پیمان آرامش صدیق، سید عبدالمجید بحرینیان، احمد منصوری،
دوره 12، شماره 3 - ( 12-1402 )
چکیده
بنا بر اعلام سازمان بهداشت جهانی، عوامل اجتماعی-روانی تأثیر 85 درصدی بر سلامت دارد. بیماری، نتیجۀ تعامل عوامل سه گانۀ جامعه شناختی، روانشناختی و زیستی است. این مطالعه در زمینۀ بررسی عوامل اجتماعی و روانشناختی، به عنوان زمینۀ ابتلای بیماران مبتلا به آرتریت روماتویید است. هدف اصلی این پژوهش، شناخت عوامل جامعه شناختی و عوامل روانشناختی در ایجاد زمینۀ ابتلای بیماران به آرتریت روماتویید است. روش پژوهش حاضر، توصیفی-تحلیلی از نوع علی- مقایسه ای و پس رویدادی است. جهت تحلیل متغیرهای جامعه شناسی از آزمون همبستگی پیرسون، رگرسیون چند متغیره و آنالیز واریانس استفاده گردید. جامعۀآماری این تحقیق، 127 نفر از بیماران زن مبتلا به آرتریت روماتوئید کلینیک روماتولوژی بیمارستان امام خمینی در سالهای 1388-1400 و 127 نفر از افراد سالم هستند که پس از تشخیص گذاری روماتولوژیست، بیماران با نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. ابزار سنجش اختلالات روانشناختی، پرسشنامۀ فرم بلندطرحواره های ناسازگار یانگ و پرسشنامۀ راهبردهای مقابله ای لازاروس می باشد. پرسشنامۀ عوامل اجتماعی در تعیین متغیرهای جامعه شناختی نیز محقق ساخته است.. در تجزیه و تحلیل داده ها و اطلاعات، از نرم افزار Spss22 استفاده گردید. مطابق نتایج آزمون رگرسیون چند متغیره، شش متغیر اجتماعی 1 . طبقۀ اقتصادی پایین 2.سبک زندگی 3. آسیب خانوادۀ بالا 4 . حمایت عاطفی پایین 5. مشارکت اجتماعی پایین و 6. تحصیلات پایین، تأثیرمعنی داری بر ایجاد زمینۀ روانشناختی و زمینۀ ابتلای به بیماری آرتریت روماتویید داشتند. همچنین نتایج نشان داد که همۀ بیماران مبتلا به آرتریت روماتویید در این پژوهش، دارای طرحواره های ناسازگار اولیه و راهبردهای مقابله ای ناسازگار بودند، اما افراد سالم فاقد آن بودند.
داریوش جهانی، عظیم علی شائی، فاطمه تیلگوی بگه جان، محسن معینی نسب،
دوره 12، شماره 3 - ( 12-1402 )
چکیده
خشونت خیابانی یکی از انواع خشونت در جامعه است که که بین افراد به وقوع میپیوندد و همهساله، طبق آمار و اخبار، تعدادی قربانی میگیرد و پیامدهای آن تأثیر مخربی بر اوضاع فرهنگی- اجتماعی هر کشوری دارد. در این پژوهش سعی بر آن است تا عوامل مؤثر بر خشونت در فضای شهری اردبیل بررسی شود. این پژوهش، در زمره پژوهشهای «توصیفی-تحلیلی» و پاردایم (قیاسی و روش کمی) است و با ماهیت کاربردی به تحلیل زمینۀ مؤثر بر گرایش یه خشونت در فضای شهری در شهر اردبیل پرداخته است. در پژوهش حاضر از روش اسنادی و همچنین روش میدانی (پیمایش با جامعۀ آماری شهروندان 15 تا 64 سال شهر اردبیل) که بر اساس سرشماری سال 1395 (۵۲۹۳۷۴ نفر) بودند و 376 نفر به نمونه به شیوۀ نمونه گیری تصادفی ساده از طریق فرمول کوکران در چهار منطقۀ شهرداری اردبیل انتخاب شدند، بهره گرفته شده است. همچنین جهت شناسایی عوامل کلیدی تحقیق از نرم افزار Mic Mac استفاده شده است. نتایج نشان داد که مؤلفههایی از قبیل نهادینه شدن درگیری در جامعه، آستانۀ تحمل پایین شهروندان، بدحرف زدن با شخص مقابل و زیان و ضرر مالی، بیشترین تأثیرگذاری را بر خشونت کلامی در شهر اردبیل داشته اند. نهادینه شدن درگیری در جامعه، امری است که روز به روز بر فضای شریانی شهر، به شکل خشونت جلوه گری میکند. بنابراین، بر برنامه ریزان امر لازم است، در حوزۀ امر آموزش و مهارت برخورد و تعامل شهروندان، گام های علمی و عملی بردارند.
