|
|
|
|
جستجو در مقالات منتشر شده |
|
|
8 نتیجه برای گفتمان
علیرضا قاسمی، علیرضا نیکویی، رضا چراغی، دوره 5، شماره 4 - ( 2-1396 )
چکیده
«طبقهبندی اجتماعی» یکی از مفاهیم مهم در حوزۀ علوم اجتماعی بهشمار میآید. این مفهوم که توزیع افراد جامعه با سطح اقتصادی و اجتماعی مشابه است، برآیند تحوّل و توسعۀ جامعه و پیچیدگی روابط انسانی در زمینههای گوناگون است؛ امّا در عین حال، در ادوار مختلف منشأ نابرابریهای اجتماعی، توزیع ناعادلانۀ امکانات و در نتیجه رکود جامعه نیز بودهاست. در ایران باستان و بهتبع آن در شاهنامۀ فردوسی که داستانهای آن عمدتاً برآمده از خداینامههای دورۀ ساسانی و منابع پهلوی است، طبقهبندی اجتماعی و نوع روابط طبقات مختلف، موجد تحوّلات و چالشهای گوناگونی بوده است. مقالۀ حاضر در پی آن است تا ضمن تبیین طبقهبندی اجتماعی در ایران باستان، این مفهوم را از منظر تحلیل گفتمان در شاهنامۀ فردوسی بررسی کند؛ نقش منابع قدرت و مناسبات ایدئولوژیک را در برجستهنمایی و طبیعیسازیِ آن واکاود و تأثیر آن را در فرایند توسعۀ جامعۀ ایرانی در شاهنامه و ایران باستان تحلیل نماید؛ براین اساس، نظام شبهکاست طبقاتی که موجب توزیع نابرابر قدرت، مالکیّت و حیثیّت اجتماعی به نفع گروهی خاص و به زیان سایر افراد جامعه میشود، یکی از موانع مؤثّر بر توسعۀ اجتماعی و فرهنگی در ایران باستان -بهویژه در دورۀ ساسانی- بوده که به تبع آن در شاهنامۀ فردوسی بازنموده شدهاست
مرجان امیری مقدم، بهرام قدیمی، زهرا علیپور درویشی، دوره 6، شماره 3 - ( 11-1396 )
چکیده
در دنیای امروز، ورزش در ابعاد قهرمانی و حرفه ای به اخلاقیات جدید نیاز دارد ازاینرو در این پژوهش کاربردی؛ توسعه ارزشهای اخلاقی در ورزش قهرمانی ایران, با روش سیستم استنتاج فازی بر پایه شبکه عصبی تطبیقی (ANFIS) طراحی و مورد تحلیل قرار گرفت.حجم نمونه از 150نخبه و صاحب نظر در حوزه اخلاق و ورزش قهرمانی بدست آمد. برای کسب اعتبار علمی پرسشنامه از روش روایی صوری و محتوایی استفاده شد و پایایی پرسشنامه از طریق آلفای کرونباخ تعیین گردید. با توجه به کیفی بودن ارزش های اخلاقی، بکارگیری روش فازی نسبت به روش های دیگر به واقعیت نزدیکتر است.بدین ترتیب درجه و مقدار کمی ارزشهای اخلاقی در نرم افزار MATLAB محاسبه گردید. ورودی های مدل شامل ارزشهای اخلاق گفتمانی و نتیجه گرایی بود. با توجه به همبستگی بالا بین ورودیهای شبکه و خروجیهای آن و نیز میزان خطای بدست آمده، مدل ANFIS مدلی بسیار مناسب برای توسعه و پیش بینی ارزش های اخلاق فضیلتگرایی تلقی می شود و بهترین حالت مدل زمانیست که ارزشهای اخلاق نتیجه گرایی در حد خیلی کم باشد.
بهروز سپیدنامه، مقصود فراستخواه، جبار رحمانی، دوره 6، شماره 4 - ( 2-1397 )
چکیده
مقدمه: سند تحول بنیادین آموزش و پرورش ، یکی از اسناد معتبر برای ترسیم فرایند جامعهپذیری دانش آموزان است. لذا انتظار میرود بدون تقلیل گرایی، به دو بعُد علم و دین توجهه نماید. بر این اساس سئوال اصلی تحقیق آن است که موضع گفتمانی سند مذکور در مواجهه با علم و دین چیست؟ روش: مطالعهی حاضر ار نوع اسنادی و تحلیل متن است لذا از روش تحلیل گفتمان، تحلیل ارزشیابی و تحلیل محتوا کیفی استفاده شده است. روایی تحقیق از طریق اصلاح و تعدیل مقولهها بر اساس نظر متخصصان اعمال گردید. تفسیر دادهها بر اساس استنباط محقق و همخوانی یافتههای به دست آمده با نظریات اندیشمندان جامعهشناسی علم انجام پذیرفته است.
