|
|
|
|
جستجو در مقالات منتشر شده |
|
|
3 نتیجه برای امانی
ملیحه امانی، دکتر محمداسماعیل ریاحی، دکتر محمود شارع پور، دوره 10، شماره 4 - ( 2-1401 )
چکیده
در این مطالعه، سعی بر آن بوده تا با استفاده از روش کیفی و استراتژی پدیدارشناسانه و همچنین انجام مصاحبه های عمیق و نیمه ساخت یافته، به نوعی سنخ شناسی در ارتباط با کنشگری زنان در فضاهای شهر تهران دست یابیم. روش نمونه گیری، هدفمند با حداکثر پراکندگی بوده است. نمونۀ مورد مطالعه 30 نفر از زنان ساکن شهر تهران هستند که در سال 1400، با مراجعه به چندین نقطۀ پرتردد در مناطق شمال، جنوب، شرق و غرب و مرکز شهر تهران مورد مصاحبه قرار گرفته اند. بر اساس نتایج بدست آمده، کنشگری زنان در فضاهای شهر تهران را می توان به کنشگری اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، ورزشی و فراغتی و کنشگری نمایشی و نابهنجار دسته بندی نمود. نتایج نشان می دهد که زنان در برخی از عرصه ها در فضای شهر تهران، مانند عرصه های فراغتی و همچنین در ارتباط با نوع پوشش و رفتار با وجود فشارها و محدودیت ها، کنشگری خلاقانه و فعال دارند و در برخی از عرصه ها مانند عرصه های اقتصادی، کنشگری زنان، منفعل و بیشتر در جهت تبعیت از ساختار موجود است. حضور زنان در عرصه های گوناگون فضای شهری می تواند زمینۀ ایجاد تحولات زیادی باشد که این امر مستلزم ایجاد تغییرات ساختاری و فرهنگی و تغییر نگرش نسبت به جایگاه زنان و به رسمیت شناختن توانمندی های آنان و توجه به نیازها و خواسته های آنان در فضاهای شهری و ایجاد زمینه جهت اشتغال سالم و کنشگری فعال و خلاقانه زنان در فضاهای شهر تهران است.
خانم ندا خداکرمیان گیلان، آقا محمد جواد سامانی نژاد، دکتر محسن نیازی، دوره 11، شماره 1 - ( 5-1401 )
چکیده
کالا و خدمات فرهنگی، به شیء و یا خدماتی قابل استفاده و مفید که توسط افرادی از جامعه، برای ارضاء نیازهای فرهنگی سایرین، تولید و ایجاد گردد و در فرآیند مبادله، با کالاها و خدمات دیگران اعم از فرهنگی یا غیرفرهنگی معاوضه میشود، گفته میشود. این مقاله عوامل اصلی مؤثر بر خرید کالا و خدمات فرهنگی را از طریق مدلسازی ساختاری-تفسیری شناسایی و تحلیل کرده است. روش پژوهش در این مقاله از نظر ماهیت به دلیل استفاده از هر دو روش کیفی و کمّی یعنی استفاده از شیوههای مختلف پژوهش مانند مصاحبه با صاحبنظران، پرسشنامه و سند کاوی، جزء پژوهشهای ترکیبی است. ابتدا عوامل مژثر بر خرید کالا و خدمات فرهنگی، براساس مطالعۀ ادبیات و مقایسهای پژوهشهای مرتبط و مصاحبه با خبرگان و متخصصین، شناسایی و سپس با استفاده از متدولوژی تحلیلی نوین مدلسازی ساختاری-تفسیری (ISM) روابط بین عوامل مژثر بر خرید کالا و خدمات فرهنگی، تعیین و بهصورت یکپارچه، تحلیل شده است؛ در نهایت با استفاده از تحلیل MICMAC نوع متغیرها با توجه به اثرگذاری و اثرپذیری بر سایر متغیرها مشخص شده است؛ بر این اساس 22 نفر از نخبگان علمی که شامل: اساتید دانشگاه، دانشجویان نخبه، فارغ التحصیلان مقطع دکتری و دانشجویان مقطع دکتری در رشتۀجامعهشناسی، روانشناسی، علوم تربیتی و مدیریت، به صورت گلوله برفی انتخاب شدند. مدل طراحی شده حاوی 15 عامل اوقات فراغت، سلیقه و ذائقه، تمایل به تمایز، فراوانی کالا و خدمات فرهنگی، جذابیت، مناسب بودن قیمت کالاها، منحصربه فرد بودن، با ارزش بودن، تبلیغات و بازاریابی، چندرسانهای بودن و دسترسی سریع و آسان، سیاستگذاری، سبک زندگی و فرهنگ مصرفی هستند که در 5 سطح طبقهبندی شدند. یافتهها نشان میدهند از میان این عوامل، اوقات فراغت، تمایل به تمایز، سلیقه و ذائقه، فراوانی کالا و خدمات فرهنگی در بازار، منحصربه فرد بودن، کسب اطلاع از آثار هنرمندان و جذابیت و مناسب بودن قیمت از بیشترین تاثیر و محرک و برانگیزنده به شمار میآیند.
دکتر ملیحه امانی، دکتر محمداسماعیل ریاحی، دوره 12، شماره 2 - ( 8-1402 )
چکیده
تغییر در سبک زندگی متأثر از مدرنیته و بالا رفتن آگاهی، موجب گرایش روز افزون زنان به حضور در عرصه های عمومی و فضاهای شهری شده است. در این پژوهش، با توجه به تجربۀ زیستۀ زنان و با استفاده از روش کیفی و استراتژی پدیدارشناسانه، در پی مطالعۀ مشکلات و محدودیت های اجتماعی- فرهنگی آنان در فضاهای شهر تهران هستیم. نمونۀ مورد مطالعه، 35 نفر از زنان 20 تا 67 سالۀ ساکن شهر تهران هستند که در سال 1400، با مراجعه به چندین نقطۀ پرتردد در مناطق شمال، جنوب، شرق، غرب و مرکز شهر تهران، مورد مصاحبه قرار گرفته اند. روش نمونه گیری هدفمند با حداکثر تنوع است. طبق نتایج بدست آمده، مشکلات و محدودیت های اجتماعی- فرهنگی زنان در ارتباط با فضاهای شهر تهران، احساس عدم امنیت در فضاهای شهری، نمود فقر و عدم نشاط و سر زندگی در فضاهای شهری، به رسمیت شناخته نشدن و پذیرفته نشدن زنان در فضاهای عمومی شهر، فضاهای مردمحور، ابژه بودن زنان به لحاظ جنسی، وجود رفتارهای زنندۀ مردانه، محدودیت های خانوادگی حضور زنان در فضاهای شهری، هنجارهای جنسیتی، محدودیت های ساختاری برای حضور زنان در برخی از فضاهای عمومی و استفاده از برخی وسایل نقلیه و ارزش ها و هنجارهای زن نجیب می باشد که تحت تأثیر سرمایۀ اقتصادی و فرهنگی و منطقۀ محل سکونت، کار و تردد، می تواند شدت و ضعف داشته باشد. همچنین نوع واکنش زنان در برابر این موانع و محدویت ها متفاوت است. زنان با مقاومت در برابر مشکلاتی که در فضاهای شهری با آن مواجه هستند، در پی دستیابی به کنشگری مدنی خلاق و تأثیرگذار می باشند. لازمۀ تحقق چنین امری، فعالیت نهادهایی مانند خانواده و نهادهای آموزشی در جهت تغییر در نگرش ها و روابط جنسیتی و فرهنگ سازی پذیرش زنان در عرصه های عمومی است.
|
|
|
|
|
|