موضوع کارآفرینی زنان امروزه یکی از موضوعات مهم و قابل توجه در حوزه ی مطالعات کارآفرینی است.
بیشتر مطالعات انجام گرفته در زمینه ی کارآفرینی زنان متمرکز بر ویژگی های شخصیتی زنان کارآفرین و نیز
محدودیت ها، موانع و چالش های پیش روی این زنان بوده است و می توان گفت ساختارهای احاطه شده ی اجتماعی
در این میان، به عنوان عاملی مهم، کمتر موردتوجه قرار گرفته است. لذا این پژوهش به مطالعه ی نقش سرمایهی
اجتماعی در کارآفرینی زنان پرداته است. هدف اصلی این پژوهش عبارت است از بررسی تأثیر سرمایه ی اجتماعی
و ابعاد آن بر کارآفرینی زنان. برای دستیابی به این هدف، فرضیه ی اصلی به صورت تأثیر سرمایه ی اجتماعی بر
کارآفرینی زنان تعریف شد. جامعهی آماری این پژوهش 61 نفر از زنان عضو انجمن زنان مدیرکارآفرین است و
مورد تجزیه و تحلیل قرارگرفت. همچنین برای دستیابی به Spss داده های حاصله با استفاده از نرم افزار آماری
تحلیل، تبیین و ارائه ی راهکار، حجم نمونه ای متشکّل از 10 نفر از زنان کارآفرین انتخاب شد که پاسخ دهندگان و
به پرسشهایی درقالب مصاحبهی نیمه ساختاریافته پاسخ گفتند.
یافته های پژوهش حاکی از آن است که رابطهی مثبت و معناداری میان سرمایهی اجتماعی و هر سه بعد آن
(ساختاری،رابطه ای و شناختی) با کارآفرینی زنان برقرار است و در بررسی اینکه کدام یک از ابعاد سرمایه ی
اجتماعی بیشترین تأثیر را بر کارآفرینی زنان دارند، مشخص شد که در میان ابعاد سرمایه ی اجتماعی، بعد
ساختاری دارای بالاترین تأثیر بر کارآفرینی زنان است و پس از آن بعد شناختی قراردارد و بعد رابطه ای دارای
کمترین تأثیر بر کارآفرینی زنان است.