[صفحه اصلی ]   [Archive] [ English ]  
:: صفحه اصلي :: درباره نشريه :: آخرين شماره :: تمام شماره‌ها :: جستجو :: ثبت نام :: ارسال مقاله :: تماس با ما ::
بخش‌های اصلی
صفحه اصلی::
اطلاعات نشریه::
آرشیو مجله و مقالات::
برای نویسندگان::
برای داوران::
ثبت نام و اشتراک::
تماس با ما::
تسهیلات پایگاه::
بایگانی مقالات زیر چاپ::
داوران نسخه ها::
::
جستجو در پایگاه

جستجوی پیشرفته
..
دریافت اطلاعات پایگاه
نشانی پست الکترونیک خود را برای دریافت اطلاعات و اخبار پایگاه، در کادر زیر وارد کنید.
..
آمار نشریه
تعداد دوره های نشریه: 11
تعداد شماره ها: 44
تعداد مشاهده ی مقالات: 2808961
تعداد دریافت (دانلود) مقالات: 682670

تعداد کل نویسندگان: 911
نویسندگان غیر تکراری: 836
نویسندگان تکراری: 75
درصد نویسندگان تکراری: 8

مقالات دریافت شده: 1445
مقالات پذیرفته شده: 355
مقالات رد شده: 1070
مقالات منتشر شده: 343

نرخ پذیرش: 24.57
نرخ رد: 74.05
____
..
:: جستجو در مقالات منتشر شده ::
6 نتیجه برای نیازی

محسن نیازی، اعظم ولایتی،
دوره 1، شماره 1 - ( 5-1391 )
چکیده

چکیده:

امروزه نقش تلویزیون به عنوان فراگیرترین رسانه ملی، در ارتقای هویت‌های فرهنگی جامعه و به ویژه در افزایش هویت دینی شهروندان مورد توجه صاحب‌نظران قرار گرفته است. در این ارتباط، بسیاری از اندیشمندان علوم ارتباطات و صاحب‌نظران علوم دینی بر نقش تلویزیون در نشر، اشاعه و تعمیق فرهنگ و هویت دینی تأکید داشته‌اند. به طور کلی، هدف رسانه دینی و برنامه‌های دینی تلویزیون، آگاهی‌بخشی مبانی دینی به شهروندان با استفاده از روش­های اطلاع‌رسانی و تبلیغ به منظور ارتقای هویت دینی می‌باشد. بر این مبنا، تلویزیون جمهوری اسلامی ایران با هدف تعمیق و ارتقای معرفت دینی شهروندان، خود را یکی از پایگاه دینی تعریف کرده و رسالت تبلیغی خویش را بر آن استوار نموده است. با توجه به موارد فوق، هدف اساسی این مقاله، بررسی رابطه بین برنامه‌های دینی تلویزیون و هویت دینی شهروندان در جامعه‌ی آماری مورد مطالعه می‌باشد. این پژوهش از نوع مطالعه پیمایشی بوده و داده‌های تحقیق با استفاده از تکنیک پرسش‌نامه توأم با مصاحبه، جمع‌آوری گردیده است. میزان هویت دینی به عنوان متغیر وابسته تحقیق با استفاده از مدل دین‌داری گلارک و استارک در پنج بعد اعتقادی، مناسکی، عاطفی، شناختی و پیامدی با استفاده از 47 گویه در قالب طیف لیکرت سنجیده شده است. اعتبار و روایی مقیاس هویت دینی با توجه به نتایج آزمون آلفای کرونباخ (93/0a=)مورد تأیید قرار گرفته است. جامعه آماری تحقیق، کلیه‌ی شهروندان واقع در سنین 15 تا 65 سال شهر اصفهان در سال 1390 می‌باشد. با استفاده از فرمول نمونه­گیری کوکران، تعداد 420 نفر به عنوان نمونه تعیین و با استفاده از روش نمونه‌گیری سهمیه‌ای تصادفی، انتخاب و بررسی شده‌اند. یافته‌های تحقیق، همبستگی بین متغیر برنامه‌های دینی تلویزیون و میزان هویت دینی شهروندان را نشان می‌دهد. نتایج فعالیت آماری مربوط با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون، همبستگی بین متغیرهای میزان مشاهده انواع برنامه‌های دینی تلویزیون و نوع نگرش به برنامه‌های دینی تلویزیون با میزان هویت دینی (608/0 و 674/0r=) در سطح اطمینان 99 درصد را مورد تأیید قرار می‌دهد. هم‌چنین، نتایج تحلیل رگرسیون چندگانه، اثرات متغیرهای فوق بر میزان هویت دینی را به ترتیب با 46 و 39 درصد نشان داده است.


