|
|
|
 |
جستجو در مقالات منتشر شده |
 |
|
6 نتیجه برای سبک زندگی
مریم رفعت جاه، زینب وفادار، دوره 3، شماره 2 - ( 8-1393 )
چکیده
در اثر گسترش مدرنیته از یک سو ناظر پیدایش دینداریهای متنوع و هویتهای دینی جدید و از سوی دیگر رواج سبکهای مدرن زندگی در کشورمان هستیم. در این شرایط از آنجا که در جامعهی ما دین و هویت دینی همواره نقشی تعیین کننده در نگرشها،گزینشها و اعمال افراد دارند مطالعهی نقش باورهای دینی در مواجهه با فرهنگ و سبک زندگی مصرفگرای مدرن در جامعهی کنونی ایران ضروری مینماید. این پژوهش بر روی زنان تنکابنی انجام گرفته و در آن سعی شده پذیرش یا مقاومت این زنان در مقابل فرهنگ مصرف گرا و یا نحوهی ترکیب آن با فرهنگ دینی که همواره به اعتدال در مصرف توصیه میکند مورد واکاوی قرار گیرد. شیوهی نمونهگیری هدفمند بوده و افراد براساس میزان پایبندی دینی و اشتغال در 4 تیپ جای گرفته و مورد مطالعه واقع شدند. یافتههای پژوهش حاکی از آن است که میان دینداری و سبک زندگی زنان تنکابنی مورد مطالعه ارتباط وجود دارد، یعنی هر چه میزان دینداری افراد بیشتر بوده، کمتر ازسبک های مدرن زندگی پیروی کردهاند. به علاوه مقایسهی سبک زندگی و دینداری زنان مذهبی شاغل و غیرشاغل نشان میدهد که اشتغال در رویکردهای مصرفی و شیوهی زندگی این زنان تفاوت عمدهای ایجاد نمیکند و در هر دو تیپ گرایش دینی در انتخابهای زندگی روزمره تأثیر بیشتری داشته است. همچنین سبک زندگی زنان شاغل با سبک زندگی زنان غیرشاغل متفاوت بوده، زنان شاغل که سطح تحصیلاتشان نیز بالاتر بوده فراغت خود را غالباً بیرون از خانه و با برنامهریزی سپری کرده، تقسیم کار خانگی در منزل آنان غالباً مشارکتی بوده و در خرید و مصرف کالا بیشتر به معیارهای کاربردی توجه میکردند. در مقابل زنان غیرشاغل اوقات فراغت شان غالباً در خانه و بدون برنامه ریزی سپری شده، تقسیم کار خانگی در آنان عمدتاً جنسیتی و غیرمشارکتی بوده و غالب آنان در خرید کالا ضمن لحاظ کردن معیارهای کاربردی به معیارهای ظاهری و مد بودن آن نیز اهمیت می دادند.
علی اصغر مهاجرانی، منصور حقیقتیان، مهدی یوسف نیا، دوره 4، شماره 2 - ( 8-1394 )
چکیده
تحت تأثیر شهرنشینی، عوامل اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی گوناگونی سبک زندگی افراد را دچار تغییر و دگرگونی می کنند. این پژوهش با هدف بررسی تأثیر شهرنشینی بر سبک زندگی ساکنان روستاهای تبدیل شده به شهر در شهرستانهای خواف و رُشتخوار در استان خراسان رضوی انجام شده است. مبانی نظری پژوهش حاضر بر مبنای نظریات ابن خلدون، بوردیو، گیدنز و چِنی تدوین شده و روش انجام پژوهش پیمایشی است. نتایج بدست آمده نشان می دهد که بیشتر تغییرات سبک زندگی در شهرهای نشتیفان و سلامی متأثر از عوامل فرهنگی و در شهر جنگل ناشی از عوامل اقتصادی بوده اند. طبق آزمون فرضیه های تحقیق بین مشارکت اجتماعی، شبکه راهها و وسایل ارتباطی، روحیه فردگرایی، هویت طبقاتی، امکانات فرهنگی و آموزشی، مصرف رسانه ای، سرمایه فرهنگی، مصرف گرایی، ایجاد بازار و مراکز خرید، تمایل به منافع سوداگرانه، کمرنگ شدن حمایت های مشترک، سطح رفاه اقتصادی افراد و سبک زندگی ساکنان روستاهای تبدیل شده به شهر ارتباط معناداری وجود دارد.