فریدون تقی پور، داود ابراهیم پور، صمد صباغ، محمود علمی،
دوره 12، شماره 3 - ( 12-1402 )
چکیده
پژوهش حاضر با هدف شناسایی چالش ها و راهکارهای بحران سالمندی در ایران انجام شده است. روش پژوهش با رویکرد کیفی از نوع تحلیل مضمون است. نمونۀ پژوهش، 27 سند پژوهش را با اعتبارسنجی 10 مصاحبۀ نیمه ساختاریافته از خبرگان با معیار درون گنجی تشکیل میدهد که با روش نمونه گیری از نوع نظری هدفمند انتخاب شده اند. برای سنجش اعتبار پژوهش، از روش آزمونـ بازآزمون استفاده شده است و نتایج این دو کدگذاری با بهرهگیری از روش هولستی، 91/0 به دست آمد. تحلیل داده ها نیز با بهره گیری از نرمافزار کیفی MAXQDA انجام شد. یافته های پژوهش عبارتند از: 1. مختصات بحرانِ سالمندی با مؤلفه های واپسماندگی و حاشیهای شدن، منزلتزدایی، بیمعنایی و پیدایی قشر ناامید، زنانه شدن سالمندی، تورم نیازمندی، انباشت بیماریها، احساس بیارزشی، تنهایی و افسردگی، رهاشدگی، اضطراب وجودی و رشد انفجاری جمعیت 2. پیدایی و تشدید بحران سالمندی ناشی از وجود شبکۀ تبیینی چندگانه با عناصر 18گانه شامل تضعیف حمایتگرهای عاطفی، اثر عارضی مدرنیزاسیون، تغییرات کمی و کیفی دینداری و از دست رفتن حمایتگرهای دینی، کاهش فرصت حضور و مشارکت سالمندان در جامعه، بازنمایی غیرحمایتی صنعت فرهنگ از سالمند و الگوی شهرسازی غیرحمایتگر. در نتیجه، همسو با فضای تبیینی بحران سالمندی، تجویزات راهبردی به عنوان راهکار پیشنهاد شد.
مهسا تیزچنگ، زهرا نقیزاده، هایده مهدوی، ریحانه شاهولی،
دوره 12، شماره 3 - ( 12-1402 )
چکیده
مسألۀ توانمندسازی زنان یکی از اساسیترین مباحث جوامع معاصر است که پیوند اجتنابناپذیری با امر توسعۀ آنها دارد. در کشور ما نیز به طور مشخص از برنامۀ چهارم توسعه، توانمندسازی زنان در زمره سیاستهای کلان و اجرایی قرار گرفته است. پیرو این امر، پژوهشهای متعددی در حوزههای مختلف تلاش داشتهاند مسألۀ توانمندسازی زنان در کشور را مورد ارزیابی و سنجش قرار دهند. هدف پژوهش حاضر فراتحلیل مطالعات صورتگرفته در حوزۀ توانمندسازی اقتصادی زنان است تا تصویری جامع از یافتهها و مشخصات مطالعات به دست آمده ارائه کند. انتخاب روش فراتحلیل کیفی، از این جهت است که امکان ارزیابی و مرور مطالعات را در دو بخش مشخصات صوری و ساختاری و نیز یافتههای محتوایی فراهم میکند. مجموع مطالعاتی که بررسی شده است، 70 مورد است و شامل انواع مقالات و پایاننامهها بودهاند که دو کلید واژۀ توانمندسازی اقتصادی و زنان را در اشتراک داشتهاند. طیفی از پایگاههای دادهای مجازی مانند نورمگز و پایگاه علوم انسانی تا کتابخانههای دانشگاههای معتبر کشور، منبع جمعآوری دادهها بودهاند. نتایج نشان میدهد از نیمۀ دهۀ 90 شمسی به این سو، با فراوانی قابل ملاحظهای از مطالعات این حوزه مواجه بودهایم که با پراکندگی رشتهای همراه بوده است و رشتههای حوزۀ کشاورزی به همراه علوم اجتماعی پیشتاز آنها هستند. روشهای مورد استفاده به طور عمده، کمی و مبتنی بر پرسشنامههای بزرگ مقیاس هستند. نتایج یافتههای توصیفی نشان میدهد که توانمندسازی اقتصادی، مقدمهای برای شروع توسعه است. سیاستهای اجرایی این حوزه به طور عمده، مقطعی، در راستای حمایتهای غیرعاملیتی (وابستهساز) و بدون توجه کافی به خاصبودگیها و مختصات متفاوت زمینههای آن اعمال شدهاند و نیاز به تمرکز بر نیازهای متفاوت زنان، هنجارهای جنسیتی و فرهنگی و زیرساختهای هر منطقه در راستای سیاستگذاری متناسب با آن وجود دارد.