یافتهها: سند تحول بنیادین در معرفی آرمانها، اهداف، برنامهها و راهکارهای ترویج علم بر خلاف زبان علم از واژگان نشاندار و استعارههای ارزشی استفاده نموده است و این امر سبب شده تا گفتمان علمی به گفتمان دینی مبدل شود.
بحث: سند تحول بنیادین، فرایند علم آموزی را مبتنی بر شیوههای قدیم تولید دانش و مدل کمبود (مدل تقصانی) میداند و به شیوههای جدید تولید دانش (نظریه گیبونز) و شبکهسازی التفات چندانی نکرده است. دال خالی سند تحول بنیادین، «الگوی فرهنگپذیری» و «دانش ضمنی» است.
خانم انسیه زواره، دکتر عالیه شکربیگی، دکتر تقی آزاد ارمکی، دوره 8، شماره 1 - ( 5-1398 )
چکیده
در این پژوهش، محقق کوشیده است به مطالعه روابط دورن خانواده از منظر روابط میان دو نسل زنان کهنسال بپردازد تا در یابد که این روابط تابع چه گفتمان هایی است و آیا این گفتمان ها به هم نزدیک اند یا نشانه ی مشهودی از فاصله میان این دو نسل به حساب می آیند؟ روش مورد استفاده محقق ، بهره گیری از رهیافت کیفی ، مبتنی بر روش داده بنیاد تحلیل موقعیت با استفاده از مصاحبه های روایی بوده است و نمونه هدفمند ، به تعداد20 مورد از شهروندان زن تهرانی انتخاب گردید. یافته ها نشان داد که روابط میان دو نسل زنان، در خانواده ایرانی، همگرا است و در عین تفاوت گفتمان سنت پیشگی زنان کهنسال و پشرو بودن زنان جوان، اما هر دو در گفتمانی به هم نزدیک می شوند که گفتمان نوگرایی است .خانواده در عین تفاوت ها ، در مسیر تهدید نسلی قرار ندارد و هم چنان خانواده ، موضوع دارای اهمیت و اولویت نسل ها است.
سجاد باباخانی، اکبر صالحی، یحیی قائدی، سوسن کشاورز، دوره 8، شماره 1 - ( 5-1398 )
چکیده
تحقیق حاضر در چهارچوب تحلیل انتقادی گفتمان به بررسی تربیت شهروندی در گفتمان های بعد از انقلاب اسلامی میپردازد. به همین منظور، متون و اسناد مرتبط با مقوله تربیت شهروندی در پنج دوره مذکور با روش نورمن فرکلاف، در سه سطح «توصیف متن»، «تحلیل روندهای تولید و تفسیر»، و «تبیین بافت اجتماعی» مورد تحلیل قرار گرفته است. گفتمان مسلط تربیت شهروندی، گفتمان شهروند اخلاقی- قانون مدار است که تربیت شهروندی را با محوریت دین و احکام اسلامی میپذیرند؛ هر گفتمان با طرد گفتمان پیشین و برجسته سازی و محوری نمودن نظرات و سیاستهای مورد نظر، موجودیت خود را تحکیم و تثبیت نموده. گفتمان های بعد از انقلاب به همه مقوله ها و شاخصهای تربیت شهروندی به صورت متوازن و متعادل نپرداخته اند و نیز شهروند بازنمود شده در این گفتمان ها موجودی است تک بعدی که تنها در هر دوره در یکی از ابعاد رشدی سریع و نامتوازن را تجربه کرده است. در غالب موارد، اسناد مورد بررسی از الگوی تک گفتمانی پیروی میکنند و علاقهای به استفاده از عناصر گفتمانهای رقیب ندارند .