محبوبه سلیمان پورعمران، حکیمه عربی، دوره 6، شماره 4 - ( 2-1397 )
چکیده
این پژوهش از نظر هدف کابردی و از نظر روش توصیفی، از نوع همبستگی است جهت جمع آوری اطلاعات از دو روش کتابخانه ای و میدانی استفاده شده است برای آزمون این فرضیه جامعه آماری کارکنان دانشگاه پیام نور بجنورد در نظر گرفته که به تعداد 100نفر می باشد واز روش تمام شمارشی استفاده شده است. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه پاکر وهمکاران(2001) با ضریب آلفای کرونباخ 89/.و سبک زندگی ارتقا دهنده سلامت والکر و همکاران(1987) با ضریب آلفای کرونباخ 82/. ورفتار زیست محیطی حیدری (1394) با ضریب آلفای 87/.می باشد. روایی این پرسشنامه ازنوع صوری و محتوایی بوده که مورد تایید اساتید وخبرگان قرار گرفت. داده ها در دو بخش آمار توصیفی شامل جداول توزیع فراوانی، میانگین وانحراف استاندارد واستنباطی ضریب همبستگی و رگرسیون با استفاده از نرم افزار SPSSنسخه 20 تحلیل شد. یافته نشان داد که بین سواد سلامت با سبک زندگی ارتقا دهنده سلامت و رفتار زیست محیطی رابطه مثبت و معنا داری وجود دارد. سواد سلامت نقش موثری در ارتقا سلامت کارکنان دارد و با ارتقا سطح سواد سلامت در افراد جامعه می توان
حامد شیری، دوره 6، شماره 4 - ( 2-1397 )
چکیده
جهانیشدن به منزله یکی از منابع نوین دگرگونی تاریخی، زیستجهان اجتماعی ـ فرهنگی ما را به شیوهای متمایز از اشکال پیشین دگرگون ساخته است. مقاله حاضر درچارچوب نظریه تغییرات دورهای اینگلهارت و نظریه هویت نسلی بالس به بررسی دگرگونی و تفاوت نسلی درسایه تجارب و فرایندهای جهانیشدن فرهنگی پرداخته و استدلال میکند که ذهنیت و تجربه نسلی در عصر جهانیشدن به برساخت متفاوتی از هویت نسلی در بین نسل والدین و نسل فرزندان منجر شده است. از نظر روششناسی این پژوهش به شیوه پیمایشی و بااستفاده از تکنیک پرسشنامه دربین دو نسل فرزندان و والدین در شهر سنندج در استان کردستان به اجرا درآمده است. یافتهها بیانگر این است که سبک زندگی ـ به مثابه شاخصی برای سنجش هویت اجتماعی ـ در نسل فرزندان بیشتر از نسل والدین از ابژههای جهانی شدن فرهنگی تأثیر میپذیرد. جهانیشدن سبک زندگی در مولفههایی چون «هنجارهای مصرف»، «گذران اوقات فراغت»، «رفتارهای خانوادگی»، «تعلق زبانی» و «ارزشها و باورها» در بین نسل فرزندان بیش از نسل والدین دیده میشود. نتایج همچنین بیانگر این است که تبعیت از سبک زندگی جهانی در بین طبقات بالا و افراد تحصیلکرده بیشتر از طبقات پایین و افراد با تحصیلات پائینتر است.
پروانه دانش، پوران امیدوار، محمد جواد زاهدی مازندرانی، دوره 7، شماره 3 - ( 11-1397 )
چکیده
در این مقاله نوع جدیدی از زندگی یعنی هم خانه شدن دختر و پسر بدون ازدواج که در دهههای اخیر در کشور ما به دلایل مختلف گسترش یافته است را مورد بررسی قرار دادهایم. همچنین با 20 نفر از پسران و دخترانی که روابط هم خانگی را در شهر تهران تجربه کردهاند مصاحبه شدهاست و روش تحقیق مورد استفاده نظریهی زمینهای است.
با استفاده از مفاهیم و مقولاتی که طی مراحل کدگذاری به دست آمده است، علل گرایش به زندگی مشترک بدون ازدواج، تحلیل شده است و مدل پارادایمی از این مفاهیم و مقوله ها به دست آمده است. مدل پارادایمی به دست آمده تاثیر جهانی شدن به عنوان مقولهی اصلی را بر شکل گیری زندگی مشترک قبل از ازدواج(هم خانگی)نشان میدهد. همچنین بر اساس مدل ارائه شده استنباط می شود که تغییر ارزش های دینی در بین جوانان، تغییرات ساختاری به وجود آمده در جامعه و تغییر سبک زندگی که تحت تاثیر جهانی شدن در بین افراد جامعه مخصوصا جوانان شکل گرفته است زمینه را برای شکل گیری و گسترش هم خانگی در بین نسل جوان فراهم کرده است.
اقای علیرضا کول، دکتر علیرضا اسماعیلی، دکتر رحمت اله امیراحمدی، دوره 10، شماره 1 - ( 5-1400 )
چکیده
هدف پژوهش حاضر، بازیابی و تحلیل معانی مفهوم فرهنگ آپارتمان نشینی از نگاه ساکنان آپارتمان می باشد. به این منظور از روش تحقیق کیفی (توصیفی-تحلیلی) استفاده گردیده است. جامعه مورد بررسی پژوهش حاضر، ساکنان آپارتمان در مناطق 2و9 شهر مشهد می باشند. حجم نمونه ی پژوهش، تعداد 21 نفر از ساکنان آپارتمان نشین مبتنی بر اشباع نظری تعیین، که به شیوه نمونه گیری هدف مند دنبال گردیده است. ابزار گردآوری دادهای پژوهش، مصاحبه ی باز و نیمه ساخت یافته انتخاب گردیده است. جهت تحلیل داده ها از نرم افزار maxqda استفاده شده است. داده های پژوهش به روش تحلیل تماتیک مورد واکاوی قرار گرفته اند. یافته های پژوهش حاضر نشان می دهد که مقولات: روابط اجتماعی سازنده، اعتماد اجتماعی، مشارکت اجتماعی، تنوع فرهنگی، سبک نوین زندگی، از جمله شاخص ها و معیارهایی هستند که از طرف ساکنین در قالب فرهنگ آپارتمان نشینی تعریف شده و بر رفتار افراد در محیط های زندگی جمعی بیشترین تأثیر را دارند. درنتیجه اگر ساکنان در دو بعد عملکردی و ساختاری بر پایه ی ارزش ها و هنجارهای یذیرفته شده ی ایرانی- اسلامی عمل نمایند، بهبود فرهنگ زندگی جمعی و نهادینه کردن آن در تعاملات زندگی روزمره جهت تغییر در عادت واره های رفتاری ساکنان فراهم می گردد.
|
|
|
|
|
|