دکتر بهرام نیک بخش، دکتر مهران حافظی بیرگانی،
دوره 12، شماره 3 - ( 12-1402 )
چکیده
پژوهش حاضر به منظور بررسی تأثیر متغیرهای ساختاری مانند چرخۀ ایزوله شدن، عدم تحرکپذیری و افسردگی اجتماعی بر حسب پایگاه اجتماعی- اقتصادی، سالخوردگان صورت گرفته است. این مطالعه بر روی سالخوردگان بازنشسته در طول شیوع بیماری کرونا، با هدف تحلیل تأثیرات متغیرهای مذکور در شرایط پاندمیک انجام شده است. جامعۀ آماری مربوط به سالخوردگان بازنشسته در شهرستان اهواز طی 5 سال اخیر بوده است ، که تعداد 196 نفر به روش هدفمند گزینش شده اند. داده های جمع آوری شده در قالب معادلات ساختاری و با استفاده از نرم افزارهای pls-smart3 وspss تجزیه و تحلیل شدند. یافته های تحقیق نشان داد که؛ تأثیر کل پایگاه اجتماعی – اقتصادی بر متغیرهای تحرک پذیری جسمی(378/0-)، تحرک پذیری ذهنی(707/0-)، افسردگی اجتماعی(422/0) و چرخۀ ایزوله شدن (730/0) است. همچنین اثرات کل متغیر چرخۀ ایزوله شدن بر متغیرهای؛ تحرک پذیری ذهنی (488/0-) و افسردگی اجتماعی (439/0) است و تأثیرات کل تحرک پذیری جسمی بر افسردگی اجتماعی به مقدار (270/0- ) بوده است. بنا براین، متغیرتداوم چرخۀ ایزوله شدن، پیش بینی کنندۀ میزان افسردگی اجتماعی بر وضعیت اجتماعی- اقتصادی سالخوردگان است (ضریب مسیر302/0). پایگاه اجتماعی- اقتصادی، بر میزان تحرک پذیری بر بعد جسمانی تأثیرگذار است، ولی این تأثیرگذاری بر بعد ذهنی تأیید نشده است. همچنین؛ بین تداوم چرخۀ ایزوله شدن و افسردگی اجتماعی، متغیر تحرک پذیری ذهنی نقش واسطه گری دارد (265/0). بنابراین نتایج این تحقیق میتواند به بهبود کیفیت زندگی سالخوردگان در شرایط بحرانی و همچنین به سازمانهای بهداشتی و مراقبتی در برنامهریزی و ارائۀ خدمات بهتر برای این گروه آسیبپذیر کمک نماید.
--- رضوان اله داد، --- اعظم نژادی،
دوره 12، شماره 3 - ( 12-1402 )
چکیده
این تحقیق، پژوهشی کیفی است که به دنبال یافتن عوامل زمینه ای احساس حقارت در بین زنان مطلقۀ شهر تهران می باشد. نمونه های مورد مطالعه در پژوهش حاضر، شامل 34 زن مطلقه است که در محدودۀ سنی 21 تا 58 سال قرار دارند. در ابتدا پرسشنامۀ احساس حقارت در بین زنان مطلقه توزیع شده است و افرادی که نمرۀ بالاتر از 42 را کسب کردند، با آنها مصاحبه انجام شده است. گزاره های به دست آمده، شامل 5 مضمون اصلی و 23 مضمون فرعی و یک مضمون هسته ای است. مضامین فرعی به دست آمده شامل تحصیلات پدر و مادر، سطح فرهنگ خانواده، فشارهای اقتصادی، ابتلا به مواد مخدر یا مشروبات الکلی، فقدان والدین مقتدر، بیماری والدین، کنترل افراطی خانواده و جبران افراطی خانواده، رفتارهای معیوب اعضای خانواده، رفتارهای معیوب دیگران، کینه، خشم، پشیمانی، خودمتهم سازی، کناره جویی، ناچیزشماری، بهانه جویی، پرخاشگری، عدم ارضای نیازهای روانی از سوی والدین، عدم مهارت حل مسأله، تغییر حضانت فرزند و ترس از قضاوت های دیگران میباشند. مضامین اصلی اعم از زندگی قدرت طلبی و برتری جویی، روابط بین فردی ضعیف، تمایلات محافظتی و احساس نابسندگی و ناایمنی می باشند. مضون هسته ای این پژوهش با توجه به سؤال پژوهش تحت عنوان احساس حقارت است. با توجه به گزاره های بدست آمده، پژوهش حاضر شامل سه سنخ می باشد. سنخ اول، زنان مطلقۀ کمتر از 30 سال؛ سنخ دوم، زنان مطلقۀ بالای 30 سال و سنخ سوم، زنان مطلقۀ بالای 50 سال است. در هر یک از این سنخ ها، برخی عوامل زمینه ساز نسبت به سنخ دیگر، پررنگتر است. در سنخ اول، کنترل و جبران افراطی خانواده، رفتارهای معیوب خانواده و دیگران و ارتباط با جنس مخالف از طریق فضای مجازی در سنخ دوم، تغییر حضانت فرزند، ارتباط با جنس مخالف و شکل گیری ازدواج موقت، عدم حل مسأله و استفاده از مواد و مشروبات الکلی و در سنخ سوم، کینه، خشم، پرخاشگری و پشیمانی به دست آمده است.