پروانه دانش، امیر ملکی، زهره نیازی،
دوره 1، شماره 4 - ( 2-1392 )
چکیده

اعتیاد به مواد مخدر یک آسیب اجتماعی است که ویرانگری های حاصل از آن زمینه ساز سقوط بسیاری از
ارزش ها و هنجارهای فرهنگی و اخلاقی است. این معضل تا چندی پیش خاص مردان تلقی می شد؛ اما اخیراً
زنان را نیز درگیر کرده است. از آنجا که پیامدهای اعتیاد زنان بر جامعه بسیار ناگوارتر از پیامدهای اعتیاد مردان
است، پژوهش در این زمینه ضروری به نظر می رسد. بر این اساس در این تحقیق سعی شده است عوامل مؤثر بر
اعتیاد زنان معتاد زندانی در زندان مرکزی اصفهان تحلیل و بررسی شود. پژوهش با روش نظریه ی داده بنیاد
صورت گرفته است که از دسته ی پژوهش های کیفی است. به این منظور 30 نفر از زنان معتاد زندانی در زندان
مرکزی اصفهان با روش نمونه گیری نظری انتخاب شدند و مصاحبه های عمیق با آنان انجام شد. نتایج به دست
آمده بیانکنندهی این است که سابقهی مصرف مواد در خانواده، نوع منطقهی محل سکونت، تنش در زندگی و
ارتباط با دوستان معتاد، از شرایط علّی اثرگذار و وجود فرزند، پایگاه اقتصادی اجتماعی و روابط نامناسب
خانوادگی از شرایط میانجی مؤثر بر پدیده ی مصرف مواد مخدر در زنان است. پیامدهای حاصل از این پدیده بر
زنان معتاد شامل: اشتغال به کار در مشاغل پایین و کم درآمد، ارتکاب انحرافات اجتماعی، نامناسب شدن روابط
خانوادگی، مشکلات جسمی و روحی و مجازات زندان به دنبال انجام انحرافات اجتماعی بوده است که هر کدام
پیامدهای فردی و اجتماعی بسیاری به همراه خواهد داشت.

محسن نیازی، محمد گنجی،
دوره 2، شماره 1 - ( 5-1392 )
چکیده

سنجش نیازهای فرهنگی به­عنوان گامی اساسی در جهت برنامه­ریزی توسعه­ی فرهنگی، تحقق عدالت و بهبود روابط اجتماعی به­شمار می­آید.دراین زمینه،روش مطالعه­ی حاضر، پیمایشی است و برای جمع­آوری اطلاعات از پرسش­نامه استفاده شده است.جامعه­ی آماری آن،کلیه­ی شهروندان بالای 15 سال شهرستان کاشان است که میزان حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران تعداد 720 نفر تعیین شده است.

