحقیق حاضر، از روش کمی- پیمایشی بهره برده شد. بر این اساس، با روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای، تعداد 384 نفر به عنوان حجم نمونه از میان جمعیت دو منطقۀ 1 و 17 انتخاب شدند که با استفاده از پرسشنامه، اطلاعات لازم جمع آوری شد. یافته های بدست آمده نشان دادند متغیرهای جمعیت شناختی و عوامل اجتماعی با متغیرهایی چون (تعاملات اجتماعی برابر 0911/0، پایگاه اجتماعی اقتصادی برابر 189/0، مصرفگرایی برابر با 126/0) و عوامل فرهنگی با متغیری مانند (گروه های مرجع برابر 116/0 ) با مدیریت بدن در ارتباط است. تعریف دوباره از زیبایی و تغییر دیدگاه و نگرش و ایجاد رویکرد جدید در باز تعریف مدیریت بدن ضروری به نظر میرسد.