علیرضا صادقی، دکتر اکبر صالحی، دکتر سعید ضرغامی همراه، دکتر یحیی قائدی،
دوره 12، شماره 4 - ( 2-1403 )
چکیده
هدف این مطالعه، شناسایی گسست ها در صورت بندی های گفتمانی نظام تربیت معلم در بازۀ زمانی تأسیس دارالفنون تا تأسیس دانشگاه فرهنگیان است. برای این منظور، مطابق با روش تبارشناسی و مفروضه های تحلیل گسست در سه گام، به تحلیل تبار، تحلیل صفر و تحلیل تصادف این نظام پرداخته شده است. بر همین اساس، طبق تحلیل تبار و تحلیل صفر، ایجاد نظام تربیت معلم وابسته به شکل گیری نظام تعلیم و تربیت جدید است و در طول این مدت اصلاح شده است و یا تغییر نموده است. تحلیل تصادف نشان از وجود رخدادهای پراکنده ای است که هر کدام بر نظام تربیت معلم کشور مؤثر بوده اند. حوادثی چون شکست های ایران از روسیه، پیروزی جنبش مشروطه و یا رخدادهای جهانی مانند جنگ جهانی دوم که بر این نظام اثر گذاشته اند. در تحلیل قدرت با بررسی اساسنامه ها و دستورالعمل های نظام تربیت معلم در این بازۀ زمانی، مشخص گردید که از منظر فوکو قدرت در تلاش است با این روش، سوژه های حکومت پذیر از طریق تکنیک های گوناگون برای کنترل، نرمال سازی و شکل دهی رفتار مردم، ایجاد کند.
امین مهرابی مزیدی، دکتر غلامرضا امینی نژاد،
دوره 12، شماره 4 - ( 2-1403 )
چکیده
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطۀ وقف و مشارکتهای مردمی در توسعۀ شهر گراش انجام گرفته است. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی است و از لحاظ روش توصیفی-پیمایشی میباشد. جامعۀ آماری، کلیۀ سرپرستان خانوار شهر گراش است که بر اساس آمار مرکز ایران در سال 1395، ۷۱۱ نفر میباشد. با استفاده از فرمول کوکران، حجم نمونۀ آماری ۲۵۰ نفر تخمین زده شد. ابزار اصلی مورد استفاده جهت جمعآوری اطلاعات، پرسشنامه بوده است که پایایی آن به وسیلۀ ضریب آلفای کرونباخ 92/۰ به دست آمد. در این پژوهش، از تحلیلهای توصیفی و استنباطی در قالب نرمافزار SPSS 22 جهت تجزیه و تحلیل دادهها استفاده شد. در بخش توصیفی، متغیرهای پژوهش با میانگین و انحراف معیار و در بخش استنباطی، آزمونهای کلموگروف - اسمیرنوف و همبستگی آورده شده است. یافتهها نشان میدهد که بین وقف و مشارکتهای مردمی با توسعۀ شهرگراش، رابطۀ معنیدار وجود دارد. همچنین نتایج نشان داد بین وقف و مشارکتهای مردمی با ابعاد توسعۀ شهر گراش شامل آموزش، بهداشت - درمان و فرهنگی - مذهبی رابطۀ معناداری وجود دارد.
خانم الهام علی هادیزاده اندوهجردی، خانم سوده مقصودی،
دوره 12، شماره 4 - ( 2-1403 )
چکیده
این پژوهش با هدف بررسی تأثیر عوامل سازمانی مؤثر بر تعارض کار-خانواده در کارکنان آتشنشانی شهر کرمان انجام گرفت. پژوهش حاضر از نوع مطالعات توصیفی و روش همبستگی میباشد. جامعۀ آماری این پژوهش را کلیۀ آتشنشانان سازمان آتشنشانی شهر کرمان در سال 1402 تشکیل میدهند که 141 نفر به صورت تصادفی و در دسترس انتخاب شدند. ابزار جمعآوری اطلاعات شامل پرسشنامۀ عوامل سازمانی و تعارض نقش شغلی و خانوادگی بود. اطلاعات جمعآوری شده با استفاده از نرمافزار SPSS تجزیه و تحلیل گردیدند. نتایج تحقیق نشان داد که بین احساس گرانباری نقش با تعارض کار-خانواده، رابطۀ مستقیم و معناداری وجود دارد. همچنین، بین تعهد سازمانی، رضایت شغلی و عدالت سازمانی و تعارض کار-خانوادۀ کارکنان آتشنشانی، رابطۀ معکوس و معناداری مشاهده شد. در نهایت مشخص شد که مهمترین پیشبینیکنندۀ تعارض کار-خانوادۀ کارکنان آتشنشانی، احساس گرانباری نقش کارکنان بود. نتایج این تحقیق میتواند به عنوان الگویی در اختیار مسؤولین سازمانها و نهادهای شهر کرمان قرار گیرد تا با استفاده از آن، شرایط مطلوب سازمانی را برای کارکنانشان فراهم آورند و از این طریق باعث کاهش بخشی از تعارضات کار-خانواده شوند.