علی اقبالی، اکبر صالحی، یحیی قائدی، علیرضا محمودنیا، دوره 9، شماره 4 - ( 1-1400 )
چکیده
هدف پژوهش حاضر تحلیل و نقادی وضعیت آموزش عالی ایران از منظر توسعه فضاهای دموکراتیک دانشگاهی است.و در پی پاسخ به این سئوال اساسی است که:از دیدگاه اساتید و مبتنی بر کلاس درس رهایی بخش آموزش عالی ایران در ابعاد توسعه فضاهای دموکراتیک دانشگاهی با چه چالش هایی مواجه است؟ لذا با استفاده از روش تحلیل گفتمان انتقادی فرکلاف و با اتکای بر مصاحبه نیمه ساختاریافته با هشت نفر از اساتید دانشگاهی ـ به تشخیص پژوهشگر و تایید هشت تن از اساتید علوم تربیتی ـ کفایت نظری داده ها اعلام و سپس پیاده سازی شده و در سه مرحله توصیف و تفسیر و تبیین مورد تحلیل قرار گرفتند. نتایج پژوهش نشان داد که گفتمان اساتید شامل تعداد زیادی از مفاهیمی است که بیانگر اعتراض و نارضایتی استادان نسبت به گفتمان رایج منولوگ محور در محیط های دانشگاهی و کلاس درس است، به گونه ای که نقش عاملیت و فاعلیت اساتید به حاشیه رانده و منجر به خلق آموزش بانکی و بازتولید گفتمان مسلط شده است و در عین حال به موازات این وضعیت گفتمان جدیدی در حال تکوین است که به دنبال تغییر و اصلاح امور است که به تعبیری می توان از آن به گفتمان مقاومت یاد کرد.
آقای عباس به نژاد، دکتر حمیدرضا مستفید، دکتر جواد علاء المحدثین، دوره 9، شماره 4 - ( 1-1400 )
چکیده
در این جستار کوشش بر آن است اندیشهها و آراء نواندیشانۀ محمود اَبورَیّه در نقد حدیث و راویان حدیث در میان اهل سنّت، همچون کنشی اجتماعی که زیر تأثیر زمینههای سیاسی اجتماعی و آراء اندیشمندان گذشته شکل گرفته و موجب واکنش پَسینیان شده، با رویکرد تحلیل انتقادی گفتمان گزارش شود. برای دستیابی به این هدف، علاوه بر زمینههای اجتماعی تأثیرگذار بر پدید آمدن نظریات نواندیشانه در مصر، آثار محمود اَبورَیّه و اندیشمندانی که مورد توجه او و پیشتاز او در نقدالحدیث بودهاند، بررسی و اشتراکات و تفاوتهای آنان و تأثیراتی که ابوریّه از گذشتگان خود برگرفته نمایانده شده است. همچنین واکنشهای مخالفان و موافقان اَبورَیّه، اعم از شیعه و سنی مورد توجه قرار گرفته است. از سه شیوۀ تحلیل انتقادی گفتمان، در این جستار، شیوۀ تبیین (explanation) به کار گرفته شده تا گفتمان اَبورَیّه، بهعنوان یک کنش و واکنش اجتماعی نواندیشانه-با تمرکز بر جایگاه حدیث و نقد اعتبار آن- به تصویر در آید و واکنشهایی که برانگیخته است، گزارش گردد و نشان داده شود که چگونه کنش و واکنش اجتماعی در باورهای معرفتی اثرگذار است.
fa کبری احمدوند، EN اکبر صالحی، علیرضا محمودنیا، سوسن کشاورز، دوره 10، شماره 4 - ( 2-1401 )
چکیده
مقالۀ حاضر، با هدف تحلیل انتقادی خصوصی سازی آموزش وپرورش در گفتمان های بعد از انقلاب اسلامی با تاکید بر گفتمان ایدئولوژیک سازی و سازندگی، نگاشته شده است. به همین منظور، اغلب متون و مصوبات دولتی و آموزشی این دوره از گفتمان ها، با روش تحلیل انتقادی گفتمان نورمن فرکلاف، مورد تحلیل و نقد قرار گرفت. آن گونه که از تحلیل و تفسیر متون برآمد، گفتمان های مذکور، پیرامون مقولۀ خصوصی سازی آموزش و پرورش، مواضع ارزشی بعضا متفاوتی داشته اند، کمبود بودجه، حفظ روابط سلسله مراتبی، تمرکزگرایی، ابهام و تضاد در نظر و عمل ناآرامی های داخلی و خارجی، تعاملات محدود داخلی و خارجی، محافظه کاری، غالب بودن و ارجح بودن مواضع فکری و ارزشی مراجع بالادستی نظام، به عنوان مهم ترین عامل و مانع نسبت به دیگر موارد، از جمله شاخص ترین محدودیت های درون متنی و موانع برون متنی در فراهم آوردن الزامات تحقق خصوصی سازی آموزشی است که نشانگر ناهمخوانی اهداف و برنامه های مطرح شده با مناسبات و اهداف حقیقی و مدنظر دو گفتمان است.
|
|
|
|
|
|