نیازهای مورد بررسی به چهار دسته نیازهای فرهنگی- اجتماعی، علمی- آموزشی، دینی و تفریحی- هنری تقسیم شده­است.به­طوری­که نیازهای فرهنگیاجتماعی با میانگین 11/37 دارای بیش­ترین مقدار ونیازهای دینی مذهبی با میانگین 01/15 دارای کم­ترین مقدار است وسایر نیازها درمیان آن­ها قراردارند. میانگین نیازهای فرهنگیاجتماعی، علمی- آموزشی ودینی زنان بیش­تر از مردان است. اما در بخش نیازهای هنری تفریحی تفاوتی مشاهده نمی­شود. میانگین نیازهای فرهنگی اجتماعی و هنری تفریحی افراد ساکن در روستا بیش­تر از ساکنان شهر است و درسایر نیازها تفاوتی مشاهده نمی شود.اگرچه میان تحصیلات ونیازهای دینی و هنری- تفریحی رابطه مشاهده نمی شود اماتحصیلات بانیازهای فرهنگی- اجتماعی وهم­چنین نیازهای علمی آموزشی دارای رابطه­ای معکوس است.ودرنهایت با افزایش سن فقط نیازهای           هنری تفریحی افزایش می­یابد ومیان سن وسایر نیازها رابطه وجود ندارد. هم­چنین دراولویت بندی الگوهای مورد بررسی، ازنظرپاسخ­گویان خانواده دارای اولویت اول، دوستان، معلمین،استادان، روحانیون وشخصیت­های اسلامی در اولویت دوم وسایر شخصیت­ها(هنری،ورزشی،سیاسی،هنرپیشه­ها وورزشکاران خارجی،همکلاسی­ها و... )در اولویت سوم قراردارند.


محمد گنجی، محسن نیازی، فاطمه احسانی راد،
دوره 3، شماره 4 - ( 2-1394 )
چکیده

امروزه مشارکت یکی از عناصر مهم توسعه‌ی پایدار به شمار می‌رود و مدیران و برنامه ریزان توانمند شهری، همواره سعی می‌کنند تا با جلب مشارکت مردمی‌ به اهداف خود در زمینه‌ی اجرای طرح­ها و  برنامه­ها به بهترین نحو، نائل آیند. در این راستا، مقاله‌ی حاضر به بررسی عوامل مؤثر بر مشارکت مردم در امور خیریه به ویژه وقف پرداخته است. روش تحقیق در این پژوهش، روش پیمایشی بوده و حجم نمونه 263 نفر از شهروندان کاشانی34 سال به بالا را شامل می شود که به شیوه‌ی نمونه گیری سهمیه‌ای در ناحیه‌های تعیین شده، مورد بررسی قرار گرفته اند. ابزار سنجش پرسش‌نامه بوده و برای اخذ روایی، از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شده است. یافته‌های پژوهش رابطه‌ی معنادار و مستقیم بین متغیّرهای دین‌داری، عدالت‌خواهی، انسجام اجتماعی، اعتماد‌اجتماعی، تعلق و تعهد اجتماعی با مشارکت در امور خیریه و وقف را نشان داده‌اند. به این معنی که هر چه آن عوامل در بین مردم قوی تر باشند، مشارکت مردم در نیکوکاری و به طور خاص وقف نیز بیش‌تر می‌شود. هم چنین ضرایب رگرسیون چند متغیّره نشان می‌دهد که از میان عوامل شناخته شده، عامل‌معنوی باضریب بتای(273/0)، روحیه عدالت‌خواهی با ضریب بتای(291/0) و انسجام‌اجتماعی با ضریب بتای(176/0)، 35 درصد از واریانس نیکوکاری را تبیین می‌کنند؛ به طوری‌که متغیّر عدالت خواهی، بیش‌ترین نقش را در تبیین نیکوکاری دارد.  


محسن نیازی، محمد گنجی، الهام شفائی مقدم،
دوره 5، شماره 1 - ( 5-1395 )
چکیده

امروزه مباحث اخلاق علم و پایبندی به هنجارهای علمی به عنوان مهم­ترین رکن جامعه­پذیری دانشگاهی مورد توجه اندیشمندان و صاحب­نظران قرار گرفته است. با توجه به اهمیت اخلاق و هنجارهای علمی در جامعه دانشگاهی، در این مطالعه به بررسی عوامل مؤثر بر میزان پایبندی به هنجارهای علم پرداخته شده است. این پژوهش از نوع  پیمایش بوده و داده­های تحقیق با استفاده از تکنیک پرسشنامه جمع­آوری گردیده است. جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه کاشان می­باشد که بر اساس طبقه­بندی بیگلان 141 نفر به عنوان حجم نمونه تعیین و به روش تصادفی انتخاب و بررسی شده­اند.