--- سیدکمال الدین موسوی، --- مهدیه کاظمیان،
دوره 12، شماره 4 - ( 2-1403 )
چکیده
مطالعۀ حاضر به بررسی تحرک اجتماعی درون نسلی در شهر کاشان به عنوان یک جامعۀ در حال گذار می پردازد. شناخت میزان تحرک، عوامل مؤثر بر آن و راهبردهای مورد استفاده در این فرآیند، هدف اصلی پژوهش بوده است.. نظریه های گیدنز، مک کلیلند و بوردیو، پایۀ نظری اصلی این پژوهش را تشکیل می دهند. جامعۀ آماری پژوهش شامل کلیۀ شهروندان 25 تا 64 سالۀ کاشان می باشد که از بین آن ها 385 نفر با استفاده از فرمول کوکران و به روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. یافته ها نشان می دهد که میزان تحرک بین نسلی تقریبا معادل 40 درصد است و اکثریت افراد، به طور عمده، یک درجه تحرک را تجربه کرده اند. متغیرهایی مانند سطح تحصیلات و عدم اعتقاد به شانس و اقبال، نقش مؤثری در تحرک رو به بالا و درون نسلی پاسخ دهندگان داشته است. جامعۀ مورد مطالعه به طور عمده، از راهبردهای اقتصادی و آموزشی به منظور پیشرفت و ارتقاء درون نسلی بهره برده اند.
حسین مقدم، دکتر مهری بهار،
دوره 12، شماره 4 - ( 2-1403 )
چکیده
در سالهای اخیر، تقاطع دنیای بازی و امر خیر با رویکردهای نوآورانهای مانند بازیهای محیطی تعاملی و پخش زنده های خیریه توجه زیادی را به خود جلب کرده است. این رویکردها علاوه بر چالش کشیدن کلیشههای منفی دربارۀ بازیکنان بازی های ویدئویی، امکان جذب کمکهای مالی و آموزش عمومی دربارۀ موضوعات خیریه را نیز فراهم میکنند. در ایران، با وجود تعداد بالای بازیکنان بازیهای ویدئویی، هنوز استفادهای جدی از این پتانسیل برای کمک به مؤسسات خیریه نشده است. پژوهش حاضر با مطالعۀ تجربیات جهانی و بررسی فرصتها و چالشهای این حوزه از طریق مصاحبه با 8 کارشناس با سابقۀ حوزۀ بازی، راهکارهای عملی و همچنین مدلی پارادایمی برای توسعۀ این روابط در ایران ارائه میدهد. یافتههای این پژوهش نشان میدهد که بازیهای ویدئویی با دسترسی به جمعیت بزرگ و متنوع، میتوانند به افزایش آگاهی و جذب کمکهای مالی برای اهداف خیریه کمک کنند. این مقاله به مؤسسات خیریه و خیرین ایرانی پیشنهاد میدهد تا با تجهیز خود به تفکر بازی گونۀ بهرهگیری از صنعت بازی، فعالیتهای نوآورانهای را توسعه دهند که منجر به افزایش سرمایهگذاری و مشارکت شود. در نهایت، این پژوهش به اهمیت بازیهای ویدئویی به عنوان ابزاری نوآورانه در امر خیر و نقش آنها در بهبود کیفیت زندگی اجتماعی و اقتصادی جامعه پرداخته است
سبحان محمدی، عاطفه احمدی، سیمین شمسی میمندی،
دوره 13، شماره 1 - ( 5-1403 )
چکیده
سطح نگرانی افراد در مورد تصویر بدن خود با کیفیت زندگی آنان مرتبط است. با توجه به نقش بیماریهای پوستی صورت که بیشترین تظاهر را در ظاهر فرد دارند، بر کیفیت زندگی و تصویر بدنی افراد، این مطالعه با هدف بررسی تأثیر بیماریهای پوستی صورت بر کیفیت زندگی و تصویر بدنی افراد مراجعه کننده به کلینیک بیماری های پوستی بیمارستان افضلی پور کرمان انجام شد. این مطالعه یک بررسی مقطعی توصیفی بود که در سال ۱۴۰۲ انجام شد. پس از تکمیل سؤالات دموگرافیک، شاخص کیفیت زندگی بیماری های پوستی و نگرانی تصویر بدنی توسط بیماران، اطلاعات به دست آمده جهت تجزیه و تحلیل آماری داده ها وارد سیستم شد. جهت تجزیه و تحلیل آماری داده ها از نرم افزار SPSS-23 استفاده گردید. در مطالعۀ مقطعی توصیفی حال حاضر 308 بیمار مبتلا به بیماری پوستی صورت در مرکز بیماری های پوست دانشگاه علوم پزشکی کرمان وارد مطالعه شدند. میانگین سنی افراد مورد بررسی 47/8 ± 26/27 بود. فراوانی بیماری های پوستی به ترتیب آکنه %32/75، سالک %09/9، ویتیلیگو %19/5، روزاسه %22/4، کهیر %90/3 و سرطان سلول های بازال %27/2 بود. نتایج نشان داد که میزان تأثیر بیماری های پوستی صورت بر کیفیت زندگی و تصویر بدنی در بیماران مورد بررسی در حد متوسط بوده است اما در سنین زیر 30 سال، بیماری های پوستی صورت تأثیر بالایی بر کیفیت زندگی و تصویر بدنی افراد دارد.
