|
|
|
|
جستجو در مقالات منتشر شده |
|
|
2 نتیجه برای شاهنامه
علیرضا قاسمی، علیرضا نیکویی، رضا چراغی، دوره 5، شماره 4 - ( 2-1396 )
چکیده
«طبقهبندی اجتماعی» یکی از مفاهیم مهم در حوزۀ علوم اجتماعی بهشمار میآید. این مفهوم که توزیع افراد جامعه با سطح اقتصادی و اجتماعی مشابه است، برآیند تحوّل و توسعۀ جامعه و پیچیدگی روابط انسانی در زمینههای گوناگون است؛ امّا در عین حال، در ادوار مختلف منشأ نابرابریهای اجتماعی، توزیع ناعادلانۀ امکانات و در نتیجه رکود جامعه نیز بودهاست. در ایران باستان و بهتبع آن در شاهنامۀ فردوسی که داستانهای آن عمدتاً برآمده از خداینامههای دورۀ ساسانی و منابع پهلوی است، طبقهبندی اجتماعی و نوع روابط طبقات مختلف، موجد تحوّلات و چالشهای گوناگونی بوده است. مقالۀ حاضر در پی آن است تا ضمن تبیین طبقهبندی اجتماعی در ایران باستان، این مفهوم را از منظر تحلیل گفتمان در شاهنامۀ فردوسی بررسی کند؛ نقش منابع قدرت و مناسبات ایدئولوژیک را در برجستهنمایی و طبیعیسازیِ آن واکاود و تأثیر آن را در فرایند توسعۀ جامعۀ ایرانی در شاهنامه و ایران باستان تحلیل نماید؛ براین اساس، نظام شبهکاست طبقاتی که موجب توزیع نابرابر قدرت، مالکیّت و حیثیّت اجتماعی به نفع گروهی خاص و به زیان سایر افراد جامعه میشود، یکی از موانع مؤثّر بر توسعۀ اجتماعی و فرهنگی در ایران باستان -بهویژه در دورۀ ساسانی- بوده که به تبع آن در شاهنامۀ فردوسی بازنموده شدهاست
جلیل تجلیل، نگار رشید، علی محمد سجادی، دوره 7، شماره 3 - ( 11-1397 )
چکیده
یکی از حوزههای اصلی جامعهپذیری، تقویت و بازتولید هویّت ملّی است؛ ضرورت این امر در جوامعِ در حال توسعه به دلیل وقوع تحوّلات مداومِ سیاسی، اجتماعی و فرهنگی، بیشتر از دیگر جوامع احساس میشود. در ایران توجّه به هویّت ملّی، همزمان با آشنایی ایرانیان با مظاهر فرهنگ غرب مطرح شد. در این میان، شاعران و نویسندگان در باززایی و تعمیق هویّت ملّی و ترسیم مرزهای این هویّت، نقش مؤثّری ایفا نموده و بسیاری از مؤلفههای آن را در اشعار خویش بازنمایی کردهاند. نوشتار حاضر میکوشد با بهرهگیری از روش توصیفی-تحلیلی، نسبت متن و فرامتنهای سیاسی-اجتماعی را در شعر دورهی مشروطه بررسی کند و ضمن برجستهسازی و تحلیل مهمترین مؤلّفههای هویّت ملّی در شعر این دوره، نقش شاعران مشروطه را در باززایی هویّت ملّی تبیین نماید. یافتههای پژوهش نشان میدهد که شاعران این دوره، به شاخصههای هویّتبخشیِ ایرانیان توجّه ویژهای داشتهاند؛ بهخصوص آنکه ماهیّت انقلابی و توسعهگرایانهی شعر مشروطه نیازمند تقویت همگرایی جمعی و هویّت ملّی بوده است. همچنین این شاعران تحتتأثیر شاهنامه و جریان گفتمانیِ غالب در دورهی پیشامشروطه و مشروطه، بر سه مؤلّفهی وطن مشترک، تاریخ مشترک و زبان مشترک بهعنوان مهمترین مؤلّفههای هویّت ملّی تأکید کرده و در تثبیت گفتمان ملّیگرایانه در جامعهی ایرانی، تأثیر بسزایی داشتهاند.
|
|
|
|
|
|