بر اساس یافته­های پژوهش،  انگیزش و انرژی عاطفی با 49 درصد اثرگذاری کل در رتبه اول، ساختار گروه آموزشی با43 درصد اثر غیرمستقیم در رتبه دوم، جو گروه آموزشی با 40 درصد اثرگذاری غیرمستقیم در رتبه سوم و متغیرهای ارتباطات و تعاملات علمی، هنجارمندی گروه و نگرش به استاد راهنما به ترتیب با 10، 3 و 2 درصد اثرگذاری در رتبه­های بعدی قرار دارند. بر اساس مدل مفهومی پژوهش تنها متغیر انگیزش و انرژی عاطفی به صورت مستقیم بر پایبندی به اخلاق علم با حجم اثر (0.325=F2 ) اثرگذار می­باشد.


خانم ندا خداکرمیان گیلان، آقا محمد جواد سامانی نژاد، دکتر محسن نیازی،
دوره 11، شماره 1 - ( 5-1401 )
چکیده

کالا و خدمات فرهنگی، به شیء و یا خدماتی قابل استفاده و مفید که توسط افرادی از جامعه، برای ارضاء نیازهای فرهنگی سایرین، تولید و ایجاد گردد و در فرآیند مبادله، با کالاها و خدمات دیگران اعم از فرهنگی یا غیرفرهنگی معاوضه می‌شود، گفته می‌شود. این مقاله عوامل اصلی مؤثر بر خرید کالا و خدمات فرهنگی را از طریق مدل‌سازی ساختاری-تفسیری شناسایی و تحلیل کرده است. روش پژوهش در این مقاله از نظر ماهیت به دلیل استفاده از هر دو روش کیفی و کمّی یعنی استفاده از شیوه‌های مختلف پژوهش مانند مصاحبه با صاحب‌نظران، پرسشنامه و سند کاوی، جزء پژوهش‌های ترکیبی است. ابتدا عوامل مژثر بر خرید کالا و خدمات فرهنگی، براساس مطالعۀ ادبیات و مقایسه‌ای پژوهش‌های مرتبط و مصاحبه با خبرگان و متخصصین، شناسایی و سپس با استفاده از متدولوژی تحلیلی نوین مدل‌سازی ساختاری-تفسیری (ISM) روابط بین عوامل مژثر بر خرید کالا و خدمات فرهنگی، تعیین و به­صورت یکپارچه، تحلیل شده است؛ در نهایت با استفاده از تحلیل MICMAC نوع متغیرها با توجه به اثرگذاری و اثرپذیری بر سایر متغیرها مشخص شده است؛ بر این اساس 22 نفر از نخبگان علمی که شامل: اساتید دانشگاه، دانشجویان نخبه، فارغ ­التحصیلان مقطع دکتری و دانشجویان مقطع دکتری در رشتۀجامعه‌شناسی، روانشناسی، علوم تربیتی و مدیریت، به ­صورت گلوله برفی انتخاب شدند. مدل طراحی شده حاوی  15 عامل اوقات فراغت، سلیقه و ذائقه، تمایل به تمایز، فراوانی کالا و خدمات فرهنگی، جذابیت، مناسب بودن قیمت کالاها، منحصربه ­فرد بودن، با ارزش بودن، تبلیغات و بازاریابی، چندرسانه‌ای بودن و دسترسی سریع و آسان، سیاست‌گذاری، سبک زندگی و فرهنگ مصرفی هستند که در 5 سطح طبقه‌بندی شدند.  یافته‌ها نشان می‌دهند از میان این عوامل، ‌اوقات فراغت، تمایل به تمایز، سلیقه و ذائقه، فراوانی کالا و خدمات فرهنگی در بازار، منحصربه ­فرد بودن، کسب اطلاع از آثار هنرمندان و جذابیت و مناسب بودن قیمت از بیشترین تاثیر و محرک و برانگیزنده به شمار می‌آیند.

 

صفحه 1 از 1     

مجله علمی پژوهشی مطالعات توسعه اجتماعی فرهنگی Quarterly Journal of Socio - Cultural Development Studies
Persian site map - English site map - Created in 0.06 seconds with 32 queries by YEKTAWEB 4645