مصطفی احمدی دارانی، مهناز عدالت پناه،
دوره 13، شماره 1 - ( 5-1403 )
چکیده
امروزه قلدری و روشهای پیشگیری و کنترل آن مورد توجه عموم پژوهشگران حوزۀ تعلیم و تربیت قرار گرفته است. هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطۀ قربانی قلدری با افسردگی بر اساس نقش تعدیلگر سبک دلبستگی والدین در کودکان ده تا دوازده سال شهرستان فلاورجان است. جامعۀ مورد مطالعه در پژوهش حاضر شامل همۀ دانش آموزان ده تا دوازده سالۀ مدارس شهرستان فلاورجان با حدود یازده هزار نفر دانش آموز در سال تحصیلی 1402-1403 می باشد. تعداد 374 نفر از طریق جدول مورگان و به روش نمونه گیری در دسترس برای جمع آوری داده ها انتخاب شدند. جهت گردآوری اطلاعات، از مقیاس قربانی قلدری کالیفرنیا، پرسشنامۀ افسردگی کودکان ماریا کواکس و پرسشنامه سبک دلبستگی هازان و شیور بهره گرفته شده است. مدل مفهومی تحقیق با اسـتفاده از تحلیل مسیر برازش یافت که با استفاده از نرم افزار AMOS نسخۀ 24 انجام شد. نتایج نشان می دهد که بین متغیر قربانی قلدری و افسردگی (p<0/05) رابطۀ معنیدار وجود دارد و همچنین بین افسردگی کودکان و سبک دلبستگی والدین (p<0/05)، رابطۀ معنیدار وجود دارد.
پیمان مهرنژاد بورا، محمدتقی پیربابایی، یاسر شهبازی،
دوره 13، شماره 1 - ( 5-1403 )
چکیده
فاطمه فراهانی منفرد، مهدی اکبری، مهدی علوی،
دوره 13، شماره 1 - ( 5-1403 )
چکیده
هدف پژوهش فراتحلیل برای شناسایی متغیرهای پسایندی قلدری در مدرسه است. پژوهش از نظر هدف، کاربردی است و روش مورد استفاده از نوع فراتحلیل است. جامعۀ مورد مطالعه، همۀ مطالعات انجام شدۀ بین المللی در حوزۀ متغیرهای پسایندی حوزۀ قلدری در مدرسه است. با مطالعۀ 166 مقاله و گزارش های 20 سال اخیر (طی سالهای 2004 تا 2023)، تنها 38 مقالۀ مهم، منطبق با ملاک ها مشخص شد که به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. از روش فراتحلیل رویکرد هدجس استفاده شده است. دامنۀ زمانی جمع آوری داده طی سالهای 2022 تا 2024 بوده است و منابع مورد استفاده هم مقاله های علمی و پژوهشی و گزارش طرح های پژوهشی بوده است که از پایگاه های علمی دریافت شده است. برای تجزیه و تحلیل و به منظور ارتقاء توان آزمون از شاخص اندازۀ اثر استفاده شده است و از نرم افزار آماری فراتحلیل جامع (th2CMA) برای انجام فراتحلیل استفاده شده است. یافتهها نشان داد که 6 اندازۀ اثر با شدت کم، 11 اندازۀ اثر با شدت متوسط و 4 اندازۀ اثر با شدت زیاد ارزیابی شدند. متوسط اندازۀ اثر، هفت فرضیۀ دسته بندی شده در مدل اثر ثابت 32/0و در مدل تصادفی نیز 31/0 به دست آمده است که معنادار بود. یافته ها نشان می دهد که از بین هفت فرضیۀ دسته بندی شده، شش فرضیۀ معنادار به دست آمد. نتایج نشان داد که رفتار قلدری در مدرسه بر خشونت، افت تحصیلی، افسردگی، سازگاری روانی کم و احساس تعلیق و ناامنی، تأثیر معناداری داشته است، اما تأثیر رفتار قلدری در مدرسه بر اضطراب معنادار نشد. ضروری به نظر میرسد که تحقیقات بیشتری در مورد بررسی و شناسایی روابط علّی طولی بین تأثیر متغیرهای پسایندی رفتار قلدری صورت بگیرد تا جهت تاًثیرات واقعی بیشتر درک شود.
الهه مهدی، خانم فریناز فریدی راد،
دوره 13، شماره 1 - ( 5-1403 )
چکیده
پژوهش حاضر با هدف واکاوی کیفی علل تمایل و وقوع روابط فرازناشویی در زنان متأهل و تحلیل جامعه شناختی آن انجام شد. این پژوهش، از نظر هدف، کاربردی و از نوع آمیخته است. بخش کیفی مبتنی بر روش تحلیل مضمون است که بر روی داده هایی که از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته و عمیق با 34 نفر از زنان متأهل شهر تهران که تجربۀ روابط فرازناشویی داشتند، اجرا شد. حجم نمونه بر اساس قاعدۀ اشباع نظری تعیین شد و نمونه گیری به شیوۀ هدفمند انجام شد. در بخش کمّی از روش مدلسازی معادلات ساختاری بهره گرفته شد. جامعۀ آماری بخش کمّی، متخصصان این حوزه بودند که 300 نفر از آنها به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده های بخش کمّی، پرسشنامه ای محقق ساخته حاوی 76 سؤال بود که پایایی آن بر مبنای ضریب آلفا کرونباخ 742/0 و ضریب پایایی ترکیبی 735/0 به دست آمد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار Smart PLS 3.2 بهره گرفته شد و سطح معناداری تمام آزمون ها 05/0 در نظر گرفته شد. تحلیل مضمون مصاحبه های انجام شده منجر به شناسایی 3 مؤلفۀ اصلی (کدهای فراگیر)، 19 مؤلفۀ فرعی (کدهای تفسیری)، 70 زیرمؤلفه (کدهای توصیفی) و 523 شاخص (مضمون) در خصوص علل تمایل و وقوع روابط فرازناشویی در زنان متأهل شد. همچنین، شاخص نیکویی برازش گویای آن بود که مدل از قدرت برازش مناسبی با داده ها برخوردار بود (832/0=GOF). نتایج به دست آمده نشان می دهد که روابط فرازناشویی به عنوان یکی از آسیب های اجتماعی خاموش در بین زنان متأهل رخنه کرده است و پیامدهای جبران ناپذیر و غیرقابل انکاری دارد، توجه پژوهشگران و سیاستگذاران حوزۀ ازدواج و خانواده به علل تمایل و وقوع این پدیده، می تواند از طریق رفع آن و تقویت عوامل بازدارنده و محیط کارکردی شان، احتمال گرایش به روابط فرازناشویی را کاهش دهد. همچنین آموزش خانواده ها و غنی سازی روابط پیش از ازدواج به روانشناسان، مشاوران، درمانگران و مددکاران اجتماعی توصیه می شود.
آقا حمدالله سجاسی قیداری، حمیده مولایی،
دوره 13، شماره 2 - ( 8-1403 )
چکیده
دستیابی به توسعۀ پایدار بدون توانمندسازی اقشار ضعیف جامعه امکانپذیر نمی باشد. یکی از استراتژی ها جهت توانمندسازی جوامع به ویژه جوامع روستایی، سازمانهای غیردولتی یا مردمنهاد مانند نهادهای خیریه هستند که می توانند در سطح ملی و همچنین در سطح جهانی برای انسان های در حاشیه و فقیر، خدمات اولیه و کلیدی توسعه ای ارائه دهند و تا حدودی موجب رفاه و بهبود شرایط زندگی و توانمندی آنان شوند. در این راستا، پژوهش حاضر به تحلیل نقش سازمان غیردولتی و نهاد خیریۀ امام علی (ع) در توانمندسازی روستاییان شهرستان قائن با استفاده از روش کمی از نوع توصیفی و ابزار پیمایش پرداخته است. 5 روستای تحت پوشش اقدامات توسعهای نهاد خیریهای امام علی (ع) در شهرستان قائن به عنوان نمونه انتخاب شدند. جامعۀ آماری شامل تمامی خانوارهای این روستاها می باشد که از طریق نمونه گیری تمام شماری 319 نمونه (یک نفر به عنوان نمایندۀ خانواده، ترجیحا سرپرست) در سطح خانوارهای روستایی انتخاب شدند و از طریق پرسشنامۀ محقق ساخته بر اساس شاخص ها و متغیرهای استخراج شده، اقدام به جمع آوردی داده ها گردید. تحلیل آماری بیانگر وجود رابطۀ مستقیم و معناداری بین توانمندسازی و فعالیت های توسعه ای نهاد خیریه ای امام علی (ع) می باشد و میتوان گفت فعالیت های توسعه ای نهاد خیریه، باعث توانمندسازی بسیاری از روستاییان شده است و توانسته است با اقدامات توسعه ای خود، گامی در جهت توانمندسازی خانوارهای روستاها بر دارد. همچنین در جهت رتبهبندی روستاهای مورد مطالعه در زمینۀ توانمندسازی و فعالیت های توسعه ای نهاد خیریهای امام علی (ع) از مدل ماباک استفاده شده است که مردم روستای خرم آباد، دارای بالاترین سطح از ادراک توانمندسازی بوده است.
دکتر بهرام نیک بخش، مهران حافظی بیرگانی،
دوره 13، شماره 2 - ( 8-1403 )
چکیده
زنان به عنوان نیروی حیاتی و بنیانی جامعه، نقش بسیار مهمی در تحولات اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و سیاسی دارند. با توجه به اینکه زنان دارای نقشهای چندگانه در جامعه هستند و با چالشهای منحصر به فردی روبرو میشوند، بررسی عوامل اجتماعی مؤثر بر سلامت زنان در تحولات معاصر ایران اهمیت بسزایی دارد. بنابراین، هدف این پژوهش، بررسی عوامل اجتماعی و اقتصادی مؤثر بر سلامت زنان در تحولات معاصر ایران است و این موضوع را از زوایای مختلف مورد بررسی قرار داده است. روش این پژوهش، روش کمی، از نوع پیمایش می باشد. جامعۀ آماری، کلیۀ زنان 18 سال به بالا در شهرستان اهواز می باشد. حجم نمونه مطابق جدول کرجسی و مورگان 384 نفر می باشد. برای نمونه گیری، از روش نمونه گیری احتمالی متناسب با حجم استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها با توجه به نوع متغیرهای پژوهش با استفاده از آزمون هایی نظیر همبستگی و تحلیل رگرسیون چند متغیره با استفاده از نرم افزار SPSS صورت گرفت. نتایج پژوهش نشان داد که؛ تحولات اجتماعی و اقتصادی مانند افزایش اشتغال و درآمد زنان، تحول در نقشهای جنسیتی و تغییر در ساختار خانواده، تأثیر مستقیم بر سلامت اجتماعی، روانی و جسمانی زنان دارد. همچنین، افزایش دسترسی به خدمات بهداشتی و درمانی، تأثیر مثبت بر سلامت زنان در جامعۀ معاصر دارد و میتوان نتیجه گرفت که فرهنگ و اجتماع میتوانند نقش بسزایی در تعیین سطح بهداشت و سلامت زنان داشته باشند. همچنین نتایج تحقیق نشان داد، زنانی که در تصمیمگیریهای سیاسی، اقتصادی و اجتماعی مشارکت داشته باشند، میتوانند برای تأمین نیازهای بهداشتی و سلامتی خود و جامعهشان تلاش کنند و بهبود شرایط بهداشتی را تسریع بخشند.
راضیه آقابابایی،
دوره 13، شماره 2 - ( 8-1403 )
چکیده
حفظ تعادل بین زندگی کاری و شخصی به منظور افزایش بهرهوری و عملکرد شغلی، موضوعی است که در سالهای اخیر در ادبیات مدیریت و رهبری سازمانها مورد توجه قرار گرفته است. در کنار آن سازههایی مانند امنیت روانشناختی و حمایت اجتماعی نیز میتواند به تحقق عملکرد شغلی مطلوب کمک کند. بنابراین هدف پژوهش حاضر، پیشبینی عملکرد شغلی معلمان از طریق تعارض کار-خانواده، امنیت روانشناختی و حمایت اجتماعی است. رویکرد پژوهش، کمی است و جامعۀ آماری، شامل معلمان مقطع متوسطۀ شهر کاشان به تعداد 3221 نفر میباشد که 342 نفر از طریق نمونهگیری تصادفی طبقهای به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار گردآوری دادهها چهار پرسشنامۀ تعارض کار- خانواده، عملکرد شغلی، امنیت روانشناختی و حمایت اجتماعی بوده است. روایی صوری و سازۀ پرسشنامهها تأیید شد. پایایی پرسشنامهها برای امنیت روانشناختی 86/0، تعارض کار-خانواده 73/0، عملکرد شغلی 77/0 و حمایت اجتماعی 78/0 به دست آمد. نتایج نشان داد تعارض کار-خانواده با ضریب 18/0- بر عملکرد شغلی تأثیر منفی و معنادار دارد، امنیت روانشناختی با ضریب 43/0 و حمایت اجتماعی با ضریب 68/0 بر عملکرد شغلی تأثیر مثبت و معنادار دارد. بنابراین عملکرد شغلی معلمان به حفظ تعادل بین دو حیطۀ کار و خانواده، احساس امنیت روانشناختی معلمان و ادراک مثبت معلمان از حمایت اجتماعی، وابسته است.
عارف بلندنظر، نوح منوری،
دوره 13، شماره 2 - ( 8-1403 )
چکیده
این پژوهش با رویکردی جامعهشناختی به مطالعه نقش دولت، کارگر و کارفرما در روابط کار، تنظیمات قانونی کار و همچنین امکانها و امتناعهای فعالیت گروههای حرفهای در متن قوانین کار دوره پهلوی میپردازد. مبتنی بر پارادایم انتقادی و روش تحقیق توصیفی است و دادههای آن به شیوه اسنادی گردآوری شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد دو دهه پایانی دوره پهلوی تحت سیطره قانون کاری بود که ترکیبی از بازگرداندن بخشی از امتیازات سلب شده به کارگران و از سوی دیگر افزایش برخی اختیارات کارفرما در نسبت با کارگران به شمار میآمد. محوریت قانون کار سال 1337 افزایش نقشآفرینی دولت نسبت به دیگر کنشگران بود. با وجود آنکه امکان شکلگیری گروههای حرفهای در این قانون در نظر گرفته شده است، اما شاهد کنترل هر چه بیشتر دولت بر آنها هستیم. مقررات تنظیمکننده زندگی اقتصادی بدون برخاستن شکل متعارف آن از دل این گروهها، پراکنده و سازماننیافته باقی میمانند یا آنکه صرفاً مقرراتی برخاسته از دولتاند. در این مطالعه میتوان روندی از ممنوعیت، ظهور و کاهش نقش گروههای حرفهای به مثابه بازوی جمعی نیروی کار جهت نقشآفرینی در تنظیم روابط کار را مشاهده کرد و از سوی دیگر شاهد حضور پررنگ دولت در تنظیم روابط کار و کنترل گروههای حرفهای بود.